احمد (پیامبر خاتم) در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه احمد در قرآن کریم فقط یک بار و به‌صورت یکی از نام‌های پیامبر اسلام (ص) به‌کار رفته است: ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۱] واژه‌پژوهان، در ریشه‌یابی این نام، آن را برگرفته از ریشه "ح م د" به‌معنای ستایش دانسته [۲] و گفته‌اند: وجه نام‌گذاری پیامبراکرم (ص) به احمد که صفتی تفضیلی است، فراوانی ستایش خداوند به‌وسیله حضرت [۳] یا ستوده‌تر بودن او بیش از همه نزد خداوند سبحان است.[۴] برخی، حمد را ثناگویی شخص به اوصاف نیکویی می‌دانند که فقط با زبان انجام گیرد.[۵] برخی از واژه‌پژوهان نیز با افعل تفضیل دانستن این واژه، آن را مبالغه در حمد و برگرفته از محمود یا حامد بودن نزد خدا دانسته‌اند که بنابر وجه دوم، باید مضافی در تقدیر باشد.[۶] درباره اینکه آیا این واژه، نام پیامبر یا از اوصاف او است، برخی با تأیید افعل تفضیل بودن احمد، آن را از نام‌های پیامبر دانسته‌اند که به محمود بودن او در فعل و اخلاق دلالت دارد.[۷] راغب، مورد بشارت بودن این نام از زبان عیسی (ع) را دلیل برجستگی و پسندیده‌تر بودن او از عیسی (ع) و همه پیامبران پیشین می‌داند.[۸] برخی نیز گفته‌اند: پیامبر، دارای نام عام (محمّد) و نام خاص (احمد) بوده و عیسی (ع) با این بشارت، از پیامبر با نام خاص او یاد‌ کرده است.[۹] در برابر دیدگاه مشهور درباره ساختار ادبی این واژه که آن را افعل تفضیل شمرده‌اند، عدّه‌ای بر صفت مشبهه بودن آن اشاره دارند.[۱۰] این دیدگاه، با شرایط دستور زبان برای چنین اشتقاقی سازگاری ندارد.

براساس قرآن کریم، شکّی نیست که یکی از نام‌های پیامبراکرم (ص) احمد است، و این نام، پس از محمّد، از شناخته شده‌ترین نام‌های حضرت شمرده می‌شود. شهرت و کاربرد گسترده این نام میان مسلمانان به‌اندازه‌ای است که از صدر اسلام تاکنون، همواره برای یاد‌ کردن از پیامبر (ص) استفاده از این نام پس از "محمّد" در رتبه نخست قرار داشته است.[۱۱]

چگونگی نام گذاری

درباره عَلَم (نام مخصوص) یا وصف مشهور بودن احمد برای پیامبر (ص)، به اتّفاق نظری نمی‌توان دست یافت؛ ولی ادلّه‌ای دیدگاه نخست را تأیید می‌کند. در روایتی از امام باقر (ع) نقل شده که به آمنه، مادر پیامبر، در دوران بارداری ندا رسید که نام فرزند خود را احمد بگذارد.[۱۲] در گزارش دیگری همین مضمون از خود آمنه نیز نقل شده است.[۱۳] در روایت دیگری از امام باقر (ع) نقل شده که ابوطالب، عموی پیامبر در روز هفتم ولادت حضرت، این نام را برای وی برگزید و سبب این نام‌گذاری را ستایش آسمانیان و زمینیان از حضرت دانست.[۱۴] در روایتی از خود پیامبر اسلام، وجه نام‌گذاری او به محمّد ستایش زمینیان از حضرت و به احمد ستوده‌تر بودن او نزد آسمانیان دانسته شده است[۱۵][۱۶]

پیشینه نام احمد

درباره تقدم نام‌گذاری پیامبر به محمّد یا احمد، دیدگاه‌های گوناگونی مطرح شده است؛ برخی با استفاده از آیه‌ ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۱۷] که نام احمد را صادر شده از زبان عیسی (ع) می‌داند، تقدّم نام احمد را قطعی دانسته،[۱۸] معتقدند بنابر منابع تاریخی یهود، افرادی حتّی پیش از تولّد حضرت، از نام، ویژگی‌ها و زمان تولّد وی آگاهی داشتند.[۱۹] عدّه‌ای دیگر با استفاده از این گزارش تاریخی که نام احمد پیش از پیامبر اسلام، هیچ سابقه‌ای میان عرب نداشته و پیش از او کسی به این اسم، نامیده نشده است، بر تقدم شهرت محمد بر احمد اصرار دارند.[۲۰] برخی از این گروه این‌گونه نام‌گذاری را نشانه‌ای از حکمت و لطف خداوند دانسته‌اند تا کسی با احمدِ مورد بشارت عیسی (ع) مشتبه نشود؛ امّا پژوهش‌های تاریخی، بر وجود این نام میان برخی از قبایل اعراب جاهلی و پیش از اسلام، گواهی می‌دهد[۲۱][۲۲]

بشارت به احمد

حضرت عیسی (ع) در کنار دعوت بنی‌اسرائیل به پیروی از تورات، به آمدن پیامبری پس از خود به نام احمد بشارت داده است: ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۲۳]؛ بنابراین، در اینکه نبوّت پیامبراکرم، پیش از حضرت، از سوی عیسی (ع) خبر داده شد، شکی نیست. نکته مورد اختلاف، این است که عیسی (ع) با چه نامی پیامبر (ص) را یاد‌کرده، و آیا این بشارت در اناجیل کنونی موجود است؟ اگرچه از ظاهر این آیه چنین برنمی‌آید که از پیامبر در انجیل یا تورات نامی آمده باشد، برخی از آیات دیگر بر این مسأله تصریح دارند: ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۲۴]، ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا[۲۵] براساس آیات دیگر، یهود و نصارا پیش از پیامبراکرم (ص) حضرت را به‌طور کامل می‌شناختند و درباره آمدن چنین پیامبری تردیدی نداشتند؛ اگرچه پس از بعثت، او را انکار کرده، به وی نگرویدند: ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ[۲۶] نیز ﴿أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ[۲۷]؛ ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۲۸] در احادیثی از خود پیامبراکرم (ص) نقل شده است که نام او در تورات "احید"، در انجیل "احمد" و در قرآن "محمّد" است؛[۲۹] هم‌چنین از ابن‌عباس نقل شده که نام‌هایی چون "احمد"، "محمّد"، "فارقلیط" و "ماذماذ" از‌ جمله نام‌های پیامبراکرم در کتاب‌های آسمانی امّت‌های پیشین است.[۳۰] در گفتوگوها و مناظرات علمی امام رضا (ع) با رهبران دینی ادیان دیگر نیز وجود بشارت و نام پیامبراکرم (ص) در تورات و انجیل تأیید شده است؛[۳۱] امّا درباره وجود این بشارت و یادکرد پیامبراکرم (ص) در اناجیل موجود، برخی با استفاده از بخش‌هایی از انجیل که به‌گونه‌ای با صفات پیامبراکرم یا حوادث نبوت وی و‌... سازگاری دارند، درصددند برای این‌آیات مصادیقی در انجیل بیابند.

به نقل از برخی گزارش‌ها در نسخه‌هایی از کتاب مقدّس، درباره بشارت به شخصی سخن به‌میان آمده که از ذرّیّه اسماعیل و نامش احمد است [۳۲] هم‌چنین در نسخه عبری سفر پیدایش، ترکیبی به شکل "ماذماذ"، "مادماد"، "مود مود" یا "مید مید" به‌کار رفته [۳۳] که واژه‌شناسانِ زبان عبری آن را به "بسیار زیاد" یا معادل‌های آن ترجمه کرده‌اند [۳۴] و می‌توان آن را با احمد که افعل تفضیل است، مقایسه کرد. هم‌چنین در انجیل یوحنّا از زبان حضرت عیسی (ع) از شخصی به نام "فارقلیط" معرّب واژه یونانی "پاراکلتوس" به‌معنای "تسلّی‌دهنده"، "مدافع"، "وکیل"، "شفیع" و "میانجی" سخن به‌میان آمده است: "و‌من از پدر خواهم خواست و او فارقلیط دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند".[۳۵] در جای دیگر آمده است: "لکن آن فارقلیط یعنی روح‌القدس که پدر او را به اسمِ من خواهد فرستاد، همان شما را هرچیز خواهد آموخت و هرچه من شما را گفتم، به یادِ شما خواهد آورد".[۳۶] "لکن به‌شما راست می‌گویم که شما را مفید است که من بروم. اگر من نروم، آن فارقلیط به نزد شما نخواهد آمد؛ امّا اگر بروم، او را به نزد شما خواهم‌فرستاد".[۳۷] برخی از عالمان اسلامی با بیان سازگاری این سخنان با ویژگی‌های پیامبر اکرم (ص) معتقدند: مقصود از فارقلیط در این آیات، همان احمد است؛ به‌ویژه آنکه حضرت عیسی (ع) آمدن این شخص را به پس از خود وامی‌گذارد و آمدن او را به رفتن خود مشروط می‌کند. برخی از مفسّران برای تأیید این دیدگاه، فارقلیط را از ریشه‌ای به‌معنای حمد گرفته‌اند؛[۳۸] ولی با وجود این قراین، به‌صورت قطعی نمی‌توان گفت: مقصود از فارقلیط همان احمد، و در انجیل‌های موجود نیز بشارت به آمدن پیامبر اسلام موجود باشد؛ بلکه آن‌چه به‌طور قطعی می‌توان داوری کرد، وجود اصل بشارت در زبان حضرت عیسی (ع) به آمدن پیامبری است که در قرآن نیز به نام او تصریح شده است.[۳۹]

احمد در دانشنامه معاصر قرآن کریم

واژه احمد از ریشه حَمِدَ مشتق و به معنای ستودنی‌تر و شایسته‌تر به ستایش آمده است[۴۰]. احمد در این سخن خداوند: ﴿وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ[۴۱] اشاره به پیامبر (ص) و اخلاق و رفتار پسندیده او می‌باشد و حضرت عیسی (ع) هنگام بشارت به آمدن و ظهور پیامبر (ص) لفظ احمد را به کار برد تا نشان دهد که حضرت محمد (ص) از او و پیامبران پیشین شایسته‌تر است[۴۲].

حضرت محمد (ص) مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. کلمه محمد به معنی بسیار حمد شده است و از ریشه حمد که به معنی تجلیل و تمجید است مشتق گردیده و کلمه "احمد" نیز برگرفته از همین ریشه است که مسیحیان عربستان، آن لفظ را به‌جای فارقلیط به کار می‌بردند. مراد از لفظ بشارت، در آیه فوق ظهور پیامبر اسلام است و در کتاب‌های مختلف، با تعبیرات فراوانی که بشارت به ظهور پیامبر بزرگی می‌دهد (که نشانه‌های آن جز بر اسلام و آورنده آن تطبیق نمی‌کند) دیده می‌شود. تعبیر "بشارت" در مورد خبر دادن مسیح از ظهور اسلام اشاره لطیفی به تکامل این آیین نسبت به آیین‌های پیشین است.

احمد یکی از نام‌های حضرت رسول (ص) است که در میان مسلمانان به عنوان عَلَم و نام خاص به کار می‌رود. نام احمد در میان اعراب جاهلی گاه گاه دیده می‌شود ولی منبع استعمال این اسم در میان مسلمانان قرآن است. ظاهراً چنین عبارتی در عهد جدید وجود ندارد. به همین جهت حدس زده‌اند که کلمه احمد ترجمه پریکلوتس به معنی مشهور باشد که آن هم محرف برقلیطس است که کنایه از روح القدس می‌باشد و در انجیل یوحنا آمده است.

با توجه به اینکه تاریخ متن و ترجمه‌های انجیل دقیقاً مشخص نیست و افزون بر این که کلمه فوق، در زبان یونانی آن عصر رایج نبوده است صحت این حدس را ناممکن میسازد. درست است که مسلمانان پیش از اواسط قرن دوم کلمه حاکی از پیشگویی "فارقلیط" را درباره پیغمبر اسلام به کار برده‌اند اما کلمه‌ای که به کار برده‌اند یا برقلیطس یونانی است یا ترجمه صحیح آن منحّ مانای آرامی است. تطبیق منحّما با محمد فقط به جهت شباهت صوتی این دو کلمه است و ظاهراً از طرف مسیحیان نومسلمان القاء شده است. اگرچه نام محمد از عهد حضرت محمد (ص) به بعد به عنوان نام خاص در میان مسلمانان به کار رفته است و نام‌های محمود، حمید و حمید در نخستین قرن اسلامی وجود داشته اما استعمال نام احمد به صورت نام خاص در میان مسلمانان ظاهراً از حدودسال ۱۲۵ آغاز شده است. به همین جهت استنباط شده که کلمه احمد در قرآن نباید هم چون نام خاص بلکه به صورت صفت در نظر گرفته شود و عَلَمیت آن از زمانی است که حضرت محمد (ص) را با فارقلیط یکی دانسته‌اند و اشاراتی را که گاه گاهی در اشعار عربی قرن نخستین به پیغمبر اسلام (ص) به عنوان احمد شده است را با ضرورت ناشی از وزن شعری توجیه کرده‌اند[۴۳].

غالب محققان مسلمان و غیر مسلمان قدیم و جدید گفته‌اند که کلمه پاراکلوتوس یونانی یا طبق تلفظ عربی‌اش فاراقلیط که در انجیل یوحنا آمده و معنای آن تسلی‌دهنده است و مراد از آن روح‌القدس انگاشته می‌شود در واقع شکل تحریف یافته یا اشتباه واژه بریکلوتوس است که معنای آن بسیار ستوده شده (احمد) است و این ترجمه دقیق یونانی واژه آرامی "مومحنه" می‌باشد. معنای کلمه آرامی موحمنه و واژه یونانی بریکلوتوس یکی بوده است، اولی برابر با محمد و دومی به معنای احمد است. نام احمد برای حضرت محمد (ص) هم صفت و هم اسم عَلَم است، ولی برای سایر مردم فقط عَلَم است. این نام در زمان جاهلیت هم کمابیش وجود داشته ولی بسامد آن از نام محمد کمتر بوده است[۴۴].

وجود بیش از یک نام برای پیامبر (ص) و به‌ویژه نام احمد از همان نیمه سده نخستین هجری وجود داشته است. برخی از عالمان سده‌های میانه اسلامی معتقدند که هرگز کسی پیش از پیامبر اسلام احمد نامیده نشده است و این امر نشانه‌ای از حکمت خداوند دانسته شده تا کسی با احمد بشارت داده شده از سوی مسیح مشتبه نگردد، اما نمونه‌هایی پراکنده از تداول این نام در میان عرب پیش از اسلام به دست آمده است. به رغم کاربرد احمد به عنوان نام پیامبر (ص) تا دهه‌های پایانی سده اول قمری نام احمد برخلاف نام‌های هم‌ریشه آن (محمود، محمد و حمید) تداول نیافته بود[۴۵].

پیامبر (ص) در سحرگاه جمعه ۱۷ ربیع الاول عام الفیل (۴۰ سال قبل از بعثت، ۵۳ سال قبل از هجرت و مطابق با ۵۷۰ از میلاد مسیح) در مکه معظمه به دنیا آمد. نام مادرش آمنه، نام پدرش عبدالله و معروف‌ترین کنیه‌اش ابوالقاسم می‌باشد. آن حضرت دارای القاب متعددی می‌باشد؛ از جمله رسول الله، خاتم‌النبیین، خاتم‌المرسلین، مصطفی، حبیب‌الله و رحمة للعالمین است. و در ۲۸ صفر سال یازدهم هجرت در ۶۳ سالگی رحلت فرمود و در مدینه منوره دفن گردید.

واژه احمد، فقط یک بار در قرآن آمده است ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۴۶]. در این آیه به مسئله رسالت حضرت عیسی (ع) و کارشکنی و تکذیب بنی‌اسرائیل در مقابل او اشاره شده و نیز حضرت عیسی (ع) بشارت از رسولی می‌دهد که بعد از وی خواهد آمد و نامش را احمد عنوان کرده است. در تفسیر قمی ذیل آیه ۶ صف، سؤال یهودیان در مورد اسماء مختلف پیامبر (ص) مطرح می‌شود و آن حضرت موارد کاربرد آن را این گونه توضیح می‌دهد: من محمد نامیده شدم، زیرا در زمین ستوده بودم و احمد نامیده شدم، چرا که در آسمان بیشتر ستوده بودم و علت نام‌گذاری بشیر به این دلیل است که اطاعت کنندگان از خدا را به بهشت بشارت می‌دهم و اما نام‌گذاری نذیر به دلیل انذار گنه‌کاران از جهنم است[۴۷].

سورآبادی در تفسیر خود، ذیل آیه به طرح این سؤال می‌پردازد: چرا با وجود اینکه پیامبر (ص) به نام محمد معروف گشته در آیه مذکور نامی از محمد نیامده و او را احمد خطاب کرده است؟ در جواب می‌گوید: عیسی، نام مصطفی را مطابق آنچه در انجیل بود خطاب کرد و نام وی در انجیل طاب طاب بود که معنای آن ستاینده‌ترین همه ستایندگان خدای عزوجل است و در تورات میوذ میوذ به معنای عزیزترین همه عزیزان بر خدای عزوجل و در زبور نام وی فارقلیطا بود و در قرآن محمد که معنای آن ستوده‌ترین همه خلق خدای می‌باشد. گفته‌اند احمد نام وی در آسمان است و محمد نام وی در زمین است[۴۸].

فخر رازی در تفسیر خود ذیل آیه مورد نظر علاوه بر بیان ترجمه و مفهوم آن به ذکر قرائات مختلف، بیان اعراب کلمات و وجوه متعدد معنایی احمد پرداخته است.

  1. مبالغه در فاعل، یعنی او بیشتر از سایرین حمد خدای را می‌گوید.
  2. مبالغه در مفعول به دلیل اخلاص و اخلاق نیکویش بیش از دیگران مورد ستایش قرار می‌گیرد. عیسی (ع) در چند باب از انجیل از آمدن حضرت محمد (ص) خبر داده است[۴۹].

برخی از عالمان مسلمان "مادماد" را اشاره به محمد دانسته‌اند و این واژه را از نام‌های پیامبر (ص) در برخی از کتب آسمانی پیشین شمرده‌اند[۵۰]. سید قطب در تفسیر خود ذیل آیه از رسالت انبیا سخن می‌گوید و اذعان می‌دارد که رسالت پیامبران در دوران مختلف تاریخی همچون حلقه‌ای منسجم و پیوسته می‌باشد که مطابق با استعدادها و نیازهای بشری ارائه گشته و تکمیل کننده یکدیگر محسوب میشوند و آخرین حلقه که رسالت پیامبر (ص) است کامل‌ترین آنهاست[۵۱].

علامه طباطبایی در تفسیر خود به بیان این مطلب می‌پردازد که مفهوم بشارت دادن عیسی (ع) به آمدن پیامبر اسلام (ص) این است که دین اسلام اتم و اکمل است و همچنین نام معروف پیامبر (ص) را احمد عنوان می‌کند و سخن خود را با ادله‌ای از انجیل، تورات و اشعار شاعران عرب تأیید و محکم می‌سازد[۵۲]. تمام پیامبران ستاینده و حامد خدایند و پیامبر ما، محمد بیشتر از ایشان ستاینده است و این کلمه از صیغه (أفْعَلَ برای تفضیل) به اسم (خاص) نقل شده است [۵۳][۵۴]

منابع

پانویس

  1. «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
  2. مفردات، ص‌۲۵۶؛ الکلیات، ص‌۵۸.
  3. روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۱۲۷؛ جمع‌الوسائل ج‌۲، ص‌۱۸۱‌ـ‌۱۸۲.
  4. مفردات، ص۲۵۶؛ بصائر ذوی‌التمییز، ج۲، ص‌۴۹۹؛ عمدة‌الحفاظ، ج‌۱، ص‌۴۵۲.
  5. عمدة الحفاظ، ج‌۱، ص‌۴۵۰.
  6. الکلیات، ص‌۵۸.
  7. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۴۹۹؛ ترتیب العین، ص‌۴۲۳.
  8. مفردات، ص‌۲۵۶.
  9. عمدة الحفاظ، ج‌۱، ص‌۴۵۲.
  10. کشف الغمه، ج‌۱، ص‌۷.
  11. شریفی و روحی، مقاله «احمد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 325.
  12. الطبقات، ج‌۱، ص‌۷۹.
  13. الطبقات، ج‌۱، ص‌۱۲۰.
  14. الکافی، ج‌۶، ص‌۳۴.
  15. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۷۸.
  16. شریفی و روحی، مقاله «احمد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 326.
  17. «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
  18. الروض الانف، ج‌۲، ص‌۱۵۲‌ـ‌۱۵۳.
  19. تاریخ دمشق، ج‌۳، ص‌۴۱۵‌ـ‌۴۵۷؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۵۵؛ السیره‌النبویه، ج‌۱، ص‌۲۰۴‌ـ‌۲۱۴.
  20. الشفاء، ج‌۱، ص‌۲۲۹؛ الموسوعة الذهبیه، ج‌۲، ص‌۶۳۳‌.
  21. جمهرة انساب العرب، ص‌۴۰۰؛ الاشتقاق، ج‌۱، ص‌۹.
  22. شریفی و روحی، مقاله «احمد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 326.
  23. «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
  24. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  25. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشته‌ای است که جوانه‌اش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقه‌هایش راست ایستد، به گونه‌ای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
  26. «کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.
  27. «آیا جز خداوند را به داوری بجویم حال آنکه اوست که (این) کتاب را روشن به سوی شما فرو فرستاد و کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم می‌دانند که آن (قرآن) فرو فرستاده‌ای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۱۴.
  28. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  29. تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۵۵؛ الخصائص الکبری، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ معانی الاخبار، ج‌۱، ص‌۱۱۶.
  30. الخصائص الکبری، ج‌۱، ص‌۱۳۳.
  31. عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص‌۳۱۸ ـ ۳۲۰.
  32. الطبقات، ج‌۱، ص‌۸۳‌.
  33. کتاب مقدس، پیدایش، ۱۷: ۲۰.
  34. جلاء الافهام، ص‌۸۶‌ـ‌۸۹.
  35. کتاب مقدس، یوحنا، ۱۴: ۱۶.
  36. کتاب مقدس، یوحنا، ۱۵: ۲۶.
  37. کتاب مقدس، یوحنا، ۱۶: ۷.
  38. التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۸۲.
  39. شریفی و روحی، مقاله «احمد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 326-328.
  40. فرهنگ معاصر عربی فارسی.
  41. «و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است» سوره صف، آیه ۶.
  42. مفردات، ص۲۵۶.
  43. دانشنامه ایران و اسلام، ج۹، ص۱۲۱۰.
  44. دانشنامه ایران و اسلام، ج۱، ص۱۲۹.
  45. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۶۸۰-۶۸۴.
  46. «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
  47. تفسیر القمی، ج۲، ص۳۶۵.
  48. تفسیر سور آبادی، ج۴، ص۲۵۹۵.
  49. التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۵۲۸.
  50. تورات، سفر پیدایش.
  51. فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۵۵۷.
  52. ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۴۲۶-۴۲۷.
  53. تفسیر هدایت، ج۱۵، ص۳۷۹.
  54. کدخدایی، مرضیه السادات، مقاله «احمد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.