سلطه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۴: خط ۵۴:
گونه دیگر سلطه، سلطه اقتصادی است که پیوندی وثیق با سلطه سیاسی دارد. قرآن در آیاتی از [[همکاری]] [[قارون]] با فرعون و [[هامان]] برای سلطه بر [[موسی]] و بنی‌اسرائیل {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ  إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلالٍ}}<ref>«و به یقین موسی را با آیات خویش و برهانی آشکار فرستادیم  به سوی فرعون و هامان و قارون و آنان گفتند جادوگری بسیار دروغگوست. و چون از نزد ما حق را برای آنان آورد گفتند: پسران کسانی را که با او ایمان آورده‌اند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید! و نیرنگ کافران جز در گمراهی نیست (و راه به جایی نمی‌برد)» سوره غافر، آیه ۲۳-۲۵.</ref>.<ref>نمونه، ج۱۶، ص۲۷۲؛ من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸. </ref>. همچنین از [[ظلم]] و [[فساد]] آنان سخن می‌گوید. {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنج‌ها چندان دادیم که (حمل) مخزن  های آن بر گروه نیرومند هم گرانبار می‌آمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمی‌دارد و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۶-۷۷.</ref>
گونه دیگر سلطه، سلطه اقتصادی است که پیوندی وثیق با سلطه سیاسی دارد. قرآن در آیاتی از [[همکاری]] [[قارون]] با فرعون و [[هامان]] برای سلطه بر [[موسی]] و بنی‌اسرائیل {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ  إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلالٍ}}<ref>«و به یقین موسی را با آیات خویش و برهانی آشکار فرستادیم  به سوی فرعون و هامان و قارون و آنان گفتند جادوگری بسیار دروغگوست. و چون از نزد ما حق را برای آنان آورد گفتند: پسران کسانی را که با او ایمان آورده‌اند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید! و نیرنگ کافران جز در گمراهی نیست (و راه به جایی نمی‌برد)» سوره غافر، آیه ۲۳-۲۵.</ref>.<ref>نمونه، ج۱۶، ص۲۷۲؛ من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸. </ref>. همچنین از [[ظلم]] و [[فساد]] آنان سخن می‌گوید. {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنج‌ها چندان دادیم که (حمل) مخزن  های آن بر گروه نیرومند هم گرانبار می‌آمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمی‌دارد و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۶-۷۷.</ref>


مهم‌ترین نوع سلطه، سلطه فرهنگی است که پشتوانه‌ای [[قوی]] برای سلطه‌های سیاسی و اقتصادی به شمار می‌آید. در سلطه فرهنگی [[بیگانگان]]، [[باورها]] و [[ارزش‌های انسانی]] و [[توحیدی]] مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج [[ضعیف]] و بی‌ثمر می‌شوند. به گفته برخی بزرگان، در میان شیوه‌های [[استعماری]] و [[سلطه‌گری]] آنچه از همه خطرناک‌تر و در عین حال مخفی‌تر است و [[جامعه اسلامی]] را [[تهدید]] می‌کند سلطه فرهنگی است. <ref> پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> پس از فرعون ([[مظهر]] سلطه سیاسی) و قارون (مظهر سلطه اقتصادی) از نقش هامان (مظهر سلطه فرهنگی) به عنوان سلطه‌گری که فعالیت‌های [[تبلیغاتی]] و فرهنگی ضد موسی و [[مردم]] داشته نام می‌برد. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸-۴۵۹؛ من وحی القرآن، ج۱۸، ص۵۳. </ref> [[خداوند]] درباره سلطه‌گران [[فرهنگی]] می‌فرماید: آنان کسانی هستند که [[مردم]] را با [[القای شبهات]] و از [[راه]] [[تهدید]] و [[تطمیع]] از [[راه خدا]] بازداشته و با انواع [[تحریف]]، [[تفسیر به رأی]] و مخفی‌سازی حقایق، راه[[حق]] را کج و معوج نشان داده و مردم را از پیمودن آن باز می‌دارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>.<ref> نمونه، ج۹، ص۶۱. </ref> چنان که [[احبار]] [[یهود]] و [[رهبانان]] و [[نصارا]] بر مردم [[سلطه]] فرهنگی یافته و مردم آنان را صاحب [[اختیار]] و [[خدایان]] خود پنداشته و [[تسلیم]] سخنان آنان بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] [[[یهودیان]] برای [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود نه [[نماز]] گزاردند و نه [[روزه]] گرفتند، بلکه در [[معصیت خدا]] از آنان [[فرمانبری]] کردند<ref>رالبرهان، ج۲، ص۷۶۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
مهم‌ترین نوع سلطه، سلطه فرهنگی است که پشتوانه‌ای [[قوی]] برای سلطه‌های سیاسی و اقتصادی به شمار می‌آید. در سلطه فرهنگی [[بیگانگان]]، [[باورها]] و [[ارزش‌های انسانی]] و [[توحیدی]] مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج [[ضعیف]] و بی‌ثمر می‌شوند. به گفته برخی بزرگان، در میان شیوه‌های [[استعماری]] و [[سلطه‌گری]] آنچه از همه خطرناک‌تر و در عین حال مخفی‌تر است و [[جامعه اسلامی]] را [[تهدید]] می‌کند سلطه فرهنگی است. <ref> پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> پس از فرعون ([[مظهر]] سلطه سیاسی) و قارون (مظهر سلطه اقتصادی) از نقش هامان (مظهر سلطه فرهنگی) به عنوان سلطه‌گری که فعالیت‌های [[تبلیغاتی]] و فرهنگی ضد موسی و [[مردم]] داشته نام می‌برد. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸-۴۵۹؛ من وحی القرآن، ج۱۸، ص۵۳. </ref> [[خداوند]] درباره سلطه‌گران [[فرهنگی]] می‌فرماید: آنان کسانی هستند که [[مردم]] را با [[القای شبهات]] و از [[راه]] [[تهدید]] و [[تطمیع]] از [[راه خدا]] بازداشته و با انواع [[تحریف]]، [[تفسیر به رأی]] و مخفی‌سازی حقایق، راه[[حق]] را کج و معوج نشان داده و مردم را از پیمودن آن باز می‌دارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>.<ref> نمونه، ج۹، ص۶۱. </ref> چنان که [[احبار]] [[یهود]] و [[رهبانان]] و [[نصارا]] بر مردم [[سلطه]] فرهنگی یافته و مردم آنان را صاحب [[اختیار]] و [[خدایان]] خود پنداشته و [[تسلیم]] سخنان آنان بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] [[یهودیان]] برای [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود نه [[نماز]] گزاردند و نه [[روزه]] گرفتند، بلکه در [[معصیت خدا]] از آنان [[فرمانبری]] کردند<ref>رالبرهان، ج۲، ص۷۶۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


=[[فرمانروایان]] [[سلطه]] گر==
=[[فرمانروایان]] [[سلطه]] گر==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش