ابراهیم بن محمد همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر'
جز (جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر')
خط ۹: خط ۹:
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. ابراهیم بن محمد همدانی، [[وکیل]] [[امام جواد]]{{ع}} و [[محدث]] بوده است. وی از [[اصحاب]] و راویان امام رضا{{ع}} شمرده شده<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۵۴؛ رجال الطوسی، ص۳۵۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۶۸.</ref> که مکاتباتی نیز با آن [[حضرت]] درباره مسائل [[فقهی]] و غیره داشته است. پرسش‌های وی از [[امام]] برخی در حوزه [[احکام دینی]] چون [[خمس]] است و برخی درباره اشخاص یا [[مسائل اعتقادی]]، چون [[شخصیت]] [[زرارة بن اعین]]، چگونگی [[شناخت امام]] بعدی و موضوع [[ایمان آوردن]] [[فرعون]] هنگام [[غرق]] شدن و...<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۷؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۷۵؛ منتقی الجمان، ج۲، ص۴۴۹.</ref>. از طرفی وی روایاتی را مستقیماً از آن حضرت شنیده که نقل می‌کند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۲؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۷.</ref>. [[ابراهیم]] بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} از جمله [[یاران امام جواد]]{{ع}} شد<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۴۶؛ رجال الطوسی، ص۳۷۳؛ حیاة الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۹۲.</ref> و حضرت به او [[اعتماد]] داشت. بعد از [[یحیی بن عمران همدانی]]، توقیعی قبل از [[مرگ]] [[یحیی]] به دست او (ابراهیم) رسید که طبق [[دستور]] آن حضرت تا هنگام مرگ یحیی [[حق]] باز کردن آن را نداشت. وی بعد از دو سال با درگذشت یحیی [[نامه]] را گشود و دریافت که به عنوان وکیل امام در [[شهر]] [[همدان]] [[منصوب]] شده است<ref>الثاقب فی المناقب، ص۵۱۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸ ص۱۸۵؛ موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، ج۱۳، ص۳۶۳.</ref>. به نظر می‌رسد نسبت [[همدانی]] به وی برگرفته از انتساب او به شهر همدان باشد نه [[قبیله همدان]] که از قبائل [[قحطانی]] [[یمن]] است<ref>نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج۹، ص۲۱۳.</ref>.
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. ابراهیم بن محمد همدانی، [[وکیل]] [[امام جواد]]{{ع}} و [[محدث]] بوده است. وی از [[اصحاب]] و راویان امام رضا{{ع}} شمرده شده<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۵۴؛ رجال الطوسی، ص۳۵۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۶۸.</ref> که مکاتباتی نیز با آن [[حضرت]] درباره مسائل [[فقهی]] و غیره داشته است. پرسش‌های وی از [[امام]] برخی در حوزه [[احکام دینی]] چون [[خمس]] است و برخی درباره اشخاص یا [[مسائل اعتقادی]]، چون [[شخصیت]] [[زرارة بن اعین]]، چگونگی [[شناخت امام]] بعدی و موضوع [[ایمان آوردن]] [[فرعون]] هنگام [[غرق]] شدن و...<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۷؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۷۵؛ منتقی الجمان، ج۲، ص۴۴۹.</ref>. از طرفی وی روایاتی را مستقیماً از آن حضرت شنیده که نقل می‌کند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۲؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۷.</ref>. [[ابراهیم]] بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} از جمله [[یاران امام جواد]]{{ع}} شد<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۴۶؛ رجال الطوسی، ص۳۷۳؛ حیاة الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۹۲.</ref> و حضرت به او [[اعتماد]] داشت. بعد از [[یحیی بن عمران همدانی]]، توقیعی قبل از [[مرگ]] [[یحیی]] به دست او (ابراهیم) رسید که طبق [[دستور]] آن حضرت تا هنگام مرگ یحیی [[حق]] باز کردن آن را نداشت. وی بعد از دو سال با درگذشت یحیی [[نامه]] را گشود و دریافت که به عنوان وکیل امام در [[شهر]] [[همدان]] [[منصوب]] شده است<ref>الثاقب فی المناقب، ص۵۱۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸ ص۱۸۵؛ موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، ج۱۳، ص۳۶۳.</ref>. به نظر می‌رسد نسبت [[همدانی]] به وی برگرفته از انتساب او به شهر همدان باشد نه [[قبیله همدان]] که از قبائل [[قحطانی]] [[یمن]] است<ref>نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج۹، ص۲۱۳.</ref>.


ابراهیم که توانسته بود امر [[وکالت]] خود را به خوبی انجام دهد، در [[زمان]] [[امامت امام هادی]]{{ع}} نیز جزو اصحاب آن امام شمرده شد<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۵۸؛ رجال الطوسی، ص۳۸۳.</ref> و از جانب ایشان مورد [[تمجید]] و [[سپاس]] قرار گرفت. حضرت نیز او را طی نامه‌ای تنها وکیل خود در آن [[شهر]] قرار داد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۹.</ref>. حتی [[امام هادی]]{{ع}} او را مورد [[لطف]] خود نیز قرار داد و همراه چند [[نفر]] دیگر [[ثقه]] دانست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۱؛ خلاصة الأقوال، ص۴۳۴؛ کتاب الغیبة، طوسی، ص۴۱۷؛ التحریر الطاووسی، ص۱۷- ۱۸.</ref>. با این [[حدیث]] می‌توان به جلالت و [[عظمت]] [[ابراهیم]] نزد [[امام]] پی برد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۹؛ فائق المقال، ص۸۰؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۲.</ref>. در حالی که سیدخویی به دلیل مجهول بودن [[راویان]] وی، [[وکیل]] بودن او را دلیلی بر وثاقتش نمی‌داند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. از ابراهیم [[نقلی]] در [[سال ۲۴۸ق]] وجود دارد<ref>اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۰۹-۸۱۰.</ref> که نشان از [[حیات]] او در اواخر [[امامت امام هادی]]{{ع}} دارد، اما از هنگام [[رحلت]] وی اطلاع دقیقی در دست نیست. امر [[وکالت]] در [[خاندان ابراهیم]] تنها مختص به وی نبود، بلکه [[علی بن ابراهیم]] (پسرش)، [[محمد بن علی]] و [[قاسم بن محمد]] (نوادگانش) نیز وکالت [[ائمه]] بعدی را به عهده داشتند<ref>رجال النجاشی، ص۳۴۴؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۴؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۵۵.</ref>.
ابراهیم که توانسته بود امر [[وکالت]] خود را به خوبی انجام دهد، در [[زمان]] [[امامت امام هادی]]{{ع}} نیز جزو اصحاب آن امام شمرده شد<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۵۸؛ رجال الطوسی، ص۳۸۳.</ref> و از جانب ایشان مورد [[تمجید]] و [[سپاس]] قرار گرفت. حضرت نیز او را طی نامه‌ای تنها وکیل خود در آن [[شهر]] قرار داد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۹.</ref>. حتی [[امام هادی]]{{ع}} او را مورد [[لطف]] خود نیز قرار داد و همراه چند نفر دیگر [[ثقه]] دانست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۱؛ خلاصة الأقوال، ص۴۳۴؛ کتاب الغیبة، طوسی، ص۴۱۷؛ التحریر الطاووسی، ص۱۷- ۱۸.</ref>. با این [[حدیث]] می‌توان به جلالت و [[عظمت]] [[ابراهیم]] نزد [[امام]] پی برد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۹؛ فائق المقال، ص۸۰؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۲.</ref>. در حالی که سیدخویی به دلیل مجهول بودن [[راویان]] وی، [[وکیل]] بودن او را دلیلی بر وثاقتش نمی‌داند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. از ابراهیم [[نقلی]] در [[سال ۲۴۸ق]] وجود دارد<ref>اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۰۹-۸۱۰.</ref> که نشان از [[حیات]] او در اواخر [[امامت امام هادی]]{{ع}} دارد، اما از هنگام [[رحلت]] وی اطلاع دقیقی در دست نیست. امر [[وکالت]] در [[خاندان ابراهیم]] تنها مختص به وی نبود، بلکه [[علی بن ابراهیم]] (پسرش)، [[محمد بن علی]] و [[قاسم بن محمد]] (نوادگانش) نیز وکالت [[ائمه]] بعدی را به عهده داشتند<ref>رجال النجاشی، ص۳۴۴؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۴؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۵۵.</ref>.


ابراهیم در مجموع ۲۲ [[روایت]] از [[امام رضا]]{{ع}}، [[امام جواد]] و امام هادی{{عم}} نقل می‌کند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۷۰؛ المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۵.</ref> که در موضوعات مختلفی چون [[توحید]]، مقدار صاع، [[احکام]] [[ضیاع]]، [[ارث]]، [[خمس]]، [[صدق]] و... است<ref>تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۲۳؛ الکافی، ج۷، ص۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۳، ص۲۸۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۶۹.</ref>. وی روایت مرفوعی نیز از [[امام صادق]]{{ع}} دارد<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۹؛ مرآة العقول، ج۵، ص۳۶.</ref>. [[روایات]] ابراهیم را بزرگانی چون [[علی بن مهزیار]]، [[سهل بن زیاد]]، [[محمد بن عیسی عبیدی]] و... نقل کرده‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۷۰؛ خاتمة المستدرک، ج۴، ص۲۵- ۲۶.</ref>. طریق روایات [[شیخ صدوق]] نیز به وی حَسَن می‌باشد<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۴۱؛ الوجیزة فی الرجال، ص۲۱۶.</ref>. طبق نقل مؤلف الوجیزة احتمال می‌رود کتاب اصولی نیز داشته که [[صدوق]] در تألیف [[من لا یحضره الفقیه]] از آن بهره برده است<ref>الوجیزة فی الرجال، ص۲۱۵- ۲۱۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۰۶.</ref>.
ابراهیم در مجموع ۲۲ [[روایت]] از [[امام رضا]]{{ع}}، [[امام جواد]] و امام هادی{{عم}} نقل می‌کند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۷۰؛ المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۵.</ref> که در موضوعات مختلفی چون [[توحید]]، مقدار صاع، [[احکام]] [[ضیاع]]، [[ارث]]، [[خمس]]، [[صدق]] و... است<ref>تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۲۳؛ الکافی، ج۷، ص۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۳، ص۲۸۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۶۹.</ref>. وی روایت مرفوعی نیز از [[امام صادق]]{{ع}} دارد<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۹؛ مرآة العقول، ج۵، ص۳۶.</ref>. [[روایات]] ابراهیم را بزرگانی چون [[علی بن مهزیار]]، [[سهل بن زیاد]]، [[محمد بن عیسی عبیدی]] و... نقل کرده‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۷۰؛ خاتمة المستدرک، ج۴، ص۲۵- ۲۶.</ref>. طریق روایات [[شیخ صدوق]] نیز به وی حَسَن می‌باشد<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۴۱؛ الوجیزة فی الرجال، ص۲۱۶.</ref>. طبق نقل مؤلف الوجیزة احتمال می‌رود کتاب اصولی نیز داشته که [[صدوق]] در تألیف [[من لا یحضره الفقیه]] از آن بهره برده است<ref>الوجیزة فی الرجال، ص۲۱۵- ۲۱۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۰۶.</ref>.
۲۱۷٬۶۸۰

ویرایش