←علم و ادراک از نظر فخر رازی
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
===علم و [[ادراک]] از نظر [[فخر رازی]]=== | ===علم و [[ادراک]] از نظر [[فخر رازی]]=== | ||
علم و ادراک عبارت است از اضافه بین شخص و آن صورت. (مباحث المشرقیه، ص۳۳۱)<ref>مقالات فلسفی، ج۳، ص۱۵۸.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۲.</ref> | علم و ادراک عبارت است از اضافه بین شخص و آن صورت. (مباحث المشرقیه، ص۳۳۱)<ref>مقالات فلسفی، ج۳، ص۱۵۸.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۲.</ref> | ||
===علم و [[فلسفه]]=== | |||
در عصر جدید که تحوّلی در روش و سبک [[تحقیق]] علمی رخ داد و روش [[تجربی]] [[جانشین]] روش قیاسی و استدلالی شد، عدهای از [[دانشمندان]]، آن دسته از [[علوم]] را که با روش [[عینی]] و تجربی قابل تحقیق بود نام “علم” نهادند و آن دسته دیگر علوم را که قابل تحقیق تجربی نبود “فلسفه” خواندند و از این پس “فلسفه” و “علم” دو مفهوم جداگانه یافتند و در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. علم اعلی، [[اخلاق]]، منطق، زیباشناسی، [[سیاست]] تحت عنوان “فلسفه” باقی ماند و اما [[علوم طبیعی]] عموماً و همچنین ریاضیّات - گرچه استدلالی است ولی چون قابل [[آزمایش]] عملی میباشد- تحت عنوان “علم” از آنها یاد شد. علیهذا کلمه “فلسفه” که در گذشته عموم و شمول بیشتری داشت، محدود و از آن [[تاریخ]]، دیگر مجموع [[معارف]] بشری تحت عنوان “فلسفه” یاد نمیشود<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۴۷۶.</ref>. | |||
معمولاً آنان که هم اسلوب [[تجربی]] و هم اسلوب [[برهان]] و [[قیاس]] [[عقلی]] را صحیح و معتبر میدانند به آن رشته از مسائل که محصول تجربیات [[بشر]] است “علم” میگویند و به آنها که صرفاً جنبه تعقلی و نظری دارد “فلسفه” میگویند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۶۰.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۸۳.</ref> | |||
===علم و [[معرفت]]=== | |||
علم و معرفت و [[آگاهی]]، یعنی علم من به اشیاء خارج، معرفت من نسبت به اشیاء خارج، آگاهی من از اشیاء خارج<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۹۴.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۳.</ref> | |||
===علم و معلوم=== | |||
علم را وقتی در مقابل شیء خارجی قرار میدهیم به آن میگوییم “علم” و به شیء خارجی میگوییم “معلوم”. ولی وقتی که به مرحله دیگر توجه میکنیم و میبینیم آن شیء خارجی که برای من معلوم است به تبع “این” معلوم است<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۹.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۳.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |