سلطه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۷۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۱
خط ۵۶: خط ۵۶:
مهم‌ترین نوع سلطه، سلطه فرهنگی است که پشتوانه‌ای [[قوی]] برای سلطه‌های سیاسی و اقتصادی به شمار می‌آید. در سلطه فرهنگی [[بیگانگان]]، [[باورها]] و [[ارزش‌های انسانی]] و [[توحیدی]] مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج [[ضعیف]] و بی‌ثمر می‌شوند. به گفته برخی بزرگان، در میان شیوه‌های [[استعماری]] و [[سلطه‌گری]] آنچه از همه خطرناک‌تر و در عین حال مخفی‌تر است و [[جامعه اسلامی]] را [[تهدید]] می‌کند سلطه فرهنگی است. <ref> پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> پس از فرعون ([[مظهر]] سلطه سیاسی) و قارون (مظهر سلطه اقتصادی) از نقش هامان (مظهر سلطه فرهنگی) به عنوان سلطه‌گری که فعالیت‌های [[تبلیغاتی]] و فرهنگی ضد موسی و [[مردم]] داشته نام می‌برد. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸-۴۵۹؛ من وحی القرآن، ج۱۸، ص۵۳. </ref> [[خداوند]] درباره سلطه‌گران [[فرهنگی]] می‌فرماید: آنان کسانی هستند که [[مردم]] را با [[القای شبهات]] و از [[راه]] [[تهدید]] و [[تطمیع]] از [[راه خدا]] بازداشته و با انواع [[تحریف]]، [[تفسیر به رأی]] و مخفی‌سازی حقایق، راه[[حق]] را کج و معوج نشان داده و مردم را از پیمودن آن باز می‌دارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>.<ref> نمونه، ج۹، ص۶۱. </ref> چنان که [[احبار]] [[یهود]] و [[رهبانان]] و [[نصارا]] بر مردم [[سلطه]] فرهنگی یافته و مردم آنان را صاحب [[اختیار]] و [[خدایان]] خود پنداشته و [[تسلیم]] سخنان آنان بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] [[یهودیان]] برای [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود نه [[نماز]] گزاردند و نه [[روزه]] گرفتند، بلکه در [[معصیت خدا]] از آنان [[فرمانبری]] کردند<ref>رالبرهان، ج۲، ص۷۶۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
مهم‌ترین نوع سلطه، سلطه فرهنگی است که پشتوانه‌ای [[قوی]] برای سلطه‌های سیاسی و اقتصادی به شمار می‌آید. در سلطه فرهنگی [[بیگانگان]]، [[باورها]] و [[ارزش‌های انسانی]] و [[توحیدی]] مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج [[ضعیف]] و بی‌ثمر می‌شوند. به گفته برخی بزرگان، در میان شیوه‌های [[استعماری]] و [[سلطه‌گری]] آنچه از همه خطرناک‌تر و در عین حال مخفی‌تر است و [[جامعه اسلامی]] را [[تهدید]] می‌کند سلطه فرهنگی است. <ref> پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> پس از فرعون ([[مظهر]] سلطه سیاسی) و قارون (مظهر سلطه اقتصادی) از نقش هامان (مظهر سلطه فرهنگی) به عنوان سلطه‌گری که فعالیت‌های [[تبلیغاتی]] و فرهنگی ضد موسی و [[مردم]] داشته نام می‌برد. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸-۴۵۹؛ من وحی القرآن، ج۱۸، ص۵۳. </ref> [[خداوند]] درباره سلطه‌گران [[فرهنگی]] می‌فرماید: آنان کسانی هستند که [[مردم]] را با [[القای شبهات]] و از [[راه]] [[تهدید]] و [[تطمیع]] از [[راه خدا]] بازداشته و با انواع [[تحریف]]، [[تفسیر به رأی]] و مخفی‌سازی حقایق، راه[[حق]] را کج و معوج نشان داده و مردم را از پیمودن آن باز می‌دارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>.<ref> نمونه، ج۹، ص۶۱. </ref> چنان که [[احبار]] [[یهود]] و [[رهبانان]] و [[نصارا]] بر مردم [[سلطه]] فرهنگی یافته و مردم آنان را صاحب [[اختیار]] و [[خدایان]] خود پنداشته و [[تسلیم]] سخنان آنان بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] [[یهودیان]] برای [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود نه [[نماز]] گزاردند و نه [[روزه]] گرفتند، بلکه در [[معصیت خدا]] از آنان [[فرمانبری]] کردند<ref>رالبرهان، ج۲، ص۷۶۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


=[[فرمانروایان]] [[سلطه]] گر==
=[[فرمانروایان]] سلطه‌گر==
[[قرآن]] درآیاتی ازسلطه [[حاکمان]] [[باطل]] و رفتارهای سلطه‌گرایانه‌شان با [[انبیای الهی]] ومردم سخن گفته است.
[[قرآن]] درآیاتی ازسلطه [[حاکمان]] [[باطل]] و رفتارهای سلطه‌گرایانه‌شان با [[انبیای الهی]] ومردم سخن گفته است.
۱. [[نمرود]] از سلطه‌گرانی است که با [[ابراهیم]]{{ع}} [[محاجه]] کرده و خداوند از او با صفاتی مانند [[کافر]]، مستبدّ، [[ستمگر]]، [[مغرور]] و [[متکبر]] در برابر خداوند، هدایت‌ناپذیر و دارای [[حکومتی]] مستبدانه، مدعی [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] و داشتن [[قدرت]] [[احیا]] و [[اماته]] یاد کرده است. (بقره / ۲، ۲۵۸) هنگامی که نمرود در برابر استدلال‌های متقن ابراهیم{{ع}} [[شکست]] خورد، [[تصمیم]] گرفت او را با [[آتش]] بسوزاند. ([[انبیاء]] / ۲۱، ۶۸ - ۶۹) <ref>التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۷۷؛ نمونه، ج۱۳، ص۴۴۶. </ref>
#[[نمرود]] از سلطه‌گرانی است که با [[ابراهیم]]{{ع}} [[محاجه]] کرده و خداوند از او با صفاتی مانند [[کافر]]، مستبدّ، [[ستمگر]]، [[مغرور]] و [[متکبر]] در برابر خداوند، هدایت‌ناپذیر و دارای [[حکومتی]] مستبدانه، مدعی [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] و داشتن [[قدرت]] [[احیا]] و [[اماته]] یاد کرده است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش  چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> هنگامی که نمرود در برابر استدلال‌های متقن ابراهیم{{ع}} [[شکست]] خورد، [[تصمیم]] گرفت او را با [[آتش]] بسوزاند {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ }}<ref>«گفتند: اگر می‌خواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بی‌گزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۸-۶۹.</ref>.<ref>التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۷۷؛ نمونه، ج۱۳، ص۴۴۶. </ref>
۲. [[آیه]] ۵۹ [[سوره هود]] / ۱۱ [[قوم عاد]] را منکر [[آیات]] [[پروردگار]]، [[مخالف]] [[پیامبران الهی]] و تحت سلطه [[نظام]] حاکمان زورگوی عصر خود معرفی می‌کند. <ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۰۵؛ نمونه، ج۹، ص۱۴۳. </ref> منطوق آیه بیانگر [[سلطه‌پذیری]] قوم عاد و مفهوم آن بیان‌کننده [[سلطه‌گری]] حاکمان [[جابر]] در آن [[زمان]] است.
#[[آیه]] {{متن قرآن|وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش  ستیهنده  پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.</ref> [[قوم عاد]] را منکر [[آیات]] [[پروردگار]]، [[مخالف]] [[پیامبران الهی]] و تحت سلطه [[نظام]] حاکمان زورگوی عصر خود معرفی می‌کند. <ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۰۵؛ نمونه، ج۹، ص۱۴۳. </ref> منطوق آیه بیانگر [[سلطه‌پذیری]] قوم عاد و مفهوم آن بیان‌کننده [[سلطه‌گری]] حاکمان [[جابر]] در آن [[زمان]] است.
۳. در آیات فراوانی [[فرعون]] [[برترین]] نماد [[سلطه‌گری]] شناسانده شده است. [[آیات]] ۲۶ - ۲۹ [[سوره غافر]] / ۴۰ [[سلطه]] و [[فرمانروایی]] [[فرعونیان]] و قبطیان بر [[سرزمین]] [[مصر]] را در [[زمان]] [[موسی]] بیان می‌کنند. در [[آیه]] ۳۱ [[سوره دخان]] / ۴۴ [[فرعون]] و [[نظام]] و [[سپاهیان]] او نظامی استبدادی وسلطه‌گر معرفی شده و سلطه‌گری فرعون و [[رفتار]] مستبدانه فرعونیان در زمان موسی عامل [[اختناق]] در سرزمین مصر به شمار آمده است. ([[اعراف]] / ۷، ۱۲۷؛ [[قصص]] / ۲۸، ۳۹؛ شعراء / ۲۶، ۲۲) آیه ۳۹ [[سوره عنکبوت]] / ۲۹ از [[قارون]] و فرعون و [[هامان]] به عنوان سلطه‌گران ([[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]]) یاد می‌کند: «و قرونَ و فِرعَونَ و همنَ و لَقَدجاءَهُم موسی بِالبَیِّنتِ فَاستَکبَروا فِی الاَرضِ و ما کانوا سبِقین». سلطه‌گری موضوعی نیست که تنها در زمان فرعون و همدستانش وجود داشته است، بلکه براساس [[آیات قرآن]]، سلطه‌گری [[حاکمان]] [[مستبد]] پیشینه‌ای طولانی در [[تاریخ]] و [[جوامع]] دارد. <ref> تفسیر قرطبی، ج۸، ص۳۷۴؛ روح المعانی، ج۱۰، ص۳۶۳؛ ج۱۳، ص۸۹. </ref>
#در آیات فراوانی [[فرعون]] [[برترین]] نماد [[سلطه‌گری]] شناسانده شده است. [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلاَّ مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشَادِ}}<ref>«و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که می‌ترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد و موسی گفت: من از هر خویشتن‌بینی که روز شمار  را باور ندارد به پروردگار خویش و پروردگار شما پناه می‌برم. و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده می‌دهد بر سرتان خواهد آمد؛ بی‌گمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمی‌کند. ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست در حالی که در این سرزمین چیرگی دارید پس اگر عذاب خداوند بر سرمان بیاید چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت:جز چیزی را که خود (صلاح) می‌بینم به شما نشان نمی‌دهم و شما را جز به راه رستگاری  رهنمون نمی‌شوم!» سوره غافر، آیه ۲۶-۲۹.</ref> [[سلطه]] و [[فرمانروایی]] [[فرعونیان]] و قبطیان بر [[سرزمین]] [[مصر]] را در [[زمان]] [[موسی]] بیان می‌کنند. در [[آیه]] {{متن قرآن|مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِنَ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«از فرعون که برتری جویی از گزافکاران بود» سوره دخان، آیه ۳۱.</ref> [[فرعون]] و [[نظام]] و [[سپاهیان]] او نظامی استبدادی و سلطه‌گر معرفی شده و سلطه‌گری فرعون و [[رفتار]] مستبدانه فرعونیان در زمان موسی عامل [[اختناق]] در سرزمین مصر به شمار آمده است. {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ}}<ref>«و او و سپاهیانش در آن سرزمین به ناراستی گردنکشی ورزیدند و پنداشتند که به سوی ما بازگردانده نمی‌شوند» سوره قصص، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>«و (آیا) این نعمتی است که آن را بر من منّت می‌نهی که بنی اسرائیل را به بردگی گرفته‌ای؟» سوره شعراء، آیه ۲۲.</ref>. آیه {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و  البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> از [[قارون]] و فرعون و [[هامان]] به عنوان سلطه‌گران ([[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]]) یاد می‌کند. سلطه‌گری موضوعی نیست که تنها در زمان فرعون و همدستانش وجود داشته است، بلکه براساس [[آیات قرآن]]، سلطه‌گری [[حاکمان]] [[مستبد]] پیشینه‌ای طولانی در [[تاریخ]] و [[جوامع]] دارد. <ref> تفسیر قرطبی، ج۸، ص۳۷۴؛ روح المعانی، ج۱۰، ص۳۶۳؛ ج۱۳، ص۸۹. </ref>
۴. [[جالوت]] از دیگر سلطه‌گرانی است که با [[تسلط]] بر [[بنی‌اسرائیل]] آنان را از دیارشان بیرون راند و شماری از فرزندانشان را به [[اسارت]] گرفت. (بقره / ۲، ۲۴۹ - ۲۵۰)
#[[جالوت]] از دیگر سلطه‌گرانی است که با [[تسلط]] بر [[بنی‌اسرائیل]] آنان را از دیارشان بیرون راند و شماری از فرزندانشان را به [[اسارت]] گرفت. {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت  گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن  و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۴۹-۲۵۰.</ref>
  ۵. آیات ۲۱ - ۲۴ [[سوره مائده]] / ۵ بیانگر داستان حاکمانی مستبد و سلطه‌جو در بیت‌المقدس‌اند که در زمان موسی و پس از [[پیروزی]] بر فرعون خواهان [[اخراج]] آنان از سرزمین‌شان بوده‌اند. <ref>مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۸. </ref>
  ۵. آیات ۲۱ - ۲۴ [[سوره مائده]] / ۵ بیانگر داستان حاکمانی مستبد و سلطه‌جو در بیت‌المقدس‌اند که در زمان موسی و پس از [[پیروزی]] بر فرعون خواهان [[اخراج]] آنان از سرزمین‌شان بوده‌اند. <ref>مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۸. </ref>
  ۶. آیات ۲۳ - ۳۳ [[سوره نمل]] / ۲۷ از [[ملکه]] [[سبأ]] ([[بلقیس]]) یاد می‌کند. که در آن سرزمین [[قدرت]] و [[حکومت]] داشت. پیامبرِ همزمان با او [[سلیمان]]{{ع}} بود که با نامه‌ای او را به [[تسلیم شدن]] در برابر [[دعوت]] [[توحیدی]] خود فرا خواند. <ref>المیزان، ج۱۵، ص۳۵۵. </ref>
  ۶. آیات ۲۳ - ۳۳ [[سوره نمل]] / ۲۷ از [[ملکه]] [[سبأ]] ([[بلقیس]]) یاد می‌کند. که در آن سرزمین [[قدرت]] و [[حکومت]] داشت. پیامبرِ همزمان با او [[سلیمان]]{{ع}} بود که با نامه‌ای او را به [[تسلیم شدن]] در برابر [[دعوت]] [[توحیدی]] خود فرا خواند. <ref>المیزان، ج۱۵، ص۳۵۵. </ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش