خوارج نهروان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت'
جز (جایگزینی متن - 'امت محمد' به 'امت محمد')
جز (جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت')
خط ۱۴: خط ۱۴:


==[[پیدایش خوارج نهروان]]==
==[[پیدایش خوارج نهروان]]==
* پیدایش این گروه به [[جنگ صفين]] باز می‌گردد. در آخرین روزی که [[سپاه امام علی]]{{ع}} در آستانه [[پیروزی]] بود [[سپاه معاویه]] قرآنها را بر سر نیزه کردند تا [[یاران علی]]{{ع}} دچار تردید شوند. [[علی]]{{ع}} با [[تیزهوشی]] [[دستور]] به ادامه [[جنگ]] داد و فرمود: [[حقیقت قرآن]] منم و این کاغذها ظاهر [[قرآن]] است. [[کاغذ]] [[قرآن]] در برابر [[حقیقت]] آن احترامی ندارد. [[اصحاب خاص]] [[امام علی]]{{ع}} به [[رهبری]] [[مالک اشتر]] به [[جنگ]] ادامه دادند، ولی برخی افراد ظاهربین [[نادان]] و مقدس‌نمای فاقد تشخیص، [[امام]] را به ترک [[جنگ]] مجبور کردند. تلاش [[علی]]{{ع}} برای روشن کردن این افراد بی‌فایده بود و [[حضرت]] به ناچار [[حکمیت]] را پذیرفت. [[عمروعاص]] از سوی [[معاویه]] [[حکم]] شد و [[امام علی]]{{ع}} نیز [[عبدالله بن عباس]] را معرفی کرد؛ اما این [[جاهلان]] به بهانۀ [[خویشاوندی]] او با [[علی]]{{ع}}، با این پیشنهاد [[مخالفت]] کردند. [[امام علی]]{{ع}} [[مالک اشتر]] را معرفی کرد که با او نیز [[مخالفت]] کردند. سرانجام [[ابوموسی اشعری]] را که فردی احمق و با گرایش‌هایی ضد [[امام علی|علی]]{{ع}} بود، معرفی کردند. او نیز با [[ساده‌لوحی]] از [[عمروعاص]] [[فریب]] خورد و [[معاویه]] برای [[خلافت]] [[تعیین]] شد. پس از این [[رسوایی]]، مقدس‌نمایان، [[امام]] را مقصر دانستند و مدعی شدند [[حکمیت]] [[انسان]] [[کفر]] است و [[حکم]] تنها از آن [[خداوند]] است. آنها [[امام علی]]{{ع}} را [[کافر]] دانسته و او را به [[توبه]] و [[استغفار]] [[امر]] کردند، اما [[علی]]{{ع}} این کار را نپذیرفت و ایشان [[حکم]] [[ارتداد]] [[علی]]{{ع}} را صادر کردند. این عده در آینده‌ای نه چندان دور [[باغی]] و [[شورشی]] شدند و به [[خوارج]] [[لقب]] یافتند. [[حزب]] [[سیاسی]] ایشان کم‌کم تبدیل به یک جریان [[فاسد]] [[عقیدتی]] با اصول عقایدی خشک و شکننده شد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۴؛ ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> در میان [[دشمنان]] [[امام علی]]{{ع}} خطر [[خوارج]] بیش از دیگران و مقابله با ایشان نیز دشوارتر بود؛ زیرا تقوای ظاهری آنان هر [[مؤمن]] نافذالايمانی را به تردید وا می‌داشت. جوی تاریک و فضایی پر از [[شک]] و تردید به وجود آمده بود. [[امام علی]]{{ع}} در [[عظمت]] مقابله با [[خوارج]] فرمودند: تنها من بودم که چشم این [[فتنه]] را درآوردم. کسی غیر از من جرأت چنین اقدامی را نداشت. در آن شرایط موج [[تاریکی]] و شبهه‌ناکی بالا گرفته بود.<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۰.</ref> [[امام علی]]{{ع}} می‌دانست که [[قوت]] گرفتن ایشان [[اسلام]] را به [[جمود]] و [[تحجر]] و ظاهرگرایی می‌کشاند و لطمه جبران‌ناپذیری بر [[اسلام]] وارد می‌سازد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۹۲.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۹۸ تا۱۰۶.</ref>.
* پیدایش این گروه به [[جنگ صفين]] باز می‌گردد. در آخرین روزی که [[سپاه امام علی]]{{ع}} در آستانه [[پیروزی]] بود [[سپاه معاویه]] قرآنها را بر سر نیزه کردند تا [[یاران علی]]{{ع}} دچار تردید شوند. [[علی]]{{ع}} با [[تیزهوشی]] [[دستور]] به ادامه [[جنگ]] داد و فرمود: [[حقیقت قرآن]] منم و این کاغذها ظاهر [[قرآن]] است. [[کاغذ]] [[قرآن]] در برابر [[حقیقت]] آن احترامی ندارد. [[اصحاب خاص]] [[امام علی]]{{ع}} به [[رهبری]] [[مالک اشتر]] به [[جنگ]] ادامه دادند، ولی برخی افراد ظاهربین [[نادان]] و مقدس‌نمای فاقد تشخیص، [[امام]] را به ترک [[جنگ]] مجبور کردند. تلاش [[علی]]{{ع}} برای روشن کردن این افراد بی‌فایده بود و [[حضرت]] به ناچار [[حکمیت]] را پذیرفت. [[عمروعاص]] از سوی [[معاویه]] [[حکم]] شد و [[امام علی]]{{ع}} نیز [[عبدالله بن عباس]] را معرفی کرد؛ اما این [[جاهلان]] به بهانۀ [[خویشاوندی]] او با [[علی]]{{ع}}، با این پیشنهاد [[مخالفت]] کردند. [[امام علی]]{{ع}} [[مالک اشتر]] را معرفی کرد که با او نیز [[مخالفت]] کردند. سرانجام [[ابوموسی اشعری]] را که فردی احمق و با گرایش‌هایی ضد [[امام علی|علی]]{{ع}} بود، معرفی کردند. او نیز با [[ساده‌لوحی]] از [[عمروعاص]] [[فریب]] خورد و [[معاویه]] برای [[خلافت]] [[تعیین]] شد. پس از این [[رسوایی]]، مقدس‌نمایان، [[امام]] را مقصر دانستند و مدعی شدند [[حکمیت]] [[انسان]] [[کفر]] است و [[حکم]] تنها از آن [[خداوند]] است. آنها [[امام علی]]{{ع}} را [[کافر]] دانسته و او را به [[توبه]] و [[استغفار]] [[امر]] کردند، اما [[علی]]{{ع}} این کار را نپذیرفت و ایشان [[حکم]] [[ارتداد]] [[علی]]{{ع}} را صادر کردند. این عده در آینده‌ای نه چندان دور [[باغی]] و [[شورشی]] شدند و به [[خوارج]] [[لقب]] یافتند. [[حزب]] [[سیاسی]] ایشان کم‌کم تبدیل به یک جریان [[فاسد]] [[عقیدتی]] با اصول عقایدی خشک و شکننده شد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۴؛ ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> در میان [[دشمنان]] [[امام علی]]{{ع}} خطر [[خوارج]] بیش از دیگران و مقابله با ایشان نیز دشوارتر بود؛ زیرا تقوای ظاهری آنان هر [[مؤمن]] نافذالايمانی را به تردید وا می‌داشت. جوی تاریک و فضایی پر از [[شک]] و تردید به وجود آمده بود. [[امام علی]]{{ع}} در [[عظمت]] مقابله با [[خوارج]] فرمودند: تنها من بودم که چشم این [[فتنه]] را درآوردم. کسی غیر از من جرأت چنین اقدامی را نداشت. در آن شرایط موج [[تاریکی]] و شبهه‌ناکی بالا گرفته بود.<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۰.</ref> [[امام علی]]{{ع}} می‌دانست که قوت گرفتن ایشان [[اسلام]] را به [[جمود]] و [[تحجر]] و ظاهرگرایی می‌کشاند و لطمه جبران‌ناپذیری بر [[اسلام]] وارد می‌سازد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۹۲.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۹۸ تا۱۰۶.</ref>.


==[[اوصاف خوارج نهروان]]==
==[[اوصاف خوارج نهروان]]==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش