بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:


====٢. غلو نبودن اعتقاد به [[علم غیب معصوم]]====
====٢. غلو نبودن اعتقاد به [[علم غیب معصوم]]====
 
[[پیروان]] [[مذهب امامیه]] اصل برخورداری [[معصومین]] {{ع}} از [[علوم]] فراطبیعی و غیرحسی که در برخی اصطلاحات و استعمالات از آن به [[علم غیب]]<ref>در اصطلاح قرآن و روایات و نیز اصطلاح رایج متکلمان  امامیه مثل شیخ مفید در «اوائل المقالات»، ص٦٧.</ref> و در برخی استعمالات دیگر (اصطلاح لغوی و عرفی) به [[علم ویژه]] یاد می‌شود، [[غلو]] نمی‌دانند. براین اساس سه نوع [[دلیل]] امکانی، [[عقلی]] و وقوعی اقامه گردیده است:
[[پیروان]] [[مذهب امامیه]] اصل برخورداری [[معصومین]] {{ع}} از [[علوم]] فراطبیعی و غیرحسی که در برخی اصطلاحات و استعمالات از آن به [[علم غیب]]<ref>در اصطلاح قرآن و روایات و نیز اصطلاح رایج متکلمان  امامیه مثل شیخ مفید در اوائل المقالات، ص٦٧.</ref> و در برخی استعمالات دیگر (اصطلاح لغوی و عرفی) به [[علم ویژه]] یاد می‌شود، [[غلو]] نمی‌دانند. براین اساس سه نوع [[دلیل]] امکانی، [[عقلی]] و وقوعی اقامه گردیده است:
# '''دلیل امکانی:''' اگر [[خداوند]] خودش مخلوقی [[خلق]] کرده و او را [[عالم]] و آگاه بر اعمال بشر کرده و در سائر صفات نیز او را به آخرین [[کمال]] که از [[تصوّر]] ما خارج است، نائل کرده باشد، این مسأله نه تنها به لحاظ عقلی ممکن است، بلکه معنای غلو نیز در این فرض منتفی است و از طرفی اگر خدای متعال به او برای [[اثبات]] [[حقّانیت]] خود قوۀ [[اعجاز]] [[مرحمت]] فرموده به طوری که با [[اذن پروردگار]] می‌تواند مرده زنده کرده و [[قبض روح]] نماید، چنانچه [[حضرت عیسی]]{{ع}} انجام می‌‌داده، لذا دیگر نمی‌توان گفت این فیض الهی فراتر از حق اوست<ref>ر.ک: قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، «مقدمه‌ای بر کتاب علم امام»، ص۵۲۰.</ref>.
# '''دلیل امکانی:''' اگر [[خداوند]] خودش مخلوقی [[خلق]] کرده و او را [[عالم]] و آگاه بر اعمال بشر کرده و در سائر صفات نیز او را به آخرین [[کمال]] که از [[تصوّر]] ما خارج است، نائل کرده باشد، این مسأله نه تنها به لحاظ عقلی ممکن است، بلکه معنای غلو نیز در این فرض منتفی است و از طرفی اگر خدای متعال به او برای [[اثبات]] [[حقّانیت]] خود قوۀ [[اعجاز]] [[مرحمت]] فرموده به طوری که با [[اذن پروردگار]] می‌تواند مرده زنده کرده و [[قبض روح]] نماید، چنانچه [[حضرت عیسی]]{{ع}} انجام می‌‌داده، لذا دیگر نمی‌توان گفت این فیض الهی فراتر از حق اوست<ref>ر.ک: قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، «مقدمه‌ای بر کتاب علم امام»، ص۵۲۰.</ref>.
# '''دلیل عقلی:''' [[علوم]] خداوند ذاتی، [[ازلی]]، [[حقیقی]] و غیر مخلوق است و علوم مخلوقین ممکن، اعطایی، حادث و مخلوق. در علوم [[خدا]] [[تغییر]]، ممتنع و در علم خلق تبدل ممکن است<ref>بریلوی، احمد رضا، «الدولة المکیة»، ص۲۱۲.</ref>. با توجه به خصوصیات این دو [[علم]]، دستیابی مخلوقین به [[علوم]]، به صورت کامل، جز اعطاء از جانب [[خداوند]] نیست، بنابراین غلوی در [[کار]] نیست<ref>ر.ک: باقری، سید محمد فائز، «بررسی علم اولیای الهی»، ص۱۵۴ ـ ۱۶۴.</ref>.  
# '''دلیل عقلی:''' [[علوم]] خداوند ذاتی، [[ازلی]]، [[حقیقی]] و غیر مخلوق است و علوم مخلوقین ممکن، اعطایی، حادث و مخلوق. در علوم [[خدا]] [[تغییر]]، ممتنع و در علم خلق تبدل ممکن است<ref>بریلوی، احمد رضا، «الدولة المکیة»، ص۲۱۲.</ref>. با توجه به خصوصیات این دو [[علم]]، دستیابی مخلوقین به [[علوم]]، به صورت کامل، جز اعطاء از جانب [[خداوند]] نیست، بنابراین غلوی در [[کار]] نیست<ref>ر.ک: باقری، سید محمد فائز، «بررسی علم اولیای الهی»، ص۱۵۴ ـ ۱۶۴.</ref>.  
خط ۴۵: خط ۴۴:


===نتیجه گیری===
===نتیجه گیری===
اگر منظور از [[علم غیب]] چنانچه در لغت آمده، مطلق [[علوم]] فراطبیعی و غیرحسی باشد، ادعای چنین علومی در [[حق]] [[معصومین]] {{ع}} [[غلو]] نخواهد بود. همچنین اگر مراد از علم غیب را همان علوم مختص [[ذات الهی]] بدانیم که [[خدای متعال]] نیز آنرا برای احدی قرار نداده است مگر به [[اذن]] و [[اراده]] خود که برخی اولیای [[برگزیده]] خود را از بخشی از آن [[آگاه]] ساخته، بر این اساس از آنجا که بر مبنای رایج [[قرآنی]] و [[روایی]] هرچند علوم و آگاهی‌های معصومین به [[دلیل]] آنکه موهبتی و اعطایی از جانب خداست، [[علم به غیب]] شمرده نمی‌شود اما ادعای برخورداری معصومین {{ع}} از نوعی [[علم ویژه]] در اینجا نیز غلو نخواهد بود. اما اگر منظور از علم غیب طبق تعریف مشهور [[متکلمان]] همچون [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>، [[علوم ذاتی]]، غیرمستفادِ از غیر و غیرتعلیمی باشد، ادعای [[غیب]] برای معصومین {{ع}} غلو است<ref>ر.ک: مسعودی، سید محمد علی، تفاوت کاربردهای کلامی و روایی وازه غیب در ترکیب اضافی علم غیب، نخستین همایش ملی واژه‌پژوهی در علوم اسلامی، ص۴ و ۵.</ref>.
اگر منظور از [[علم غیب]] چنانچه در لغت آمده، مطلق [[علوم]] فراطبیعی و غیرحسی باشد، ادعای چنین علومی در [[حق]] [[معصومین]] {{ع}} [[غلو]] نخواهد بود. همچنین اگر مراد از علم غیب را همان علوم مختص [[ذات الهی]] بدانیم که [[خدای متعال]] نیز آنرا برای احدی قرار نداده است مگر به [[اذن]] و [[اراده]] خود که برخی اولیای [[برگزیده]] خود را از بخشی از آن [[آگاه]] ساخته، بر این اساس از آنجا که بر مبنای رایج [[قرآنی]] و [[روایی]] هرچند علوم و آگاهی‌های معصومین به [[دلیل]] آنکه موهبتی و اعطایی از جانب خداست، [[علم به غیب]] شمرده نمی‌شود اما ادعای برخورداری معصومین {{ع}} از نوعی [[علم ویژه]] در اینجا نیز غلو نخواهد بود. اما اگر منظور از علم غیب طبق تعریف مشهور [[متکلمان]] همچون [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>، [[علوم ذاتی]]، غیرمستفادِ از غیر و غیرتعلیمی باشد، ادعای [[غیب]] برای معصومین {{ع}} غلو است<ref>ر.ک: مسعودی، سید محمد علی، «تفاوت کاربردهای کلامی و روایی وازه غیب در ترکیب اضافی علم غیب»، نخستین همایش ملی واژه‌پژوهی در علوم اسلامی، ص۴ و ۵.</ref>.


==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==
۱۱۱٬۷۱۲

ویرایش