بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | [[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | ||
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است: | |||
«خزینههای غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است: یکی غیبهایی که پا به عرصه شهود هم | ::::::«خزینههای [[غیب]] خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است: | ||
:::::# یکی غیبهایی که پا به عرصه [[شهود]] هم گذاشتهاند؛ | |||
:::::# و دیگری غیبهایی که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" مینامیم. | |||
::::::البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به [[غیب مطلق]] برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی که متعلق علم ما قرار نگرفتهاند "[[غیب نسبی]]" بنامیم، برای اینکه چنین غیبی، وصفی است نسبی، که بر حسب اختلاف نسبتها، مختلف میشود؛ مثلاً: موجودی که در خانه و محسوس برای ما است، نسبت به کسی که بیرون خانه است، [[غیب]] است، و لیکن برای ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگها برای [[حس بینایی]]، [[شهود]] و برای [[حس شنوایی]]، [[غیب]] است و شنیدنیها برای [[حس شنوایی]] شهود و برای [[حس بینایی]]، [[غیب]] است و [[محسوسات]] این دو حس نسبت به انسانی که دارای آن حس است [[شهود]] و نسبت به انسان کر و کور [[غیب]] است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص۱۷۹].</ref>. | |||
== پاسخ دوم== | == پاسخ دوم== | ||
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | [[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | ||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان|غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی|غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد: | ::::::«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد: | ||
:# بعضی [[امور غیبی]] هستند که به طور مطلق از قلمرو [[حس]] و [[عقل]] و حتی [[یافت حضوری]] انسان خارجاند. مانند ذات خداوند که در هیچ انسانی امکان راهیابی علمی به آن وجود ندارد<ref>چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمیگردد</ref>.(...) | :::::# بعضی [[امور غیبی]] هستند که به طور مطلق از قلمرو [[حس]] و [[عقل]] و حتی [[یافت حضوری]] انسان خارجاند. مانند ذات خداوند که در هیچ انسانی امکان راهیابی علمی به آن وجود ندارد<ref>چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمیگردد</ref>.(...) | ||
:# اموری است که برای بعضی از انسانها امور غیبی و برای بعضی دیگر غیر غیبی و [[آشکار]] به حساب میآیند که مناسب است این نوع غیب را "[[غیب اضافی]]" نام کنیم»<ref>[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]، ج٢، ص٢٤.</ref>. | :::::# اموری است که برای بعضی از انسانها امور غیبی و برای بعضی دیگر غیر غیبی و [[آشکار]] به حساب میآیند که مناسب است این نوع غیب را "[[غیب اضافی]]" نام کنیم»<ref>[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]، ج٢، ص٢٤.</ref>. | ||
<br /><br /><br /> <br /><br /><br /> | <br /><br /><br /> <br /><br /><br /> | ||