آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵: خط ۲۵:


=== امکان دسترسی غیر [[خدا]] به [[غیب]]===
=== امکان دسترسی غیر [[خدا]] به [[غیب]]===
با توجه به آنچه گفته شد،هیچکس‌ جز خدا به علم غیب به صورت ذاتی و استقلالی دسترسی‌ نداشته و علومی که‌ از جانب‌ خدا به‌ غیر عنایت‌ شده‌، از ناحیۀ او بوده‌ و تمام‌ موجودات‌ هر یک‌ در حدّ خود و به‌ نوبۀ خود دارای علم‌ هستند، منتها به‌ تعلیم و رضایت خدا و با تأییدات او.<ref>ر.ک. [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، ترجمه تفسیر المیزان، ج ‏۲۰، ص ۸۶؛ [[سید علی اکبر قرشی|قرشی، سید علی اکبر]]، احسن الحدیث، ‏ج ۱، ص ۱۴۴؛ [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی، حسین]]، [[خوارج از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|خوارج از دیدگاه نهج البلاغه]]؛ [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص ۲۶۸؛ [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، [[پرسش‌های قرآنی جوانان (کتاب)|پرسش‌های قرآنی جوانان]]، شبهات جدید؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]؛ [[گل‌افشان پارسانسب|پارسانسب، گل‌افشان]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص ۴۲.</ref>.  
با توجه به مطالب مذکور، هیچ‌کس‌ جز خدا به علم غیب به صورت ذاتی و استقلالی دسترسی‌ نداشته و علومی که‌ از جانب‌ خدا به‌ غیر عنایت‌ شده‌، از ناحیۀ او بوده‌ و تمام‌ موجودات‌ هر یک‌ در حدّ خود و به‌ نوبۀ خود دارای علم‌ هستند، منتها به‌ تعلیم و رضایت خدا و با تأییدات او.<ref>ر.ک. [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، ترجمه تفسیر المیزان، ج ‏۲۰، ص ۸۶؛ [[سید علی اکبر قرشی|قرشی، سید علی اکبر]]، احسن الحدیث، ‏ج ۱، ص ۱۴۴؛ [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی، حسین]]، [[خوارج از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|خوارج از دیدگاه نهج البلاغه]]؛ [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص ۲۶۸؛ [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، [[پرسش‌های قرآنی جوانان (کتاب)|پرسش‌های قرآنی جوانان]]، شبهات جدید؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]؛ [[گل‌افشان پارسانسب|پارسانسب، گل‌افشان]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص ۴۲.</ref>.  
با این حال بر اساس برخی آیات دیگر مانند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>، برگزیدگان الهی نیز از علم غیب برخوردارند و اصل برخورداری از این علم منحصر در خدای متعال نیست در این‌ صورت‌ بین‌ آیاتی که‌ علم‌ غیب‌ را منحصر به‌ خدا می‌دانند‌ و آیاتی که‌ رسولان‌ الهی را نیز عالم‌ به‌ غیب‌ می‌‌دانند، تنافی و تضادّی نیست‌‌، چرا که اولا انبیا به غیب مطلق و نامحدود دسترسی‌ نداشته و بیش از ظرفیت محدود وجودی‌ خود نمی‌‏توانند از آن عالم نامحدود استفاده کنند. ثانیا در همان استفاده‏‌های‌ محدود خود نیز استقلال ندارند و علومشان بالذات نیست بلکه به تأییدات و افاضات پروردگار جهان نیازمندند<ref>ر.ک. [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص ۲۶۸. </ref>. به عبارت دیگر علم آنها به غیب، عرضی است و نه بالاصاله و استقلالی. لذا در آن مواردی که پیامبر و امام، علم غیب را از خود نفی می‌کنند مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}<ref>«بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref>، منظور علم غیب بالأصاله و مطلق است، نه علم غیب تبعی و مقید که به تعلیم خداوند است.
با این حال بر اساس برخی آیات دیگر مانند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>، برگزیدگان الهی نیز از علم غیب برخوردارند و اصل برخورداری از این علم منحصر در خدای متعال نیست در این‌ صورت‌ بین‌ آیاتی که‌ علم‌ غیب‌ را منحصر به‌ خدا می‌دانند‌ و آیاتی که‌ رسولان‌ الهی را نیز عالم‌ به‌ غیب‌ می‌‌دانند، تنافی و تضادّی نیست‌‌، چرا که اولا انبیا به غیب مطلق و نامحدود دسترسی‌ نداشته و بیش از ظرفیت محدود وجودی‌ خود نمی‌‏توانند از آن عالم نامحدود استفاده کنند. ثانیا در همان استفاده‏‌های‌ محدود خود نیز استقلال ندارند و علومشان بالذات نیست بلکه به تأییدات و افاضات پروردگار جهان نیازمندند<ref>ر.ک. [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص ۲۶۸. </ref>. به عبارت دیگر علم آنها به غیب، عرضی است و نه بالاصاله و استقلالی. لذا در آن مواردی که پیامبر و امام، علم غیب را از خود نفی می‌کنند مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}<ref>«بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref>، منظور علم غیب بالأصاله و مطلق است، نه علم غیب تبعی و مقید که به تعلیم خداوند است.


۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش