استعفاف: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۸۹: خط ۸۹:
#أکل به معروف [[ولیّ]] یتیم وقتی که ولی [[فقیر]] باشد: آن کس که ولیّ یتیم بوده و [[سرپرستی مال]] یتیم را عهده‌دار است، در صورتی که فقیر باشد، و به عبارتی برای تأمین معاشش [[نیازمند]] باشد، مجاز است از مال یتیم أکل به معروف کند و به اندازه احتیاجش (در تأمین معاش) و به عنوان [[قرض]]، از آن [[مال]] بردارد، به طوری که در اولین [[فرصت]] نسبت به پرداخت آن [[اقدام]] نماید: {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ}}.
#أکل به معروف [[ولیّ]] یتیم وقتی که ولی [[فقیر]] باشد: آن کس که ولیّ یتیم بوده و [[سرپرستی مال]] یتیم را عهده‌دار است، در صورتی که فقیر باشد، و به عبارتی برای تأمین معاشش [[نیازمند]] باشد، مجاز است از مال یتیم أکل به معروف کند و به اندازه احتیاجش (در تأمین معاش) و به عنوان [[قرض]]، از آن [[مال]] بردارد، به طوری که در اولین [[فرصت]] نسبت به پرداخت آن [[اقدام]] نماید: {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ}}.
# [[گواه]] گرفتن بر تحویل مال به یتیم: بعد از احراز شرایط «[[رشد]]» برای تحویل دادن مال به یتیم، هرگاه ولی بخواهد که مال یتیم را به او تحویل دهد، برای جلوگیری از هر گونه پیشامد ناملایم در موقع تحویل مال به یتیم، لازم است، بر این تحویل گواه و [[شاهد]] بگیرد: {{متن قرآن|فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}}.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۳۱.</ref>
# [[گواه]] گرفتن بر تحویل مال به یتیم: بعد از احراز شرایط «[[رشد]]» برای تحویل دادن مال به یتیم، هرگاه ولی بخواهد که مال یتیم را به او تحویل دهد، برای جلوگیری از هر گونه پیشامد ناملایم در موقع تحویل مال به یتیم، لازم است، بر این تحویل گواه و [[شاهد]] بگیرد: {{متن قرآن|فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}}.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۳۱.</ref>
====معنا و مفهوم دوّم استعفاف در [[آیه]]====
در آیه ۳۳ [[سوره نور]]: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ...}}، استعفاف، استعتاق و استحصان، موضوعات این آیه شریفه‌اند.
*'''استعفاف''': کسانی که از لحاظ مالی و [[اقتصادی]] واجد شرایط [[ازدواج]] نیستند و [[توانایی]] [[پرداخت مهریه]] و [[نفقه]] را ندارند، باید استعفاف کنند و [[عفت]] بورزند؛ بدین معنا که از روی [[اراده]] باید حالتی را در خود ایجاد نمایند که بتوانند بر [[ظهور]] [[شهوت جنسی]] و [[طغیان]] آن فایق آیند و به عبارتی [[پاکدامنی]] را [[ملکه]] خود سازند تا زمانی که [[خدای متعال]] آنان را از فضلش [[بی‌نیاز]] کند و آنها با [[سرافرازی]] بتوانند به ازدواج اقدام نمایند: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}. بنابراین، استعفاف در این [[آیه شریفه]]، به معنای ایجاد حالتی در نفس است که بر اثر آن، شخص آماده [[ازدواج]]، از روی [[اراده]]، بر [[طغیان]] و [[سرکشی]] [[شهوت جنسی]] [[غلبه]] یافته و هرگز مرتکب [[فحشا]] نمی‌شود.
*'''استعتاق''': [[بندگان]] و غلامانی که از مولایشان درخواست می‌نمایند که با [[نوشتن]] [[قرارداد]] (برای بازپرداخت قیمت خود)، آنان را [[آزاد]] کنند، در صورتی که مولا بداند که آنها صلاحیت آزاد شدن دارند و می‌توانند خود را اداره کنند، باید تقاضای آنان را [[اجابت]] نماید و برای‌شان قرارداد (آزاد شدن) بنویسد و نیز از [[مالی]] که [[خدای متعال]] به آن مولا اعطا نموده، مقداری را برای سهم [[آزادی]] (و باز خرید) آن بندگان اختصاص دهد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ}}.
*'''استحصان''': کنیزانی که به [[پارسایی]] و [[پاکدامنی]] خود علاقه‌مندند، نباید مولایشان، از روی [[اکراه]] و ناخوشایندی، آنان را برای تحصیل [[پول]] و متاع [[دنیا]]، به فحشا (و زناکاری) وادار نماید: {{متن قرآن|وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۳۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۰۹۴

ویرایش