جز
جایگزینی متن - 'محل' به 'محل'
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن') |
جز (جایگزینی متن - 'محل' به 'محل') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
اعلام [[خلافت]] از سوی [[ملک]] [[حسین]] در [[حجاز]] به سال ۱۹۲۴م. حساسیت اخوان را برانگیخت و آن را نوعی [[بدعتگذاری]] شمردند. نیز در پی [[انتقاد]] به شیوه [[اداره امور]] [[حج]] و حرمین، سرانجام اخوان در اوت ۱۹۲۴م./صفر ۱۳۴۳ق. پس از آنکه نتوانستند در حج شرکت کنند، به [[فرماندهی]] ابن لُؤی و ابن حُمید، به [[طائف]] از شهرهای زیر نفوذ هاشمیان یورش بردند. آنان پس از [[شکست]] دادن [[علی]] فرزند ملک حسین، به شهر وارد شدند و [[قتل عام]] گستردهای را سبب شدند که [[ترس]] مردم را برانگیخت. آنگاه [[امیر]] علی از شهر [[مکه]] گریخت و آن را در [[اختیار]] اخوان نهاد.<ref>تاریخ نجد و ملحقاته، ص۳۳۱-۳۳۲؛ سرزمین سلاطین، ص۲۶۹؛ تاریخ مکه، ص۷۲۴.</ref> آنان در [[ربیع الاول]] ۱۳۴۳ق./ اکتبر ۱۹۲۴م. با [[لباس]] [[احرام]] به مکه وارد شدند و دو ماه بعد [[عبدالعزیز]] از ریاض به مکه پای نهاد. [[مدینه]] نیز حدود یک سال بعد در [[جمادی الثانی]] ۱۳۴۴ق./دسامبر ۱۹۲۵م. [[تصرف]] شد. به این ترتیب، [[حاکمیت]] تقریبا ۱۰۰۰ساله هاشمیان بر [[حجاز]] به دست اخوان پایان یافت.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۰؛ ج۱، ص۱۸۷؛ تاریخ مکه، ص۷۵۲-۷۵۳.</ref> | اعلام [[خلافت]] از سوی [[ملک]] [[حسین]] در [[حجاز]] به سال ۱۹۲۴م. حساسیت اخوان را برانگیخت و آن را نوعی [[بدعتگذاری]] شمردند. نیز در پی [[انتقاد]] به شیوه [[اداره امور]] [[حج]] و حرمین، سرانجام اخوان در اوت ۱۹۲۴م./صفر ۱۳۴۳ق. پس از آنکه نتوانستند در حج شرکت کنند، به [[فرماندهی]] ابن لُؤی و ابن حُمید، به [[طائف]] از شهرهای زیر نفوذ هاشمیان یورش بردند. آنان پس از [[شکست]] دادن [[علی]] فرزند ملک حسین، به شهر وارد شدند و [[قتل عام]] گستردهای را سبب شدند که [[ترس]] مردم را برانگیخت. آنگاه [[امیر]] علی از شهر [[مکه]] گریخت و آن را در [[اختیار]] اخوان نهاد.<ref>تاریخ نجد و ملحقاته، ص۳۳۱-۳۳۲؛ سرزمین سلاطین، ص۲۶۹؛ تاریخ مکه، ص۷۲۴.</ref> آنان در [[ربیع الاول]] ۱۳۴۳ق./ اکتبر ۱۹۲۴م. با [[لباس]] [[احرام]] به مکه وارد شدند و دو ماه بعد [[عبدالعزیز]] از ریاض به مکه پای نهاد. [[مدینه]] نیز حدود یک سال بعد در [[جمادی الثانی]] ۱۳۴۴ق./دسامبر ۱۹۲۵م. [[تصرف]] شد. به این ترتیب، [[حاکمیت]] تقریبا ۱۰۰۰ساله هاشمیان بر [[حجاز]] به دست اخوان پایان یافت.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۰؛ ج۱، ص۱۸۷؛ تاریخ مکه، ص۷۵۲-۷۵۳.</ref> | ||
اخوان با ورود به [[مکه]] و [[مدینه]]، تحت تأثیر نگرش وهابی، به تخریب [[زیارتگاهها]] و مراقد و بسیاری از نشانههای [[تاریخی]] آغاز [[اسلام]] از جمله [[مزار]] [[حضرت خدیجه]]{{س}} و [[حضرت]] [[آمنه]]، [[زیارتگاه]] | اخوان با ورود به [[مکه]] و [[مدینه]]، تحت تأثیر نگرش وهابی، به تخریب [[زیارتگاهها]] و مراقد و بسیاری از نشانههای [[تاریخی]] آغاز [[اسلام]] از جمله [[مزار]] [[حضرت خدیجه]]{{س}} و [[حضرت]] [[آمنه]]، [[زیارتگاه]] محل [[تولد پیامبر]]{{صل}} و مکان [[تولد]] [[ابوبکر]] پرداخته، [[اموال]] و گنجینههای فراوان را از درون مزارها و نیز خانههای [[مردم]] [[غارت]] کردند. آنان در همین حال، با نواختن طبل و خواندن سرودهای مذهبی، [[جشن]] گرفتند و مردم را از [[زیارت]] قبرها [[نهی]] کردند. ایشان به برخی از این مزارها بیحرمتی نیز نمودند.<ref>زعماء الاصلاح، ص۲۰؛ خلاصة الکلام، ص۲۷۸؛ کشف الارتیاب، ص۵۵.</ref> این [[کارها]] واکنشی تند و گسترده بر ضد [[آل]] سعود در [[جهان اسلام]] پدید آورد.<ref>تاریخ مکه، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref> [[بدرفتاری]] اخوان در مکه با [[حاجیان]] دیگر کشورها، زمینه درگیری آل سعود را با دیگر [[کشورهای اسلامی]] فراهم آورد. برای مثال سنگباران کردن محمل [[مصری]] در [[حج]] به سال ۱۳۴۴ق./۱۹۲۶م. به سردی [[روابط]] میان سعودی و [[مصر]] تا حدود ۱۰ سال انجامید.<ref>تاریخ العربیة السعودیه، ص۳۵۴.</ref> نیز سختگیریها و قرار دادن شروطی برای حاجیان بر اساس [[مذهب]] [[وهابیت]]، سبب منع یا بازگشت بسیاری از کاروانهای حج کشورهای اسلامی شد.<ref>خلاصة الکلام، ص۲۹۴؛ کشف الارتیاب، ص۳۶.</ref> | ||
اخوان از لحاظ [[باورها]] و [[پوشش]] و عادات [[زندگی]]، [[شیوه]] متفاوت داشتند. آنان با نگرش افراطی به [[تعالیم]] وهابیت، در صدد بازگشت همه جانبه به شیوه زندگی آغاز اسلام بودند و هرگونه [[تغییر]] برخاسته از مناسبات دنیای جدید را مصداق [[بدعت]] میشمردند. آنها مانند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[سبیل]] خود را تراشیده، ریش را بلند میکردند و استفاده از عقال را بدعت شمرده، به جای آن عمامهای سفید بر روی چفیه میبستند.<ref>تاریخ العربیة السعودیه، ص۳۵۵؛ سرزمین سلاطین، ج۱، ص۲۰۳.</ref> [[روشنایی]] برق را به جهت نداشتن روغن یا شمع [[حرام]] میشمردند و آینه را به سبب بازتاب تصویر [[آدمی]] میشکستند. مفتی سعودی، شیخ [[عبدالله بن محمد]]، و دانشوران دیگر وهابی در بیانیههایی آنان را به [[میانهروی]] فراخواندند و تأکید کردند که میان عقال و [[عمامه]] فرقی نیست و چهار [[مذهب]] [[اهل سنت]] معتبرند، هر چند مذهب رسمی سعودی [[حنبلی]] است. نیز آنان را به [[پرهیز]] از [[تندروی]] فراخواندند که معمولاً در ایشان اثر نداشت.<ref>الاعلام، ج۳، ص۱۰۹؛ تاریخ نجد و ملحقاته، ص۲۶۵، ۴۳۳-۴۳۶.</ref> | اخوان از لحاظ [[باورها]] و [[پوشش]] و عادات [[زندگی]]، [[شیوه]] متفاوت داشتند. آنان با نگرش افراطی به [[تعالیم]] وهابیت، در صدد بازگشت همه جانبه به شیوه زندگی آغاز اسلام بودند و هرگونه [[تغییر]] برخاسته از مناسبات دنیای جدید را مصداق [[بدعت]] میشمردند. آنها مانند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[سبیل]] خود را تراشیده، ریش را بلند میکردند و استفاده از عقال را بدعت شمرده، به جای آن عمامهای سفید بر روی چفیه میبستند.<ref>تاریخ العربیة السعودیه، ص۳۵۵؛ سرزمین سلاطین، ج۱، ص۲۰۳.</ref> [[روشنایی]] برق را به جهت نداشتن روغن یا شمع [[حرام]] میشمردند و آینه را به سبب بازتاب تصویر [[آدمی]] میشکستند. مفتی سعودی، شیخ [[عبدالله بن محمد]]، و دانشوران دیگر وهابی در بیانیههایی آنان را به [[میانهروی]] فراخواندند و تأکید کردند که میان عقال و [[عمامه]] فرقی نیست و چهار [[مذهب]] [[اهل سنت]] معتبرند، هر چند مذهب رسمی سعودی [[حنبلی]] است. نیز آنان را به [[پرهیز]] از [[تندروی]] فراخواندند که معمولاً در ایشان اثر نداشت.<ref>الاعلام، ج۳، ص۱۰۹؛ تاریخ نجد و ملحقاته، ص۲۶۵، ۴۳۳-۴۳۶.</ref> |