←قهر و رویگردانی
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== [[قهر]] و رویگردانی=== | === [[قهر]] و رویگردانی=== | ||
از [[بهترین]] مراحل و روشهای تنبیه که در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومان]]{{عم}} به آن توصیه شده و [[علم]] [[روانشناسی]]، به ویژه در مباحث [[تربیت فرزند]] تأکیدی فراوان بر آن میکند، رویگردانی و قهر و در اوضاع سخت تر، طرد و [[تبعید]] است؛<ref>سیری در تربیت اسلامی، ص ۳۴۳؛ نیز نک: عده الداعی، ص ۸۹. </ref> به طور مثال، بر اساس آیه ۹۷ | از [[بهترین]] مراحل و روشهای تنبیه که در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومان]]{{عم}} به آن توصیه شده و [[علم]] [[روانشناسی]]، به ویژه در مباحث [[تربیت فرزند]] تأکیدی فراوان بر آن میکند، رویگردانی و قهر و در اوضاع سخت تر، طرد و [[تبعید]] است؛<ref>سیری در تربیت اسلامی، ص ۳۴۳؛ نیز نک: عده الداعی، ص ۸۹. </ref> به طور مثال، بر اساس آیه {{متن قرآن|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا}}<ref>«(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمیورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را میسوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو میپاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.</ref>، تنبیه [[سامری]] که در غیاب حضرت موسی{{ع}} [[بنی اسرائیل]] را به گوساله پرستی فرا خواند، این بود که به امر [[خدا]] و توصیه حضرت موسی{{ع}} به بنی اسرائیل، کسی با سامری همسخن، همغذا و [[همنشین]] نشد <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۷. </ref> و او را از [[قوم]] و دیار بنی اسرائیل راندند و چنان مطرود گردید که در [[گمنامی]] و [[غربت]] مرد. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۱۲. </ref> برخی از [[مفسران]] با استناد به این آیه، بر آناند که میتوان [[بدعتگذاران]] و [[گناهکاران]] را از [[جامعه]] طرد و با تبعید، تنبیه کرد. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۶۰. </ref> [[آیات]] {{متن قرآن|سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«هنگامی که نزد ایشان باز گردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد که دست از سر آنان بدارید؛ بنابراین از آنان رو بگردانید که پلیدند و به کیفر آنچه انجام میدادند جایگاهشان دوزخ است» سوره توبه، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم پس در آن تاریکیها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بیگمان من از ستمکاران بودهام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref> نیز موارد دیگری از رویگردانی از [[مجرمان]] یا تبعید آنها را بیان کردهاند. <ref>نک: مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۲۱؛ ج ۷، ص ۹۶. </ref> در [[روابط]] [[خانوادگی]] نیز اگر همسری به [[وظایف]] [[زناشویی]] خویش پایبند نباشد، ابتدا باید وی را [[پند]] و [[اندرز]] داد و از پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] کردارش ترساند، پس اگر [[نشوز]] را واننهاد میتوان از او کناره گرفت و از همبستری با وی [[پرهیز]] کرد تا به [[راه]] آید {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>.<ref> التبیان، ج ۳، ص ۱۹۰؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۰۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۶۹. </ref>.<ref>[[عبدالرضا حدادیان|حدادیان، عبدالرضا]]، [[تنبیه (مقاله)|مقاله "تنبیه"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
=== [[تنبیه بدنی]]=== | === [[تنبیه بدنی]]=== | ||
شدیدترین و آخرین روش اِعمال محرک بازدارنده از کار [[ناشایست]]، تنبیه بدنی است. کتب [[تفسیری]] و [[منابع فقهی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به بررسی جواز این گونه [[تنبیه]] و [[احکام]] آن پرداخته و غالبا به [[آیات]] ۴۴ ص / ۳۸ و ۳۴ نساء / ۴ استناد جستهاند. <ref>برای نمونه نک: مجمع البیان، ج ۳، ص ۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۱۳؛ جواهرالکلام، ج ۳۱، ص ۲۰۷.</ref> [[آیه]] ۴۴ ص / ۳۸: "و خُذ بِیَدِکَ ضِغثـًا فَاضرِب بِهِ.".. به تنبیه جسمی، تصریح دارد. درباره این آیه داستانهایی گفته شده است؛ امّا بیشتر [[مفسران]] آن را به زمانی مربوط دانستهاند که [[حضرت ایوب]]{{ع}} در آزمونی [[الهی]] سخت [[بیمار]] بود و در آن حال، [[ابلیس]] به [[لباس]] طبیب بر همسرش وارد شد و شرط معالجه وی را این دانست که ایوب{{ع}} شفای خود را از آن طبیب بداند. [[همسر]] ایوب{{ع}} نیز آن را پذیرفت. ایوب{{ع}} که از شنیدن این ماجرا سخت [[خشمگین]] شده بود [[سوگند]] یاد کرد که اگر بهبود یابد همسرش را با زدن ۱۰۰ ضربه تازیانه، تنبیه و [[تأدیب]] کند؛ امّا پس از بهبودی، از جانب [[خداوند]] اجازه یافت که به جای زدن ۱۰۰ ضربه فقط با یک ضربه به وسیله دسته ای علف، به [[عهد]] خود [[وفا]] کرده، همسرش را تنبیه کند. <ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۶۸؛ الکشاف، ج ۴، ص ۹۸؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۴۶.</ref> [[اجرای احکام]] [[قرآنی]] "حدود" و "[[قصاص]] *" را میتوان نوعی [[مجازات]] و [[تنبیه]] جسمی [[مجرمان]] دانست که سبب [[عبرت]] و پندگیری دیگران نیز هست؛ به عنوان مثال، [[آیه]] ۲ [[نور]] / ۲۴ با تأکید بر [[لزوم]] اجرای حدّ [[زنا]] به صورت علنی و در حضور [[مردم]]، آن را مایه پندگرفتن و تنبه دیگران میداند. <ref>سیری در تربیت اسلامی، ص ۳۴۴.</ref> افزون بر موارد فوق، [[مفسران]] ذیل برخی از [[آیات]] (برای نمونه: نمل / ۲۷، ۲۱؛ [[انفال]] / ۸، ۶۰)، انواعی از تنبیه را برای حیوانات بیان کردهاند که محل [[نقد]] و بررسیاند و چندان از آیات برنمی آیند. <ref>نک: التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۹۱ - ۲۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۴.</ref>.<ref>[[عبدالرضا حدادیان|حدادیان، عبدالرضا]]، [[تنبیه (مقاله)|مقاله "تنبیه"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | شدیدترین و آخرین روش اِعمال محرک بازدارنده از کار [[ناشایست]]، تنبیه بدنی است. کتب [[تفسیری]] و [[منابع فقهی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به بررسی جواز این گونه [[تنبیه]] و [[احکام]] آن پرداخته و غالبا به [[آیات]] ۴۴ ص / ۳۸ و ۳۴ نساء / ۴ استناد جستهاند. <ref>برای نمونه نک: مجمع البیان، ج ۳، ص ۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۱۳؛ جواهرالکلام، ج ۳۱، ص ۲۰۷.</ref> [[آیه]] ۴۴ ص / ۳۸: "و خُذ بِیَدِکَ ضِغثـًا فَاضرِب بِهِ.".. به تنبیه جسمی، تصریح دارد. درباره این آیه داستانهایی گفته شده است؛ امّا بیشتر [[مفسران]] آن را به زمانی مربوط دانستهاند که [[حضرت ایوب]]{{ع}} در آزمونی [[الهی]] سخت [[بیمار]] بود و در آن حال، [[ابلیس]] به [[لباس]] طبیب بر همسرش وارد شد و شرط معالجه وی را این دانست که ایوب{{ع}} شفای خود را از آن طبیب بداند. [[همسر]] ایوب{{ع}} نیز آن را پذیرفت. ایوب{{ع}} که از شنیدن این ماجرا سخت [[خشمگین]] شده بود [[سوگند]] یاد کرد که اگر بهبود یابد همسرش را با زدن ۱۰۰ ضربه تازیانه، تنبیه و [[تأدیب]] کند؛ امّا پس از بهبودی، از جانب [[خداوند]] اجازه یافت که به جای زدن ۱۰۰ ضربه فقط با یک ضربه به وسیله دسته ای علف، به [[عهد]] خود [[وفا]] کرده، همسرش را تنبیه کند. <ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۶۸؛ الکشاف، ج ۴، ص ۹۸؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۴۶.</ref> [[اجرای احکام]] [[قرآنی]] "حدود" و "[[قصاص]] *" را میتوان نوعی [[مجازات]] و [[تنبیه]] جسمی [[مجرمان]] دانست که سبب [[عبرت]] و پندگیری دیگران نیز هست؛ به عنوان مثال، [[آیه]] ۲ [[نور]] / ۲۴ با تأکید بر [[لزوم]] اجرای حدّ [[زنا]] به صورت علنی و در حضور [[مردم]]، آن را مایه پندگرفتن و تنبه دیگران میداند. <ref>سیری در تربیت اسلامی، ص ۳۴۴.</ref> افزون بر موارد فوق، [[مفسران]] ذیل برخی از [[آیات]] (برای نمونه: نمل / ۲۷، ۲۱؛ [[انفال]] / ۸، ۶۰)، انواعی از تنبیه را برای حیوانات بیان کردهاند که محل [[نقد]] و بررسیاند و چندان از آیات برنمی آیند. <ref>نک: التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۹۱ - ۲۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۴.</ref>.<ref>[[عبدالرضا حدادیان|حدادیان، عبدالرضا]]، [[تنبیه (مقاله)|مقاله "تنبیه"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> |