دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین')
خط ۱۹: خط ۱۹:
== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
[[آیت‌الله]] '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
[[آیت‌الله]] '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::: «مفاد [[آیات]] درباره [[غیب]] در چند دسته سزاوار تحقیق و بررسی‌اند. پاره‌ای از [[آیات]]، [[آگاهی بر غیب]] و راه‌های دستیابی به آن را مخصوص ذات [[الهی]] می‌دانند: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}} <ref>و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۷۷.</ref> {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات می‌شود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}} <ref>بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. صراحت [[آیات]] در خصوص انحصار [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[خداوند]] به گونه‌ای است که برای اثبات [[علم غیب]] برای غیر [[خداوند]] باید [[دلیل]] اقامه کرد. در همین راستا آیاتی به صراحت [[علم غیب پیامبران]] را نفی می‌کند:
:::::: «مفاد [[آیات]] درباره [[غیب]] در چند دسته سزاوار تحقیق و بررسی‌اند. پاره‌ای از [[آیات]]، [[آگاهی بر غیب]] و راه‌های دستیابی به آن را مخصوص ذات [[الهی]] می‌دانند: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}} <ref>و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۷۷.</ref> {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات می‌شود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}} <ref>بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. صراحت [[آیات]] در خصوص انحصار [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[خداوند]] به گونه‌ای است که برای اثبات [[علم غیب]] برای غیر [[خداوند]] باید [[دلیل]] اقامه کرد. در همین راستا آیاتی به صراحت [[علم غیب پیامبران]] را نفی می‌کند:
::::::[[حضرت نوح]] می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}} <ref>بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.</ref> [[پیامبر اکرم|حضرت رسول]] می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} <ref> بگو چنانچه [[علم غیب]] می‌داشتم، خیر فزون‌تری به دست می‌آوردم و هرگز ناراحتی به من نمی‌رسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي‏ وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيّ]]}} <ref> من نخستین فرستاده خدا نیستم، پیش از من پیامبرانی به سوی مردم آمده‌اند و نمی‌دانم که درباره من و شما چه حوادثی پیش خواهد آمد و تنها از وحی پیروی می‌کنم؛ سوره احقاف، آیه: ۹.</ref>. پاره‌ای از [[آیات قرآن]] نه تنها اثبات [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[پیامبران]] می‌کند، بلکه [[آگاهی از غیب]] را برای افراد دیگر نیز روا می‌داند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى]]}} <ref>من برای شما از گِل، به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ]]}} <ref>(اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مى‏‌كنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود هم‏داستان شدند و نيرنگ مى‌‏باختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.</ref>.
::::::[[حضرت نوح]] می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}} <ref>بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.</ref> [[پیامبر اکرم|حضرت رسول]] می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} <ref> بگو چنانچه [[علم غیب]] می‌داشتم، خیر فزون‌تری به دست می‌آوردم و هرگز ناراحتی به من نمی‌رسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي‏ وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيّ]]}} <ref> من نخستین فرستاده خدا نیستم، پیش از من پیامبرانی به سوی مردم آمده‌اند و نمی‌دانم که درباره من و شما چه حوادثی پیش خواهد آمد و تنها از وحی پیروی می‌کنم؛ سوره احقاف، آیه: ۹.</ref>. پاره‌ای از [[آیات قرآن]] نه تنها اثبات [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[پیامبران]] می‌کند، بلکه [[آگاهی از غیب]] را برای افراد دیگر نیز روا می‌داند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى]]}} <ref>من برای شما از گِل، به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ]]}} <ref>(اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مى‏‌كنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود هم‏داستان شدند و نيرنگ مى‌‏باختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛}}
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده]]]]
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
:::::: «{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این [[آیه شریفه]] سخن از کسانی به میان آمده است که دارای [[علم]] الکتابند. اطلاق [[علم الکتاب]] دلالت دارد بر آنکه تمامی [[علوم]] موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آن‌که چشم بر هم زنى، آن‌را نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}. {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} یعنی مقداری از [[علم]] موجود در کتاب و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}} یعنی تمامی [[علم]] موجود در کتاب. [[علم]] همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن [[صادق]] باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ [[روایات]] فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین می‌نماید {{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} می‌باشند ففقط در کتاب [[بصائر الدرجات]] ۲۳ [[روایت]] وجود دارد که صریحا مصداق [[آیه]] را [[امامان معصوم]] معرفی می‌کند.
:::::: «{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این [[آیه شریفه]] سخن از کسانی به میان آمده است که دارای [[علم]] الکتابند. اطلاق [[علم الکتاب]] دلالت دارد بر آنکه تمامی [[علوم]] موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آن‌که چشم بر هم زنى، آن‌را نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}. {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} یعنی مقداری از [[علم]] موجود در کتاب و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}} یعنی تمامی [[علم]] موجود در کتاب. [[علم]] همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن [[صادق]] باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ [[روایات]] فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین می‌نماید {{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} می‌باشند ففقط در کتاب [[بصائر الدرجات]] ۲۳ [[روایت]] وجود دارد که صریحا مصداق [[آیه]] را [[امامان معصوم]] معرفی می‌کند.
:::::: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> [[استدلال]] به این [[آیه شریفه]] هم متوقف است به اینکه در ابتدا [[علوم]] موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} که [[وارث]] آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل [[آیه]] مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس [[آیات]] کریمه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هرچیزی که عنوان شیء بر آن [[صادق]] باشد [[علوم]] مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل می‌شود و هم [[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل بودن این علم]] را ثابت می‌نماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از [[بندگان]] [[برگزیده]] باشد در [[روایات]] زیادی تعیین شده است. این [[روایات]] [[بندگان]] بررگزیده و سابقون به خیرات را [[اهل بیت]] [[عصمت]] می‌دانند.
:::::: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> [[استدلال]] به این [[آیه شریفه]] هم متوقف است به اینکه در ابتدا [[علوم]] موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} که [[وارث]] آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل [[آیه]] مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس [[آیات]] کریمه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هرچیزی که عنوان شیء بر آن [[صادق]] باشد [[علوم]] مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل می‌شود و هم [[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل بودن این علم]] را ثابت می‌نماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از [[بندگان]] [[برگزیده]] باشد در [[روایات]] زیادی تعیین شده است. این [[روایات]] [[بندگان]] بررگزیده و سابقون به خیرات را [[اهل بیت]] [[عصمت]] می‌دانند.
خط ۴۵: خط ۴۵:
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛}}
[[پرونده:136859.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]]
[[پرونده:136859.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::: «در [[قرآن کریم]] به طرق گوناگونی [[علم غیب]] برای غیر [[خدا]] ثابت شده است:  
:::::: «در [[قرآن کریم]] به طرق گوناگونی [[علم غیب]] برای غیر [[خدا]] ثابت شده است:  
:::::#'''اظهار [[غیب]] بر [[رسولان]]:''' [[قرآن]] تصریح می‌کند که [[خداوند]] با اینکه [[عالم به غیب]] است، آن را بر فرستادگان [[مرضی]] خود اظهار می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد.</ref> و نمی‌توان [[ملائکه]] را مشمول استثنا دانست. علاوه بر این، جمله {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}} فقط شامل اهل [[دنیا]] می‌شود که در روی [[زمین]] [[زندگی]] می‌کنند و اگر بنا باشد از سکنه [[زمین]] [[تجاوز]] کنیم تا شامل [[ملائکه]] هم باشد، باید مردگان را هم، که امور [[آخرت]] را که به [[نص]] [[قرآن]] [[غیب]] این عالم است می‌بینند، مشمول استثنا بدانیم، حال آنکه قطعاً مشمول نیستند، زیرا اگر مردگان هم مشمول باشند دیگر حتی یک نفر هم تحت عموم باقی نمی‌ماند. چون هر [[انسان]] زمینی روزی از [[دنیا]] می‌رود و [[غیب]] عالم را می‌بیند و در [[روز قیامت]] که {{متن قرآن|يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref> درباره‌اش فرموده، تمامی [[مردم]] یک جا [[مبعوث]] می‌شوند، و [[غیب]] عالم برای همه مشهود می‌گردد، پس همان طور که اموات مشمول استثنا نیستند، به این [[دلیل]] که عالم اموات غیر این عالم است، [[ملائکه]] نیز مشمول نیستند. زیرا عالمشان غیر از این عالم است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.</ref>؛ و آیا این [[آیه]] مختص به [[پیامبر]]{{صل}} است؟ چنان‌که برخی درباره استثنای فوق گفته‌اند، این [[آیه]] مختص [[پیامبران]] است. چون لفظ [[رسول]] دارد. لذا شامل [[ائمه]]{{عم}} نمی‌شود و [[علم غیب]] آنها را اثبات نمی‌کند. توضیح اینکه طبق صدر [[آیه]] هیچ کس از [[غیب]] خبر ندارد. این [[حکم]] عام است و همۀ افراد را شامل می‌شود. اما طبق ذیل [[آیه]]، فقط [[رسولان]] [[پسندیده]] استثنا می‌شوند. لذا غیر از آنها یعنی [[امامان]]{{عم}} و سایر [[مردم]] تحت عموم نداشتن [[علم غیب]] باقی می‌مانند<ref>سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.</ref>. جواب: از آنجایی که [[ائمه]]{{عم}} مصدر علمشان را "[[فراگیری]] از [[صاحب]] [[دانش]]" قرار داده‌اند و از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] می‌برند، باز هم [[علم]] به [[غیب]] دارند؛ یعنی وقتی [[خداوند]] [[غیب]] را طبق این [[آیه]] بر [[پیامبر]]{{صل}} اظهار کرده و [[پیامبر]]{{صل}} هم آن را برای [[ائمه]] به [[ارث]] می‌گذارد، [[امامان]]{{عم}} هم از [[علم غیب]] برخوردار می‌شوند. در نتیجه این استثنای دیگری بر [[آیه]] یا [[تأویل]] آن نیست<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.</ref>.
:::::#'''اظهار [[غیب]] بر [[رسولان]]:''' [[قرآن]] تصریح می‌کند که [[خداوند]] با اینکه [[عالم به غیب]] است، آن را بر فرستادگان [[مرضی]] خود اظهار می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد.</ref> و نمی‌توان [[ملائکه]] را مشمول استثنا دانست. علاوه بر این، جمله {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}} فقط شامل اهل [[دنیا]] می‌شود که در روی [[زمین]] [[زندگی]] می‌کنند و اگر بنا باشد از سکنه [[زمین]] [[تجاوز]] کنیم تا شامل [[ملائکه]] هم باشد، باید مردگان را هم، که امور [[آخرت]] را که به [[نص]] [[قرآن]] [[غیب]] این عالم است می‌بینند، مشمول استثنا بدانیم، حال آنکه قطعاً مشمول نیستند، زیرا اگر مردگان هم مشمول باشند دیگر حتی یک نفر هم تحت عموم باقی نمی‌ماند. چون هر [[انسان]] زمینی روزی از [[دنیا]] می‌رود و [[غیب]] عالم را می‌بیند و در [[روز قیامت]] که {{متن قرآن|يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref> درباره‌اش فرموده، تمامی [[مردم]] یک جا [[مبعوث]] می‌شوند، و [[غیب]] عالم برای همه مشهود می‌گردد، پس همان طور که اموات مشمول استثنا نیستند، به این [[دلیل]] که عالم اموات غیر این عالم است، [[ملائکه]] نیز مشمول نیستند. زیرا عالمشان غیر از این عالم است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.</ref>؛ و آیا این [[آیه]] مختص به [[پیامبر]]{{صل}} است؟ چنان‌که برخی درباره استثنای فوق گفته‌اند، این [[آیه]] مختص [[پیامبران]] است. چون لفظ [[رسول]] دارد. لذا شامل [[ائمه]]{{عم}} نمی‌شود و [[علم غیب]] آنها را اثبات نمی‌کند. توضیح اینکه طبق صدر [[آیه]] هیچ کس از [[غیب]] خبر ندارد. این [[حکم]] عام است و همۀ افراد را شامل می‌شود. اما طبق ذیل [[آیه]]، فقط [[رسولان]] [[پسندیده]] استثنا می‌شوند. لذا غیر از آنها یعنی [[امامان]]{{عم}} و سایر [[مردم]] تحت عموم نداشتن [[علم غیب]] باقی می‌مانند<ref>سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.</ref>. جواب: از آنجایی که [[ائمه]]{{عم}} مصدر علمشان را "[[فراگیری]] از [[صاحب]] [[دانش]]" قرار داده‌اند و از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] می‌برند، باز هم [[علم]] به [[غیب]] دارند؛ یعنی وقتی [[خداوند]] [[غیب]] را طبق این [[آیه]] بر [[پیامبر]]{{صل}} اظهار کرده و [[پیامبر]]{{صل}} هم آن را برای [[ائمه]] به [[ارث]] می‌گذارد، [[امامان]]{{عم}} هم از [[علم غیب]] برخوردار می‌شوند. در نتیجه این استثنای دیگری بر [[آیه]] یا [[تأویل]] آن نیست<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش