بیشتر مفسّران با استناد به روایات ذیل آیه بر این عقیدهاند که منظور از ﴿الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾ آصف بن برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتمادسلیمان بوده[۲] که علم غیب میدانسته است[۳].
بیشتر مفسّران با استناد به روایات بر این عقیدهاند منظور از ﴿الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾ آصف بن برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتمادسلیمان بوده[۱۳] که علم غیب میدانسته است[۱۴].
از امام هادینقل شده است:[۲۲] «بزرگترین اسم خداوند هفتاد و سه حرف است، نزد آصف یک حرف بود و به آن تکلم کرد و زمین برایش بین او و بین سبأ شکافته شد و تخت سلطنتبلقیس را گرفت تا این که به سوی سلیمان آورد، سپس زمین در کمتر از چشم برهم زدنی به هم پیوست، و لکن نزد ما هفتاد و دو حرف از آن میباشد و یک حرف در علم غیب نزد خداوند میباشد که مختص به اوست.[۲۳]»
از امام باقر نیز نقل شده فرمودند:[۲۴] «همانا اسم اعظم بر هفتاد و سه حرف است، و از آن در نزد آصف یک حرف بود که به آن یک حرف سخن گفت و زمینی که میان او و تخت بلقیس بود درهم فرو رفت و او دست دراز کرده تخت را با دست خود برگرفت، سپس زمین به همان حالتی که بود بازگشت، و این جریان در فاصلهای کمتر از یک چشم به هم زدن اتفاق افتاد. و از آن اسم اعظم هفتاد و دو حرف نزد ماست و یک حرف آن نزد خدای تعالی است که آن را در علم غیب برای خود اختصاص داده است.[۲۵]»
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد». سوره نمل، آیه ۴۰.
↑ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.
↑حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.
↑«کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
↑ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
↑بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.
↑ر.ک. حسن یوسفیان، علم غیب امام، ص۳۵۲؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹.
↑کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ ««وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه»»
↑ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷.
↑ر.ک. صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.
↑«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد». سوره نمل، آیه ۴۰.
↑ ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶؛ بیابانی اسکوئی، محمد، امامت، ص ۱۴۵؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹؛ مطهری، منصف علی، پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۹.
↑ر.ک. صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸؛ رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بینالمللی ثقةالاسلام کلینی؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹؛ رابیل، سیده، جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی، صفحه؟؟؟