تمدن در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۰۸۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ آوریل ۲۰۲۱
خط ۵۷: خط ۵۷:


===[[اخلاق]]===
===[[اخلاق]]===
[[نظام اخلاقی]] قرآن بر پایه [[اعتقاد]] به [[اراده]] مطلق [[خدا]] و [[معاد]] [[استوار]] است. [[هدف]] قرآن [[اصلاح]] کامل شکل [[زندگی]] بر پایه از بین بردن [[آداب]] [[جاهلی]] و جایگزین کردن اخلاق و [[رفتار]] بر شالوده [[توحید]] است، از این رو در بسیاری موارد به کلی از [[کیش]] [[اعراب]] [[بریده]] یا برخی از فضیلت‌های برجسته آنها را به صورتی سازگار با توحید در می‌‌آورد. در واقع [[آیات]] [[وحی]] اصطلاحات و کلید واژه‌های [[جاهلیت]] را دستخوش [[تغییر]] قرار داده، برخی را گسترده، بعضی را محدود کرده و شماری را به کلی دگرگون می‌‌کند؛ برای نمونه [[سخاوت]] و مهمان نوازی به شکل افراطی و بر اساس میل به [[خودنمایی]] یا [[انگیزه]] ای آنی، دو ویژگی برجسته [[عرب]] * بودند. قرآن با [[معتدل]] و معقول کردن [[میزان]] [[انفاق]] از یک سو ([[فرقان]]/ ۲۵، ۶۷؛ [[اسراء]] / ۱۷، ۲۹) و نیز بنیان نهادن آن بر [[ایمان]] و [[پاداش]] [[قیامت]] ([[حدید]] / ۵۷، ۷) از سوی دیگر، کیفیت و کمیت [[عادت]] [[مردم]] [[زمان]] خود را دستخوش [[تغییر]] قرار داد. <ref>مفاهیم اخلاقی، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۹.</ref> [[عرب]] [[خوی]] انتقامجویی داشت و معمولاً در [[انتقام]] گرفتن از حد می‌‌گذشت، از این رو [[مجازات]] و [[قصاص]] را تنها به [[میزان]] [[جرم]] جایز دانست، با این حال به کسانی که خطای دیگران را نادیده می‌‌گیرند نوید پاداش ویژه داد: «و جَزؤُا سَیِّئَة سَیِّئَةٌ مِثلُها فَمَن عَفا واَصلَحَ فَاَجرُهُ عَلَی اللّهِ.»...([[شوری]] / ۴۲، ۴۰؛ نیز نک: بقره / ۲، ۱۹۴؛ [[نور]] / ۲۴، ۲۲) [[قرآن]] نگاه [[لذت]] جویانه به [[زندگی]] و مبتنی بر [[انکار]] [[جاودانگی]] (انعام / ۶، ۲۹؛ جاثیه / ۴۵، ۲۴) را رد کرده، [[شوق]] و تلاش ناشی از [[آگاهی]] به قیامت را جایگزین آن ساخت: «... لِیَجزِیَ الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلوا الصّــلِحـتِ بِالقِسطِ.»...([[یونس]] / ۱۰، ۴؛ نیز نک: انعام / ۶، ۱۶۰؛ نحل / ۱۶، ۳۱) <ref> مفاهیم اخلاقی، ص ۲۲۱.</ref> در واقع [[اخلاقیات]] مربوط به این [[جهان]] به خودی خود یک [[نظام]] جامع و مانع نیست. تنها مقصدنهایی جهان <ref> مفاهیم اخلاقی، ص ۲۲۱.</ref> و به تعبیر دیگر ایمان به زندگی پس از [[مرگ]] و [[ترس]] از [[کیفر]] و [[امید]] به پاداش <ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۲۲۹.</ref> است که بنیان آن را [[تعیین]] می‌‌کند. بر این اساس تعابیر متضاد «اَصحـبُ الجَنَّةِ» و «اَصحـبُ النّارِ»(برای نمونه: یونس / ۱۰، ۲۶ ـ ۲۷؛ [[حشر]] / ۵۹، ۲۰) و مانند آنها در یک دوگانگی بنیادین [[اخلاقی]] بیانگر شاخص‌های [[نیک]] و بد در این جهان‌اند. افزون بر این، در دستگاه اخلاقی قرآن، [[انسان]] [[مسئول]] [[افعال]] خویش است (انعام / ۶، ۱۶۴) و اثر کار خوب یا بد هرکس مستقیماً به خود او می‌‌رسد ([[اسراء]] / ۱۷، ۷، گرچه ظاهراً برای دیگران انجام شده باشد. <ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref> [[آیات]] [[وحی]] [[ارتباط]] [[انسان‌ها]] با یکدیگر را بر پایه [[عدالت]] و [[نیکی]] به همنوع تعریف کرد (نحل / ۱۶، ۹۰) <ref> جامعه و تاریخ، ص ۴۱۸.</ref> و از [[بی عدالتی]] به دیگران حتی [[دشمنان]] برحذر داشت. ([[مائده]] / ۵، ۸) اساس [[برتری]] را نیز [[تقوا]] دانست نه نژاد و [[قوم]]. (حجرات / ۴۹، ۱۳) <ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۲۳۴.</ref> در حوزه [[دوستی]] و [[همکاری]]، به افقی فراتر از حد معمول توجه کرد و افزون بر [[تشویق]] به [[همیاری]] در [[نیکوکاری]] و [[پرهیزگاری]] (مائده / ۵، ۲) همه کسانی را که به اصل [[ایمان]] [[باور]] دارند [[برادر]] نامید: «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ».(حجرات / ۴۹، ۱۰) در مقابل، [[مؤمنان]] را از دوستی با غیر [[اهل ایمان]](مائده / ۵، ۵۱) گرچه [[پدر]] و برادر باشند ([[توبه]] / ۹، ۲۳) به شدت [[نهی]] کرد. در عین حال نیکی کردن و عدالتورزی نسبت به کسانی را که از در [[جنگ]] با [[مسلمانان]] درنیامده‌اند [[ممنوع]] نساخت، بلکه به آن سفارش نیز کرد: «لا یَنهـکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقـتِلوکُم فِی الدّینِ ولَم یُخرِجوکُم مِن دیـرِکُم اَن تَبَرّوهُم وتُقسِطو ا اِلَیهِم».(ممتحنه / ۶۰، ۸) در نتیجه نگرش متسامحانه [[اسلام]] در [[روابط اجتماعی]]، مسلمانان از دستاوردهای [[تمدنی]] غیر مسلمانان بهره برده و عناصر مفید آن را در [[تمدن اسلامی]] وارد کردند. فرایند همسان‌سازی و [[اسلامی]] کردن عناصر غیر اسلامی در دوره‌های بعد و در ارتباط با اندیشه‌های یونانی، [[ایرانی]]، [[هندی]] و غربی انجام گرفته است<ref>مفاهیم اخلاقی، ص ۲۱۴.</ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک ‌محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
[[نظام اخلاقی]] قرآن بر پایه [[اعتقاد]] به [[اراده]] مطلق [[خدا]] و [[معاد]] [[استوار]] است. [[هدف]] قرآن [[اصلاح]] کامل شکل [[زندگی]] بر پایه از بین بردن [[آداب]] [[جاهلی]] و جایگزین کردن اخلاق و [[رفتار]] بر شالوده [[توحید]] است، از این رو در بسیاری موارد به کلی از [[کیش]] [[اعراب]] [[بریده]] یا برخی از فضیلت‌های برجسته آنها را به صورتی سازگار با توحید در می‌‌آورد. در واقع [[آیات]] [[وحی]] اصطلاحات و کلید واژه‌های [[جاهلیت]] را دستخوش [[تغییر]] قرار داده، برخی را گسترده، بعضی را محدود کرده و شماری را به کلی دگرگون می‌‌کند؛ برای نمونه [[سخاوت]] و مهمان نوازی به شکل افراطی و بر اساس میل به [[خودنمایی]] یا انگیزه‌ای آنی، دو ویژگی برجسته [[عرب]] بودند. قرآن با [[معتدل]] و معقول کردن [[میزان]] [[انفاق]] از یک سو {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی  میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند  و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref> و نیز بنیان نهادن آن بر [[ایمان]] و [[پاداش]] [[قیامت]] {{متن قرآن|آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ}}<ref>«به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ بنابراین از شما آن کسان که ایمان آورند و انفاق کنند پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۷.</ref> از سوی دیگر، کیفیت و کمیت [[عادت]] [[مردم]] [[زمان]] خود را دستخوش [[تغییر]] قرار داد. <ref>مفاهیم اخلاقی، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۹.</ref>
 
[[عرب]] [[خوی]] انتقام‌جویی داشت و معمولاً در [[انتقام]] گرفتن از حد می‌‌گذشت، از این رو [[مجازات]] و [[قصاص]] را تنها به [[میزان]] [[جرم]] جایز دانست، با این حال به کسانی که خطای دیگران را نادیده می‌‌گیرند نوید پاداش ویژه داد: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref>؛{{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم  روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلا يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref>«و سرمایه‌داران و توانگران از شما نباید سوگند یاد کنند که به خویشاوندان و مستمندان و مهاجران در راه خدا چیزی ندهند و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.</ref> [[قرآن]] نگاه [[لذت]] جویانه به [[زندگی]] و مبتنی بر [[انکار]] [[جاودانگی]] {{متن قرآن|وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ}}<ref>«و گفتند: هیچ (زندگی دیگر) جز همین زندگی نزدیک‌تر ما (در این جهان)، نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره انعام، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ}}<ref>«و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دسته‌ای) می‌میریم و (دسته‌ای) زنده می‌شویم و جز روزگار ما را نابود نمی‌کند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمی‌گرایند» سوره جاثیه، آیه ۲۴.</ref> را رد کرده، [[شوق]] و تلاش ناشی از [[آگاهی]] به قیامت را جایگزین آن ساخت: {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که نیکی  آورند ده برابر آن (پاداش) دارند و کسانی که بدی آورند جز همانند آن کیفر نمی‌بینند و به آنان ستم نخواهد شد» سوره انعام، آیه ۱۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بهشت‌هایی جاودان که در آن درمی‌آیند، از بن آنها جویبارها روان است، هر چه بخواهند در آن دارند، بدین‌گونه خداوند پرهیزگاران را پاداش می‌دهد» سوره نحل، آیه ۳۱.</ref>.<ref> مفاهیم اخلاقی، ص ۲۲۱.</ref> در واقع [[اخلاقیات]] مربوط به این [[جهان]] به خودی خود یک [[نظام]] جامع و مانع نیست. تنها مقصد نهایی جهان <ref> مفاهیم اخلاقی، ص ۲۲۱.</ref> و به تعبیر دیگر ایمان به زندگی پس از [[مرگ]] و [[ترس]] از [[کیفر]] و [[امید]] به پاداش <ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۲۲۹.</ref> است که بنیان آن را [[تعیین]] می‌‌کند.
 
بر این اساس تعابیر متضاد {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْجَنَّةِ}} و {{متن قرآن|أَصْحَابُ النَّارِ}} برای نمونه: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«برای آنان که نکویی کردند، نیکوترین پاداش و افزون بر آن است و چهره‌های آنان را نه غباری می‌پوشاند و نه خواری، آنان بهشتیند؛ آنها در آن جاودانند» سوره یونس، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و کیفر هر بدی (برای) آنان که بدی کنند ، همانند آنست و (غبار) خواری (چهره) آنها را می‌پوشاند؛ در برابر خداوند هیچ پناهی ندارند گویی چهره‌های آنان را با پاره‌هایی از شب تاریک پوشانده‌اند، آنان دوزخیند، آنها در آن جاودانند» سوره یونس، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> و مانند آنها در یک دوگانگی بنیادین [[اخلاقی]] بیانگر شاخص‌های [[نیک]] و بد در این جهان‌اند. افزون بر این، در دستگاه اخلاقی قرآن، [[انسان]] [[مسئول]] [[افعال]] خویش است {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref> و اثر کار خوب یا بد هرکس مستقیماً به خود او می‌‌رسد {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیده‌اید و اگر بدی کنید به خویش کرده‌اید و چون وعده فرجامین  فرا رسد (بندگانی دیگر را می‌فرستیم) تا چهره‌هایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد  وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان» سوره اسراء، آیه ۷.</ref>، گرچه ظاهراً برای دیگران انجام شده باشد. <ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref>
 
[[آیات]] [[وحی]] [[ارتباط]] [[انسان‌ها]] با یکدیگر را بر پایه [[عدالت]] و [[نیکی]] به همنوع تعریف کرد {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.<ref> جامعه و تاریخ، ص ۴۱۸.</ref> و از [[بی عدالتی]] به دیگران حتی [[دشمنان]] برحذر داشت. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید  و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref> اساس [[برتری]] را نیز [[تقوا]] دانست نه نژاد و [[قوم]]. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>.<ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۲۳۴.</ref> در حوزه [[دوستی]] و [[همکاری]]، به افقی فراتر از حد معمول توجه کرد و افزون بر [[تشویق]] به [[همیاری]] در [[نیکوکاری]] و [[پرهیزگاری]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> همه کسانی را که به اصل [[ایمان]] [[باور]] دارند [[برادر]] نامید: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref> در مقابل، [[مؤمنان]] را از دوستی با غیر [[اهل ایمان]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> گرچه [[پدر]] و برادر باشند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.</ref> به شدت [[نهی]] کرد. در عین حال نیکی کردن و عدالت‌ورزی نسبت به کسانی را که از در [[جنگ]] با [[مسلمانان]] درنیامده‌اند [[ممنوع]] نساخت، بلکه به آن سفارش نیز کرد: {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref> در نتیجه نگرش متسامحانه [[اسلام]] در [[روابط اجتماعی]]، مسلمانان از دستاوردهای [[تمدنی]] غیر مسلمانان بهره برده و عناصر مفید آن را در [[تمدن اسلامی]] وارد کردند. فرایند همسان‌سازی و [[اسلامی]] کردن عناصر غیر اسلامی در دوره‌های بعد و در ارتباط با اندیشه‌های یونانی، [[ایرانی]]، [[هندی]] و غربی انجام گرفته است<ref> مفاهیم اخلاقی، ص ۲۱۴.</ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک ‌محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
 
=== [[اقتصاد]]===
=== [[اقتصاد]]===
[[قرآن]] [[مالکیت]] [[حقیقی]] همه اشیاء را از آن [[خدا]] می‌‌داند ([[آل عمران]] / ۳، ۱۰۹، ۱۲۹)؛ <ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۷۶.</ref> ولی [[حق]] مالکیت اعتباری و [[دنیوی]] [[انسان]] را به رسمیت می‌‌شناسد، از این رو [[مال]] و کار دیگران محترم است و کسی حق ندارد از آن به شکل ناعادلانه بهره ببرد: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَأکُلوا اَمولَکُم بَینَکُم بِالبـطِـلِ اِلاّ اَن تَکونَ تِجـرَةً عَن تَراض مِنکُم.»...([[نساء]] / ۴، ۲۹) <ref>نک: مقدمه ابن خلدون، ص ۲۸۹.</ref> افزون بر این [[قرآن]] بر رعایت [[اخلاق]] کار و [[تجارت]] از سوی [[مسلمانان]] تأکید می‌‌کند و از آنان می‌‌خواهد در همه معاملات به شرایطی که [[معامله]] براساس آنها انجام گرفته پایبند باشند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَوفوا بِالعُقود».([[مائده]] / ۵، ۱) <ref>قلب اسلام، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۴.</ref> در بسیاری دیگر از [[آیات]] نیز [[احکام]] وقوانین [[زندگی]] [[اقتصادی]] مسلمانان بیان شده‌اند. [[ارث]] (برای نمونه: [[نساء]] / ۴، ۱۱ ـ ۱۲)، [[مالیات‌های دینی]] مانند [[خمس]] ([[انفال]] / ۸، ۴۱)، [[مخالفت]] با [[مال]] اندوزی ([[توبه]] / ۹، ۳۴) و منع [[رباخواری]] ([[آل عمران]] / ۳، ۱۳۰) از این جمله‌اند.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک ‌محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
[[قرآن]] [[مالکیت]] [[حقیقی]] همه اشیاء را از آن [[خدا]] می‌‌داند ([[آل عمران]] / ۳، ۱۰۹، ۱۲۹)؛ <ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۷۶.</ref> ولی [[حق]] مالکیت اعتباری و [[دنیوی]] [[انسان]] را به رسمیت می‌‌شناسد، از این رو [[مال]] و کار دیگران محترم است و کسی حق ندارد از آن به شکل ناعادلانه بهره ببرد: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَأکُلوا اَمولَکُم بَینَکُم بِالبـطِـلِ اِلاّ اَن تَکونَ تِجـرَةً عَن تَراض مِنکُم.»...([[نساء]] / ۴، ۲۹) <ref>نک: مقدمه ابن خلدون، ص ۲۸۹.</ref> افزون بر این [[قرآن]] بر رعایت [[اخلاق]] کار و [[تجارت]] از سوی [[مسلمانان]] تأکید می‌‌کند و از آنان می‌‌خواهد در همه معاملات به شرایطی که [[معامله]] براساس آنها انجام گرفته پایبند باشند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَوفوا بِالعُقود».([[مائده]] / ۵، ۱) <ref>قلب اسلام، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۴.</ref> در بسیاری دیگر از [[آیات]] نیز [[احکام]] وقوانین [[زندگی]] [[اقتصادی]] مسلمانان بیان شده‌اند. [[ارث]] (برای نمونه: [[نساء]] / ۴، ۱۱ ـ ۱۲)، [[مالیات‌های دینی]] مانند [[خمس]] ([[انفال]] / ۸، ۴۱)، [[مخالفت]] با [[مال]] اندوزی ([[توبه]] / ۹، ۳۴) و منع [[رباخواری]] ([[آل عمران]] / ۳، ۱۳۰) از این جمله‌اند.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک ‌محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش