جز
جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر'
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. حکم (احلم)<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۴.</ref> بن بشار مروزی کلثومی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۷۰.</ref> خراسانی<ref>منتهی المقال، ج۱، ص۲۲۲؛ موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، ج۱۳، ص۳۶۶.</ref>، از [[مردم]] دیار [[مرو]]، یکی از شهرهای [[خراسان]] بود<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. در برخی از کتب رجالی از وی با نام حکم بن بشار یاد کردهاند<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۴۸؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>، چون بر حسب اطلاعات اندکی که ذیل این دو نام آمده، احتمال دو | از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. حکم (احلم)<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۴.</ref> بن بشار مروزی کلثومی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۷۰.</ref> خراسانی<ref>منتهی المقال، ج۱، ص۲۲۲؛ موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، ج۱۳، ص۳۶۶.</ref>، از [[مردم]] دیار [[مرو]]، یکی از شهرهای [[خراسان]] بود<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. در برخی از کتب رجالی از وی با نام حکم بن بشار یاد کردهاند<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۴۸؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>، چون بر حسب اطلاعات اندکی که ذیل این دو نام آمده، احتمال دو نفر بودن آنها بعید مینماید<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹. </ref> و قرینهای نیز وجود ندارد که دو شخص بودن آنها را [[ثابت]] کند، جز آنکه داستان [[توقیع]]، ذیل نام حکم بن بشار ذکر نشده است. | ||
به هر حال، مروزی یکی از [[شیعیان]] [[قرن سوم]] قمری بود. بسیاری از [[علمای رجال]]، وی را فردی غالی معرفی کردهاند که روایاتش [[ارزش]] اعتنا ندارد<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۱۷؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۹؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>. برخی نیز گفتهاند که [[غلو]] وی، خارج از قاعده بود، به گونهای که نه تنها موجب [[ضعف]] وی، بلکه نشانگر [[جهالت]] اوست<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. البته [[بروجردی]] در [[مقام]] تبیین این [[اتهام]]، به نکتهای بنیادین اشاره میکند که توجه به آن برخی از داوریها را [[نقد]] میکند. او میگوید غلو [[قمیها]] دلیل بر [[کفر]] فرد نمیشود، چون آنان برخی از چیزها را غلو میدانند که از مسلمات است، مثل رفع [[سهو]] از [[پیامبر]]{{صل}}<ref>طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، با این بیان در تعدیل اتهام وی گامی بر میدارد. در هر صورت، [[شیخ طوسی]] وی را از [[راویان]] [[امام جواد]]{{ع}} نام برده<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۳.</ref> و بسیاری دیگر نیز به تبع وی به آن اشاره کردهاند<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۵۶.</ref>، هر چند فردی ناشناخته و مجهول است. اما اینکه آیا او از راویان امام رضا{{ع}} نیز بوده، محل [[تأمل]] است. در [[منابع حدیثی]] موجود، هیچ روایتی از او از [[امام رضا]]{{ع}} وجود ندارد و سخنی که دال بر مصاحبتش با آن [[حضرت]] باشد نیز دیده نمیشود، هر چند درباره [[ارتباط]] با [[امام جواد]]{{ع}} هم این سخن هست. در آثار رجالی [[شیعه]] نیز کسی از او به عنوان [[راوی]] [[امام هشتم]] نامی نبرده است، در عین حال برخی از متأخران و معاصران وی را در زمره [[راویان]] آن حضرت برشمردهاند<ref>الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۵۹.</ref>، ولی [[واقعیت]] آن است که این نسبت پایه محکمی ندارد و نمیتوان او را از راویان یا [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} به شمار آورد. | به هر حال، مروزی یکی از [[شیعیان]] [[قرن سوم]] قمری بود. بسیاری از [[علمای رجال]]، وی را فردی غالی معرفی کردهاند که روایاتش [[ارزش]] اعتنا ندارد<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۱۷؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۹؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>. برخی نیز گفتهاند که [[غلو]] وی، خارج از قاعده بود، به گونهای که نه تنها موجب [[ضعف]] وی، بلکه نشانگر [[جهالت]] اوست<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. البته [[بروجردی]] در [[مقام]] تبیین این [[اتهام]]، به نکتهای بنیادین اشاره میکند که توجه به آن برخی از داوریها را [[نقد]] میکند. او میگوید غلو [[قمیها]] دلیل بر [[کفر]] فرد نمیشود، چون آنان برخی از چیزها را غلو میدانند که از مسلمات است، مثل رفع [[سهو]] از [[پیامبر]]{{صل}}<ref>طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، با این بیان در تعدیل اتهام وی گامی بر میدارد. در هر صورت، [[شیخ طوسی]] وی را از [[راویان]] [[امام جواد]]{{ع}} نام برده<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۳.</ref> و بسیاری دیگر نیز به تبع وی به آن اشاره کردهاند<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۵۶.</ref>، هر چند فردی ناشناخته و مجهول است. اما اینکه آیا او از راویان امام رضا{{ع}} نیز بوده، محل [[تأمل]] است. در [[منابع حدیثی]] موجود، هیچ روایتی از او از [[امام رضا]]{{ع}} وجود ندارد و سخنی که دال بر مصاحبتش با آن [[حضرت]] باشد نیز دیده نمیشود، هر چند درباره [[ارتباط]] با [[امام جواد]]{{ع}} هم این سخن هست. در آثار رجالی [[شیعه]] نیز کسی از او به عنوان [[راوی]] [[امام هشتم]] نامی نبرده است، در عین حال برخی از متأخران و معاصران وی را در زمره [[راویان]] آن حضرت برشمردهاند<ref>الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۵۹.</ref>، ولی [[واقعیت]] آن است که این نسبت پایه محکمی ندارد و نمیتوان او را از راویان یا [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} به شمار آورد. | ||
اما آنچه موجب یادکرد نام وی در کتب رجالی شده، داستانی است که در ذیل آن از توقیعی از امام جواد{{ع}} به [[یاران]] احکم یاد میشود که برخی آن را دلیلی بر [[مدح]] و تأییدش دانستهاند، چون حاکی از علاقهمندی [[امام]] به تداوم [[زندگی]] وی است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. جریان [[توقیع]] را [[احمد بن علی بنکلثوم سرخسی]] چنین نقل کرده است: روزی ابوزینبه درباره احکم بن بشار مروزی از من پرسید: آیا [[راز]] وجود علامت دوختگی در گلوی او را میدانی یا نه؟ من در پاسخ گفتم: آن را بارها دیده و علت آن را نیز از وی پرسیدهام، اما تاکنون چیزی درنیافتهام. ابوزینبه به ذکر داستان آن میپردازد و میگوید: ما هفت | اما آنچه موجب یادکرد نام وی در کتب رجالی شده، داستانی است که در ذیل آن از توقیعی از امام جواد{{ع}} به [[یاران]] احکم یاد میشود که برخی آن را دلیلی بر [[مدح]] و تأییدش دانستهاند، چون حاکی از علاقهمندی [[امام]] به تداوم [[زندگی]] وی است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. جریان [[توقیع]] را [[احمد بن علی بنکلثوم سرخسی]] چنین نقل کرده است: روزی ابوزینبه درباره احکم بن بشار مروزی از من پرسید: آیا [[راز]] وجود علامت دوختگی در گلوی او را میدانی یا نه؟ من در پاسخ گفتم: آن را بارها دیده و علت آن را نیز از وی پرسیدهام، اما تاکنون چیزی درنیافتهام. ابوزینبه به ذکر داستان آن میپردازد و میگوید: ما هفت نفر در [[زمان]] [[ابوجعفر]] دوم (امام جواد{{ع}}) در خانهای در [[بغداد]] بودیم. عصرگاه روزی، احکم برای کاری از حجره خارج شد و تا دیرگاه شب بازنگشت. در [[دل]] شب، نامهای از امام جواد{{ع}} به دست ما رسید که در آن نوشته بود: [[دوست]] [[خراسانی]] شما (احکم بن بشار مروزی) را از پای در آوردهاند، بروید و او را با فلان چیز مداوا کنید. ما چون به سوی او رفتیم، او را هما طور که امام فرموده بود، گردن [[بریده]] یافتیم، طبق [[دستور امام]]، او را مداوا کردیم تا بهبود پیدا کرد و خوب شد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۴۰؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۶۴.</ref>. این علامت نیز اثر آن بریدگی است. برخی این [[توقیع]] را که از سوی [[امام جواد]]{{ع}} درباره او صدور یافته، بیانگر سه ویژگی او میدانند: [[مسلمان]] بودن، با [[ایمان]] بودن، و مورد [[تأیید]] [[امام]] بودن<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. بیش از این مطلبی درباره وی دیده نمیشود. | ||
به نظر میرسد این داستان بیش از آنکه ناظر به واقعیتی خارجی باشد، در [[جهت]] تبیین و توجیه [[عقیده]] احکم است. چنانکه آوردهاند، وی از کسانی بود که [[رجعت]] را [[انکار]] میکرد<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۲۱.</ref> و بر اساس برخی از نقلها آن روزی که اتفاق پیشگفته برایش رخ داد، برای [[تمتع]] از [[همسر]] متعهای خویش نزد او رفته بود که [[اقوام]] [[زن]]، پس از اطلاع از آن، او را کشته، در نمدی پیچیدند و در مزبلهای انداختند امام نیز طی نامهای [[یاران]] او را از آن واقعه [[آگاه]] ساخت<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۶۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۳۵.</ref>. بر این اساس، تردید در وقوع رخداد، چندان نابجا نمینماید و چهبسا داستان، به گونهای که گذشت، اهدافی دارد که از جمله آن [[اثبات]] [[تشیع]] احکم و مؤید بودنش نزد امام را میتوان نام برد، هر چند این ادعا صرفاً در حد فرضیه قابل اعتناست، نه بیش از آن.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استر آبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت عال لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت علب لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق، الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا{{ع}}، محمدمهدی نجف (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا{{ع}}، اول، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال رجال العلامة الحلی)، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتبة الرضی، دوم، ۱۴۰۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی له، اول، ۱۴۱۳ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعوم، نجف - قم، المطبعة الحیدریة - انتشارات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ م موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، حسین شاکری معاصر)، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۱۹ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref>.<ref>[[طاهره رضایی|رضایی، طاهره]]، [[احکم بن بشار مروزی کلثومی - رضایی (مقاله)|مقاله «احکم بن بشار مروزی کلثومی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۵۲.</ref> | به نظر میرسد این داستان بیش از آنکه ناظر به واقعیتی خارجی باشد، در [[جهت]] تبیین و توجیه [[عقیده]] احکم است. چنانکه آوردهاند، وی از کسانی بود که [[رجعت]] را [[انکار]] میکرد<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۲۱.</ref> و بر اساس برخی از نقلها آن روزی که اتفاق پیشگفته برایش رخ داد، برای [[تمتع]] از [[همسر]] متعهای خویش نزد او رفته بود که [[اقوام]] [[زن]]، پس از اطلاع از آن، او را کشته، در نمدی پیچیدند و در مزبلهای انداختند امام نیز طی نامهای [[یاران]] او را از آن واقعه [[آگاه]] ساخت<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۶۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۳۵.</ref>. بر این اساس، تردید در وقوع رخداد، چندان نابجا نمینماید و چهبسا داستان، به گونهای که گذشت، اهدافی دارد که از جمله آن [[اثبات]] [[تشیع]] احکم و مؤید بودنش نزد امام را میتوان نام برد، هر چند این ادعا صرفاً در حد فرضیه قابل اعتناست، نه بیش از آن.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استر آبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت عال لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت علب لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق، الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا{{ع}}، محمدمهدی نجف (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا{{ع}}، اول، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال رجال العلامة الحلی)، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتبة الرضی، دوم، ۱۴۰۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی له، اول، ۱۴۱۳ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعوم، نجف - قم، المطبعة الحیدریة - انتشارات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ م موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، حسین شاکری معاصر)، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۱۹ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref>.<ref>[[طاهره رضایی|رضایی، طاهره]]، [[احکم بن بشار مروزی کلثومی - رضایی (مقاله)|مقاله «احکم بن بشار مروزی کلثومی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۵۲.</ref> |