بردگی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ مهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
==راه‌کار [[اسلام]] برای [[آزادی بردگان]]==
==راه‌کار [[اسلام]] برای [[آزادی بردگان]]==
در [[آیین اسلام]] [[قوانین]] و راهکارهای ویژه‌ای برای آزادسازی [[اسیران]] اندیشیده شده که به شرح ذیل است:
در [[آیین اسلام]] [[قوانین]] و راهکارهای ویژه‌ای برای آزادسازی [[اسیران]] اندیشیده شده که به شرح ذیل است:
#'''احیای [[حریت]] [[روحی]] و [[تکریم]] [[شخصیت]] بردگان:''' این نخستین قدمی بود که اسلام در [[راه]] آزادی بردگان برداشت. تحقیرها و توهین‌هایی که نسبت به بردگان [[اعمال]] می‌شد، دردناک‌ترین شکنجه‌های وارد بر آنان بود. با کمال [[تأسف]] گمانه‌های بی‌اساس برخی از [[فلاسفه]] و [[دانشمندان]] درباره [[فروتر]] بودن شخصیت بردگان از انسان‌های دیگر، سبب شده بود صاحبان [[زور]] و زر هر گونه اعمال [[جنایت]] و خشونتی را بر بردگان جایز و درست بدانند و در نتیجه، این [[تفکر]] [[ضد]] [[انسانی]] به صورت یک [[فرهنگ عمومی]] و یک [[هنجار]] اجتماعی رایج شود. با گذشت [[زمان]]، حتی خود بردگان نیز به چنین تفکر و [[فرهنگی]] [[عادت]] کرده و [[گمان]] می‌کردند که [[قادر]] بر اداره [[زندگی]] خویش نیستند و باید زیر [[سلطه]] اربابان و مالکان باشند، از این روی آن‌گاه که ابراهام لینکلن در [[آمریکا]] [[لغو]] [[بردگی]] را اعلام کرد، بردگان خود از اربابانشان می‌خواستند که [[حکم]] بردگی آنها را لغو نکنند و آنان را به عنوان بردگان خود بپذیرند<ref>محمد قطب، شبهات حول الاسلام، ص۵۵.</ref>.
#'''احیای [[حریت]] [[روحی]] و [[تکریم]] [[شخصیت]] بردگان:''' این نخستین قدمی بود که اسلام در [[راه]] آزادی بردگان برداشت. تحقیرها و توهین‌هایی که نسبت به بردگان [[اعمال]] می‌شد، دردناک‌ترین شکنجه‌های وارد بر آنان بود. با کمال [[تأسف]] گمانه‌های بی‌اساس برخی از [[فلاسفه]] و [[دانشمندان]] درباره [[فروتر]] بودن شخصیت بردگان از انسان‌های دیگر، سبب شده بود صاحبان [[زور]] و زر هر گونه اعمال [[جنایت]] و خشونتی را بر بردگان جایز و درست بدانند و در نتیجه، این [[تفکر]] [[ضد]] [[انسانی]] به صورت یک [[فرهنگ عمومی]] و یک [[هنجار]] اجتماعی رایج شود. با گذشت [[زمان]]، حتی خود بردگان نیز به چنین تفکر و [[فرهنگی]] [[عادت]] کرده و [[گمان]] می‌کردند که [[قادر]] بر اداره [[زندگی]] خویش نیستند و باید زیر [[سلطه]] اربابان و مالکان باشند، از این روی آن‌گاه که ابراهام لینکلن در [[آمریکا]] [[لغو]] [[بردگی]] را اعلام کرد، بردگان خود از اربابانشان می‌خواستند که [[حکم]] بردگی آنها را لغو نکنند و آنان را به عنوان بردگان خود بپذیرند<ref>محمد قطب، شبهات حول الاسلام، ص۵۵.</ref>. به طور اصولی یکی از روش‌های [[مستکبران]] [[تاریخ]] برای نیل به مقاصد [[شیطانی]] خود در [[جهت]] [[استثمار]] و استبعاد افراد [[بشر]]، در هم شکستن [[هویت]] [[انسانی]] آنان بوده است. [[قرآن کریم]] درباره [[فرعون]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ}}<ref>«آنگاه قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند» سوره زخرف، آیه ۵۴.</ref>. [[استعمارگران]] برای آنکه ثروت‌های طبیعی ملت‌های [[جهان]] سوم را چپاول کنند پیوسته [[علم]] و فن‌آوری خود را به رخ [[ملت‌ها]] می‌کشند و چنین وانمود می‌کنند که [[حیات]] آنان وابسته به این امور است و بدون اتکا به دنیای صنعتی قادر به ادامه حیات خود نخواهند بود. از این‌رو، اولین و اساسی‌ترین کاری که می‌بایست در جهت آزاد‌سازی بردگان و نیز [[رهایی]] ملت‌ها از [[اسارت]] مستکبران صورت می‌گرفت این بود که کار [[فرهنگی]] ریشه‌داری انجام شود و به تدریج این [[فرهنگ]] [[نادرست]] از بین رود تا در نتیجه، هم [[تفکر]] دیگران نسبت به بردگان متحول گردد و هم تفکر خود بردگان درباره هویت خویش [[تحول]] یافته و [[احساس شخصیت]] و [[استقلال]] کرده تا خود برای [[آزادی]] خویش [[قیام]] کنند.
به طور اصولی یکی از روش‌های [[مستکبران]] [[تاریخ]] برای نیل به مقاصد [[شیطانی]] خود در [[جهت]] [[استثمار]] و استبعاد افراد [[بشر]]، در هم شکستن [[هویت]] [[انسانی]] آنان بوده است. [[قرآن کریم]] درباره [[فرعون]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ}}<ref>«آنگاه قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند» سوره زخرف، آیه ۵۴.</ref>. [[استعمارگران]] برای آنکه ثروت‌های طبیعی ملت‌های [[جهان]] سوم را چپاول کنند پیوسته [[علم]] و فن‌آوری خود را به رخ [[ملت‌ها]] می‌کشند و چنین وانمود می‌کنند که [[حیات]] آنان وابسته به این امور است و بدون اتکا به دنیای صنعتی قادر به ادامه حیات خود نخواهند بود. از این‌رو، اولین و اساسی‌ترین کاری که می‌بایست در جهت آزاد‌سازی بردگان و نیز [[رهایی]] ملت‌ها از [[اسارت]] مستکبران صورت می‌گرفت این بود که کار [[فرهنگی]] ریشه‌داری انجام شود و به تدریج این [[فرهنگ]] [[نادرست]] از بین رود تا در نتیجه، هم [[تفکر]] دیگران نسبت به بردگان متحول گردد و هم تفکر خود بردگان درباره هویت خویش [[تحول]] یافته و [[احساس شخصیت]] و [[استقلال]] کرده تا خود برای [[آزادی]] خویش [[قیام]] کنند.
#'''[[عبادت]] شمردن [[آزادی بردگان]]:''' قرآن کریم [[آزاد]] کردن بردگان را یکی از مهم‌ترین اعمالی دانسته که [[انسان]] می‌تواند به واسطه آن از گردنه‌های صعب‌العبور [[پرهیزگاری]] عبور کند: {{متن قرآن|فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ * فَكُّ رَقَبَةٍ}}<ref>«اما او از گذرگاه سخت نگذشت * و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟ * آزاد کردن برده‌ای است» سوره بلد، آیه ۱۱-۱۳.</ref>. در [[حدیث نبوی]] نیز آمده است: هر کس بندۀ مؤمنی را [[آزاد]] سازد [[خداوند]] در مقابل هر یک از اعضایش، عضوی از آزاد کننده را از [[آتش دوزخ]] باز میدارد<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۳، ص۱۱.</ref>.
#'''[[عبادت]] شمردن [[آزادی بردگان]]:''' قرآن کریم [[آزاد]] کردن بردگان را یکی از مهم‌ترین اعمالی دانسته که [[انسان]] می‌تواند به واسطه آن از گردنه‌های صعب‌العبور [[پرهیزگاری]] عبور کند: {{متن قرآن|فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ * فَكُّ رَقَبَةٍ}}<ref>«اما او از گذرگاه سخت نگذشت * و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟ * آزاد کردن برده‌ای است» سوره بلد، آیه ۱۱-۱۳.</ref>. در [[حدیث نبوی]] نیز آمده است: هر کس بندۀ مؤمنی را [[آزاد]] سازد [[خداوند]] در مقابل هر یک از اعضایش، عضوی از آزاد کننده را از [[آتش دوزخ]] باز میدارد<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۳، ص۱۱.</ref>.
#'''[[آزادی بردگان]] [[کفاره]] برخی [[گناهان]]:''' [[اسلام]] راه‌های متعددی را برای آزادی بردگان گشوده و برخی را به عنوان تکالیفی الزامی بر [[مسلمانان]] [[واجب]] کرده و برخی را دارای [[فضیلت]] و [[پاداش]] دانسته است. بر همین اساس است که [[محدثان]] و [[فقیهان]] در کتاب‌های خود ابوابی با عنوان "باب العتق" یا "کتاب العتق" قرار داده‌اند<ref>تهذیب، ج۸، ص۳۰۹؛ علی بن بابویه، فقه الرضا، ص۳۰۵؛ شیخ مفید، المقنعة، ص۵۴۸؛ محمد بن احمد السرخسی، المبسوط، ج۷، ص۲ و ۱۴۲؛ المحمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۱۷۷؛ محیی الدین بن شرف النووی، المجموع فی شرح المهذب، ج۱۶، ص۳.</ref>. یکی از موارد [[وجوب]] آن، پرداخت کفاره‌ها به قرار ذیل است:
#'''[[آزادی بردگان]] [[کفاره]] برخی [[گناهان]]:''' [[اسلام]] راه‌های متعددی را برای آزادی بردگان گشوده و برخی را به عنوان تکالیفی الزامی بر [[مسلمانان]] [[واجب]] کرده و برخی را دارای [[فضیلت]] و [[پاداش]] دانسته است. بر همین اساس است که [[محدثان]] و [[فقیهان]] در کتاب‌های خود ابوابی با عنوان "باب العتق" یا "کتاب العتق" قرار داده‌اند<ref>تهذیب، ج۸، ص۳۰۹؛ علی بن بابویه، فقه الرضا، ص۳۰۵؛ شیخ مفید، المقنعة، ص۵۴۸؛ محمد بن احمد السرخسی، المبسوط، ج۷، ص۲ و ۱۴۲؛ المحمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۱۷۷؛ محیی الدین بن شرف النووی، المجموع فی شرح المهذب، ج۱۶، ص۳.</ref>. یکی از موارد [[وجوب]] آن، پرداخت کفاره‌ها به قرار ذیل است:
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش