سریه عیینه بن حصن الفزاری در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۵
، ۷ مارس ۲۰۲۱بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} هلال [[محرم]] سال نهم را دید، [[کارگزاران]] خود مانند [[بسر بن سفیان|بُسر بن سفیان]]<ref>گفته شده است، نعیم بن عبد الله نحّام عدویّ مأمور این کار بود.</ref> را برای جمع [[زکات]] اعزام فرمود <ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۴.</ref>. [[ابن سفیان]] پس از اعزام از [[بنی خزاعه]] خواست تا [[زکات]] [[اموال]] و چهارپایانشان را به وی تحویل دهند. هنگامی که [[بنی خزاعه]] داراییهای خود را برای پرداخت [[زکات]] کردند جمع کردند، [[بنیالعنبر]] <ref>بنی العنبر طایفهای از بنی تمیم بودند.</ref> به [[بنیخزاعه]] برای شما پرداخت [[زکات]] به [[مسلمانان]] [[اعتراض]] کردند و گفتند:" چرا [[مسلمانان]]، [[اموال]] شما را به [[اجبار]] میگیرند؟!" از این رو برای مقابله با [[مسلمانان]] شمشیرهای خود را کشیدند و آماده [[جنگ]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۴؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۴.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۸۸.</ref>. | |||
==دخالتی بیمورد== | ==دخالتی بیمورد== | ||
[[بنی خزاعه]] در پاسخ به [[بنیتمیم]] گفتند: "ما مردمی مسلمانیم و [[زکات]] دادن جزء [[واجبات]] [[دین]] ماست؛ اما [[بنیتمیم]] توجهی نکردند و آماده [[جنگ]] شدند و قسم خوردند که نگذارند بنیخزاعه حتی یک شتر به [[مسلمانان]] تحویل دهند. | |||
[[نماینده]] [[پیامبر]]{{صل}} با دیدن [[آمادگی]] [[جنگی]] [[بنیتمیم]]، ترسید و فرار کرد؛ زیرا [[اسلام]] تا آن زمان به این اندازه در میان [[اعراب]] گسترش نیافته بود و هنوز برخی قبیلهها [[دین اسلام]] را نپذیرفته بودند. فرستادگان [[پیامبر]]{{صل}} نیز میترسیدند، [[مشرکان]] از آنان به سبب [[فتح مکه]] و [[حنین]] [[انتقام]] بگیرند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۴؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲.</ref>؛ از این رو [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] فرموده بود:" [[نمایندگان]] دریافت [[زکات]]، [[مردم]] را در [[انتخاب]] [[اموال]] [[زکات]]، [[آزاد]] بگذارند و با آنان [[مدارا]] کنند"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۱.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۸۸-۴۸۹.</ref>. | |||
==[[دفاع]] از آئین== | ==[[دفاع]] از آئین== | ||
در پی این ماجرا، [[بنیخزاعه]] با حمله به [[بنیتمیم]]، آنان را از منطقه سکونت خود خارج کردند و به آنها گفتند: "اکنون به علت [[دشمنی]] شما با [[محمد]] و رفتارتان با [[نمایندگان]] دریافت [[زکات]]، بر ما و شما بلایی نازل خواهد شد". بدین ترتیب [[بنیتمیم]] را از منطقه خود خارج کردند؛ اما به علت [[خویشاوندی]] به آنها آسیبی نرساندند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۴؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۸۹.</ref>. | |||
==سردار داوطلب== | ==سردار داوطلب== | ||
هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از این حادثه اطلاع یافت، فرمود: "یکی از [[اصحاب]]، داوطلبانه برای سرکوبی و [[دستگیری]] [[بنیتمیم]] راهی شود". در این میان [[عیینة بن حصن فزاری]] به پا خاست و قسم یاد کرد که آنان را دستگیر کند؛ حتی اگر به یَبرِین <ref>(نام ریگزاری است در سرزمین بنی سعد)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۲۷.</ref> رفته باشند. او گفت [[بنیتمیم]] را نزد [[پیامبر]]{{صل}} خواهد آورد تا ایشان، خود درباره آنان [[تصمیم]] بگیرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۴-۹۷۵؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۸۹.</ref>. | |||
==اعزام [[ | ==اعزام [[عیینة بن حصن فزاری]]== | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[عیینه بن حصن فزاری]] و پنجاه سوار از [[اعراب]] [[قبایل]] را اعزام فرمود. وی برای پنهان کردن حرکت [[سپاه]] از دید [[دشمن]]، شبها حرکت کرده، روزها به استراحت میپرداخت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۲؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۲، ص۲۵۳؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲.</ref>. او و سپاهش با عبور از منطقه رَکُوبَه <ref>(نام تپهای است میان [[مکه]] و [[مدینه]] و در نزدیکی منطقه عَرج)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۴.</ref> و رسیدن به سرزمین عرج، با اطلاع از مسیر حرکت [[بنیتمیم]] به سوی سرزمینهای [[قبیله]] [[بنیسلیم]] حرکت کردند. آنان زمانی به [[بنیتمیم]] رسیدند که از سمت منطقه سُقیَا <ref>(نام مکانی است در منطقه فُرع که میان [[مکه]] و [[مدینه]] واقع شده است)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۲۸؛ محمد حسن شراب، المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص۱۴۱.</ref> به سوی صحرای بنیسلیم در حال حرکت رها بودند آنان در آن منطقه توقف کرده و چهارپایان خود را به منظور چرا در بیابان رها کرده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۵.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)| | *[[رسول خدا]]{{صل}} [[عیینه بن حصن فزاری]] و پنجاه سوار از [[اعراب]] [[قبایل]] را اعزام فرمود. وی برای پنهان کردن حرکت [[سپاه]] از دید [[دشمن]]، شبها حرکت کرده، روزها به استراحت میپرداخت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۲؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۲، ص۲۵۳؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲.</ref>. او و سپاهش با عبور از منطقه رَکُوبَه <ref>(نام تپهای است میان [[مکه]] و [[مدینه]] و در نزدیکی منطقه عَرج)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۴.</ref> و رسیدن به سرزمین عرج، با اطلاع از مسیر حرکت [[بنیتمیم]] به سوی سرزمینهای [[قبیله]] [[بنیسلیم]] حرکت کردند. آنان زمانی به [[بنیتمیم]] رسیدند که از سمت منطقه سُقیَا <ref>(نام مکانی است در منطقه فُرع که میان [[مکه]] و [[مدینه]] واقع شده است)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۲۸؛ محمد حسن شراب، المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص۱۴۱.</ref> به سوی صحرای بنیسلیم در حال حرکت رها بودند آنان در آن منطقه توقف کرده و چهارپایان خود را به منظور چرا در بیابان رها کرده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۵.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۸۹-۴۹۰.</ref>. | ||
==فرار [[بنیتمیم]]== | ==فرار [[بنیتمیم]]== | ||
مردان و بزرگان [[بنی تمیم]] با دیدن [[سپاه مسلمانان]]، از [[ترس]] فرار کردند. [[مسلمانان]] در پی حمله به آنان تعدادی از مردان، [[زنان]] و کودکانشان را [[اسیر]] کردند و همراه خود به [[مدینه]] آوردند. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز با ورود آنان به [[مدینه]] [[دستور]] داد تا آنان را در [[خانه]] [[رمله بنت حارث]]، نگهداری کنند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۲؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۲۵۳؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۲، ص۳۷-۳۸؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۱۲.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۹۰.</ref>. | |||
==[[نمایندگان]] [[بنیتمیم]] در [[مدینه]]== | ==[[نمایندگان]] [[بنیتمیم]] در [[مدینه]]== | ||
در این حادثه، تعداد ده نفر از بزرگان و سران [[قبیله]] [[بنیتمیم]] به منظور آزادسازی [[اسیران]] خود به [[مدینه]] آمدند. آنان پیش از ظهر، وارد [[مدینه]] شدند و سراغ [[پیامبر]]{{صل}} را گرفتند. [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[اقامه نماز]] وارد [[مسجد]] شدند و در صحن آن نشستند. در ابتدا [[عطارد بن حاجب تمیمی]] به نمایندگی از [[بنیتمیم]] و پس از او [[ثابت بن قیس]] به [[دستور پیامبر]] در پاسخ آنان، خطبهای، ایراد کرد. پس از بیان [[خطبهها]] [[زبرقان بن بدر]] از [[قبیله]] [[بنیتمیم]]، با سرودن اشعاری، از قبیلهاش تعریف و [[تمجید]] کرد. در پاسخ او [[حسان بن ثابت]]، اشعاری سرود و در آن به [[دفاع]] از [[آیین اسلام]] پرداخت <ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۷-۹۷۸؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۴؛ محمد بن جری طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۱۸-۱۱۹ و مقریزی، احمد بن علی؛ إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۲، ص۴۰.</ref>. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در ادامه میفرمود: "تا زمانی که [[حسان بن ثابت]]، از [[رسول خدا]]{{صل}} [[حمایت]] میکند، [[روحالقدس]]، وی را [[تأیید]] میکند"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۹.</ref>. | |||
[[بنیتمیم]] نیز با دیدن [[برتری]] [[مسلمانان]] و شخص [[پیامبر]]{{صل}} از [[مجادله]] با [[مسلمانان]] [[دست]] کشیدند. [[بنی تمیم]] با خود گفتند: "[[خداوند]]، [[رهبر]] [[مسلمانان]] را [[تأیید]] میکند و امورش پیش میرود. سخنران آنان از سخنران ما سخنورتر و شاعر آنان از شاعر ما تواناتر است. در کل، آنان [[برتر]] و بهتر از ما هستند"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶۷؛ محمد بن جری طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۱۹</ref>. سرانجام [[اسیران]] [[بنیتمیم]] مشمول [[لطف]] [[رسول خدا]]{{صل}} قرار گرفتند و [[آزاد]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۷۹.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۹۰-۴۹۱.</ref>. | |||
==[[کلام]] [[وحی]]== | ==[[کلام]] [[وحی]]== | ||
هنگامی که [[بنیتمیم]] به [[مدینه]] آمدند و به خانه [[رسول خدا]]{{صل}} رسیدند، ایشان را با صدای بلند فراخواندند. [[خداوند]] با [[نزول]] آیهای درباره [[بنیتمیم]] و [[ثابت بن قیس]] که صدایی بلند داشت، آنان را از این کار [[نهی]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref>. | |||
همچنین [[خداوند]] در آیهای دیگر، [[عمل]] [[بنیتمیم]] را که از پشت [[خانه]] و اتاق [[پیامبر]]{{صل}}، ایشان را صدا زدند، [[نهی]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند» سوره حجرات، آیه ۴.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقالقه «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۹۱-۴۹۲.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)| | * [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عیینه بن حصن الفزاری (مقاله)|مقاله «سریه عیینه بن حصن الفزاری»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |