ابوطلحه انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
در [[سیره]] برخی از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} حوادث جالب توجه‌ای اتفاق افتاده که هر چند کم اهمیت به نظر می‌رسد ولی بسیار قابل اعتنا بوده و برخی [[مشکلات]] [[عقیدتی]] جمعی از [[مسلمانان]] را حل کرده است و به کسانی که منکر [[مشروعیت]] [[تبرک]] جستن به [[مقدسات]] [[دینی]] هستند پاسخ می‌گوید؛ از جمله این مسائل [[تبرک]] به موی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در ایام [[حج]]، در [[منی]] سر خویش را تراشیده و موهای نیمه راست سر را جهت [[تبرک]] بین همه [[اصحاب]] تقسیم کردند که به هر نفر یک یا دو تار مو رسید. چون نیمه چپ سر را تراشیدند همه موهای آن را به ابوطلحه دادند. در این هنگام [[ابو عبیده]] گفت: “یک تار از آن مو (‌ها) را از هر چه طلا و نقره است بیشتر دوست دارم”<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۴، ص۴۲۵.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۳.</ref>.
در [[سیره]] برخی از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} حوادث جالب توجه‌ای اتفاق افتاده که هر چند کم اهمیت به نظر می‌رسد ولی بسیار قابل اعتنا بوده و برخی [[مشکلات]] [[عقیدتی]] جمعی از [[مسلمانان]] را حل کرده است و به کسانی که منکر [[مشروعیت]] [[تبرک]] جستن به [[مقدسات]] [[دینی]] هستند پاسخ می‌گوید؛ از جمله این مسائل [[تبرک]] به موی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در ایام [[حج]]، در [[منی]] سر خویش را تراشیده و موهای نیمه راست سر را جهت [[تبرک]] بین همه [[اصحاب]] تقسیم کردند که به هر نفر یک یا دو تار مو رسید. چون نیمه چپ سر را تراشیدند همه موهای آن را به ابوطلحه دادند. در این هنگام [[ابو عبیده]] گفت: “یک تار از آن مو (‌ها) را از هر چه طلا و نقره است بیشتر دوست دارم”<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۴، ص۴۲۵.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۳.</ref>.
==ابوطلحه و [[دفن پیامبر]]{{صل}}==
==ابوطلحه و [[دفن پیامبر]]{{صل}}==
ابوطلحه از کسانی است که در [[دفن]] [[رسول خدا]]{{صل}} و آماده ساختن [[قبر]] آن [[حضرت]] شرکت داشت. [[شیخ مفید]] در این باره آورده است: [[عادت]] [[اهل مکه]] این بود که لحد را در وسط [[قبر]] می‌کندند و [[ابوعبیده]] جرّاح برای آنها [[قبر]] می‌کند و [[اهل]] [[مدینه]] لحد را در گوشه [[قبر]] می‌کندند و [[ابوطلحه زیدبن سهل انصاری]] برای آنها [[قبر]] می‌کند. پس از [[وفات رسول خدا]]{{صل}} [[عباس بن عبدالمطلب]] گفت: “پروردگارا! خودت نوع [[قبر]] را برای پیامبرت [[انتخاب]] کن”. آن‌گاه دو نفر را به دنبال [[ابوعبیده]] و ابوطلحه فرستاد تا هر کدام را که زودتر پیدا کردند، بیاورند. ابوطلحه زودتر آمد و او [[قبر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را آماده کرد<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۸؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۳، ص۷۰۰.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۴.</ref>.
ابوطلحه از کسانی است که در [[دفن رسول خدا]]{{صل}} و آماده ساختن [[قبر]] آن [[حضرت]] شرکت داشت. [[شیخ مفید]] در این باره آورده است: [[عادت]] [[اهل مکه]] این بود که لحد را در وسط [[قبر]] می‌کندند و [[ابوعبیده جرّاح]] برای آنها [[قبر]] می‌کند و [[اهل]] [[مدینه]] لحد را در گوشه [[قبر]] می‌کندند و [[ابوطلحه زیدبن سهل انصاری]] برای آنها [[قبر]] می‌کند. پس از [[وفات رسول خدا]]{{صل}} [[عباس بن عبدالمطلب]] گفت: “پروردگارا! خودت نوع [[قبر]] را برای پیامبرت [[انتخاب]] کن”. آن‌گاه دو نفر را به دنبال [[ابوعبیده]] و ابوطلحه فرستاد تا هر کدام را که زودتر پیدا کردند، بیاورند. ابوطلحه زودتر آمد و او [[قبر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را آماده کرد<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۸؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۳، ص۷۰۰.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۴.</ref>.
 
==ابوطلحه و [[عبادت]]==
==ابوطلحه و [[عبادت]]==
ابوطلحه، چنان که گفته شد، [[عاشق]] [[جهاد در راه خدا]] بود و حتی گفته شده است در دوران [[رسول خدا]]{{صل}} به خاطر رفتن به [[جهاد]] [[روزه]] نمی‌گرفته است و چون [[پیامبر]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت [[چهل]] سال به جز [[اعیاد]] “قربان و فطر” یا زمان [[بیماری]] و [[مسافرت]] [[روزه‌دار]] بوده است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۵۰.</ref>. هر چند این گفته درست به نظر نمی‌رسد که او [[چهل]] سال بعد از [[پیامبر]]{{صل}} زیسته و [[روزه‌دار]] بوده باشد، چون بیشتر مورخان، [[تاریخ]] [[وفات]] او را، به جز مداینی که سال ۵۱ [[هجری]] گفته است و در بخش [[وفات]] ابوطلحه به طور کامل خواهد آمد، نهایتاً تا سال ۳۴ [[هجری]] بیان کرده‌اند و لذا [[ابو نعیم]] گفته مداینی را [[اشتباه]] و ابن عبدالبر خلاف واقع دانسته است<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۵.</ref>.
ابوطلحه، چنان که گفته شد، [[عاشق]] [[جهاد در راه خدا]] بود و حتی گفته شده است در دوران [[رسول خدا]]{{صل}} به خاطر رفتن به [[جهاد]] [[روزه]] نمی‌گرفته است و چون [[پیامبر]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت [[چهل]] سال به جز [[اعیاد]] “قربان و فطر” یا زمان [[بیماری]] و [[مسافرت]] [[روزه‌دار]] بوده است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۵۰.</ref>. هر چند این گفته درست به نظر نمی‌رسد که او [[چهل]] سال بعد از [[پیامبر]]{{صل}} زیسته و [[روزه‌دار]] بوده باشد، چون بیشتر مورخان، [[تاریخ]] [[وفات]] او را، به جز مداینی که سال ۵۱ [[هجری]] گفته است و در بخش [[وفات]] ابوطلحه به طور کامل خواهد آمد، نهایتاً تا سال ۳۴ [[هجری]] بیان کرده‌اند و لذا [[ابو نعیم]] گفته مداینی را [[اشتباه]] و ابن عبدالبر خلاف واقع دانسته است<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۵.</ref>.
۲۱۷٬۶۰۶

ویرایش