بی‌میلی نسبت به رتبه و مقام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'رحمت خداوند متعال' به 'رحمت خداوند متعال')
خط ۴۴: خط ۴۴:
*گروهی از [[صحابه]]، ایشان را گفتند: "[[معاویه]] را بر [[حکومت]] [[شام]] باقی دار"؛ و ایشان پاسخ دادند:  "آیا [[ریاست]] را به‌واسطه [[ظلم و جور]] برای خود طلب کنم؟!"<ref>{{متن حدیث|أ أطلب الرئاسة بالجور؟!}}.</ref>؛ و چون ایشان را به [[سرزنش]] گرفتند که: "در شمار سیاست‌ورزان نیست"، باز فرمود: "اگر مسأله [[تقوا]] در میان نبود، من سیاست‌بازترین همه [[مردم]] [[عرب]] بودم!"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا التُّقَى لَكُنْتُ‌ أَدْهَى‌ الْعَرَبِ‌}}.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۶۵.</ref>.
*گروهی از [[صحابه]]، ایشان را گفتند: "[[معاویه]] را بر [[حکومت]] [[شام]] باقی دار"؛ و ایشان پاسخ دادند:  "آیا [[ریاست]] را به‌واسطه [[ظلم و جور]] برای خود طلب کنم؟!"<ref>{{متن حدیث|أ أطلب الرئاسة بالجور؟!}}.</ref>؛ و چون ایشان را به [[سرزنش]] گرفتند که: "در شمار سیاست‌ورزان نیست"، باز فرمود: "اگر مسأله [[تقوا]] در میان نبود، من سیاست‌بازترین همه [[مردم]] [[عرب]] بودم!"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا التُّقَى لَكُنْتُ‌ أَدْهَى‌ الْعَرَبِ‌}}.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۶۵.</ref>.
*کوتاه سخن آن‌که این [[فضیلت]] [[اخلاقی]]، با بسیاری از دیگر [[فضائل]] تلازم داشته، حسناتی بسیار و برکاتی بی‌شمار بر آن مترتّب می‌شود. حال اگر کسی سَر آن دارد که دریابد "آیا به این مکرمت [[اخلاقی]] نائل شده، و یا از آن بی‌بهره است؟"، می‌باید به جست‌وجوی آثار و [[علائم]] آن در خود بپردازد، تا دریابد که آیا به آن [[مقام]] والا رسیده، و یا در این وادی حیران مانده است.
*کوتاه سخن آن‌که این [[فضیلت]] [[اخلاقی]]، با بسیاری از دیگر [[فضائل]] تلازم داشته، حسناتی بسیار و برکاتی بی‌شمار بر آن مترتّب می‌شود. حال اگر کسی سَر آن دارد که دریابد "آیا به این مکرمت [[اخلاقی]] نائل شده، و یا از آن بی‌بهره است؟"، می‌باید به جست‌وجوی آثار و [[علائم]] آن در خود بپردازد، تا دریابد که آیا به آن [[مقام]] والا رسیده، و یا در این وادی حیران مانده است.
*پیراستن [[نفس]] از [[رذیلت]] حبّ [[ریاست]] و آراستن آن به [[فضیلت]] [[گریز]] از آن، به [[جهاد]] با [[نفس]] و تلاش‌هائی دامن‌گیر احتیاج دارد؛ همان‌گونه که به‌همراه این [[جهاد]]، به [[رحمت]] [[خداوند متعال]] و [[عنایت]] او نیز محتاج است.
*پیراستن [[نفس]] از [[رذیلت]] حبّ [[ریاست]] و آراستن آن به [[فضیلت]] [[گریز]] از آن، به [[جهاد]] با [[نفس]] و تلاش‌هائی دامن‌گیر احتیاج دارد؛ همان‌گونه که به‌همراه این [[جهاد]]، به [[رحمت خداوند متعال]] و [[عنایت]] او نیز محتاج است.
*و سرانجام در این میدان، تنها انگشت‌شماری از مردمانند که در هر عصر به [[پیروزی]] می‌رسند. اینان دیگر از رذائل [[غضب]]، [[جدل]]، فخرفروشی، خودنمائی و... پیراسته می‌شوند و زنگاری از این رذائل بر [[جان]] پاکشان نخواهد نشست. از این رو است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به‌وضوح می‌فرمایند:"آخرین رذیلتی که از [[قلوب]] صدّیقان خارج می‌شود، مقام‌دوستی است" <ref>{{متن حدیث|آخر ما یخرج عن قلوب الصدیقین حب الجاه}}.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۶۴.</ref>.
*و سرانجام در این میدان، تنها انگشت‌شماری از مردمانند که در هر عصر به [[پیروزی]] می‌رسند. اینان دیگر از رذائل [[غضب]]، [[جدل]]، فخرفروشی، خودنمائی و... پیراسته می‌شوند و زنگاری از این رذائل بر [[جان]] پاکشان نخواهد نشست. از این رو است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به‌وضوح می‌فرمایند:"آخرین رذیلتی که از [[قلوب]] صدّیقان خارج می‌شود، مقام‌دوستی است" <ref>{{متن حدیث|آخر ما یخرج عن قلوب الصدیقین حب الجاه}}.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۶۴.</ref>.
*ما خود بسیاری از [[مردمان]] متّقی و [[مقید]] به [[شرع]] را دیده‌ایم، که هرچند در بالاترین مراتب [[تقوی]] قرار داشته‌اند، امّا چون در [[امتحان]] [[مقام]] و مرتبه واقع شدند، نتوانستند از آن سرافراز بیرون آیند. سرافرازان امّا در [[مقام]] [[تبعیت]] از [[پیامبران]]{{عم}}، غل و زنجیر [[دنیا]] را از دست خودگشوده‌اند، و بدون رغبت به آن به [[زندگی]] پرداخته‌اند؛ چه [[ارسال پیامبران]] و کتب [[الهی]] تنها برای گشودن همین زنجیرها از دست و پای [[انسان‌ها]] بوده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>
*ما خود بسیاری از [[مردمان]] متّقی و [[مقید]] به [[شرع]] را دیده‌ایم، که هرچند در بالاترین مراتب [[تقوی]] قرار داشته‌اند، امّا چون در [[امتحان]] [[مقام]] و مرتبه واقع شدند، نتوانستند از آن سرافراز بیرون آیند. سرافرازان امّا در [[مقام]] [[تبعیت]] از [[پیامبران]]{{عم}}، غل و زنجیر [[دنیا]] را از دست خودگشوده‌اند، و بدون رغبت به آن به [[زندگی]] پرداخته‌اند؛ چه [[ارسال پیامبران]] و کتب [[الهی]] تنها برای گشودن همین زنجیرها از دست و پای [[انسان‌ها]] بوده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش