←تام بودن علم امامان{{ع}}
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[تام بودن علم امام]] بدینمعناست که هیچ دانشی نیست که آگاهی از آن برای غیر خداوند ممکن باشد و در عین حال [[امام]] نسبت به آن آگاهی نداشته باشد. بنابراین دیدگاه، امام دارای [[علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن]] در محدودۀ قابل تصور برای غیر خداوند است، البته با عنایت به این نکته که او [[تسلیم]] [[مقدرات]] و [[اوامر الهی]] است و اگر در جایی دیده یا شنیده شده که امامان معصوم به [[علم باطنی]] خود عمل نمیکردند، به [[دلیل]] آن بود که مامور بودند همچون سایر افراد عادی [[بشر]]، [[زندگی]] کنند. دانشهایی که لازمۀ مقام [[خداوند]] بوده و جز او کسی به آنها [[آگاه]] نیست از فرض این بحث خارج است<ref>ر.ک. [[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری، سید عبدالحسین]]؛ [[المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة (مقاله)|المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة]]؛ [[سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص ۴۸؛ جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دو فصلنامه حوزه، ش ۵۴؛ [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۸۴.</ref>. | [[تام بودن علم امام]] بدینمعناست که هیچ دانشی نیست که آگاهی از آن برای غیر خداوند ممکن باشد و در عین حال [[امام]] نسبت به آن آگاهی نداشته باشد. بنابراین دیدگاه، امام دارای [[علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن]] در محدودۀ قابل تصور برای غیر خداوند است، البته با عنایت به این نکته که او [[تسلیم]] [[مقدرات]] و [[اوامر الهی]] است و اگر در جایی دیده یا شنیده شده که امامان معصوم به [[علم باطنی]] خود عمل نمیکردند، به [[دلیل]] آن بود که مامور بودند همچون سایر افراد عادی [[بشر]]، [[زندگی]] کنند. دانشهایی که لازمۀ مقام [[خداوند]] بوده و جز او کسی به آنها [[آگاه]] نیست از فرض این بحث خارج است<ref>ر.ک. [[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری، سید عبدالحسین]]؛ [[المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة (مقاله)|المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة]]؛ [[سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص ۴۸؛ جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دو فصلنامه حوزه، ش ۵۴؛ [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۸۴.</ref>. | ||
===قائلان به دیدگاه تام بودن [[علم امام]]=== | |||
مرحوم [[کلینی]] و مشهور [[علما]] بر اساس یک [[سلسله]] [[روایات]] معتقدند: "[[ائمه]]{{ع}} علاوه بر [[علم به احکام شریعت]]، به تمامی حوادث گذشته، حال و [[آینده]] [[علم]] داشته اند؛ مگر اموری که از اختصاصات [[علم الهی]] بوده باشد؛ مانند [[زمان]] فرارسیدن [[قیامت]] یا علم به هفتاد و سومین حرف [[اسم اعظم]]"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱.</ref>. طبق این دیدگاه می توان گفت: امامان معصوم در مقام [[آگاهی]] [[باطنی]]، بر اساس [[علمی]] که خداوند در جهت انجام [[رسالت]] و [[امامت]] در [[اختیار]] آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات [[روزگار]] و از جمله [[سرنوشت]] خویش، باخبر هستند<ref>ر.ک. [[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء]] {{ع}}؛ [[محسن رنجبر|رنجبر، محسن]]، [[بررسی علم امام حسین به شهادت (مقاله)|بررسی علم امام حسین به شهادت]]، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص ۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. | مرحوم [[کلینی]] و مشهور [[علما]] بر اساس یک [[سلسله]] [[روایات]] معتقدند: "[[ائمه]]{{ع}} علاوه بر [[علم به احکام شریعت]]، به تمامی حوادث گذشته، حال و [[آینده]] [[علم]] داشته اند؛ مگر اموری که از اختصاصات [[علم الهی]] بوده باشد؛ مانند [[زمان]] فرارسیدن [[قیامت]] یا علم به هفتاد و سومین حرف [[اسم اعظم]]"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱.</ref>. طبق این دیدگاه می توان گفت: امامان معصوم در مقام [[آگاهی]] [[باطنی]]، بر اساس [[علمی]] که خداوند در جهت انجام [[رسالت]] و [[امامت]] در [[اختیار]] آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات [[روزگار]] و از جمله [[سرنوشت]] خویش، باخبر هستند<ref>ر.ک. [[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء]] {{ع}}؛ [[محسن رنجبر|رنجبر، محسن]]، [[بررسی علم امام حسین به شهادت (مقاله)|بررسی علم امام حسین به شهادت]]، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص ۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. | ||
===[[ادله عقلی]] تام بودن [[علم امامان]]{{ع}}=== | |||
برخی از دلایلی که برای تام بودن [[علوم]] [[معصومین]]{{ع}} بیان شده است عبارتاند از: | برخی از دلایلی که برای تام بودن [[علوم]] [[معصومین]]{{ع}} بیان شده است عبارتاند از: | ||
#'''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع نامحدود''': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای [[علم]] سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمیتوانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثهای رخ دهد و بیاطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، رسالت تضغیف و از بین میرفت<ref>ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دین، ص146؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. | #'''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع نامحدود''': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای [[علم]] سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمیتوانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثهای رخ دهد و بیاطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، رسالت تضغیف و از بین میرفت<ref>ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دین، ص146؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. |