ابوطالب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۲۵: خط ۵۲۵:


==ابوطالب در خاطره [[پیامبر]]==
==ابوطالب در خاطره [[پیامبر]]==
خدمات و حمایت‌های ابوطالب، همیشه در نظر و دیده پیامبر مجسم بود و ایشان در هر فرصتی قدرشناسی خود را ابراز میکرد و به همین دلیل، [[فرزندان ابوطالب]] را گرامی میداشت. یک بار پیامبر [[محبت]] خویش را به [[علی]]{{ع}} به دلیل [[حمایت]] [[پدر]] او، ابوطالب و [[فداکاری]] وی دانست و گفت خود را [[مشتاق]] رعایت و [[تکریم]] فرزندان ابوطالب می‌داند<ref>امینی، ج۷، ص۳۷۷.</ref>. پیامبر روزی خطاب به [[عقیل]] فرمود: «من تو را به دو دلیل دوست دارم: یکی برای [[خویشاوندی]] با تو، و دیگر به دلیل محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت»<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۳، ص۱۸۷؛ ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۷۰.</ref>.
خدمات و حمایت‌های ابوطالب، همیشه در نظر و دیده پیامبر مجسم بود و ایشان در هر فرصتی قدرشناسی خود را ابراز می‌کرد و به همین دلیل، [[فرزندان ابوطالب]] را گرامی می‌داشت. یک بار پیامبر [[محبت]] خویش را به [[علی]]{{ع}} به دلیل [[حمایت]] [[پدر]] او، ابوطالب و [[فداکاری]] وی دانست و گفت خود را [[مشتاق]] رعایت و [[تکریم]] فرزندان ابوطالب می‌داند<ref>امینی، ج۷، ص۳۷۷.</ref>. پیامبر روزی خطاب به [[عقیل]] فرمود: "من تو را به دو دلیل دوست دارم: یکی برای [[خویشاوندی]] با تو، و دیگر به دلیل محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت"<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۳، ص۱۸۷؛ ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۷۰.</ref>.
در حوادث دیگر نیز پیامبر پیوسته از ابوطالب یاد میکرد و این نشان از آن داشت که ابوطالب در خاطره پیامبر جاودان بود. برای نمونه [[اهل]] [[مدینه]] دچار [[قحطی]] شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} بر ایشان [[نماز]] استسقاء خواند و [[باران]] زیادی بارید. رسول خدا{{صل}} چون این وضعیت بهجت زا را [[مشاهده]] کرد فرمود: اگر ابوطالب این [[روز]] را میدید، خوشحال میشد. رسول خدا{{صل}} منظورش این [[شعر]] ابوطالب بود:
 
{{عربی|و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للأرامل}}<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۰۰.</ref>؛
در حوادث دیگر نیز پیامبر پیوسته از ابوطالب یاد می‌کرد و این نشان از آن داشت که ابوطالب در خاطره پیامبر جاودان بود. برای نمونه [[اهل]] [[مدینه]] دچار [[قحطی]] شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} بر ایشان [[نماز]] استسقاء خواند و [[باران]] زیادی بارید. رسول خدا{{صل}} چون این وضعیت بهجت زا را [[مشاهده]] کرد فرمود: اگر ابوطالب این [[روز]] را می‌دید، خوشحال می‌شد. رسول خدا{{صل}} منظورش این [[شعر]] ابوطالب بود: "بزرگوار و کریمی که باران [[ابر]] به آبروی او خواسته می‌شود و [[فریادرس]] [[یتیمان]] و نگهدار [[بیوه]] [[زنان]] است"<ref>{{عربی|و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للأرامل}}؛ ابن هشام، ج۱، ص۳۰۰.</ref>.
«بزرگوار و کریمی که باران [[ابر]] به آبروی او خواسته می‌شود و [[فریادرس]] [[یتیمان]] و نگهدار [[بیوه]] [[زنان]] است».
 
همین شعر را [[حضرت فاطمه]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}}، هنگامی که پیامبر در بستر [[بیماری]] بود، قرائت میکرد<ref>فخار، ص۳۰۳.</ref>.
همین شعر را [[حضرت فاطمه]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}}، هنگامی که پیامبر در بستر [[بیماری]] بود، قرائت می‌کرد <ref>فخار، ص۳۰۳.</ref>.
در [[جنگ بدر]]، هنگامی که پیامبر کشته شدگان [[مشرکان]] را دید، به یاد شعری از ابوطالب افتاد و چون سروده ابوطالب را به یاد نیاورد، [[ابوبکر]] آن [[بیت]] از شعر ابوطالب را به یاد آن [[حضرت]] آورد و پیامبر بسیار مسرور شد. [[شعر]] چنین بود:
 
{{عربی|وانا لقمر الله إن جد جدنا لتلتبسن أسیافنا بالاماثل}}<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۲.</ref>؛
در [[جنگ بدر]]، هنگامی که پیامبر کشته شدگان [[مشرکان]] را دید، به یاد شعری از ابوطالب افتاد و چون سروده ابوطالب را به یاد نیاورد، [[ابوبکر]] آن [[بیت]] از شعر ابوطالب را به یاد آن [[حضرت]] آورد و پیامبر بسیار مسرور شد. [[شعر]] چنین بود:{{عربی|"وانا لعمر الله إن جد جدنا لتلتبسن أسیافنا بالاماثل"}}<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۲.</ref>؛
بر اساس [[روایت]] دیگر، [[پیامبر]] چون کشته شدگان را دید، به [[ابوبکر]] گفت: اگر [[ابوطالب]] زنده بود، میدانست که شمشیرهای ما، مردان کامل را به [[زمین]] افکند، که مراد وی همان [[شعر]] یاد شده بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۱۸، ص۲۱۴ با اندکی اختلاف در شعر.</ref>.
 
همچنین هنگامی که [[عبیدة بن حارث]] در [[نبرد بدر]] مجروح شد، به شعری از ابوطالب [[تمثل]] کرد. [[عبده]] گفت: آری، به [[خدا]] اگر [[ابو طالب]] زنده بود، میدانست من به شعری که سروده است، شایسته‌ترم:
بر اساس [[روایت]] دیگر، [[پیامبر]] چون کشته شدگان را دید، به [[ابوبکر]] گفت: اگر [[ابوطالب]] زنده بود، می‌دانست که شمشیرهای ما، مردان کامل را به [[زمین]] افکند، که مراد وی همان [[شعر]] یاد شده بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۱۸، ص۲۱۴ با اندکی اختلاف در شعر.</ref>.
{{عربی |کذبتم و بیت الله نخلی محمدا و لما نطاعن دونه و نناضل و نسلمه حتی نصرع حوله ا و نذهل عن أبنائنا والحلائل}}<ref>واقدی، ج۱، ص۷۰؛ طبری، ج۲، ص۴۴۶.</ref>؛
 
«[[سوگند]] به [[خانه خدا]] [[دروغ]] میگویید. ما [[محمد]] را رها نمی‌کنیم تا آنکه برای او نیزه بزنیم و تیر بیندازیم. او را [[تسلیم]] نمی‌کنیم تا آنکه برگرد او کشته شویم و در راه او از [[فرزندان]] و [[همسران]] خود نیز خواهیم گذشت».
همچنین هنگامی که [[عبیدة بن حارث]] در [[نبرد بدر]] مجروح شد، به شعری از ابوطالب [[تمثل]] کرد. [[عبده]] گفت: آری، به [[خدا]] اگر [[ابو طالب]] زنده بود، می‌دانست من به شعری که سروده است، شایسته‌ترم: "[[سوگند]] به [[خانه خدا]] [[دروغ]] میگویید. ما [[محمد]] را رها نمی‌کنیم تا آنکه برای او نیزه بزنیم و تیر بیندازیم. او را [[تسلیم]] نمی‌کنیم تا آنکه برگرد او کشته شویم و در راه او از [[فرزندان]] و [[همسران]] خود نیز خواهیم گذشت"<ref>{{عربی |کذبتم و بیت الله نخلی محمدا و لما نطاعن دونه و نناضل و نسلمه حتی نصرع حوله ا و نذهل عن أبنائنا والحلائل}}واقدی، ج۱، ص۷۰؛ طبری، ج۲، ص۴۴۶.</ref>.
بر اساس [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}}، [[امام علی]]{{ع}} در [[زمان]] [[حیات]] خود [[دستور]] میداد از طرف پدرش ابوطالب[[حج]] به جا آورند و در [[وصیت]] خویش سفارش کرد از سوی ابوطالب حج گزارند<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۸.</ref>.
 
[[احادیث]] ابوطالب: از ابوطالب سه [[حدیث]] باقی مانده که از [[رسول خدا]]{{صل}} روایت می‌کند. روایتی درباره [[سپاسگزاری]]<ref>امینی، ج۷، ص۳۶۸.</ref>، روایتی درباره [[صله رحم]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۳۰۸.</ref> و روایتی درباره اینکه پیامبر [[صدوق]] و [[امین]] است<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۹؛ فخار، ص۱۳۳.</ref>.
بر اساس [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}}، [[امام علی]]{{ع}} در [[زمان]] [[حیات]] خود [[دستور]] می‌داد از طرف پدرش ابوطالب [[حج]] به‌جا آورند و در [[وصیت]] خویش سفارش کرد از سوی ابوطالب حج گزارند<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۸.</ref>.
 
==[[احادیث]] ابوطالب==
از ابوطالب سه [[حدیث]] باقی مانده که از [[رسول خدا]]{{صل}} روایت می‌کند. روایتی درباره [[سپاسگزاری]]<ref>امینی، ج۷، ص۳۶۸.</ref>، روایتی درباره [[صله رحم]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۳۰۸.</ref> و روایتی درباره اینکه پیامبر [[صدوق]] و [[امین]] است<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۹؛ فخار، ص۱۳۳.</ref>.
شعر: ابوطالب ذوق و قریحه شعری داشت و درباره حوادث دوران [[زندگی]] خود اشعار بسیاری سرود. وی از [[شاعران]] مخضرم (که [[دوران جاهلیت]] و دوران [[اسلامی]] را [[درک]] کرده‌اند) بود و سروده‌های موجود از او نیز مربوط به هر دو عصر است. ابوطالب در کتب [[تذکره]] شعرا به عنوان [[شاعری]] چیره دست معرفی شده و از وی به عنوان یکی از نه شاعر مهم [[قریش]] در [[عصر جاهلی]] یاد شده است<ref>ابن سلام جمحی، ص۲۳۳.</ref>.
شعر: ابوطالب ذوق و قریحه شعری داشت و درباره حوادث دوران [[زندگی]] خود اشعار بسیاری سرود. وی از [[شاعران]] مخضرم (که [[دوران جاهلیت]] و دوران [[اسلامی]] را [[درک]] کرده‌اند) بود و سروده‌های موجود از او نیز مربوط به هر دو عصر است. ابوطالب در کتب [[تذکره]] شعرا به عنوان [[شاعری]] چیره دست معرفی شده و از وی به عنوان یکی از نه شاعر مهم [[قریش]] در [[عصر جاهلی]] یاد شده است<ref>ابن سلام جمحی، ص۲۳۳.</ref>.
بخشی از اشعار باقی مانده از وی، مربوط به حوادث دوران [[جاهلی]]<ref>ر.ک: ابن حبیب بغدادی، منمق، ص۱۲۶.</ref> و بخشی مربوط به مراحل آغازین [[دعوت اسلامی]] و ده [[سال اول بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}} است. در [[شعر]] دوران [[اسلامی]] وی، میتوان تقریبا به تمام حوادث مهم آن دوران اشاراتی بافت. از این رو، [[سیره]] نویسانی مانند [[ابن اسحاق]] در موارد گوناگونی برای مستند کردن مطالب خویش به اشعار [[ابوطالب]] استناد کرده‌اند، چنانکه ادبا و لغویان به شعر وی استناد کرده‌اند<ref>ر.ک: أحمد بن فارس، ص۲۰؛ ابن دریده، ص۸۸، ۹۷ و ۱۶۶.</ref>.
بخشی از اشعار باقی مانده از وی، مربوط به حوادث دوران [[جاهلی]]<ref>ر.ک: ابن حبیب بغدادی، منمق، ص۱۲۶.</ref> و بخشی مربوط به مراحل آغازین [[دعوت اسلامی]] و ده [[سال اول بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}} است. در [[شعر]] دوران [[اسلامی]] وی، میتوان تقریبا به تمام حوادث مهم آن دوران اشاراتی بافت. از این رو، [[سیره]] نویسانی مانند [[ابن اسحاق]] در موارد گوناگونی برای مستند کردن مطالب خویش به اشعار [[ابوطالب]] استناد کرده‌اند، چنانکه ادبا و لغویان به شعر وی استناد کرده‌اند<ref>ر.ک: أحمد بن فارس، ص۲۰؛ ابن دریده، ص۸۸، ۹۷ و ۱۶۶.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش