اهل کتاب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹٬۸۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۵۱: خط ۵۱:
همچنین [[اسلام]] با [[پیش‌بینی]] [[جزیه]]، [[جان]]، [[مال]]، عرض و مراکز [[دینی]] آنان را در [[پناه]] [[حکومت اسلامی]] محفوظ و محترم دانست و [[مسلمانان]] به رغم جواز [[ارتباط]] و اختلاط با [[اهل کتاب]] از [[دوست]] گرفتن آنان و [[اعتماد]] به آنها برحذر شدند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> [[قرآن]] همچنین اهل کتاب را مخاطب ساخته و کوشیده است بخشی از [[عقاید]] [[باطل]] و غلوآمیز آنان در حوزه [[فرهنگ دینی]] را [[اصلاح]] کند. [[نفی]] [[الوهیت]] [[مسیح]] و [[مریم]]{{ع}} و [[بنده]] [[خدا]] [[خواندن]] آنان، نفی [[پسر خدا]] بودن عُزَیر و [[عیسی]] و [[اعتقاد]] به [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>،{{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref>،  {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است  کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار  بود؛ هر دو غذا می‌خوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن می‌داریم سپس بنگر به کجا باز گردانده می‌شوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی  تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref>،  {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> همچنین [[تکذیب]] [[قتل]] و [[مصلوب]] شدن مسیح {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}<ref>«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.</ref> بدین منظور انجام گرفته است. قرآن در فراخوانی از اهل کتاب و با تأکید بر مشترکات فرهنگ دینی، از آنان می‌خواهد با رها ساختن برخی از عقاید باطل همچون [[شرک]] و دوگانه پرستی بر محور عقاید مشترک با مسلمانان گرد آیند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان سفارش شدند تا هنگام [[دعوت]] [[اهل کتاب]] غیر معاند به اسلام از روش [[نیکو]] در بحث و [[استدلال]] بهره گرفته، بر عقاید مشترک تأکید کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش  مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستاده‌اند ایمان آورده‌ایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref> و در این [[راه]] هرگز با آنان از در [[ستیز]] و [[جدال]] وارد نشوند: {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه ۲۰.</ref> [[قرآن]] با [[وعده]] [[پاک]] شدن [[گناهان]] پیشین و ورود به [[بهشت]]، [[اهل کتاب]] را به [[پذیرش اسلام]] [[ترغیب]] می‌کرد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم  و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم» سوره مائده، آیه ۶۵.</ref> و در ادامه و برای ترغیب بیشتر، [[پایبندی]] به [[تورات]] و [[انجیل]] را زمینه ساز برخورداری از [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم  و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم» سوره مائده، آیه ۶۵.</ref> با توجه به اینکه عمل [[واقعی]] به این دو [[کتاب آسمانی]] و همه آموزه‌های آن مستلزم پذیرش اسلام است، مقصود قرآن آن است که عمل به این دو کتاب به پذیرش اسلام انجامیده، چنین برکاتی را برای آنان به همراه خواهد داشت، ازاین‌رو در کنار عمل به تورات و انجیل از عمل به آنچه برای ایشان فرو فرستاده شده (قرآن) یاد کرده است.<ref>المیزان، ج ۶، ص ۳۸.</ref> قرآن، [[مسلمان]] شدن اهل کتاب را به خیر و [[صلاح]] خود آنان می‌خواند: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
همچنین [[اسلام]] با [[پیش‌بینی]] [[جزیه]]، [[جان]]، [[مال]]، عرض و مراکز [[دینی]] آنان را در [[پناه]] [[حکومت اسلامی]] محفوظ و محترم دانست و [[مسلمانان]] به رغم جواز [[ارتباط]] و اختلاط با [[اهل کتاب]] از [[دوست]] گرفتن آنان و [[اعتماد]] به آنها برحذر شدند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> [[قرآن]] همچنین اهل کتاب را مخاطب ساخته و کوشیده است بخشی از [[عقاید]] [[باطل]] و غلوآمیز آنان در حوزه [[فرهنگ دینی]] را [[اصلاح]] کند. [[نفی]] [[الوهیت]] [[مسیح]] و [[مریم]]{{ع}} و [[بنده]] [[خدا]] [[خواندن]] آنان، نفی [[پسر خدا]] بودن عُزَیر و [[عیسی]] و [[اعتقاد]] به [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>،{{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref>،  {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است  کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار  بود؛ هر دو غذا می‌خوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن می‌داریم سپس بنگر به کجا باز گردانده می‌شوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی  تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref>،  {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> همچنین [[تکذیب]] [[قتل]] و [[مصلوب]] شدن مسیح {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}<ref>«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.</ref> بدین منظور انجام گرفته است. قرآن در فراخوانی از اهل کتاب و با تأکید بر مشترکات فرهنگ دینی، از آنان می‌خواهد با رها ساختن برخی از عقاید باطل همچون [[شرک]] و دوگانه پرستی بر محور عقاید مشترک با مسلمانان گرد آیند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان سفارش شدند تا هنگام [[دعوت]] [[اهل کتاب]] غیر معاند به اسلام از روش [[نیکو]] در بحث و [[استدلال]] بهره گرفته، بر عقاید مشترک تأکید کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش  مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستاده‌اند ایمان آورده‌ایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref> و در این [[راه]] هرگز با آنان از در [[ستیز]] و [[جدال]] وارد نشوند: {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه ۲۰.</ref> [[قرآن]] با [[وعده]] [[پاک]] شدن [[گناهان]] پیشین و ورود به [[بهشت]]، [[اهل کتاب]] را به [[پذیرش اسلام]] [[ترغیب]] می‌کرد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم  و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم» سوره مائده، آیه ۶۵.</ref> و در ادامه و برای ترغیب بیشتر، [[پایبندی]] به [[تورات]] و [[انجیل]] را زمینه ساز برخورداری از [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم  و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم» سوره مائده، آیه ۶۵.</ref> با توجه به اینکه عمل [[واقعی]] به این دو [[کتاب آسمانی]] و همه آموزه‌های آن مستلزم پذیرش اسلام است، مقصود قرآن آن است که عمل به این دو کتاب به پذیرش اسلام انجامیده، چنین برکاتی را برای آنان به همراه خواهد داشت، ازاین‌رو در کنار عمل به تورات و انجیل از عمل به آنچه برای ایشان فرو فرستاده شده (قرآن) یاد کرده است.<ref>المیزان، ج ۶، ص ۳۸.</ref> قرآن، [[مسلمان]] شدن اهل کتاب را به خیر و [[صلاح]] خود آنان می‌خواند: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==[[ستایش]] و [[نکوهش]] اهل کتاب==
==[[ستایش]] و [[نکوهش]] [[اهل کتاب]]==
از [[ویژگی‌های قرآن]] مراعات [[انصاف]] در توصیفها و دسته‌بندیهاست. به رغم آنکه اهل کتاب بر اثر [[لجاجت]]، رخدادهایی تلخ از خود در [[تاریخ اسلام]] به یادگار گذاشتند قرآن همه آنان را یکسان و همسان نمی‌شمارد: "لَیسوا سَواءً" (آل عمران / ۳، ۱۱۳)، بلکه دسته‌ای از ایشان را [[مؤمن]] خوانده، می‌ستاید و بیشتر آنان را [[فاسق]] دانسته، نکوهش می‌کند: "قُل یـاَهلَ الکِتـبِ... واَنَّ اَکثَرَکُم فـسِقون". ([[مائده]] / ۵، ۵۹ و نیز آل‌عمران / ۳، ۱۱۰) [[صالحان]] اهل کتاب به سبب برخورداری از پاره‌ای [[صفات نیک]] مورد ستایش قرار گرفته‌اند؛ از جمله<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
از [[ویژگی‌های قرآن]] مراعات [[انصاف]] در توصیفها و دسته‌بندیهاست. به رغم آنکه [[اهل کتاب]] بر اثر [[لجاجت]]، رخدادهایی تلخ از خود در [[تاریخ اسلام]] به یادگار گذاشتند [[قرآن]] همه آنان را یکسان و همسان نمی‌شمارد: {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند  که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، بلکه دسته‌ای از ایشان را [[مؤمن]] خوانده، می‌ستاید و بیشتر آنان را [[فاسق]] دانسته، نکوهش می‌کند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما می‌ستیزید  که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟» سوره مائده، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> [[صالحان]] اهل کتاب به سبب برخورداری از پاره‌ای [[صفات نیک]] مورد ستایش قرار گرفته‌اند؛ از جمله<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
=== [[رسوخ در علم]]===
=== [[رسوخ در علم]]===
برخی از اهل کتاب، [[راسخ در علم]] و مؤمن خوانده شده‌اند که با [[پرهیز]] از کژاندیشی و کژروی افزون بر [[کتب آسمانی پیشین]]، به قرآن نیز [[ایمان]] داشتند؛ همچنین به [[روز قیامت]] [[اعتقاد]] داشته، به [[اقامه نماز]] و دادن [[زکات]] می‌پرداختند: "لـکِنِ الرّ سِخونَ فِی العِلمِ مِنهُم والمُؤمِنونَ یُؤمِنونَ بِما اُنزِلَ اِلَیکَ وما اُنزِلَ مِن قَبلِکَ."... ([[نساء]] / ۴، ۱۶۲)<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
برخی از اهل کتاب، [[راسخ در علم]] و مؤمن خوانده شده‌اند که با [[پرهیز]] از کژاندیشی و کژروی افزون بر [[کتب آسمانی پیشین]]، به قرآن نیز [[ایمان]] داشتند؛ همچنین به [[روز قیامت]] [[اعتقاد]] داشته، به [[اقامه نماز]] و دادن [[زکات]] می‌پرداختند: {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===وجود [[دین]] باوران [[حقیقی]] در میان آنان===
===وجود [[دین]] باوران [[حقیقی]] در میان آنان===
قرآن از [[مؤمنان]] حقیقی در میان اهل کتاب خبر داده است (نساء / ۴، ۱۶۲؛ [[قصص]] / ۲۸، ۵۲ ـ ۵۳)؛ [[ایمانی]] که آنان را به [[تلاوت آیات]] [[الهی]]، [[عبادت]] شبانه، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[شتاب]] در کارهای خیر وا می‌دارد: "یَتلونَ ءایـتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ وهُم یَسجُدون * یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ ویَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ویُسـرِعونَ فِی الخَیرتِ واُولکَ مِنَ الصّــلِحین" ([[آل عمران]] / ۳، ۱۱۳ ـ ۱۱۴) و هنگامی که [[آیات الهی]] بر آنان خوانده می‌شود از دیدگانشان [[اشک]] می‌بارد: "و اِذَا سَمِعوا ما اُنزِلَ اِلَی الرَّسولِ تَرَی اَعیُنَهُم تَفیضُ مِنَ‌الدَّمع". ([[مائده]] / ۵، ۸۳) برخی از [[مفسران]] مصداق این [[آیه]] و دو آیه پس از آن را [[نجاشی]] و اطرافیان او دانسته‌اند که با [[تلاوت آیات]] [[قرآن]] از سوی [[جعفر بن ابی‌طالب]] و [[تمجید]] از [[عیسی]] و [[مریم]]{{ع}} به [[حقانیت]] این [[آیات]] پی برده، [[ایمان]] آوردند<ref>جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۴ ـ ۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
قرآن از [[مؤمنان]] حقیقی در میان اهل کتاب خبر داده است {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>،  {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان می‌آورند» سوره قصص، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و چون (قرآن) برای آنان خوانده شود می‌گویند: ما بدان باور داریم که راستین است، از سوی پروردگار ماست، ما پیش از آن (هم) گردن نهاده بودیم» سوره قصص، آیه ۵۳.</ref>؛ [[ایمانی]] که آنان را به [[تلاوت آیات]] [[الهی]]، [[عبادت]] شبانه، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[شتاب]] در کارهای خیر وا می‌دارد: {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند  که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref> و هنگامی که [[آیات الهی]] بر آنان خوانده می‌شود از دیدگانشان [[اشک]] می‌بارد: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافته‌اند چشمانشان را می‌بینی که از اشک لبریز می‌شود؛ می‌گویند: پروردگارا! ما ایمان آورده‌ایم ما را با گروه گواهان بنگار!» سوره مائده، آیه ۸۳.</ref> برخی از [[مفسران]] مصداق این [[آیه]] و دو آیه پس از آن را [[نجاشی]] و اطرافیان او دانسته‌اند که با [[تلاوت آیات]] [[قرآن]] از سوی [[جعفر بن ابی‌طالب]] و [[تمجید]] از [[عیسی]] و [[مریم]]{{ع}} به [[حقانیت]] این [[آیات]] پی برده، [[ایمان]] آوردند<ref>جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۴ ـ ۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
=== [[امانتداری]]===
=== [[امانتداری]]===
برخی از [[اهل کتاب]] چنان [[امانتدار]] توصیف شده‌اند که اگر دینارهای فراوانی به [[امانت]] به آنان داده شود به صاحبانش بازمی‌گردانند: "و مِن اَهلِ الکِتـبِ مَن اِن تَأمَنهُ بِقِنطارٍ یُؤَدِّهِ اِلَیکَ". (آل عمران / ۳، ۷۵) قنطار را به معنای [[مالی]] فراوان و نامشخص، پوست گاو پر از طلا، ۴۰۰۰ [[دینار]] و... دانسته‌اند <ref> النهایه، ج۴، ص۱۱۳؛ لسان‌العرب، ج۱۱، ص ۳۲۰، "قنطر"؛ مجمع‌البحرین، ج ۳، ص ۵۲۲ ـ ۵۲۳، "قطر".</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
برخی از [[اهل کتاب]] چنان [[امانتدار]] توصیف شده‌اند که اگر دینارهای فراوانی به [[امانت]] به آنان داده شود به صاحبانش بازمی‌گردانند: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی  بدو بسپاری به تو باز پس می‌دهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان می‌گویند: درباره بی‌سوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ می‌بندند با آنکه خود می‌دانند» سوره آل عمران، آیه ۷۵.</ref> قنطار را به معنای [[مالی]] فراوان و نامشخص، پوست گاو پر از طلا، ۴۰۰۰ [[دینار]] و... دانسته‌اند <ref> النهایه، ج۴، ص۱۱۳؛ لسان‌العرب، ج۱۱، ص ۳۲۰، "قنطر"؛ مجمع‌البحرین، ج ۳، ص ۵۲۲ ـ ۵۲۳، "قطر".</ref><ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref><ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===برخورداری از [[مکارم اخلاقی]]===
===برخورداری از [[مکارم اخلاقی]]===
پاسخ [[بدی]] را به خوبی دادن از رهنمودهای مؤکد قرآن و تنها از عهده کسانی ساخته است که از [[صفات انسانی]] و [[ایمانی]] بهره وافر داشته و جزو [[صابران]] باشند. گروهی از [[اهل‌کتاب]] به سبب برخورداری از همین صفت [[پسندیده]] [[ستایش]] شده‌اند: "اَلَّذینَ ءاتَینـهُمُ الکِتـبَ... * و یَدرَءونَ بِالحَسَنَةِ السَّیِّئَة". ([[قصص]] / ۲۸، ۵۲، ۵۴)
پاسخ [[بدی]] را به خوبی دادن از رهنمودهای مؤکد قرآن و تنها از عهده کسانی ساخته است که از [[صفات انسانی]] و [[ایمانی]] بهره وافر داشته و جزو [[صابران]] باشند. گروهی از [[اهل‌کتاب]] به سبب برخورداری از همین صفت [[پسندیده]] [[ستایش]] شده‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان می‌آورند» سوره قصص، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیده‌اند دو بار به آنان داده می‌شود و بدی را با نیکی دور می‌سازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.</ref>
===[[انفاق]]===
===[[انفاق]]===
رسیدگی به [[مستمندان]] از جمله [[صفات اخلاقی]] است که برخی از اهل کتاب به سبب آن ستایش شده‌اند: "و مِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون". (قصص / ۲۸، ۵۴) از مجموع آیاتی که برخی از اهل کتاب را ستایش کرده برمی‌آید که مقصود از این گروه کسانی از [[اهل]] کتاب‌اند که از [[عناد]] و [[استکبار]] به دور بوده و پس از [[شناخت]] [[حقانیت اسلام]]، به آن [[ایمان]] آورده‌اند.
رسیدگی به [[مستمندان]] از جمله [[صفات اخلاقی]] است که برخی از اهل کتاب به سبب آن ستایش شده‌اند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیده‌اند دو بار به آنان داده می‌شود و بدی را با نیکی دور می‌سازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.</ref> از مجموع آیاتی که برخی از اهل کتاب را ستایش کرده برمی‌آید که مقصود از این گروه کسانی از [[اهل]] کتاب‌اند که از [[عناد]] و [[استکبار]] به دور بوده و پس از [[شناخت]] [[حقانیت اسلام]]، به آن ایمان آورده‌اند.


[[قرآن کریم]] در برابر [[ستایش]] [[اقلیت]]، [[اکثریت]] [[اهل کتاب]] را [[نکوهیده]] است. برخی از نکوهش‌های [[قرآن]] عام بوده، برخی دیگر ویژه [[یهود]] است. سبب [[نکوهش]] قرآن، وجود پاره‌ای از صفات [[زشت]] و نکوهیده در آنان است؛ از جمله<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
[[قرآن کریم]] در برابر [[ستایش]] [[اقلیت]]، [[اکثریت]] [[اهل کتاب]] را [[نکوهیده]] است. برخی از نکوهش‌های [[قرآن]] عام بوده، برخی دیگر ویژه [[یهود]] است. سبب [[نکوهش]] قرآن، وجود پاره‌ای از [[صفات]] [[زشت]] و نکوهیده در آنان است؛ از جمله<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
===خود برتربینی===
===خود برتربینی===
اهل کتاب به سبب داشتن [[کتاب آسمانی]] و در برابر [[مشرکان]] [[بت‌پرست]] خود را [[برگزیده]] و [[دوستان]] [[خدا]] می‌دانستند. ([[مائده]] / ۵، ۱۸) آنان بر اساس همین [[باور]]، بر این [[پندار]] [[باطل]] بودند که کسی جز آنان وارد [[بهشت]] نخواهد شد: "و قالوا لَن یَدخُلَ الجَنَّةَ اِلاّ مَن کانَ هودًا اَو نَصـری تِلکَ اَمانِیُّهُم قُل هاتوا بُرهـنَکُم اِن کُنتُم صـدِقین". (بقره / ۲، ۱۱۱)<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
اهل کتاب به سبب داشتن [[کتاب آسمانی]] و در برابر [[مشرکان]] [[بت‌پرست]] خود را [[برگزیده]] و [[دوستان]] [[خدا]] می‌دانستند. {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آنهاست  از آن خداوند است و بازگشت (همگان) به سوی اوست» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> آنان بر اساس همین [[باور]]، بر این [[پندار]] [[باطل]] بودند که کسی جز آنان وارد [[بهشت]] نخواهد شد: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===[[حسادت]]===
===[[حسادت]]===
حسادت اهل کتاب به ویژه یهود نسبت به [[مسلمانان]] بر اثر [[برگزیده شدن]] [[پیامبر آخرالزمان]]{{صل}} از میان غیر آنان، سبب [[مخالفت]] شدید آنها شده است. آنان چنان به نعمت‌هایی که به مسلمانان می‌رسید حسادت می‌ورزیدند که در [[آتش]] [[خشم]] خود می‌سوختند: "بَغیـًا اَن یُنَزِّلَ اللّهُ مِن فَضلِهِ عَلی مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ فَباء و بِغَضَبٍ عَلی غَضَب". (بقره / ۲، ۹۰)<ref>جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۸۵؛ التبیان، ج ۱، ص ۳۴۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۴.</ref> آنان همچنین به سبب حسادت، مشرکان بت‌پرست را [[هدایت]] یافته‌تر از [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان می‌خواندند. قرآن با توجه به این نکته که [[خداوند]] بر اساس [[مصالح]] و حکمتها نعمت‌هایش را به برخی از [[بندگان]] داده و از برخی دیگر دریغ می‌کند، آنها را به سبب چنین رشکی سخت نکوهش کرده است: "اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتـبِ یُؤمِنونَ بِالجِبتِ والطّـغوتِ و یَقولونَ لِلَّذینَ کَفَروا هـؤُلاءِ اَهدی مِنَ الَّذینَ ءامَنوا سَبیلا * اَم یَحسُدونَ النّاسَ عَلی ما ءاتهُمُ اللّهُ مِن فَضلِه". ([[نساء]] / ۴، ۵۱، ۵۴ و نیز ر. ک: بقره / ۲، ۱۰۹) این [[آیات]] در [[شأن]] شماری از [[عالمان]] یهود نازل شده که هنگام [[پرسش]] مشرکان از آنها درباره مقایسه [[اسلام]] و [[آیین]] [[بت‌پرستی]]، مشرکان را [[هدایت]] یافته‌تر می‌خواندند.<ref>جامع‌البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۱۸۷ ـ ۱۸۸؛ التبیان، ج ۳، ص ۲۲۳؛ المیزان، ج ۴، ص ۳۷۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
حسادت اهل کتاب به ویژه یهود نسبت به [[مسلمانان]] بر اثر [[برگزیده شدن]] [[پیامبر آخرالزمان]]{{صل}} از میان غیر آنان، سبب [[مخالفت]] شدید آنها شده است. آنان چنان به نعمت‌هایی که به مسلمانان می‌رسید حسادت می‌ورزیدند که در [[آتش]] [[خشم]] خود می‌سوختند: {{متن قرآن|بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«خود را به بد چیزی فروختند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است، از سر افزونجویی  کفر می‌ورزند (و می‌گویند:) چرا خداوند برای برخی از بندگانش که بخواهد، از بخشش خویش، فرو می‌فرستد! و سزاوار خشمی از پی خشمی گشتند و برای کافران، عذابی خواری آور، خواهد بود» سوره بقره، آیه ۹۰.</ref>.<ref>جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۸۵؛ التبیان، ج ۱، ص ۳۴۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۴.</ref> آنان همچنین به سبب حسادت، مشرکان بت‌پرست را [[هدایت]] یافته‌تر از [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان می‌خواندند. قرآن با توجه به این نکته که [[خداوند]] بر اساس [[مصالح]] و حکمت‌ها نعمت‌هایش را به برخی از [[بندگان]] داده و از برخی دیگر دریغ می‌کند، آنها را به سبب چنین رشکی سخت نکوهش کرده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهره‌ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته‌ای (که چگونه) به «جبت»  و «طاغوت»  ایمان دارند و درباره کافران می‌گویند که اینان رهیافته‌تر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>،{{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> این [[آیات]] در [[شأن]] شماری از [[عالمان]] [[یهود]] نازل شده که هنگام [[پرسش]] [[مشرکان]] از آنها درباره مقایسه [[اسلام]] و [[آیین]] [[بت‌پرستی]]، مشرکان را [[هدایت]] یافته‌تر می‌خواندند.<ref>جامع‌البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۱۸۷ ـ ۱۸۸؛ التبیان، ج ۳، ص ۲۲۳؛ المیزان، ج ۴، ص ۳۷۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
===بدخواهی===
===بدخواهی===
[[اهل کتاب]] هماره به جای [[خیرخواهی]]، [[بدخواه]] [[مسلمانان]] بودند، به گونه‌ای که اگر مسلمانان به موفقیتی چون [[همبستگی]]، [[پیروزی در جنگ]]، [[گسترش اسلام]] و... می‌رسیدند ناراحت و اگر شرّی به آنان می‌رسید خوشحال می‌شدند: "اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم واِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها". ([[آل عمران]] / ۳، ۱۲۰)<ref>جامع البیان، مج ۳، ج ۴، ص ۹۰؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۳۷۶؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۸۳.</ref> آنان هماره در دلشان طالب آن بودند که مسلمانان با ترک [[اسلام]] این [[نعمت]] را از کف داده، [[گمراه]] شوند: "ودَّت طَـافَةٌ مِن اَهلِ الکِتـبِ لَویُضِلّونَکُم" (آل عمران / ۳، ۶۹) و این [[مخالفت]] و برخورد به آنجا رسید که با [[پیامبر]] از در [[جنگ]] وارد شدند و با [[پیروزی]] مسلمانان دسته‌ای از آنان کشته و دسته‌ای [[اسیر]] و دسته‌ای از دیارشان [[اخراج]] شدند. ([[احزاب]] / ۳۳، ۲۶؛ [[حشر]] / ۵۹، ۲)<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
[[اهل کتاب]] هماره به جای [[خیرخواهی]]، [[بدخواه]] [[مسلمانان]] بودند، به گونه‌ای که اگر مسلمانان به موفقیتی چون [[همبستگی]]، [[پیروزی در جنگ]]، [[گسترش اسلام]] و... می‌رسیدند ناراحت و اگر شرّی به آنان می‌رسید خوشحال می‌شدند: {{متن قرآن|إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}}<ref>«چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند و چون بدی‌یی دامنگیرتان شود از آن شادمان می‌شوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام می‌دهند فراگیر است» سوره آل عمران، آیه ۱۲۰.</ref>.<ref>جامع البیان، مج ۳، ج ۴، ص ۹۰؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۳۷۶؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۸۳.</ref> آنان هماره در دلشان طالب آن بودند که مسلمانان با ترک اسلام این [[نعمت]] را از کف داده، [[گمراه]] شوند: {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را  دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> و این [[مخالفت]] و برخورد به آنجا رسید که با [[پیامبر]] از در [[جنگ]] وارد شدند و با [[پیروزی]] مسلمانان دسته‌ای از آنان کشته و دسته‌ای [[اسیر]] و دسته‌ای از دیارشان [[اخراج]] شدند. {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا}}<ref>«و کسانی از اهل کتاب را که پشتیبان ایشان  بودند از دژهای آنان فرود آورد و در دل‌هاشان هراس افکند، (چنانکه) دسته‌ای را می‌کشتید و دسته‌ای (دیگر) را اسیر می‌گرفتید» سوره احزاب، آیه ۲۶.</ref>،  {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب  را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌ها» سوره حشر، آیه ۲.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===[[خیانت]] در [[امانت]] و [[پیمان شکنی]]===
===[[خیانت]] در [[امانت]] و [[پیمان شکنی]]===
گروهی از اهل کتاب چنان در امانت خیانتکارند که اگر دیناری به امانت به آنان سپرده شود به آن خیانت کرده، حاضر به بازگرداندن آن به صاحبش نیستند، مگر آنکه در برابر آنان اقامه دعوا شود: "... و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینارٍ لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ قامـًا". (آل‌عمران / ۳، ۷۵) گروهی از آنان ([[یهود]]) به شکستن [[پیمان]] معروف بودند؛ از جمله به عهدهایی که با مسلمانان می‌بستند نیز [[وفادار]] نبودند: "اَو کُلَّما عـهَدوا عَهدًا نَبَذَهُ فَریقٌ مِنهُم"(بقره / ۲، ۱۰۰)؛ مانند پیمان ترک تخاصم با مسلمانان که با [[یاری]] [[مشرکان]] از سوی یهود [[بنی قریظه]] و [[بنی نضیر]] در [[جنگ خندق]] شکسته شد<ref>التبیان، ج۱، ص ۳۶۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
گروهی از اهل کتاب چنان در امانت خیانتکارند که اگر دیناری به امانت به آنان سپرده شود به آن خیانت کرده، حاضر به بازگرداندن آن به صاحبش نیستند، مگر آنکه در برابر آنان اقامه دعوا شود: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی  بدو بسپاری به تو باز پس می‌دهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان می‌گویند: درباره بی‌سوادان  راهی (برای بازخواس» سوره آل عمران، آیه ۷۵.</ref> گروهی از آنان (یهود) به شکستن [[پیمان]] معروف بودند؛ از جمله به عهدهایی که با [[مسلمانان]] می‌بستند نیز [[وفادار]] نبودند: {{متن قرآن|أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و چرا هر بار پیمانی بستند برخی از ایشان آن را شکستند ؟ (نه) بلکه بیشتر ایشان ایمان ندارند» سوره بقره، آیه ۱۰۰.</ref>؛ مانند [[پیمان]] ترک تخاصم با مسلمانان که با [[یاری]] [[مشرکان]] از سوی [[یهود]] [[بنی قریظه]] و [[بنی نضیر]] در [[جنگ خندق]] شکسته شد<ref>التبیان، ج۱، ص ۳۶۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
=== [[فسق]]===
=== [[فسق]]===
[[قرآن]] اکثر [[اهل‌کتاب]] را به سبب [[ایمان]] نیاوردن به [[پیامبر اسلام]] و [[اقرار]] نکردن به وجود بشارتِ آمدن وی در کتابهایشان، [[فاسق]] دانسته است: "... مِنهُمُ المُؤمِنونَ واَکثَرُهُمُ الفـسِقون".(آل‌عمران / ۳، ۱۱۰ و نیز ر. ک: [[مائده]] / ۵، ۵۹)<ref>التبیان، ج۲، ص۵۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۸۱۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref> [[قرآن]] همچنین از [[ارتکاب گناه]]، همانند [[تمسخر]] [[آیات خدا]]، زیر پا گذاشتن [[حدود الهی]]، حرامخواری از جمله [[رشوه]] و [[ربا]] گرفتن به وسیله اکثر [[یهود]] از [[اهل کتاب]] خبر می‌دهد: "و تَری کَثیرًا مِنهُم یُسـرِعونَ فِی الاِثمِ والعُدونِ واَکلِهِمُ السُّحتَ لَبِئسَ ما کانوا یَعمَلون". (مائده / ۵، ۶۲)<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۳۵؛ المیزان، ج ۶، ص ۳۱.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
[[قرآن]] اکثر [[اهل‌کتاب]] را به سبب [[ایمان]] نیاوردن به [[پیامبر اسلام]] و [[اقرار]] نکردن به وجود بشارتِ آمدن وی در کتابهایشان، [[فاسق]] دانسته است: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>،  {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما می‌ستیزید  که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟» سوره مائده، آیه ۵۹.</ref>.<ref>التبیان، ج۲، ص۵۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۸۱۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref> قرآن همچنین از [[ارتکاب گناه]]، همانند [[تمسخر]] [[آیات خدا]]، زیر پا گذاشتن [[حدود الهی]]، حرامخواری از جمله [[رشوه]] و [[ربا]] گرفتن به وسیله اکثر یهود از [[اهل کتاب]] خبر می‌دهد: {{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۳۵؛ المیزان، ج ۶، ص ۳۱.</ref><ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===[[پیروی]] بی چون و چرا از [[راهبان]] و [[احبار]]===
===[[پیروی]] بی چون و چرا از [[راهبان]] و [[احبار]]===
پیروی اهل کتاب از راهبان و احبارشان به حدی رسید که در مسائل [[دینی]] همانند [[خداوند]] از آنان [[فرمانبردار]] بودند: "اِتَّخَذوا اَحبارَهُم ورُهبـنَهُم اَربابـًا مِن دونِ اللّهِ". ([[توبه]] / ۹، ۳۱) در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} این [[آیه]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط [[اهل‌کتاب]] از احبار و [[رهبان]] [[تفسیر]] شده است. آنان هرچه را [[حلال و حرام]] می‌کردند، از سوی [[عامه]] [[مردم]] پذیرفته می‌شد،<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۸۶ ـ ۸۷؛ التبیان، ج ۲، ص ۴۸۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۶۷.</ref> ازاین‌رو قرآن از اهل کتاب می‌خواهد که جز خداوند [[ربوبیت تشریعی]] هیچ‌کسی را نپذیرند: "ولا یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضـًا اَربابـًا مِن دونِ [[اللّه]]". ([[آل عمران]] / ۳، ۶۴) آنان با آنکه می‌دیدند دانشمندانشان با [[جعل]] و [[تحریف]] از مردم رشوه می‌گیرند از آنان فاصله نگرفتند.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
پیروی اهل کتاب از راهبان و احبارشان به حدی رسید که در مسائل [[دینی]] همانند [[خداوند]] از آنان [[فرمانبردار]] بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} این [[آیه]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط اهل‌کتاب از احبار و [[رهبان]] [[تفسیر]] شده است. آنان هرچه را [[حلال و حرام]] می‌کردند، از سوی [[عامه]] [[مردم]] پذیرفته می‌شد،<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۸۶ ـ ۸۷؛ التبیان، ج ۲، ص ۴۸۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۶۷.</ref> ازاین‌رو قرآن از اهل کتاب می‌خواهد که جز خداوند [[ربوبیت تشریعی]] هیچ‌کسی را نپذیرند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> آنان با آنکه می‌دیدند دانشمندانشان با [[جعل]] و [[تحریف]] از [[مردم]] [[رشوه]] می‌گیرند از آنان فاصله نگرفتند.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
===ناهمدل بودن===
===ناهمدل بودن===
اهل کتاب به ویژه [[یهودیان]] بیشتر از در [[مکر]] و [[نیرنگ]] با [[مسلمانان]] درمی‌آمدند و از روبه‌رو شدن با آنان در صفوف [[کارزار]] اجتناب کرده، اگر هم تن به [[جنگ]] می‌دادند از درون قلعه‌ها و بالای [[برج]] و باروهای مستحکم با پرتاب سنگ و [[تیراندازی]] به [[نبرد]] می‌پرداختند. آنان بر خلاف ظاهر که [[متحد]] و یکپارچه به نظر می‌آمدند به سبب [[اختلاف]] در [[انگیزه]] و [[هدف]]، با یکدیگر همدل و همراه نبودند: "لا یُقـتِلونَکُم جَمیعـًا اِلاّ فی قُرًی مُحَصَّنَةٍ اَو مِن وراءِ جُدُر بَأسُهُم بَینَهُم شَدیدٌ تَحسَبُهُم جَمیعـًا وقُلوبُهُم شَتّی."... ([[حشر]] / ۵۹، ۱۴)<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
[[اهل کتاب]] به ویژه [[یهودیان]] بیشتر از در [[مکر]] و [[نیرنگ]] با [[مسلمانان]] درمی‌آمدند و از روبه‌رو شدن با آنان در صفوف [[کارزار]] اجتناب کرده، اگر هم تن به [[جنگ]] می‌دادند از درون قلعه‌ها و بالای [[برج]] و باروهای مستحکم با پرتاب سنگ و [[تیراندازی]] به [[نبرد]] می‌پرداختند. آنان بر خلاف ظاهر که [[متحد]] و یکپارچه به نظر می‌آمدند به سبب [[اختلاف]] در [[انگیزه]] و [[هدف]]، با یکدیگر همدل و همراه نبودند: {{متن قرآن|لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«همگی با شما جنگ نمی‌کنند جز در آبادی‌هایی که بارو دارد یا از پس دیوارها (ی دژ)، جنگشان  میان خودشان سخت است؛ تو آنان را همراه هم می‌یابی اما دل‌هاشان از هم جداست و این بدان روست که گروهی نابخردند» سوره حشر، آیه ۱۴.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>


==ادعاهای [[اهل کتاب]]==
==ادعاهای [[اهل کتاب]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش