←اختلاف عقیدتی
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[قرآن کریم]] [[عقاید]] آنان را با براهینی مانند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref> و [[برهان]] [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۸.</ref>، تخطئه کرده و [[روز قیامت]] را [[روز]] فیصله و روز [[کیفر]] سخت مشرکان دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref> [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[ادیان]] نیز یکی دیگر از موارد اختلاف عقیدتی است. همه [[ادیان آسمانی]] بر اصل [[پرستش]] [[خداوند]] در جایگاه یگانه آفریننده هستی و مدبّر آن اتّفاق نظر دارند. آنچه بیشتر میان ایشان جدایی انداخته، نوع [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبران]] است؛ زیرا براساس [[سنّت الهی]] [[پیروان]] هر [[پیامبر]] آسمانی موظّف بودهاند به استناد [[بشارت پیامبر]] خود مبنی بر آمدن [[پیامبر جدید]] و ارائه [[معجزه]] از سوی او، به [[آیین]] وی تن دهند؛ امّا از میان پیروان برخی از پیامبران گروهی که [[منافع]] خود را در خطر میدیدند، از روی [[ستم]] و [[طغیان]]، همه [[بشارتها]] را نادیده انگاشته به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمیخاستند؛ بهطور مثال، [[یهود]] با آمدن [[عیسی]]{{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن ندادند؛ چنانکه بسیاری از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از روی [[تعصّب]] و [[دشمنی]]، همچنان بر [[عقاید]] گذشته خود [[ثابت]] ماندند <ref> مجمعالبیان، ج۱، ص۳۱۱ وج۲، ص۷۷۲؛ المیزان، ج۱، ص۲۲۳ و ج۵، ص۲۴۳؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰.</ref> و بدین ترتیب، [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[پیروان ادیان آسمانی]] پدیدار شد. | [[قرآن کریم]] [[عقاید]] آنان را با براهینی مانند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref> و [[برهان]] [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۸.</ref>، تخطئه کرده و [[روز قیامت]] را [[روز]] فیصله و روز [[کیفر]] سخت مشرکان دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref> [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[ادیان]] نیز یکی دیگر از موارد اختلاف عقیدتی است. همه [[ادیان آسمانی]] بر اصل [[پرستش]] [[خداوند]] در جایگاه یگانه آفریننده هستی و مدبّر آن اتّفاق نظر دارند. آنچه بیشتر میان ایشان جدایی انداخته، نوع [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبران]] است؛ زیرا براساس [[سنّت الهی]] [[پیروان]] هر [[پیامبر]] آسمانی موظّف بودهاند به استناد [[بشارت پیامبر]] خود مبنی بر آمدن [[پیامبر جدید]] و ارائه [[معجزه]] از سوی او، به [[آیین]] وی تن دهند؛ امّا از میان پیروان برخی از پیامبران گروهی که [[منافع]] خود را در خطر میدیدند، از روی [[ستم]] و [[طغیان]]، همه [[بشارتها]] را نادیده انگاشته به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمیخاستند؛ بهطور مثال، [[یهود]] با آمدن [[عیسی]]{{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن ندادند؛ چنانکه بسیاری از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از روی [[تعصّب]] و [[دشمنی]]، همچنان بر [[عقاید]] گذشته خود [[ثابت]] ماندند <ref> مجمعالبیان، ج۱، ص۳۱۱ وج۲، ص۷۷۲؛ المیزان، ج۱، ص۲۲۳ و ج۵، ص۲۴۳؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰.</ref> و بدین ترتیب، [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[پیروان ادیان آسمانی]] پدیدار شد. | ||
بخش قابل توجّهی از [[آیات قرآن]] که پیروان ادیان آسمانی بهویژه یهود و [[نصارا]] را خطاب کرده و از آنان خواسته تا به [[اسلام]] بگروند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستادهایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست میشمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، و از عقاید [[باطل]] خود همچون [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> و فرزند و [[محبوب]] [[خدا]] بودن: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب میکند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد میبخشاید و هر که را بخواهد عذاب میکند و فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن خداوند است و بازگشت (همگان) به سوی اوست» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> [[دست]] برداشته یا دست کم بر محور اصول مشترک با [[مسلمانان]] همصدا شوند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، به این نوع [[اختلاف]] ناظر است. برای [[پرهیز]] مسلمانان از چنین اختلافی، از آنان خواسته شده که به رسالت تمام پیامبران و آسمانی بودن کتابهایشان [[ایمان]] آورده، میانشان جدایی نیندازند. {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک، در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] نوپدید، برخورد با فرهنگهای متفاوت و... شکافهای مذهبی میان پیروان یک دین رخنُموده که باعث ظهور فرقههای گوناگون درون دینی میشود؛ چنانکه بهسبب نوع [[تفسیر]] از تثلیث و چگونگی [[حلول]] [[الهی]] در [[عیسی]]{{ع}} فرقههای گوناگونی همچون: ملکانیّه، نسطوریّه، [[یعقوبیّه]] و... میان [[مسیحیان]] ایجاد شده است.<ref>الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۸.</ref> بر این اساس، [[قرآن]] از [[مسلمانان]] خواسته است به سان [[یهود]] و [[نصارا]] دچار [[تفرقه]] [[دینی]] نشوند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> عموم [[مفسّران]]، تفرقه یهود و نصارا | بخش قابل توجّهی از [[آیات قرآن]] که پیروان ادیان آسمانی بهویژه یهود و [[نصارا]] را خطاب کرده و از آنان خواسته تا به [[اسلام]] بگروند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستادهایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست میشمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، و از عقاید [[باطل]] خود همچون [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> و فرزند و [[محبوب]] [[خدا]] بودن: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب میکند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد میبخشاید و هر که را بخواهد عذاب میکند و فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن خداوند است و بازگشت (همگان) به سوی اوست» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> [[دست]] برداشته یا دست کم بر محور اصول مشترک با [[مسلمانان]] همصدا شوند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، به این نوع [[اختلاف]] ناظر است. برای [[پرهیز]] مسلمانان از چنین اختلافی، از آنان خواسته شده که به رسالت تمام پیامبران و آسمانی بودن کتابهایشان [[ایمان]] آورده، میانشان جدایی نیندازند. {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک، در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] نوپدید، برخورد با فرهنگهای متفاوت و... شکافهای مذهبی میان پیروان یک دین رخنُموده که باعث ظهور فرقههای گوناگون درون دینی میشود؛ چنانکه بهسبب نوع [[تفسیر]] از تثلیث و چگونگی [[حلول]] [[الهی]] در [[عیسی]]{{ع}} فرقههای گوناگونی همچون: ملکانیّه، نسطوریّه، [[یعقوبیّه]] و... میان [[مسیحیان]] ایجاد شده است.<ref>الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۸.</ref> بر این اساس، [[قرآن]] از [[مسلمانان]] خواسته است به سان [[یهود]] و [[نصارا]] دچار [[تفرقه]] [[دینی]] نشوند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> عموم [[مفسّران]]، تفرقه یهود و نصارا و دسته دسته شدنشان را انشعاب مذهبی و پیدایش فرقههای گوناگون دانستهاند.<ref>التبیان، ج۲، ص۹۳؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> قرآن، در کنار [[دعوت]] اکید مسلمانان به [[اتّحاد]] و [[همبستگی]] و چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، از آنان خواسته شده تا بهسان [[پیروان ادیان]] پیشین که به پراکندگی فرقهای دچار شدهاند، پراکنده نشوند {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>. این امر نشان میدهد که [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] چنین پراکندگی را [[پیشبینی]] کرده و بهسبب خطرآفرینی، به شدّت درباره آن هشدار داده است. | ||
[[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: تأکید قرآن بر اتّحاد و [[پرهیز]] از [[اختلاف]] بهسبب پیشبینی وقوع اختلاف در [[امّت]] [[اسلامی]] است؛ چنانکه شیوه قرآن در مواردی از این دست، همین است.<ref>المیزان، ج۳، ص۳۷۴.</ref> بیشتر مفسّران، ذیل این دسته از [[آیات]] [[روایت]] مشهوری از [[پیامبراکرم]]{{صل}} را آوردهاند <ref>کشفالاسرار، ج۲، ص۵۵۶؛ التفسیرالکبیر، ج۸، ص۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۰۳.</ref> که در آن آمده است: یهود به ۷۱ [[فرقه]]، و نصارا به ۷۲ فرقه پراکنده شدند، و امّت من به ۷۳ فرقه پراکنده خواهند شد و همه آنان از بین میروند، به استثنای یک فرقه که [[رهایی]] خواهند یافت.<ref>المستدرک، ج۱، ص۴۷؛ الامالی، ص۵۲۳ـ۵۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref> درباره مضمون این روایت و اینکه یگانه فرقه [[نجات یافته]] کدام است، [[محدّثان]] و [[متکلّمان]] [[اختلاف]] دارند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۲۷ـ۳۰.</ref> [[عالمان شیعه]] معتقدند: پیامبراکرم{{صل}} پس از بیان این جمله، بر شانه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[دست]] گذاشت و او و پیروانش را مصداق فرقه نجات یافته دانست.<ref>کتاب سلیمبن قیس، ص۴۳۳ـ۴۳۴.</ref> پیدا است که [[عصمت اهلبیت]] با استناد به [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و نیز یاد کرد آنان با عنوان [[ثقل اصغر]] در کنار [[قرآن]] که مانع [[گمراهی]] امّتند، در [[حدیث ثقلین]] که ازجمله [[احادیث متواتر]] نزد [[فریقین]] است،<ref> کنزالعمال، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ مسند احمد، ج۶، ص۲۳۲ـ۲۴۴؛ المستدرک، ج۳، ص۱۶۱؛ کتاب سلیمبن قیس، ص۲۰۱.</ref> دیدگاه [[عالمان شیعه]] را تقویت میکند. گروهی از محقّقان چون [[ابنحزم]] و [[شهرستانی]] کوشیدهاند با برشمردن فرقههای [[مسلمانان]]، شمار آنان را به ۷۳ [[فرقه]] رسانده،<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج۱، ص۱۳.</ref> [[عقاید]] اختصاصی هر یک از آنان را مشخّص سازند. صرف نظر از این دیدگاهها، وجود [[اختلاف]] میان مسلمانان و پیدایش [[فرقههای کلامی]] چون اهلِ [[حدیث]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[اشاعره]]، [[معتزله]]، مجسّمه و... و نیز پیدایش فرقههای [[فقهی]] مانند [[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[مالکی]] و... از واقعیّتهای انکارناپذیر [[تاریخ]] مسلمانان است که همچنان بهصورت چالشی جانکاه، مانع [[یگانگی]] همه جانبه آنان شده و نتایج تلخی چون [[سیطره]] [[بیگانگان]] بر آنان را به همراه داشته است.<ref>المنار، ج۳، ص۱۰ـ۱۱.</ref> | [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: تأکید قرآن بر اتّحاد و [[پرهیز]] از [[اختلاف]] بهسبب پیشبینی وقوع اختلاف در [[امّت]] [[اسلامی]] است؛ چنانکه شیوه قرآن در مواردی از این دست، همین است.<ref>المیزان، ج۳، ص۳۷۴.</ref> بیشتر مفسّران، ذیل این دسته از [[آیات]] [[روایت]] مشهوری از [[پیامبراکرم]]{{صل}} را آوردهاند <ref>کشفالاسرار، ج۲، ص۵۵۶؛ التفسیرالکبیر، ج۸، ص۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۰۳.</ref> که در آن آمده است: یهود به ۷۱ [[فرقه]]، و نصارا به ۷۲ فرقه پراکنده شدند، و امّت من به ۷۳ فرقه پراکنده خواهند شد و همه آنان از بین میروند، به استثنای یک فرقه که [[رهایی]] خواهند یافت.<ref>المستدرک، ج۱، ص۴۷؛ الامالی، ص۵۲۳ـ۵۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref> درباره مضمون این روایت و اینکه یگانه فرقه [[نجات یافته]] کدام است، [[محدّثان]] و [[متکلّمان]] [[اختلاف]] دارند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۲۷ـ۳۰.</ref> [[عالمان شیعه]] معتقدند: پیامبراکرم{{صل}} پس از بیان این جمله، بر شانه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[دست]] گذاشت و او و پیروانش را مصداق فرقه نجات یافته دانست.<ref>کتاب سلیمبن قیس، ص۴۳۳ـ۴۳۴.</ref> پیدا است که [[عصمت اهلبیت]] با استناد به [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و نیز یاد کرد آنان با عنوان [[ثقل اصغر]] در کنار [[قرآن]] که مانع [[گمراهی]] امّتند، در [[حدیث ثقلین]] که ازجمله [[احادیث متواتر]] نزد [[فریقین]] است،<ref> کنزالعمال، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ مسند احمد، ج۶، ص۲۳۲ـ۲۴۴؛ المستدرک، ج۳، ص۱۶۱؛ کتاب سلیمبن قیس، ص۲۰۱.</ref> دیدگاه [[عالمان شیعه]] را تقویت میکند. گروهی از محقّقان چون [[ابنحزم]] و [[شهرستانی]] کوشیدهاند با برشمردن فرقههای [[مسلمانان]]، شمار آنان را به ۷۳ [[فرقه]] رسانده،<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج۱، ص۱۳.</ref> [[عقاید]] اختصاصی هر یک از آنان را مشخّص سازند. صرف نظر از این دیدگاهها، وجود [[اختلاف]] میان مسلمانان و پیدایش [[فرقههای کلامی]] چون اهلِ [[حدیث]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[اشاعره]]، [[معتزله]]، مجسّمه و... و نیز پیدایش فرقههای [[فقهی]] مانند [[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[مالکی]] و... از واقعیّتهای انکارناپذیر [[تاریخ]] مسلمانان است که همچنان بهصورت چالشی جانکاه، مانع [[یگانگی]] همه جانبه آنان شده و نتایج تلخی چون [[سیطره]] [[بیگانگان]] بر آنان را به همراه داشته است.<ref>المنار، ج۳، ص۱۰ـ۱۱.</ref> |