بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
او به عنوان یکی از [[انصار]] با سابقه سالیان زیادی همنشین [[پیامبر]]{{صل}} بود و چنان که در [[روایت]] آمده است تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرضه نمود و از همان [[تاریخ]] نیز به [[تعلیم]] [[قرآن]] مشغول شد و بنابر [[حدیثی]] مشهور، یکی از چهار تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفتن [[قرآن]] را از آنان توصیه کرده است. | او به عنوان یکی از [[انصار]] با سابقه سالیان زیادی همنشین [[پیامبر]]{{صل}} بود و چنان که در [[روایت]] آمده است تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرضه نمود و از همان [[تاریخ]] نیز به [[تعلیم]] [[قرآن]] مشغول شد و بنابر [[حدیثی]] مشهور، یکی از چهار تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفتن [[قرآن]] را از آنان توصیه کرده است. | ||
در [[حدیثی]] دیگر که [[فضایل]] چند تن از [[صحابه]] بیان شده است، اُبیّ بن کعب، آگاهترین فرد [[امت]] درباره قرائت دانسته شده است: {{متن حدیث|اقْرَأْ أُمَّتي لِكِتابِ اللهِ}}<ref>البته اهل بیت{{عم}} مشمول این حدیث نمیشوند.</ref>. اُبیّ بن کعب پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نیز همواره به [[تعلیم]] [[قرآن]] در [[مدینه]] مشغول بود و جمعی از بزرگان چون [[ابن عباس]]، [[ابوهریره]] و [[عبدالله بن سائل]] از [[صحابه]] و [[عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه]]، [[ابو عبدالرحمن سلمی]] و [[ابوالعالیه]] ریاحی از [[تابعین]]، از وی قرائت آموختند. | در [[حدیثی]] دیگر که [[فضایل]] چند تن از [[صحابه]] بیان شده است، اُبیّ بن کعب، آگاهترین فرد [[امت]] درباره قرائت دانسته شده است: {{متن حدیث|اقْرَأْ أُمَّتي لِكِتابِ اللهِ}}<ref>البته اهل بیت{{عم}} مشمول این حدیث نمیشوند.</ref>. اُبیّ بن کعب پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نیز همواره به [[تعلیم]] [[قرآن]] در [[مدینه]] مشغول بود و جمعی از بزرگان چون [[ابن عباس]]، [[ابوهریره]] و [[عبدالله بن سائل]] از [[صحابه]] و [[عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه]]، [[ابو عبدالرحمن سلمی]] و [[ابوالعالیه]] ریاحی از [[تابعین]]، از وی قرائت آموختند. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۱: | ||
از برخی [[روایات]] کهن به دست میآید که سابقه رواج قرائت اُبی به دوره پیش از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] باز میگردد و این قرائت در آن دوره یکی از چند قرائت متداول بوده است. و طبق [[نقل]] عسقلانی، [[مردم]] [[شام]] [[قرآن]] را به قرائت أبی ابن کعب میخواندند<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج۹، ص۱۴-۱۵.</ref>. اما در [[عهد]] [[عمر]]، بر اساس گزارشهای رسیده، گاهی عموماً با قرائت او [[مخالفت]] میکرده است. | از برخی [[روایات]] کهن به دست میآید که سابقه رواج قرائت اُبی به دوره پیش از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] باز میگردد و این قرائت در آن دوره یکی از چند قرائت متداول بوده است. و طبق [[نقل]] عسقلانی، [[مردم]] [[شام]] [[قرآن]] را به قرائت أبی ابن کعب میخواندند<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج۹، ص۱۴-۱۵.</ref>. اما در [[عهد]] [[عمر]]، بر اساس گزارشهای رسیده، گاهی عموماً با قرائت او [[مخالفت]] میکرده است. | ||
پس از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] که اُبیّ بن کعب خود نیز در آن [[همکاری]] داشت، از قرائت اُبیّ همچنان استفاده شد و [[نسل]] به [[نسل]] به آیندگان منتقل شد و پایه اصلی قرائاتی قرار گرفت که در سدههای بعد به عنوان قرائاتی معتبر شناخته میشد. از میان [[قرائات]] سبع، قرائتهای حجازی [[نافع]] و [[ابن کثیر]] و قرائت [[بصری]] ابوعمروبن علاء که شبیه قرائت حجازی بود، تا حد زیادی از قرائت اُبیّ ریشه گرفته است، به گونهای که میتوان قرائت اُبیّ بن کعب و پس از او [[زید بن ثابت]] را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی کرد. در [[قرائات]] [[کوفی]] نیز تاثیر اُبیّ بن کعب بر قرائت عاصم و کسائی قابل ملاحظه است؛ شاید از همین روست که ابنجزری، اُبیّ بن کعب را به طور مطلق برجستهترین [[قاری]] این [[امت]] دانسته است. گاهی برخی از منابع [[امامیه]]، قرائت اُبیّ بن کعب را در [[تأیید]] نظرهای [[اعتقادی]] یا [[فقهی]] خود استفاده میکنند و فراتر از آن، در روایتی به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} تصریح شده که [[اهل بیت]]{{عم}} [[قرائت]] [[ابی بن کعب]] را [[تأیید]] کردهاند. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] میفرماید: | پس از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] که اُبیّ بن کعب خود نیز در آن [[همکاری]] داشت، از قرائت اُبیّ همچنان استفاده شد و [[نسل]] به [[نسل]] به آیندگان منتقل شد و پایه اصلی قرائاتی قرار گرفت که در سدههای بعد به عنوان قرائاتی معتبر شناخته میشد. از میان [[قرائات]] سبع، قرائتهای حجازی [[نافع]] و [[ابن کثیر]] و قرائت [[بصری]] ابوعمروبن علاء که شبیه قرائت حجازی بود، تا حد زیادی از قرائت اُبیّ ریشه گرفته است، به گونهای که میتوان قرائت اُبیّ بن کعب و پس از او [[زید بن ثابت]] را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی کرد. در [[قرائات]] [[کوفی]] نیز تاثیر اُبیّ بن کعب بر قرائت عاصم و کسائی قابل ملاحظه است؛ شاید از همین روست که ابنجزری، اُبیّ بن کعب را به طور مطلق برجستهترین [[قاری]] این [[امت]] دانسته است. گاهی برخی از منابع [[امامیه]]، قرائت اُبیّ بن کعب را در [[تأیید]] نظرهای [[اعتقادی]] یا [[فقهی]] خود استفاده میکنند و فراتر از آن، در روایتی به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} تصریح شده که [[اهل بیت]]{{عم}} [[قرائت]] [[ابی بن کعب]] را [[تأیید]] کردهاند. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] میفرماید: "اگر [[ابن مسعود]] بر اساس قرائت ما قرائت نمیکند، [[گمراه]] است". [[ربیعة]] الرأی میپرسد: آیا او [[گمراه]] است؟ [[امام]] میفرماید: "بله، [[گمراه]] است". | ||
البته از اُبیّ بن کعب درباره [[حدیث]] | البته از اُبیّ بن کعب درباره [[حدیث]] "سبعة احرف" نظری [[نقل]] شده است که جای [[تأمل]] دارد. او "أحرف" را در [[حدیث]] به لغت [[تفسیر]] کرده و از این رو هر یک از الفاظ [[قرآنی]] را که مترادف داشته با میل خود تبدیل میکرد، و به [[مسلمانان]] اجازه داده بود الفاظ [[قرآن]] را با الفاظ مترادف و با الفاظی که [[مخالف]] کلمه اصلی نباشد، جابهجا کنند که در این کار موفق نشد. [[روایت]] شده که او در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ}}<ref>«هرگاه برای آنان روشن شود در آن (روشنایی) راه میافتند» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref> عبارت {{متن قرآن|مَشَوْا فِيهِ}} را {{عربی|مرّوا فيه}} یا {{عربی|سَعَوْا فيه}} قرائت میکرده است<ref>الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۴۶.</ref>. | ||
بر اساس [[منابع روایی]]، اُبیّ بن کعب یکی از چهار تن [[صحابی]] [[انصاری]] [[پیامبر]]{{صل}} بود که در زمان [[حیات]] آن [[حضرت]] به گردآوری [[مصحف]] پرداختند و [[مصحف]] آنان برای قرآنهایی که بعداً نوشته شد، استفاده شد<ref>اعجاز القرآن و البلاغة النبویه، رافعی، ص۳۵.</ref>. [[ابوالعالیه]] [[روایت]] کرده است که [[ابوبکر]] جمعی از کاتبان را گرد آورد و اُبیّ بن کعب [[قرآن]] را بر آنان [[املا]] میکرد و بدین ترتیب مصحفی فراهم شد. | بر اساس [[منابع روایی]]، اُبیّ بن کعب یکی از چهار تن [[صحابی]] [[انصاری]] [[پیامبر]]{{صل}} بود که در زمان [[حیات]] آن [[حضرت]] به گردآوری [[مصحف]] پرداختند و [[مصحف]] آنان برای قرآنهایی که بعداً نوشته شد، استفاده شد<ref>اعجاز القرآن و البلاغة النبویه، رافعی، ص۳۵.</ref>. [[ابوالعالیه]] [[روایت]] کرده است که [[ابوبکر]] جمعی از کاتبان را گرد آورد و اُبیّ بن کعب [[قرآن]] را بر آنان [[املا]] میکرد و بدین ترتیب مصحفی فراهم شد. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
ابنندیم به [[نقل]] از [[فضل بن شاذان]] و او به [[نقل]] از فردی که [[مصحف]] اُبیّ را در دهکدهای به نام قریة الانصار نزد [[محمد بن عبدالملک انصاری]] دیده بود، ترتیب سورههای [[مصحف]] اُبیّ را بیان کرده است که با [[مصحف]] [[عثمانی]] تفاوتهایی دارد؛ از جمله این که دو [[سوره]] خَلْع و حَفْد را در شمار سورههای [[مصحف]] [[ابی بن کعب]] آورده است که سورههای ۹۰ و ۹۲ هستند<ref>الفهرست، شیخ طوسی، ص۲۹-۳۰.</ref>. | ابنندیم به [[نقل]] از [[فضل بن شاذان]] و او به [[نقل]] از فردی که [[مصحف]] اُبیّ را در دهکدهای به نام قریة الانصار نزد [[محمد بن عبدالملک انصاری]] دیده بود، ترتیب سورههای [[مصحف]] اُبیّ را بیان کرده است که با [[مصحف]] [[عثمانی]] تفاوتهایی دارد؛ از جمله این که دو [[سوره]] خَلْع و حَفْد را در شمار سورههای [[مصحف]] [[ابی بن کعب]] آورده است که سورههای ۹۰ و ۹۲ هستند<ref>الفهرست، شیخ طوسی، ص۲۹-۳۰.</ref>. | ||
از ویژگیهای [[مصحف]] اُبیّ، مقدم بودن [[سوره یونس]] بر [[انفال]]، و در برداشتن دو [[سوره]] که در واقع [[دعا]] بودند، میباشد. این دو [[سوره]] به این ترتیب بودهاند: | از ویژگیهای [[مصحف]] اُبیّ، مقدم بودن [[سوره یونس]] بر [[انفال]]، و در برداشتن دو [[سوره]] که در واقع [[دعا]] بودند، میباشد. این دو [[سوره]] به این ترتیب بودهاند: | ||
[[سوره]] خَلع: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْتَعِينُكَ وَ نَسْتَغْفِرُكَ وَ نُثْنِي عَلَيْكَ الْخَيْرَ وَ لَا نَكْفُرُكَ و نَخْلَعُ وَ نَتْرُكُ مَنْ يَفْجُرُكَ}}. | #[[سوره]] خَلع: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْتَعِينُكَ وَ نَسْتَغْفِرُكَ وَ نُثْنِي عَلَيْكَ الْخَيْرَ وَ لَا نَكْفُرُكَ و نَخْلَعُ وَ نَتْرُكُ مَنْ يَفْجُرُكَ}}. | ||
[[سوره]] حفد: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ لَكَ نُصَلِّي وَ نَسْجُدُ وَ إِلَيْكَ نَسْعَى وَ نَحْفِدُ وَ نَخْشَى عَذَابَكَ وَ نَرْجُو رَحْمَتَكَ إِنَّ عَذَابَكَ بِالْكُفَّارِ مُلْحَقٌ}} | #[[سوره]] حفد: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ لَكَ نُصَلِّي وَ نَسْجُدُ وَ إِلَيْكَ نَسْعَى وَ نَحْفِدُ وَ نَخْشَى عَذَابَكَ وَ نَرْجُو رَحْمَتَكَ إِنَّ عَذَابَكَ بِالْكُفَّارِ مُلْحَقٌ}} | ||
طبق برخی اقوال، اُبیّ بن کعب این دو [[سوره]] را در [[قنوت]] [[نماز]] خود میخوانده و در [[مصحف]] خود آنها را نوشته بود<ref>إلاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و این به خاطر آن بود که [[پیامبر]] این [[دعاها]] را در [[قنوت]] خود میخوانده است. | طبق برخی اقوال، اُبیّ بن کعب این دو [[سوره]] را در [[قنوت]] [[نماز]] خود میخوانده و در [[مصحف]] خود آنها را نوشته بود<ref>إلاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و این به خاطر آن بود که [[پیامبر]] این [[دعاها]] را در [[قنوت]] خود میخوانده است. | ||
نویسنده [[کتاب]] [[تاریخ قرآن]] میگوید: اُبیّ به خاطر این که این [[دعاها]] را فراموش نکند آنها را در [[مصحف]] خود آورده اما کسانی که پس از او [[مصحف]] او را دیدهاند، [[گمان]] کردهاند که این [[دعاها]] از [[سورههای قرآن]] میباشند و لذا [[مصحف]] اُبیّ را دارای صد و شانزده [[سوره]] میدانستهاند<ref>تأویل مشکل القرآن، ابن قتیبه، ج۱، ص۳۳-۳۴.</ref>. او از جمله [[دوازده]] یا هفتاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref> نفری است که در [[عقبه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کرد. | نویسنده [[کتاب]] [[تاریخ قرآن]] میگوید: اُبیّ به خاطر این که این [[دعاها]] را فراموش نکند آنها را در [[مصحف]] خود آورده اما کسانی که پس از او [[مصحف]] او را دیدهاند، [[گمان]] کردهاند که این [[دعاها]] از [[سورههای قرآن]] میباشند و لذا [[مصحف]] اُبیّ را دارای صد و شانزده [[سوره]] میدانستهاند<ref>تأویل مشکل القرآن، ابن قتیبه، ج۱، ص۳۳-۳۴.</ref>. او از جمله [[دوازده]] یا هفتاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref> نفری است که در [[عقبه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کرد. | ||
اُبیّ بن کعب میگوید: [[پیامبر]]{{صل}} از من پرسید: کدام [[آیه]] از [[کتاب خدا]] در نظر تو بزرگتر است؟ گفتم: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، دستی به سینهام زد و فرمود: | |||
از کتاب کامل [[بهایی]] [[نقل]] شده است که اُبّی گفت: | اُبیّ بن کعب میگوید: [[پیامبر]]{{صل}} از من پرسید: کدام [[آیه]] از [[کتاب خدا]] در نظر تو بزرگتر است؟ گفتم: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، دستی به سینهام زد و فرمود: "یا ابا المنذر! این [[علم]] تو را گوارا باد"، و به این خاطر به این [[کنیه]] معروف گردید. و نیز [[روایت]] شده است که [[رسول اکرم]]{{صل}} او را "سید الانصار" [[لقب]] داد و هنوز زنده بود که [[مسلمانان]] او را سیدالمسلمین خواندند<ref>المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۰۲.</ref>. | ||
و نیز در همین کتاب [[نقل]] شده است که چون [[سوره]] بیّنه نازل شد، [[جبرییل]] گفت: | |||
به وی گفتند: آیا از شنیدن این خبر خوشحال شدی؟ او گفت: | از کتاب کامل [[بهایی]] [[نقل]] شده است که اُبّی گفت: "عصر روز [[سقیفه]] به جمعی از [[انصار]] برخوردم، پرسیدند: از کجا میآیی؟ گفتم: از نزد [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}}، گفتند: در چه حالی بودند؟ گفتم: افرادی که [[خانه]] ایشان محل فرود آمدن [[جبرییل]] و خوابگاه [[پیامبر خدا]] بوده و اکنون [[وحی]] از [[خانه]] ایشان [[قطع]] شده و حقشان از دست رفته است، چگونه میباشند؟"<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>. | ||
و نیز در همین کتاب [[نقل]] شده است که چون [[سوره]] بیّنه نازل شد، [[جبرییل]] گفت: "یا [[رسول الله]]! [[خدا]] امر فرموده است تا این [[سوره]] را به اُبیّ بیاموزی". اُبیّ به [[پیامبر]]{{صل}} گفت: "یا [[رسول الله]]! [[خدا]] نام مرا برده است؟"، [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "آری" و سپس اُبیّ گریست. | |||
به وی گفتند: آیا از شنیدن این خبر خوشحال شدی؟ او گفت: "چرا خوشحال نشوم، با آنکه [[خدا]] فرموده است از [[فضل]] و [[رحمت]] [[پروردگار]] باید خوشحال شد". | |||
در [[کتاب کافی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که ما [[خاندان پیامبر]]، [[قرآن]] را آن طور که ابیّ خوانده است، میخوانیم. | در [[کتاب کافی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که ما [[خاندان پیامبر]]، [[قرآن]] را آن طور که ابیّ خوانده است، میخوانیم. | ||
[[قیس بن عباده]] میگوید: | |||
[[قیس بن عباده]] میگوید: "وارد [[مدینه]] شدم و با [[یاران پیامبر]] همراه شدم. اُبیّ بن کعب بیش از همه افراد نزد من [[دوست]] داشتنیتر بود؛ هنگامی که برای [[نقل حدیث]] دور هم مینشستند هیچ یک از آنان را مثل اُبیّ ندیدم که این گونه برای شنیدن سخنانش گردن بکشند". و ابیّ میگفت: "به [[پروردگار]] [[کعبه]] قسم، امرا هلاک میشوند و من با آنان [[همکاری]] نمیکنم"<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۷.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۲.</ref>. | |||
==اُبیّ بن کعب و [[نقل حدیث]]== | ==اُبیّ بن کعب و [[نقل حدیث]]== | ||
خط ۴۴: | خط ۵۴: | ||
==اُبیّ بن کعب و [[ابوبکر]]== | ==اُبیّ بن کعب و [[ابوبکر]]== | ||
از جمله [[دوازده]] نفری که در یک مجلس در پای [[منبر]] [[ابوبکر]] به وی [[اعتراض]] نمودند، اُبیّ بن کعب است. وی پس از [[عمار یاسر]] برخاست و گفت: | از جمله [[دوازده]] نفری که در یک مجلس در پای [[منبر]] [[ابوبکر]] به وی [[اعتراض]] نمودند، اُبیّ بن کعب است. وی پس از [[عمار یاسر]] برخاست و گفت: "ابوبکر! حقی را که [[خداوند]] برای غیر تو قرار داده است [[انکار]] مکن؛ و اول کسی که در [[حق]] [[وصی]] و [[برگزیده]] [[پیامبر]] [[مخالفت]] میکند و از گفته او رو میگرداند مباش؛ [[حق]] را به صاحبش برگردان تا از [[کیفر]] و [[عذاب]] مصون باشی؛ در [[گمراهی]] پافشاری مکن که پشیمان خواهی شد؛ از کرده خود [[توبه]] نما تا گناهانت سبک شود؛ و حقی را که [[خدا]] مخصوص دیگری قرار داده است به خود اختصاص مده تا به [[کیفر]] آن دچار نشوی. [[ابوبکر]]! مواظب باش هر چه به دست آوری از آن جدا شده و به سوی پروردگارت رهسپار خواهی شد، و از آنچه مرتکب شدهای، تو را بازخواست خواهد فرمود"<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. | ||
اُبیّ بن کعب درباره [[شهادت]] دادن به [[امامت امام علی]]{{ع}} گفته است: {{متن حدیث|أشهد أني سمعت رسول الله{{صل}} يقول: علي بن أبي طالب إمامكم بعدي و هو الناصح لأمتي}}؛ [[شهادت]] میدهم که شنیدم [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[علی بن ابیطالب]] [[امام]] بعد از من است و او [[دلسوز]] برای [[امت]] من میباشد<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱، ص۳۵۲.</ref>. | اُبیّ بن کعب درباره [[شهادت]] دادن به [[امامت امام علی]]{{ع}} گفته است: {{متن حدیث|أشهد أني سمعت رسول الله{{صل}} يقول: علي بن أبي طالب إمامكم بعدي و هو الناصح لأمتي}}؛ [[شهادت]] میدهم که شنیدم [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[علی بن ابیطالب]] [[امام]] بعد از من است و او [[دلسوز]] برای [[امت]] من میباشد<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱، ص۳۵۲.</ref>. | ||
[[علامه مجلسی]] [[خطبه]] مفصلی را درباره [[پشتیبانی]] اُبیّ از [[خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] [[نقل]] کرده است که به جهت طولانی بودن از ذکر آن خودداری میشود<ref>بحارالانوار (چاپ قدیم)، ج۸، ص۸۷.</ref>. | [[علامه مجلسی]] [[خطبه]] مفصلی را درباره [[پشتیبانی]] اُبیّ از [[خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] [[نقل]] کرده است که به جهت طولانی بودن از ذکر آن خودداری میشود<ref>بحارالانوار (چاپ قدیم)، ج۸، ص۸۷.</ref>. | ||
اُبیّ بن کعب در زمان [[عمر]] خواست که کاری بدو سپرده شود، ولی [[عمر]] در پاسخ گفت: | |||
اُبیّ بن کعب در زمان [[عمر]] خواست که کاری بدو سپرده شود، ولی [[عمر]] در پاسخ گفت: "خوش ندارم که [[دین]] تو را [[آلوده]] سازد"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹.</ref>. او از مخالفین [[عثمان]] نیز بوده است و قبل از [[وفات]]، قصد پرده برداشتن از بعضی حقایق درباره او و بقیه [[خلفا]] را داشته که [[فرصت]] نیافت <ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۰، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>. | |||
[[تاریخ]] [[وفات]] او را از سال ۱۹ تا ۳۶ [[هجری]] به [[اختلاف]] [[نقل]] کردهاند، و جمع بین این اقوال مشکل است؛ عدهای از مورخان در گذشت او را در روزگار [[عمر]] دانستهاند، و عدهای دیگر گفتهاند در زمان [[عثمان]] از [[دنیا]] رفته است. و همچنین درباره محل [[قبر]] او هم [[اختلاف]] است و بعضی آن را در [[مدینه]] و عدهای در [[شام]] میدانند.<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۶۹.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۶.</ref>. | [[تاریخ]] [[وفات]] او را از سال ۱۹ تا ۳۶ [[هجری]] به [[اختلاف]] [[نقل]] کردهاند، و جمع بین این اقوال مشکل است؛ عدهای از مورخان در گذشت او را در روزگار [[عمر]] دانستهاند، و عدهای دیگر گفتهاند در زمان [[عثمان]] از [[دنیا]] رفته است. و همچنین درباره محل [[قبر]] او هم [[اختلاف]] است و بعضی آن را در [[مدینه]] و عدهای در [[شام]] میدانند.<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۶۹.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۶.</ref>. | ||