احمد (پیامبر خاتم) در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[))
خط ۲۳: خط ۲۳:
به [[نقل]] از برخی گزارش‌ها در نسخه‌هایی از کتاب [[مقدّس]]، درباره بشارت به شخصی سخن به‌میان آمده که از ذرّیّه [[اسماعیل]] و نامش [[احمد]] است <ref>الطبقات، ج‌۱، ص‌۸۳‌.</ref> هم‌چنین در نسخه [[عبری]] [[سفر]] پیدایش، ترکیبی به شکل "ماذماذ"، "مادماد"، "مود مود" یا "مید مید" به‌کار رفته <ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۷: ۲۰.</ref> که واژه‌شناسانِ [[زبان عبری]] آن را به "بسیار زیاد" یا معادل‌های آن ترجمه کرده‌اند <ref>جلاء الافهام، ص‌۸۶‌ـ‌۸۹.</ref> و می‌توان آن را با احمد که افعل [[تفضیل]] است، مقایسه کرد. هم‌چنین در انجیل [[یوحنّا]] از [[زبان]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} از شخصی به نام "[[فارقلیط]]" معرّب واژه یونانی "پاراکلتوس" به‌معنای "تسلّی‌دهنده"، "مدافع"، "[[وکیل]]"، "[[شفیع]]" و "میانجی" [[سخن]] به‌میان آمده است: "و‌من از [[پدر]] خواهم خواست و او فارقلیط دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند".<ref>کتاب مقدس، یوحنا، ۱۴: ۱۶.</ref> در جای دیگر آمده است: "لیکن آن فارقلیط یعنی [[روح‌القدس]] که پدر او را به اسمِ من خواهد فرستاد، همان شما را هرچیز خواهد آموخت و هرچه من شما را گفتم، به یادِ شما خواهد آورد".<ref>کتاب مقدس، یوحنا، ۱۵: ۲۶.</ref> "لیکن به‌شما راست می‌گویم که شما را مفید است که من بروم. اگر من نروم، آن فارقلیط به نزد شما نخواهد آمد ؛ امّا اگر بروم، او را به نزد شما خواهم‌فرستاد".<ref>کتاب مقدس، یوحنا، ۱۶: ۷.</ref> برخی از [[عالمان]] [[اسلامی]] با بیان سازگاری این سخنان با ویژگی‌های [[پیامبر اکرم]]{{صل}} معتقدند: مقصود از فارقلیط در این [[آیات]]، همان احمد است ؛ به‌ویژه آن‌که [[حضرت عیسی]]{{ع}} آمدن این شخص را به پس از خود وامی‌گذارد و آمدن او را به رفتن خود مشروط می‌کند. برخی از [[مفسّران]] برای [[تأیید]] این دیدگاه، [[فارقلیط]] را از ریشه‌ای به‌معنای [[حمد]] گرفته‌اند ؛<ref> التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۸۲.</ref> ولی با وجود این قراین، به‌صورت [[قطعی]] نمی‌توان گفت: مقصود از فارقلیط همان [[احمد]]، و در انجیل‌های موجود نیز [[بشارت]] به آمدن [[پیامبر اسلام]] موجود باشد ؛ بلکه آن‌چه به‌طور قطعی می‌توان [[داوری]] کرد، وجود اصل بشارت در [[زبان]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} به آمدن [[پیامبری]] است که در [[قرآن]] نیز به نام او تصریح شده است.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی]] و [[ابوالفضل روحی|روحی]]، [[احمد - شریفی و روحی (مقاله)|مقاله «احمد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
به [[نقل]] از برخی گزارش‌ها در نسخه‌هایی از کتاب [[مقدّس]]، درباره بشارت به شخصی سخن به‌میان آمده که از ذرّیّه [[اسماعیل]] و نامش [[احمد]] است <ref>الطبقات، ج‌۱، ص‌۸۳‌.</ref> هم‌چنین در نسخه [[عبری]] [[سفر]] پیدایش، ترکیبی به شکل "ماذماذ"، "مادماد"، "مود مود" یا "مید مید" به‌کار رفته <ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۷: ۲۰.</ref> که واژه‌شناسانِ [[زبان عبری]] آن را به "بسیار زیاد" یا معادل‌های آن ترجمه کرده‌اند <ref>جلاء الافهام، ص‌۸۶‌ـ‌۸۹.</ref> و می‌توان آن را با احمد که افعل [[تفضیل]] است، مقایسه کرد. هم‌چنین در انجیل [[یوحنّا]] از [[زبان]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} از شخصی به نام "[[فارقلیط]]" معرّب واژه یونانی "پاراکلتوس" به‌معنای "تسلّی‌دهنده"، "مدافع"، "[[وکیل]]"، "[[شفیع]]" و "میانجی" [[سخن]] به‌میان آمده است: "و‌من از [[پدر]] خواهم خواست و او فارقلیط دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند".<ref>کتاب مقدس، یوحنا، ۱۴: ۱۶.</ref> در جای دیگر آمده است: "لیکن آن فارقلیط یعنی [[روح‌القدس]] که پدر او را به اسمِ من خواهد فرستاد، همان شما را هرچیز خواهد آموخت و هرچه من شما را گفتم، به یادِ شما خواهد آورد".<ref>کتاب مقدس، یوحنا، ۱۵: ۲۶.</ref> "لیکن به‌شما راست می‌گویم که شما را مفید است که من بروم. اگر من نروم، آن فارقلیط به نزد شما نخواهد آمد ؛ امّا اگر بروم، او را به نزد شما خواهم‌فرستاد".<ref>کتاب مقدس، یوحنا، ۱۶: ۷.</ref> برخی از [[عالمان]] [[اسلامی]] با بیان سازگاری این سخنان با ویژگی‌های [[پیامبر اکرم]]{{صل}} معتقدند: مقصود از فارقلیط در این [[آیات]]، همان احمد است ؛ به‌ویژه آن‌که [[حضرت عیسی]]{{ع}} آمدن این شخص را به پس از خود وامی‌گذارد و آمدن او را به رفتن خود مشروط می‌کند. برخی از [[مفسّران]] برای [[تأیید]] این دیدگاه، [[فارقلیط]] را از ریشه‌ای به‌معنای [[حمد]] گرفته‌اند ؛<ref> التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۸۲.</ref> ولی با وجود این قراین، به‌صورت [[قطعی]] نمی‌توان گفت: مقصود از فارقلیط همان [[احمد]]، و در انجیل‌های موجود نیز [[بشارت]] به آمدن [[پیامبر اسلام]] موجود باشد ؛ بلکه آن‌چه به‌طور قطعی می‌توان [[داوری]] کرد، وجود اصل بشارت در [[زبان]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} به آمدن [[پیامبری]] است که در [[قرآن]] نیز به نام او تصریح شده است.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی]] و [[ابوالفضل روحی|روحی]]، [[احمد - شریفی و روحی (مقاله)|مقاله «احمد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
==احمد در دانشنامه معاصر قرآن کریم ==
واژه [[احمد]] از ریشه حَمِدَ مشتق و به معنای ستودنی‌تر و شایسته‌تر به [[ستایش]] آمده است<ref>فرهنگ معاصر عربی فارسی.</ref>. [[احمد]] در این سخن [[خداوند]]: {{متن قرآن|وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}}<ref>«و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است» سوره صف، آیه ۶.</ref> اشاره به [[پیامبر]]{{صل}} و [[اخلاق]] و [[رفتار]] [[پسندیده]] او می‌باشد و [[حضرت عیسی]]{{ع}} هنگام [[بشارت]] به آمدن و [[ظهور پیامبر]]{{صل}} لفظ احمد را به کار برد تا نشان دهد که [[حضرت محمد]]{{صل}} از او و [[پیامبران پیشین]] شایسته‌تر است<ref>مفردات، ص۲۵۶.</ref>.
 
