تاریخ‌گذاری قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه'
جز (جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق')
جز (جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه')
خط ۲۶: خط ۲۶:


==پیشینه تاریخ‌گذاری قرآن==
==پیشینه تاریخ‌گذاری قرآن==
پیشینه تاریخ‌گذاری قرآن را می‌توان به عصر [[صحابه]] پیوند داد؛ آنان چند دسته از روایات[[تاریخ]] یا ترتیب نزول [[آیات]] یا سوره‌هایی از قرآن را بیان کرده‌اند. این روایات عبارت‌اند از روایات ترتیب نزول،<ref>ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن، ص۱۰۵، ۱۲۸ـ۱۴۷.</ref> اسباب نزول،<ref>ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن،  ص‌۱۴۷ ـ ۱۷۹.</ref> مکی و مدنی،<ref>ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن،  ص‌۱۷۹ ـ ۱۸۳.</ref> سیره <ref> ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری ‌قرآن،  ص‌۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> و ناسخ و منسوخ.<ref> ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن،  ص‌۱۸۴ ـ ۱۸۸.</ref> آنان با [[تکیه]] بر همین روایات، تاریخ‌گذاری دو دوره‌ای قرآن یعنی تقسیم آیات و سور قرآن به مکی و [[مدنی]] را سامان داده و نیز ترتیب نزول یکایک سوره‌های قرآن را گزارش‌ کرده‌اند.
پیشینه تاریخ‌گذاری قرآن را می‌توان به عصر [[صحابه]] پیوند داد؛ آنان چند دسته از روایات[[تاریخ]] یا ترتیب نزول [[آیات]] یا سوره‌هایی از قرآن را بیان کرده‌اند. این روایات عبارت‌اند از روایات ترتیب نزول،<ref>ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن، ص۱۰۵، ۱۲۸ـ۱۴۷.</ref> اسباب نزول،<ref>ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن،  ص‌۱۴۷ ـ ۱۷۹.</ref> مکی و مدنی،<ref>ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن،  ص‌۱۷۹ ـ ۱۸۳.</ref> سیره <ref> ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری ‌قرآن،  ص‌۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> و ناسخ و منسوخ.<ref> ر. ک: درآمدی برتاریخ‌گذاری‌قرآن،  ص‌۱۸۴ ـ ۱۸۸.</ref> آنان با تکیه بر همین روایات، تاریخ‌گذاری دو دوره‌ای قرآن یعنی تقسیم آیات و سور قرآن به مکی و [[مدنی]] را سامان داده و نیز ترتیب نزول یکایک سوره‌های قرآن را گزارش‌ کرده‌اند.


روایات مذکور در طی قرون متمادی بدون کار عمیق و گسترده‌ای بر روی آنها، جز آنچه به عنوان تاریخ‌گذاری دو دوره‌ای از آن یاد شد، در کتاب‌های [[تاریخی]] و [[تفسیری]] و [[علوم قرآنی]] [[نقل]] شده است.
روایات مذکور در طی قرون متمادی بدون کار عمیق و گسترده‌ای بر روی آنها، جز آنچه به عنوان تاریخ‌گذاری دو دوره‌ای از آن یاد شد، در کتاب‌های [[تاریخی]] و [[تفسیری]] و [[علوم قرآنی]] [[نقل]] شده است.
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[جلال‌الدین فارسی]] نیز سه عنوان کتاب در سیره نبوی به نام‌های [[پیامبری]] و [[انقلاب]]، پیامبری و [[جهاد]] و پیامبری و [[حکومت]] بر پایه همین روایات ترتیب نزول نوشت. او ترجمه [[سوره‌های قرآن]] را به ترتیب نزول عرضه کرد و در مطاوی آن روایات، اسباب نزول و [[سیره]] را افزود و به واقع تفسیری ترتیبی‌ ـ‌ تاریخی فراهم ساخت. او نیز مانند دروزه در ترتیب سوره‌های [[مدنی]] دگرگونی‌هایی به هم رساند؛ برای نمونه سوره‌های [[حشر]] و منافقون و [[نور]] را پیش از [[سوره احزاب]] جای داد.<ref>ر. ک: پیامبری و جهاد، ص‌۳۷۰ ـ ۵۲۲.</ref> مشکل آثار این سه دانشمند [[تقدیس]] بیش از اندازه [[روایات]] [[اسباب نزول]] بوده است. دروزه کمتر و دو دانشمند دیگر بیش‌تر به این روایات [[اعتماد]] کرده و به موجب آنها [[آیات]] متحدالسیاق بسیاری از [[سوره‌ها]] را از هم گسیخته و به تاریخهای گوناگون و دور از هم منسوب کرده‌اند.
[[جلال‌الدین فارسی]] نیز سه عنوان کتاب در سیره نبوی به نام‌های [[پیامبری]] و [[انقلاب]]، پیامبری و [[جهاد]] و پیامبری و [[حکومت]] بر پایه همین روایات ترتیب نزول نوشت. او ترجمه [[سوره‌های قرآن]] را به ترتیب نزول عرضه کرد و در مطاوی آن روایات، اسباب نزول و [[سیره]] را افزود و به واقع تفسیری ترتیبی‌ ـ‌ تاریخی فراهم ساخت. او نیز مانند دروزه در ترتیب سوره‌های [[مدنی]] دگرگونی‌هایی به هم رساند؛ برای نمونه سوره‌های [[حشر]] و منافقون و [[نور]] را پیش از [[سوره احزاب]] جای داد.<ref>ر. ک: پیامبری و جهاد، ص‌۳۷۰ ـ ۵۲۲.</ref> مشکل آثار این سه دانشمند [[تقدیس]] بیش از اندازه [[روایات]] [[اسباب نزول]] بوده است. دروزه کمتر و دو دانشمند دیگر بیش‌تر به این روایات [[اعتماد]] کرده و به موجب آنها [[آیات]] متحدالسیاق بسیاری از [[سوره‌ها]] را از هم گسیخته و به تاریخهای گوناگون و دور از هم منسوب کرده‌اند.


حدود یک قرن پیش از اهتمام سید عبدالقادر و دروزه به تاریخ‌گذاری [[قرآن]]، خاورشناسان بدان [[اقبال]] کردند. آنان بحثهای خود را در کتاب‌هایی با نام زندگانی [[محمد]]{{صل}}، [[تاریخ قرآن]] یا مقدمه [[ترجمه قرآن]] خود آورده‌اند. خاورشناسان به روایات ترتیب [[نزول]] چندان توجهی نکرده‌اند. اساس تاریخ‌گذاری آنها بیشتر سبک و مضمون [[سوره‌های قرآن]] و تا حدودی روایات [[سیره]] و اسباب نزول و اندکی روایات ترتیب نزول بوده است.<ref>ر. ک: در آستانه قرآن، ص‌۲۷۷ ـ ۲۷۸.</ref> نظر به اینکه آنها تقریباً روایات ترتیب نزول را کنار نهادند و با [[تکیه]] بر سبک و مضمون سوره‌ها هم نمی‌توانستند ترتیب یکایک سوره‌ها را مشخص کنند، تلاش آنها تنها در این مصروف شد که به طبقه‌بندی سوره‌های قرآن در ۴، ۵ یا ۶ طبقه بپردازند.
حدود یک قرن پیش از اهتمام سید عبدالقادر و دروزه به تاریخ‌گذاری [[قرآن]]، خاورشناسان بدان [[اقبال]] کردند. آنان بحثهای خود را در کتاب‌هایی با نام زندگانی [[محمد]]{{صل}}، [[تاریخ قرآن]] یا مقدمه [[ترجمه قرآن]] خود آورده‌اند. خاورشناسان به روایات ترتیب [[نزول]] چندان توجهی نکرده‌اند. اساس تاریخ‌گذاری آنها بیشتر سبک و مضمون [[سوره‌های قرآن]] و تا حدودی روایات [[سیره]] و اسباب نزول و اندکی روایات ترتیب نزول بوده است.<ref>ر. ک: در آستانه قرآن، ص‌۲۷۷ ـ ۲۷۸.</ref> نظر به اینکه آنها تقریباً روایات ترتیب نزول را کنار نهادند و با تکیه بر سبک و مضمون سوره‌ها هم نمی‌توانستند ترتیب یکایک سوره‌ها را مشخص کنند، تلاش آنها تنها در این مصروف شد که به طبقه‌بندی سوره‌های قرآن در ۴، ۵ یا ۶ طبقه بپردازند.


از میان این طبقه‌بندی‌ها، ۴ دوره‌ای آن [[شهرت]] بیشتری یافت. نخستویل (weill) و سپس نولدکه (Noldeke)، شوالی (Schwally)، رودول (Rodwell)، درنبورگ (Derenbeurg) و بلاشر (Blachere) به آن اقبال نشان‌دادند.<ref> ر. ک: در آستانه قرآن، ص‌۲۷۳‌ـ ۲۸۷؛ مباحث فی علوم القرآن، ص‌۱۷۵‌ـ‌۱۷۸؛ تاریخ قرآن، ص۶۱۹ ـ ۶۲۴، ۶۶۵ ـ ۶۶۷.</ref> ویل خاورشناس آلمانی در کتابی به نام مقدمه‌تاریخی ـ انتقادی بر قرآن (Historisch Kritische Einleitung in Den Koran) مطالب خود را آورد‌و طی آن سوره‌های قرآن را به سه گروه مکی و یک گروه مدنی طبقه‌بندی کرد و هر گروه را به ترتیب به یکی از این فواصل زمانی نسبت داد: آغاز‌بعثت تا [[هجرت به حبشه]] (۱ ـ ۵ [[بعثت]])، از هجرت به حبشه تا بازگشت [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[طائف]] (۵‌ـ‌۱۰‌بعثت) و از این [[تاریخ]] تا [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] (۱۰ ـ ۱۳ بعثت) و از این [[زمان]] تا‌وفات آن [[حضرت]] (۱‌ـ۱۰‌هجری).
از میان این طبقه‌بندی‌ها، ۴ دوره‌ای آن [[شهرت]] بیشتری یافت. نخستویل (weill) و سپس نولدکه (Noldeke)، شوالی (Schwally)، رودول (Rodwell)، درنبورگ (Derenbeurg) و بلاشر (Blachere) به آن اقبال نشان‌دادند.<ref> ر. ک: در آستانه قرآن، ص‌۲۷۳‌ـ ۲۸۷؛ مباحث فی علوم القرآن، ص‌۱۷۵‌ـ‌۱۷۸؛ تاریخ قرآن، ص۶۱۹ ـ ۶۲۴، ۶۶۵ ـ ۶۶۷.</ref> ویل خاورشناس آلمانی در کتابی به نام مقدمه‌تاریخی ـ انتقادی بر قرآن (Historisch Kritische Einleitung in Den Koran) مطالب خود را آورد‌و طی آن سوره‌های قرآن را به سه گروه مکی و یک گروه مدنی طبقه‌بندی کرد و هر گروه را به ترتیب به یکی از این فواصل زمانی نسبت داد: آغاز‌بعثت تا [[هجرت به حبشه]] (۱ ـ ۵ [[بعثت]])، از هجرت به حبشه تا بازگشت [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[طائف]] (۵‌ـ‌۱۰‌بعثت) و از این [[تاریخ]] تا [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] (۱۰ ـ ۱۳ بعثت) و از این [[زمان]] تا‌وفات آن [[حضرت]] (۱‌ـ۱۰‌هجری).
خط ۷۸: خط ۷۸:
از آنچه بیان شد، صحت پاره‌ای از [[روایات]] که [[سوره حمد]] را نخستین [[سوره]] نازل شده معرفی می‌کند <ref> التفسیر الکبیر، ج‌۱، ص‌۱۷۳؛ البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۹۵؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۱، ۵۲.</ref> و [[تعلیم]] [[نماز]] به [[پیامبر]]{{صل}} را توسط [[جبرئیل]] در همان [[روز]] نخست [[بعثت]] می‌داند <ref>ر. ک: شرح نهج البلاغه، ج‌۳، ص‌۲۲۹؛ بحارالانوار، ج‌۱۸، ص‌۱۹۶؛ تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۵۳۷ ـ ۵۳۸.</ref> تقویت می‌شود. بر اساس این روایات می‌توان نتیجه گرفت که در [[سوره علق]]، به واقع گفته شده است، نماز را ـ که مشتمل بر سوره حمد است ـ بخوان. [[شاهد]] آن این است که از [[نماز صبح]] نیز به قرآن‌الفجر {{متن قرآن|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا}}<ref>«نماز  را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح  را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.</ref> تعبیر شده است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶، ص‌۲۸۳؛ الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۳۲۲؛ المیزان، ج‌۱۳، ص‌۱۷۵؛ ج‌۲۰، ص‌۶۰، ۶۲.</ref> با این فرض، ۵ آیه نخست سوره علق معنای کامل و روشنی می‌یابند. با این [[وصف]] نمی‌توان به [[نزول]] مستقل آن قائل شد، چون آیه بعدی با لفظ {{متن قرآن|كَلاَّ}} شروع شده است و این واژه در آغاز هیچ [[کلام]] مستقلی اعم از سوره، [[خطبه]] و [[شعر]] ملاحظه نشده است، بلکه پیوسته در میان کلام [[مشاهده]] شده و از این رو حاکی از اتصال جمله بعد به جمله قبل است، بنابراین باید گفت ‌۵ آیه نخست سوره علق به همراه آیات بعد و به عبارت دیگر، تمام آیات سوره علق به طور یکباره و یکپارچه نازل شده‌اند.
از آنچه بیان شد، صحت پاره‌ای از [[روایات]] که [[سوره حمد]] را نخستین [[سوره]] نازل شده معرفی می‌کند <ref> التفسیر الکبیر، ج‌۱، ص‌۱۷۳؛ البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۹۵؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۱، ۵۲.</ref> و [[تعلیم]] [[نماز]] به [[پیامبر]]{{صل}} را توسط [[جبرئیل]] در همان [[روز]] نخست [[بعثت]] می‌داند <ref>ر. ک: شرح نهج البلاغه، ج‌۳، ص‌۲۲۹؛ بحارالانوار، ج‌۱۸، ص‌۱۹۶؛ تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۵۳۷ ـ ۵۳۸.</ref> تقویت می‌شود. بر اساس این روایات می‌توان نتیجه گرفت که در [[سوره علق]]، به واقع گفته شده است، نماز را ـ که مشتمل بر سوره حمد است ـ بخوان. [[شاهد]] آن این است که از [[نماز صبح]] نیز به قرآن‌الفجر {{متن قرآن|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا}}<ref>«نماز  را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح  را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.</ref> تعبیر شده است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶، ص‌۲۸۳؛ الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۳۲۲؛ المیزان، ج‌۱۳، ص‌۱۷۵؛ ج‌۲۰، ص‌۶۰، ۶۲.</ref> با این فرض، ۵ آیه نخست سوره علق معنای کامل و روشنی می‌یابند. با این [[وصف]] نمی‌توان به [[نزول]] مستقل آن قائل شد، چون آیه بعدی با لفظ {{متن قرآن|كَلاَّ}} شروع شده است و این واژه در آغاز هیچ [[کلام]] مستقلی اعم از سوره، [[خطبه]] و [[شعر]] ملاحظه نشده است، بلکه پیوسته در میان کلام [[مشاهده]] شده و از این رو حاکی از اتصال جمله بعد به جمله قبل است، بنابراین باید گفت ‌۵ آیه نخست سوره علق به همراه آیات بعد و به عبارت دیگر، تمام آیات سوره علق به طور یکباره و یکپارچه نازل شده‌اند.


آنچه آمد، نشان داد که اگرچه استفاده از روایات در تاریخ‌گذاری [[قرآن]] مشکلاتی دارد؛ اما با تنقیح و انضمام آنها به [[آیات قرآن]] معتبرترین و علمی‌ترین شیوه تاریخ‌گذاری [[قرآن]] به نظر می‌رسد. برای تاریخ‌گذاری قرآن [[شایسته]] خواهد بود، ترتیبی که [[روایات]] ترتیب [[نزول]] از [[سوره‌های قرآن]] به دست می‌دهند، مبنای تاریخ‌گذاری قرار‌گیرند و بر این ترتیب تا آنجا که با [[قطعیات]] [[نقلی]] معارض نیست، [[تکیه]] شود و دیگر روایات براساس آنها ارزیابی شده، در تاریخ‌گذاری قرآن مورد بهره‌برداری قرار گیرند.<ref>[[جعفر نکونام|نکونام، جعفر]]، [[تاریخ‌گذاری قرآن (مقاله)|مقاله «تاریخ‌گذاری قرآن»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>
آنچه آمد، نشان داد که اگرچه استفاده از روایات در تاریخ‌گذاری [[قرآن]] مشکلاتی دارد؛ اما با تنقیح و انضمام آنها به [[آیات قرآن]] معتبرترین و علمی‌ترین شیوه تاریخ‌گذاری [[قرآن]] به نظر می‌رسد. برای تاریخ‌گذاری قرآن [[شایسته]] خواهد بود، ترتیبی که [[روایات]] ترتیب [[نزول]] از [[سوره‌های قرآن]] به دست می‌دهند، مبنای تاریخ‌گذاری قرار‌گیرند و بر این ترتیب تا آنجا که با [[قطعیات]] [[نقلی]] معارض نیست، تکیه شود و دیگر روایات براساس آنها ارزیابی شده، در تاریخ‌گذاری قرآن مورد بهره‌برداری قرار گیرند.<ref>[[جعفر نکونام|نکونام، جعفر]]، [[تاریخ‌گذاری قرآن (مقاله)|مقاله «تاریخ‌گذاری قرآن»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>


==منابع تاریخ‌گذاری قرآن==
==منابع تاریخ‌گذاری قرآن==
خط ۹۱: خط ۹۱:
تردیدی نیست که روایات اسباب نزول بیش از آنکه اسباب نزول آیات قرآن را گزارش کنند، قصصی را حکایت می‌کنند که به گونه‌ای با آیات قرآن [[ارتباط]] دارند و [[مفسران]] [[صحابه]] و [[تابعان]] آنها را بر آیات قرآن انطباق داده‌اند، بدون آنکه لزوماً اسباب نزول آیات قرآن باشند،<ref>ر.ک: قرآن در اسلام، ص‌۱۰۳.</ref> بنابراین در روایات اسباب نزول [[اجتهاد]] و [[اعمال]] نظر صحابه و تابعان به وضوح ملاحظه می‌شود، به علاوه پاره‌ای از این روایات هم ساختگی است.
تردیدی نیست که روایات اسباب نزول بیش از آنکه اسباب نزول آیات قرآن را گزارش کنند، قصصی را حکایت می‌کنند که به گونه‌ای با آیات قرآن [[ارتباط]] دارند و [[مفسران]] [[صحابه]] و [[تابعان]] آنها را بر آیات قرآن انطباق داده‌اند، بدون آنکه لزوماً اسباب نزول آیات قرآن باشند،<ref>ر.ک: قرآن در اسلام، ص‌۱۰۳.</ref> بنابراین در روایات اسباب نزول [[اجتهاد]] و [[اعمال]] نظر صحابه و تابعان به وضوح ملاحظه می‌شود، به علاوه پاره‌ای از این روایات هم ساختگی است.


تنها روایاتی که با [[تکیه]] بر آنها می‌توان [[تاریخ]] تقریبی نزول [[سوره‌های قرآن]] را [[شناخت]]، روایات ترتیب نزول است. این روایات به رغم اینکه از ۱۴ تن از صحابه و تابعان [[نقل]] شده‌اند،<ref>ر. ک: درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن، ص‌۱۲۸.</ref> ترتیب نسبتاً واحدی را از [[نزول]] [[سوره‌های قرآن]] گزارش می‌کنند.<ref>ر.ک: مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۶۱۲ ـ ۶۱۳؛ مفاتیح‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۱۲۸ ـ ۱۳۹؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۸، ۵۱.</ref> اگرچه پاره‌ای از ابهامات و [[تردیدها]] در زمینه ترتیب برخی از سوره‌های قرآن ـ که در [[روایات]] ترتیب نزول گزارش شده ـ وجود دارد؛ اما [[کثرت]] طرق این روایات و نمایش ترتیب نسبتاً واحدی از نزول [[سوره‌ها]] توجه جدّی قرآن‌پژوهان را به این روایات برانگیخته است، به‌طوری که برخی از آنها، چنان‌که گذشت بر اساس این روایات به [[تدوین تفسیر قرآن]] یا [[سیره]] پیامبر ‌اکرم{{صل}} پرداخته‌اند.
تنها روایاتی که با تکیه بر آنها می‌توان [[تاریخ]] تقریبی نزول [[سوره‌های قرآن]] را [[شناخت]]، روایات ترتیب نزول است. این روایات به رغم اینکه از ۱۴ تن از صحابه و تابعان [[نقل]] شده‌اند،<ref>ر. ک: درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن، ص‌۱۲۸.</ref> ترتیب نسبتاً واحدی را از [[نزول]] [[سوره‌های قرآن]] گزارش می‌کنند.<ref>ر.ک: مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۶۱۲ ـ ۶۱۳؛ مفاتیح‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۱۲۸ ـ ۱۳۹؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۸، ۵۱.</ref> اگرچه پاره‌ای از ابهامات و [[تردیدها]] در زمینه ترتیب برخی از سوره‌های قرآن ـ که در [[روایات]] ترتیب نزول گزارش شده ـ وجود دارد؛ اما [[کثرت]] طرق این روایات و نمایش ترتیب نسبتاً واحدی از نزول [[سوره‌ها]] توجه جدّی قرآن‌پژوهان را به این روایات برانگیخته است، به‌طوری که برخی از آنها، چنان‌که گذشت بر اساس این روایات به [[تدوین تفسیر قرآن]] یا [[سیره]] پیامبر ‌اکرم{{صل}} پرداخته‌اند.


از ترتیبی که روایات ترتیب نزول عرضه می‌کنند، به دو طریق می‌توان در [[شناخت]] [[تاریخ]] تقریبی نزول سوره‌ها بهره‌گرفت:  
از ترتیبی که روایات ترتیب نزول عرضه می‌کنند، به دو طریق می‌توان در [[شناخت]] [[تاریخ]] تقریبی نزول سوره‌ها بهره‌گرفت:  
#جمع بستن تعداد [[آیات]] یا سوره‌هایی که در طول ۲۳ سال دوره [[رسالت]] پیامبر ‌اسلام{{صل}} نازل شده و تقسیم حاصل جمع آن بر مجموع سالها یا ماههای این ۲۳‌سال. میانگینی که از این تقسیم به دست می‌آید، به طور تقریبی [[زمان]] نزول هر [[سوره]] را مشخص می‌کند.<ref>ر.ک: درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن، ص‌۳۰۸.</ref>
#جمع بستن تعداد [[آیات]] یا سوره‌هایی که در طول ۲۳ سال دوره [[رسالت]] پیامبر ‌اسلام{{صل}} نازل شده و تقسیم حاصل جمع آن بر مجموع سالها یا ماههای این ۲۳‌سال. میانگینی که از این تقسیم به دست می‌آید، به طور تقریبی [[زمان]] نزول هر [[سوره]] را مشخص می‌کند.<ref>ر.ک: درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن، ص‌۳۰۸.</ref>
#طریق دیگر که زمان دقیق‌تری را نسبت به طریق اول به دست می‌دهد، این است که برای [[شناسایی]] [[تاریخ]] نزول سوره‌ای که در آن به رخداد زمانمندی تصریح یا اشاره نشده است، به سوره‌هایی که قبل یا بعد از آن قرار دارد و در آنها به رخداد زمان‌مندی تصریح یا اشاره شده، مراجعه می‌شود و با توجه به آن، به طور تقریبی زمان سوره خالی از رخداد زمانمند [[تعیین]] می‌شود؛ برای مثال در [[سوره انشقاق]] رخداد زمانمندی ذکر نشده است؛ اما [[سوره بقره]] که ۵‌سوره بعد از آن نازل شده است، تاریخمند است و اولین سوره نازل شده در دوره [[مدنی]] به شمار رفته است، از این رو با [[تکیه]] بر آن اظهار می‌شود، تاریخ تقریبی نزول سوره انشقاق در اواخر دوره مکی است.<ref> الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۸.</ref> بی‌تردید مهم‌ترین شرط بهره‌برداری از روایات، [[سازگاری]] آنها با شاخص‌های [[قرآنی]] است که پیش‌تر از آنها سخن رفت، بنابراین روایاتی که با [[قرآن]] ناسازگار باشند یا رشته پیوند [[آیات]] را از هم بگسلند، قابل [[اعتماد]] نیستند.<ref>[[جعفر نکونام|نکونام، جعفر]]، [[تاریخ‌گذاری قرآن (مقاله)|مقاله «تاریخ‌گذاری قرآن»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>
#طریق دیگر که زمان دقیق‌تری را نسبت به طریق اول به دست می‌دهد، این است که برای [[شناسایی]] [[تاریخ]] نزول سوره‌ای که در آن به رخداد زمانمندی تصریح یا اشاره نشده است، به سوره‌هایی که قبل یا بعد از آن قرار دارد و در آنها به رخداد زمان‌مندی تصریح یا اشاره شده، مراجعه می‌شود و با توجه به آن، به طور تقریبی زمان سوره خالی از رخداد زمانمند [[تعیین]] می‌شود؛ برای مثال در [[سوره انشقاق]] رخداد زمانمندی ذکر نشده است؛ اما [[سوره بقره]] که ۵‌سوره بعد از آن نازل شده است، تاریخمند است و اولین سوره نازل شده در دوره [[مدنی]] به شمار رفته است، از این رو با تکیه بر آن اظهار می‌شود، تاریخ تقریبی نزول سوره انشقاق در اواخر دوره مکی است.<ref> الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۸.</ref> بی‌تردید مهم‌ترین شرط بهره‌برداری از روایات، [[سازگاری]] آنها با شاخص‌های [[قرآنی]] است که پیش‌تر از آنها سخن رفت، بنابراین روایاتی که با [[قرآن]] ناسازگار باشند یا رشته پیوند [[آیات]] را از هم بگسلند، قابل [[اعتماد]] نیستند.<ref>[[جعفر نکونام|نکونام، جعفر]]، [[تاریخ‌گذاری قرآن (مقاله)|مقاله «تاریخ‌گذاری قرآن»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>


==دشواری‌های تاریخ‌گذاری قرآن==
==دشواری‌های تاریخ‌گذاری قرآن==
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
نظر به اینکه طبق اشاره [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا وَلا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا }}<ref>«و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم.  و (دشمنانت) هیچ مثلی برای تو نمی‌آورند مگر آنکه ما (پاسخی) راستین و بیانی نیکوتر برای تو می‌آوریم» سوره فرقان، آیه ۳۲-۳۳.</ref> نزول فقرات وحی‌ها تابع مقتضیات، نیازها و مسائل [[اجتماعی]] مردم [[حجاز]] در عصر [[رسول خدا]]{{صل}} بوده، نمی‌توان پذیرفت که این میانگین دو ماهه به دقت برای فواصل فقرات وحیها رعایت شده باشد، چون به موجب آیات مورد اشاره، هر فقره [[وحی]] زمانی نازل می‌شده است که مقتضی و حاجتی حادث می‌گردیده است، بنابراین محتمل است زمانی که رخدادها پرشمارتر و بزرگ‌تر بوده‌اند، فاصله‌های میان فقرات وحیها کوتاه‌تر بوده و بسا به یک ماه یا کمتر تقلیل می‌یافته و زمانی که [[آرامش]] نسبی برقرار بوده، فاصله‌های میان فقرات وحیها طولانی‌تر بوده و حتی به چند ماه یا بیشتر افزایش می‌یافته است. بسا از ظاهر عبارت {{متن قرآن|وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و گفتند: افسانه‌های پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر  بر او خوانده می‌شود» سوره فرقان، آیه ۵.</ref> که در همین [[سوره فرقان]] نازل شده و در [[مکه]] قرار دارد و مقارنه آن با عبارت {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ}}<ref>«و مؤمنان می‌گویند: چرا سوره‌ای (برای جهاد) فرو فرستاده نمی‌شود و چون سوره‌ای (با آیات) محکم فرو فرستند و در آن از کارزار سخن رود کسانی را که بیماردلند می‌بینی که چون کسی در تو می‌نگرند که از (ترس) مرگ، بیهوش شده باشد پس آنان را سزاوارتر همین است» سوره محمد، آیه ۲۰.</ref> واقع در [[سوره]] [[مدنی]]<ref>مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۶۱۳.</ref> محمّد، بتوان فهمید که فواصل زمانی فقرات وحیها در دوره مکی کوتاه و در دوره [[مدنی]] بلند بوده است.
نظر به اینکه طبق اشاره [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا وَلا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا }}<ref>«و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم.  و (دشمنانت) هیچ مثلی برای تو نمی‌آورند مگر آنکه ما (پاسخی) راستین و بیانی نیکوتر برای تو می‌آوریم» سوره فرقان، آیه ۳۲-۳۳.</ref> نزول فقرات وحی‌ها تابع مقتضیات، نیازها و مسائل [[اجتماعی]] مردم [[حجاز]] در عصر [[رسول خدا]]{{صل}} بوده، نمی‌توان پذیرفت که این میانگین دو ماهه به دقت برای فواصل فقرات وحیها رعایت شده باشد، چون به موجب آیات مورد اشاره، هر فقره [[وحی]] زمانی نازل می‌شده است که مقتضی و حاجتی حادث می‌گردیده است، بنابراین محتمل است زمانی که رخدادها پرشمارتر و بزرگ‌تر بوده‌اند، فاصله‌های میان فقرات وحیها کوتاه‌تر بوده و بسا به یک ماه یا کمتر تقلیل می‌یافته و زمانی که [[آرامش]] نسبی برقرار بوده، فاصله‌های میان فقرات وحیها طولانی‌تر بوده و حتی به چند ماه یا بیشتر افزایش می‌یافته است. بسا از ظاهر عبارت {{متن قرآن|وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و گفتند: افسانه‌های پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر  بر او خوانده می‌شود» سوره فرقان، آیه ۵.</ref> که در همین [[سوره فرقان]] نازل شده و در [[مکه]] قرار دارد و مقارنه آن با عبارت {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ}}<ref>«و مؤمنان می‌گویند: چرا سوره‌ای (برای جهاد) فرو فرستاده نمی‌شود و چون سوره‌ای (با آیات) محکم فرو فرستند و در آن از کارزار سخن رود کسانی را که بیماردلند می‌بینی که چون کسی در تو می‌نگرند که از (ترس) مرگ، بیهوش شده باشد پس آنان را سزاوارتر همین است» سوره محمد، آیه ۲۰.</ref> واقع در [[سوره]] [[مدنی]]<ref>مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۶۱۳.</ref> محمّد، بتوان فهمید که فواصل زمانی فقرات وحیها در دوره مکی کوتاه و در دوره [[مدنی]] بلند بوده است.


از دیگر مباحثی که جای بررسی دارد، این است که در [[قرآن]] موجود افزون بر آنکه سوره‌های آن برخلاف [[نزول]] جایگذاری شده، آیا [[آیات]] در [[سوره‌ها]] نیز این چنین جایگذاری شده‌اند؟ نظر مشهور میان [[دانشمندان اسلامی]] بر فرض نخست است. کسانی نظیر [[سیوطی]] <ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۵۷.</ref> و [[زرقانی]]<ref> مناهل العرفان، ج‌۱، ص‌۹۷.</ref> با [[تکیه]] بر [[روایت]] [[ابن عباس]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره بقره، آیه ۲۸۱.</ref> و روایت [[عثمان بن ابی العاص]] ذیل آیه {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> و روایت [[عثمان ‌بن عفان]] درباره قرینتین ([[انفال]] و [[توبه]])<ref> المصاحف، ص‌۳۹؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ جامع البیان، ج‌۱، ص‌۶۹ ـ ۷۰.</ref> بر این نظر هستند که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[فرمان]] [[جبرئیل]] آیاتی را بر خلاف نزول جایگذاری کرده است. افزون بر این سه روایت، آن دسته از [[روایات]] [[اسباب نزول]] که آیاتی از سوره‌ها را به تاریخهای متفاوتی نسبت می‌دهند،<ref> البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۷ ـ ۲۹۲.</ref> در [[تأیید]] این نظر [[شاهد]] گرفته می‌شوند، منتها این روایات را نمی‌توان معتبر تلقی کرد، چون از سویی با روایات دیگر در تعارض‌اند؛ نظیر روایاتی که حاکی است پیامبر ‌اکرم{{صل}} به [[علی]]{{ع}} فرمان داد، قرآن را جمع‌آوری کند و او قرآن را به ترتیب نزول جمع‌آوری کرد<ref> تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۴۵۱؛ المیزان، ج‌۱۲، ص‌۱۲۶.</ref> و روشن است که او با اشاره [[پیامبر]]{{صل}} قرآن را به ترتیب نزول جمع کرد. همین‌طور روایاتی که گزارش می‌کنند که پیامبر ‌اکرم{{صل}} و [[صحابه]] آغاز و پایان سوره‌ها را نمی‌دانستند تا آنکه {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> نازل می‌شد و با نزول آن درمی‌یافتند که [[سوره]] پیشین کامل شده و سوره جدیدی شروع گردیده است.<ref> الدرالمنثور، ج‌۱، ص‌۲۰؛ اسباب النزول، ص‌۲۲.</ref> به این ترتیب با کامل شدن سوره‌ای وجهی ندارد که قائل شویم، پیامبر{{صل}} بعد از آن، آیاتی را در آن جای داده باشد. [[علامه طباطبایی]] از [[روایات]] بسمله و [[جعفر مرتضی عاملی]] از روایات مربوط به ترتیب [[مصحف علی]]{{ع}} همین معنا را استفاده کرده‌اند.<ref>المیزان، ج‌۱۲، ص‌۱۲۸؛ التمهید، ج‌۱، ص‌۲۸۷؛ حقائق هامه، ص‌۱۴۳ـ ۱۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۳۴.</ref> باید دانست که روایات [[اسباب نزول]] نیز که مبنای جایگذاری [[آیات]] و سور بر‌خلاف [[نزول]] شده است، نزد قرآن‌پژوهان اعتباری ندارند و مشکل عمده آنها [[مخالفت]] با [[سیاق]] خود آن آیاتی دانسته شده است که ذیل آنها آورده شده‌اند.<ref>ر.ک: درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، ص‌۹۶ ـ ۱۰۲.</ref> بنابراین بهتر آن است که قائل شویم آیات به همان ترتیبی که نازل می‌شده، در [[سوره‌ها]] جایگذاری شده‌اند. به این ترتیب، مشخص شدن [[تاریخ]] نزول آیه‌ای از یک [[سوره]] تدریجی النزول کافی است که تاریخ نزول کل آن سوره را مشخص کند، چون به کمک آن می‌توان دریافت که فقرات نزول قبلی‌اش همزمان با آن یا پیش از آن و فقرات نزول بعدی‌اش همزمان با آن یا پس از آن نازل شده‌اند.<ref>[[جعفر نکونام|نکونام، جعفر]]، [[تاریخ‌گذاری قرآن (مقاله)|مقاله «تاریخ‌گذاری قرآن»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>
از دیگر مباحثی که جای بررسی دارد، این است که در [[قرآن]] موجود افزون بر آنکه سوره‌های آن برخلاف [[نزول]] جایگذاری شده، آیا [[آیات]] در [[سوره‌ها]] نیز این چنین جایگذاری شده‌اند؟ نظر مشهور میان [[دانشمندان اسلامی]] بر فرض نخست است. کسانی نظیر [[سیوطی]] <ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۵۷.</ref> و [[زرقانی]]<ref> مناهل العرفان، ج‌۱، ص‌۹۷.</ref> با تکیه بر [[روایت]] [[ابن عباس]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره بقره، آیه ۲۸۱.</ref> و روایت [[عثمان بن ابی العاص]] ذیل آیه {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> و روایت [[عثمان ‌بن عفان]] درباره قرینتین ([[انفال]] و [[توبه]])<ref> المصاحف، ص‌۳۹؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ جامع البیان، ج‌۱، ص‌۶۹ ـ ۷۰.</ref> بر این نظر هستند که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[فرمان]] [[جبرئیل]] آیاتی را بر خلاف نزول جایگذاری کرده است. افزون بر این سه روایت، آن دسته از [[روایات]] [[اسباب نزول]] که آیاتی از سوره‌ها را به تاریخهای متفاوتی نسبت می‌دهند،<ref> البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۷ ـ ۲۹۲.</ref> در [[تأیید]] این نظر [[شاهد]] گرفته می‌شوند، منتها این روایات را نمی‌توان معتبر تلقی کرد، چون از سویی با روایات دیگر در تعارض‌اند؛ نظیر روایاتی که حاکی است پیامبر ‌اکرم{{صل}} به [[علی]]{{ع}} فرمان داد، قرآن را جمع‌آوری کند و او قرآن را به ترتیب نزول جمع‌آوری کرد<ref> تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۴۵۱؛ المیزان، ج‌۱۲، ص‌۱۲۶.</ref> و روشن است که او با اشاره [[پیامبر]]{{صل}} قرآن را به ترتیب نزول جمع کرد. همین‌طور روایاتی که گزارش می‌کنند که پیامبر ‌اکرم{{صل}} و [[صحابه]] آغاز و پایان سوره‌ها را نمی‌دانستند تا آنکه {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> نازل می‌شد و با نزول آن درمی‌یافتند که [[سوره]] پیشین کامل شده و سوره جدیدی شروع گردیده است.<ref> الدرالمنثور، ج‌۱، ص‌۲۰؛ اسباب النزول، ص‌۲۲.</ref> به این ترتیب با کامل شدن سوره‌ای وجهی ندارد که قائل شویم، پیامبر{{صل}} بعد از آن، آیاتی را در آن جای داده باشد. [[علامه طباطبایی]] از [[روایات]] بسمله و [[جعفر مرتضی عاملی]] از روایات مربوط به ترتیب [[مصحف علی]]{{ع}} همین معنا را استفاده کرده‌اند.<ref>المیزان، ج‌۱۲، ص‌۱۲۸؛ التمهید، ج‌۱، ص‌۲۸۷؛ حقائق هامه، ص‌۱۴۳ـ ۱۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۳۴.</ref> باید دانست که روایات [[اسباب نزول]] نیز که مبنای جایگذاری [[آیات]] و سور بر‌خلاف [[نزول]] شده است، نزد قرآن‌پژوهان اعتباری ندارند و مشکل عمده آنها [[مخالفت]] با [[سیاق]] خود آن آیاتی دانسته شده است که ذیل آنها آورده شده‌اند.<ref>ر.ک: درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، ص‌۹۶ ـ ۱۰۲.</ref> بنابراین بهتر آن است که قائل شویم آیات به همان ترتیبی که نازل می‌شده، در [[سوره‌ها]] جایگذاری شده‌اند. به این ترتیب، مشخص شدن [[تاریخ]] نزول آیه‌ای از یک [[سوره]] تدریجی النزول کافی است که تاریخ نزول کل آن سوره را مشخص کند، چون به کمک آن می‌توان دریافت که فقرات نزول قبلی‌اش همزمان با آن یا پیش از آن و فقرات نزول بعدی‌اش همزمان با آن یا پس از آن نازل شده‌اند.<ref>[[جعفر نکونام|نکونام، جعفر]]، [[تاریخ‌گذاری قرآن (مقاله)|مقاله «تاریخ‌گذاری قرآن»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>


==منابع==
==منابع==
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش