←نظام سیاسی با رهبری خلیفه (نظام خلافت)
(صفحهای تازه حاوی «==نظام سیاسی با رهبری خلیفه (نظام خلافت)== “خلافت”، همان امارت و فرمان...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نظریه خلافت، به عنوان [[رقیب]] نظریه [[امامت]]، پس از [[رحلت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] دنبال شد و تا سالیان متمادی، عرصه [[جامعه اسلامی]] را در [[اختیار]] خود گرفت. در ابتدا واژه خلیفه به عنوان “خلیفه رسول الله” به کار رفت: اما در مورد برخی [[خلفا]]؛ از عبارت “امیرالمؤمنین” و حتی “خلیفه الله” نیز استفاده شده است که برای اولین بار، [[معاویه]] از این نام استفاده کرد و بعد از او، [[خلفای اموی]]، [[عباسی]]، [[فاطمیان]] و [[اسماعیلیان]] آن را به کار بردند. ویژگیهای نظام خلافت را، میتوان در سه مقوله بررسی کرد: | نظریه خلافت، به عنوان [[رقیب]] نظریه [[امامت]]، پس از [[رحلت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] دنبال شد و تا سالیان متمادی، عرصه [[جامعه اسلامی]] را در [[اختیار]] خود گرفت. در ابتدا واژه خلیفه به عنوان “خلیفه رسول الله” به کار رفت: اما در مورد برخی [[خلفا]]؛ از عبارت “امیرالمؤمنین” و حتی “خلیفه الله” نیز استفاده شده است که برای اولین بار، [[معاویه]] از این نام استفاده کرد و بعد از او، [[خلفای اموی]]، [[عباسی]]، [[فاطمیان]] و [[اسماعیلیان]] آن را به کار بردند. ویژگیهای نظام خلافت را، میتوان در سه مقوله بررسی کرد: | ||
==شرایط [[تعیین خلیفه]]== | |||
ویژگیها و شرایطی که برای احراز خلافت لازم بود؛ - در مجموع عبارت بودهاند از: “قریشی بودن، [[بلوغ]]، [[عقل]]، [[آزاد]] بودن (برده نبودن)، [[مرد بودن]]، [[سلامت]] اعضای [[بدن]]، [[شجاعت]]، [[توانایی]] و کفایت برای [[جنگ]]، [[سیاست]] و [[اقامه حدود]]، [[عدالت]] و [[علم]] در حد [[اجتهاد]]<ref>ابن فراء، الاحکام السلطانیة، ص۲۰.</ref>؛ البته برخی از این ویژگیها در طول دورههای زمانی، دچار [[تغییر]] و جابهجایی شدند. | ویژگیها و شرایطی که برای احراز خلافت لازم بود؛ - در مجموع عبارت بودهاند از: “قریشی بودن، [[بلوغ]]، [[عقل]]، [[آزاد]] بودن (برده نبودن)، [[مرد بودن]]، [[سلامت]] اعضای [[بدن]]، [[شجاعت]]، [[توانایی]] و کفایت برای [[جنگ]]، [[سیاست]] و [[اقامه حدود]]، [[عدالت]] و [[علم]] در حد [[اجتهاد]]<ref>ابن فراء، الاحکام السلطانیة، ص۲۰.</ref>؛ البته برخی از این ویژگیها در طول دورههای زمانی، دچار [[تغییر]] و جابهجایی شدند. | ||
==شرایط [[عزل]] خلیفه== | |||
هرچند بحث عزل خلیفه از ابتدا در میان [[مسلمانان]] مطرح نبود؛ اما بعدها [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] به تدریج این موضوع را در رسالهها و کتابهای خود ذکر نمودند؛ شرایط عزل خلیفه را میتوان به دو دسته کلی تقسیم نمود<ref>الماوردی، ابوالحسن علی بن محمد، ادب الدنیا و الدین، ترجمه عبدالعلی صاحبی، ص۱۸-۲۱.</ref>: | هرچند بحث عزل خلیفه از ابتدا در میان [[مسلمانان]] مطرح نبود؛ اما بعدها [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] به تدریج این موضوع را در رسالهها و کتابهای خود ذکر نمودند؛ شرایط عزل خلیفه را میتوان به دو دسته کلی تقسیم نمود<ref>الماوردی، ابوالحسن علی بن محمد، ادب الدنیا و الدین، ترجمه عبدالعلی صاحبی، ص۱۸-۲۱.</ref>: | ||
#'''شرایط [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] [[خلیفه]]''': رفتاری که [[ایمان]] یا [[عدالت خلیفه]] را زیر سؤال قرار دهد که میتوان آن را [[فسق]] ناشی از [[شهوت]] و [[عقاید]] شبههناک دانست و معیار تشخیص این عقاید، چارچوبههای [[اعتقادی]] مورد قبول [[اهلسنت]] بود. برخی، مانند [[باقلانی]] نکات دیگری چون: [[کفر]] بعد از ایمان، [[ترک نماز]]، [[شهرت]] به فسق، تضییع [[حقوق مردم]] و تعطیل کردن [[حدود الهی]] را اضافه کردهاند. “ماوردی”، حَجْر؛ یعنی [[تسلط]] اطرافیان خلیفه بر وی، به طوری که آنان [[حکام]] [[واقعی]] به شمار روند و نیز [[قهر]] و [[اسارت]] خلیفه در دست [[دشمنان]] را نیز اضافه میکند. | #'''شرایط [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] [[خلیفه]]''': رفتاری که [[ایمان]] یا [[عدالت خلیفه]] را زیر سؤال قرار دهد که میتوان آن را [[فسق]] ناشی از [[شهوت]] و [[عقاید]] شبههناک دانست و معیار تشخیص این عقاید، چارچوبههای [[اعتقادی]] مورد قبول [[اهلسنت]] بود. برخی، مانند [[باقلانی]] نکات دیگری چون: [[کفر]] بعد از ایمان، [[ترک نماز]]، [[شهرت]] به فسق، تضییع [[حقوق مردم]] و تعطیل کردن [[حدود الهی]] را اضافه کردهاند. “ماوردی”، حَجْر؛ یعنی [[تسلط]] اطرافیان خلیفه بر وی، به طوری که آنان [[حکام]] [[واقعی]] به شمار روند و نیز [[قهر]] و [[اسارت]] خلیفه در دست [[دشمنان]] را نیز اضافه میکند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
“قلقشندی”، یک مورد نادر را نیز اضافه میکند و آن وجود [[جانشینی]]، همانند یا [[افضل]] از وی است که در این صورت، [[عزل]] خلیفه قابل [[تصور]] میباشد<ref>القلقشندی، احمد بن عبدالله، مآثر الانافة فی معالم الخلافة، ج۱، ص۸۹.</ref>. | “قلقشندی”، یک مورد نادر را نیز اضافه میکند و آن وجود [[جانشینی]]، همانند یا [[افضل]] از وی است که در این صورت، [[عزل]] خلیفه قابل [[تصور]] میباشد<ref>القلقشندی، احمد بن عبدالله، مآثر الانافة فی معالم الخلافة، ج۱، ص۸۹.</ref>. | ||
==وظایف خلیفه== | |||
مهمترین وظایف خلیفه، طبق نظر فقهای اهلسنت؛ همچون: ماوردی، ابن فرّاء و خنجی، عبارتند از: [[حفظ دین]]، صدور [[احکام]]، [[اجرای حدود]]، دریافت فیء و [[صدقات]]، توزیع [[بیتالمال]]، توجه به [[نصیحت]] ناصحان، رسیدگی به [[کارها]] و [[مراقبت]] در انجام آنها، [[پاسداری از مرزها]] و [[جهاد]] با [[دشمنان اسلام]]. البته [[وظیفه خلیفه]] با [[میزان]] [[قدرت]] او [[ارتباط مستقیم]] داشت<ref>ماوردی، ص۶-۱۵؛ و ابن فراء، ص۲۷-۲۸؛ خنجی، ص۸۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۸۴.</ref> | مهمترین وظایف خلیفه، طبق نظر فقهای اهلسنت؛ همچون: ماوردی، ابن فرّاء و خنجی، عبارتند از: [[حفظ دین]]، صدور [[احکام]]، [[اجرای حدود]]، دریافت فیء و [[صدقات]]، توزیع [[بیتالمال]]، توجه به [[نصیحت]] ناصحان، رسیدگی به [[کارها]] و [[مراقبت]] در انجام آنها، [[پاسداری از مرزها]] و [[جهاد]] با [[دشمنان اسلام]]. البته [[وظیفه خلیفه]] با [[میزان]] [[قدرت]] او [[ارتباط مستقیم]] داشت<ref>ماوردی، ص۶-۱۵؛ و ابن فراء، ص۲۷-۲۸؛ خنجی، ص۸۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۸۴.</ref> |