حضرت محمد{{صل}} مؤسس [[دین اسلام]] و [[فرستاده خدا]] و [[خاتم پیامبران]] است. کلمه [[محمد]] به معنی بسیار [[حمد]] شده است و از ریشه حمد که به معنی [[تجلیل]] و [[تمجید]] است مشتق گردیده و کلمه "احمد" نیز برگرفته از همین ریشه است که [[مسیحیان]] [[عربستان]]، آن لفظ را به‌جای [[فارقلیط]] به کار می‌بردند. مراد از لفظ بشارت، در [[آیه]] فوق [[ظهور]] [[پیامبر اسلام]] است و در کتاب‌های مختلف، با تعبیرات فراوانی که بشارت به ظهور پیامبر بزرگی می‌دهد (که نشانه‌های آن جز بر [[اسلام]] و آورنده آن [[تطبیق]] نمی‌کند) دیده می‌شود. تعبیر "بشارت" در مورد خبر دادن [[مسیح]] از [[ظهور اسلام]] اشاره لطیفی به [[تکامل]] این [[آیین]] نسبت به آیین‌های پیشین است.
 
احمد یکی از نام‌های [[حضرت رسول]]{{صل}} است که در میان [[مسلمانان]] به عنوان [[عَلَم]] و نام خاص به کار می‌رود. نام احمد در میان [[اعراب جاهلی]] گاه گاه دیده می‌شود ولی منبع استعمال این اسم در میان مسلمانان [[قرآن]] است. ظاهراً چنین عبارتی در [[عهد جدید]] وجود ندارد. به همین جهت [[حدس]] زده‌اند که کلمه احمد ترجمه پریکلوتس به معنی مشهور باشد که آن هم محرف برقلیطس است که کنایه از [[روح القدس]] می‌باشد و در [[انجیل یوحنا]] آمده است.
 
با توجه به اینکه [[تاریخ]] متن و ترجمه‌های [[انجیل]] دقیقاً مشخص نیست و افزون بر این که کلمه فوق، در زبان یونانی آن عصر رایج نبوده است [[صحت]] این [[حدس]] را ناممکن میسازد. درست است که [[مسلمانان]] پیش از اواسط [[قرن دوم]] کلمه حاکی از [[پیشگویی]] "[[فارقلیط]]" را درباره [[پیغمبر اسلام]] به کار برده‌اند اما کلمه‌ای که به کار برده‌اند یا برقلیطس یونانی است یا ترجمه صحیح آن منحّ مانای آرامی است. [[تطبیق]] منحّما با [[محمد]] فقط به جهت شباهت صوتی این دو کلمه است و ظاهراً از طرف [[مسیحیان]] نومسلمان [[القاء]] شده است. اگرچه نام محمد از [[عهد]] [[حضرت محمد]]{{صل}} به بعد به عنوان نام خاص در میان مسلمانان به کار رفته است و نام‌های [[محمود]]، حمید و حمید در نخستین قرن [[اسلامی]] وجود داشته اما استعمال نام [[احمد]] به صورت نام خاص در میان مسلمانان ظاهراً از حدود[[سال]] ۱۲۵ آغاز شده است. به همین جهت [[استنباط]] شده که کلمه احمد در [[قرآن]] نباید هم چون نام خاص بلکه به صورت صفت در نظر گرفته شود و عَلَمیت آن از زمانی است که حضرت محمد{{صل}} را با فارقلیط یکی دانسته‌اند و اشاراتی را که گاه گاهی در اشعار [[عربی]] قرن نخستین به پیغمبر اسلام{{صل}} به عنوان احمد شده است را با [[ضرورت]] ناشی از وزن شعری توجیه کرده‌اند<ref>دانشنامه ایران و اسلام، ج۹، ص۱۲۱۰.</ref>.
 
[[غالب]] محققان [[مسلمان]] و غیر مسلمان قدیم و جدید گفته‌اند که کلمه پاراکلوتوس یونانی یا طبق تلفظ عربی‌اش [[فاراقلیط]] که در [[انجیل یوحنا]] آمده و معنای آن تسلی‌دهنده است و مراد از آن [[روح‌القدس]] انگاشته می‌شود در واقع شکل [[تحریف]] یافته یا [[اشتباه]] واژه بریکلوتوس است که معنای آن بسیار ستوده شده (احمد) است و این ترجمه دقیق یونانی واژه آرامی "مومحنه" می‌باشد. معنای کلمه آرامی موحمنه و واژه یونانی بریکلوتوس یکی بوده است، اولی برابر با محمد و دومی به معنای احمد است. نام احمد برای حضرت محمد{{صل}} هم صفت و هم اسم [[عَلَم]] است، ولی برای سایر [[مردم]] فقط عَلَم است. این نام در [[زمان جاهلیت]] هم کمابیش وجود داشته ولی بسامد آن از نام [[محمد]] کمتر بوده است<ref>دانشنامه ایران و اسلام، ج۱، ص۱۲۹.</ref>.
 
وجود بیش از یک نام برای [[پیامبر]]{{صل}} و به‌ویژه نام [[احمد]] از همان نیمه سده نخستین [[هجری]] وجود داشته است. برخی از [[عالمان]] سده‌های میانه [[اسلامی]] معتقدند که هرگز کسی پیش از [[پیامبر اسلام]] [[احمد]] نامیده نشده است و این امر نشانه‌ای از [[حکمت خداوند]] دانسته شده تا کسی با احمد [[بشارت]] داده شده از سوی [[مسیح]] مشتبه نگردد، اما نمونه‌هایی پراکنده از تداول این نام در میان [[عرب پیش از اسلام]] به دست آمده است. به رغم کاربرد احمد به عنوان نام پیامبر{{صل}} تا دهه‌های پایانی سده اول قمری نام احمد برخلاف نام‌های هم‌ریشه آن ([[محمود]]، [[محمد]] و حمید) تداول نیافته بود<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۶۸۰-۶۸۴.</ref>.
 
پیامبر{{صل}} در [[سحرگاه]] [[جمعه]] ۱۷ [[ربیع الاول]] [[عام الفیل]] (۴۰ سال [[قبل از بعثت]]، ۵۳ سال [[قبل از هجرت]] و مطابق با ۵۷۰ از میلاد مسیح) در [[مکه معظمه]] به [[دنیا]] آمد. نام مادرش [[آمنه]]، نام پدرش [[عبدالله]] و معروف‌ترین کنیه‌اش [[ابوالقاسم]] می‌باشد. آن [[حضرت]] دارای [[القاب]] متعددی می‌باشد؛ از جمله [[رسول الله]]، [[خاتم‌النبیین]]، خاتم‌المرسلین، [[مصطفی]]، [[حبیب‌الله]] و [[رحمة]] للعالمین است. و در [[۲۸ صفر]] [[سال یازدهم هجرت]] در ۶۳ سالگی [[رحلت]] فرمود و در [[مدینه منوره]] [[دفن]] گردید.
 
واژه احمد، فقط یک بار در [[قرآن]] آمده است {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.</ref>. در این [[آیه]] به مسئله [[رسالت]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[کارشکنی]] و [[تکذیب]] [[بنی‌اسرائیل]] در مقابل او اشاره شده و نیز حضرت عیسی{{ع}} [[بشارت]] از رسولی می‌دهد که بعد از وی خواهد آمد و نامش را [[احمد]] عنوان کرده است.
در [[تفسیر قمی]] ذیل آیه ۶ صف، سؤال [[یهودیان]] در مورد [[اسماء]] مختلف [[پیامبر]]{{صل}} مطرح می‌شود و آن [[حضرت]] موارد کاربرد آن را این گونه توضیح می‌دهد: من [[محمد]] نامیده شدم، زیرا در [[زمین]] ستوده بودم و احمد نامیده شدم، چرا که در [[آسمان]] بیشتر ستوده بودم و علت نام‌گذاری [[بشیر]] به این دلیل است که [[اطاعت]] کنندگان از [[خدا]] را به [[بهشت]] [[بشارت]] می‌دهم و اما نام‌گذاری [[نذیر]] به دلیل [[انذار]] گنه‌کاران از [[جهنم]] است<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۳۶۵.</ref>.
 
[[سورآبادی]] در [[تفسیر]] خود، ذیل آیه به طرح این سؤال می‌پردازد: چرا با وجود اینکه پیامبر{{صل}} به نام محمد معروف گشته در آیه مذکور نامی از محمد نیامده و او را احمد خطاب کرده است؟ در جواب می‌گوید: [[عیسی]]، نام [[مصطفی]] را مطابق آنچه در [[انجیل]] بود خطاب کرد و نام وی در انجیل طاب طاب بود که معنای آن ستاینده‌ترین همه ستایندگان [[خدای عزوجل]] است و در [[تورات]] میوذ میوذ به معنای عزیزترین همه عزیزان بر خدای عزوجل و در [[زبور]] نام وی فارقلیطا بود و در [[قرآن]] محمد که معنای آن ستوده‌ترین همه [[خلق]] خدای می‌باشد. گفته‌اند احمد نام وی در آسمان است و محمد نام وی در زمین است<ref>تفسیر سور آبادی، ج۴، ص۲۵۹۵.</ref>.
 
[[فخر رازی]] در تفسیر خود ذیل آیه مورد نظر علاوه بر بیان ترجمه و مفهوم آن به ذکر [[قرائات]] مختلف، بیان [[اعراب]] کلمات و وجوه متعدد معنایی احمد پرداخته است.
#[[مبالغه]] در فاعل، یعنی او بیشتر از سایرین [[حمد]] خدای را می‌گوید.
#مبالغه در مفعول به دلیل [[اخلاص]] و [[اخلاق]] نیکویش بیش از دیگران مورد [[ستایش]] قرار می‌گیرد. عیسی{{ع}} در چند باب از [[انجیل]] از آمدن [[حضرت محمد]]{{صل}} خبر داده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۵۲۸.</ref>.
 
برخی از [[عالمان]] [[مسلمان]] "مادماد" را اشاره به [[محمد]] دانسته‌اند و این واژه را از [[نام‌های پیامبر]]{{صل}} در برخی از [[کتب آسمانی پیشین]] شمرده‌اند<ref>تورات، سفر پیدایش.</ref>. [[سید قطب]] در [[تفسیر]] خود ذیل [[آیه]] از [[رسالت]] [[انبیا]] [[سخن]] می‌گوید و [[اذعان]] می‌دارد که رسالت [[پیامبران]] در دوران مختلف [[تاریخی]] همچون حلقه‌ای منسجم و پیوسته می‌باشد که مطابق با استعدادها و نیازهای بشری ارائه گشته و تکمیل کننده یکدیگر محسوب میشوند و آخرین حلقه که [[رسالت پیامبر]]{{صل}} است [[کامل‌ترین]] آنهاست<ref>فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۵۵۷.</ref>.
 
[[علامه طباطبایی]] در تفسیر خود به بیان این مطلب می‌پردازد که مفهوم [[بشارت]] دادن [[عیسی]]{{ع}} به آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} این است که [[دین اسلام]] اتم و اکمل است و همچنین نام معروف [[پیامبر]]{{صل}} را [[احمد]] عنوان می‌کند و سخن خود را با ادله‌ای از انجیل، [[تورات]] و اشعار [[شاعران]] [[عرب]] [[تأیید]] و محکم می‌سازد<ref>ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۴۲۶-۴۲۷.</ref>. تمام پیامبران ستاینده و [[حامد]] خدایند و پیامبر ما، [[محمد]] بیشتر از ایشان ستاینده است و این کلمه از صیغه (أفْعَلَ برای [[تفضیل]]) به اسم (خاص) نقل شده است <ref>تفسیر هدایت، ج۱۵، ص۳۷۹.</ref>.<ref>[[مرضیه السادات کدخدایی|کدخدایی، مرضیه السادات]]، [[احمد - کدخدایی (مقاله)|مقاله «احمد»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش