بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
'''حدیث سد الابواب''' اشاره به قضیه بسته شدن در حجرههایی است که به سمت [[مسجد النبی]] باز شده بود و [[پیامبر]]{{صل}} به [[دستور خداوند]] امر به بسته شدن آنها داد، غیر از در خانه علی {{ع}}. [[روایات]] فراوانی در این زمینه از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده که سند آنها صحیح و | '''[[حدیث]] [[سد الابواب]]''' اشاره به قضیه بسته شدن در حجرههایی است که به سمت [[مسجد النبی]] باز شده بود و [[پیامبر]]{{صل}} به [[دستور خداوند]] [[امر]] به بسته شدن آنها داد، غیر از در [[خانه علی]]{{ع}}. [[روایات]] فراوانی در این زمینه از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده که [[سند]] آنها صحیح و [[روایت]]، [[متواتر]] است. مضمون این [[احادیث]]، بیان یکی از [[فضایل]] مهم [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. | ||
==داستان سد الابواب== | ==داستان سد الابواب== | ||
ساخت [[مسجد]] در [[شهر مدینه]] از نخستین اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[هجرت]] به این [[شهر]] است. همزمان با ساخت مسجدی که بعدها " | ساخت [[مسجد]] در [[شهر مدینه]] از نخستین اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[هجرت]] به این [[شهر]] است. همزمان با ساخت مسجدی که بعدها "مسجد النبی" نامیده شد، حجرههایی برای سکونت پیامبر{{صل}} و برخی از [[همسران]] آن [[حضرت]]، متصل به مسجد ساخته شد. همچنین کسانی چون [[علی]]{{ع}}، [[عمر]]، [[ابوبکر]]، [[عباس]]، [[حمزه]] نیز در خانههای خود مستقر شدند و از راه مسجد رفت و آمد میکردند و این برای [[پیامبر خدا]] نیز ایجاد مزاحمت داشت. این حجرات افزون بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری به طرف مسجد نیز داشتند و در وقت [[نماز]]، صاحبان آنها، از این درها وارد مسجد میشدند و دوباره از همان در برمی گشتند. در [[سال سوم هجری]]، [[فرستاده خدا]]{{صل}} به [[امر الهی]] [[مأمور]] شد همه آن درها را، جز در حجره علی{{ع}} ببندد. عدهای از [[صحابه]] ناراحت شدند و به پیامبر [[اعتراض]] کردند. آن حضرت اعلام کرد که [[خداوند]] او را به این کار مأمور کرده و این [[اقدام]]، خودسرانه نبوده است<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۲.</ref>. | ||
==[[احادیث]] | ==[[احادیث سد ابواب]]== | ||
#از [[زید بن ارقم]] | #از [[زید بن ارقم]] روایت شده است عدهای از صحابه [[رسول اکرم]]{{صل}} درهایی به سوی مسجد داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در خانه علی{{ع}}". [[مردم]] به این امر اعتراض داشتند. حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، فرمود: "من به بستن این درها مأمور شدهام و شما در این باره سخنانی گفتید. به [[خدا]] [[سوگند]]! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری [[دستور]] ندادم؛ [[مأمور]] به وظیفهای شدم و [[تبعیت]] کردم"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref> | ||
#[[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: "تعداد افراد [[غریب]] [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " | # [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: "تعداد افراد [[غریب]] [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " مسجد خود را [[تطهیر]] کن و نگذار کسی شب در آنجا بخوابد و دستور بده درهای باز شده به مسجد بسته شود، مگر در [[خانه علی]] و [[فاطمه]] و جنب از داخل مسجد عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، [[رسول خدا]]{{صل}} دستور داد که درهای [[خانهها]] را که به مسجد باز میشد را ببندند و در [[خانه فاطمه]]{{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۴۷.</ref> | ||
#بنا به [[نقلی]]، | #بنا به [[نقلی]]، پیامبر در پاسخ [[اعتراض]] معترضان فرمود: "ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه خداوند آنها را بست". سپس پیامبر{{صل}} این [[آیات]] را خواند: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.</ref>.<ref>یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref> | ||
==منابع [[احادیث سد ابواب]]== | ==منابع [[احادیث سد ابواب]]== | ||
این احادیث در بسیاری از کتابها و با اسناد مختلف مطرح شدهاند. | این [[احادیث]] در بسیاری از کتابها و با اسناد مختلف مطرح شدهاند. | ||
# [[ابن شهرآشوب]] این [[روایات]] را با نقلهای مختلف و از [[راویان]] گوناگون مطرح کرده است<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>. وی مینویسد: | # [[ابن شهرآشوب]] این [[روایات]] را با نقلهای مختلف و از [[راویان]] گوناگون مطرح کرده است<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>. وی مینویسد: «حدیث سد ابواب را حدود سی نفر از [[صحابه]]، از جمله [[زید بن ارقم]]، [[سعد بن ابیوقاص]]، [[ابوسعید خدری]]، [[امسلمه]]، [[ابورافع]] و... [[روایت]] کردهاند»<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۸۹.</ref>. | ||
# | # ابنبطریق در فصل بیستم کتابش با عنوان {{عربی|«في سد الأبواب من المسجد إلا باب علي»}}، یازده [[حدیث]] را با اسناد مختلف در این باره مطرح کرده است<ref>ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۱-۱۷۵.</ref>. | ||
# [[قندوزی]] در [[ینابیع المودة]] در باب هفده با عنوان {{عربی|«في سد ابواب المسجد إلا باب علي»}} احادیث زیادی با استناد مختلف آورده است<ref>سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰.</ref>. | # [[قندوزی]] در [[ینابیع المودة]] در باب هفده با عنوان {{عربی|«في سد ابواب المسجد إلا باب علي»}} احادیث زیادی با استناد مختلف آورده است<ref>سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰.</ref>. | ||
# [[علامه امینی]] ۲۳ صورت برای این حدیث نقل کرده<ref>الغدیر، ج ۳ ص۲۰۲، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹ ص۳۹۸</ref> و پیش از طرح این احادیث مینویسد: «[[پیشوایان | # [[علامه امینی]] ۲۳ صورت برای این حدیث نقل کرده<ref>الغدیر، ج ۳ ص۲۰۲، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹ ص۳۹۸</ref> و پیش از طرح این احادیث مینویسد: «[[پیشوایان اهل سنت]]، با سندهای صحیح و فراوان از جمعی از صحابه که شمار آنها به حدی است که [[تواتر]] این حدیث را [[ثابت]] میکند، آن را نقل کردهاند»<ref>علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج۳، ص۲۸۵.</ref>. | ||
# | # ابنعساکر این احادیث را در جلد اول کتاب ترجمه [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} در حدود سی صحفه مطرح کرده است<ref>ابن عساکر، ترجمه امام علی بن ابی طالب، ج۱، ص۲۷۵-۳۰۵.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، سد ابواب (مقاله)|سد ابواب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۲.</ref> | ||
==[[سد ابواب]] دیگران، فضیلتی مهم برای [[علی]]{{ع}}== | ==[[سد ابواب]] دیگران، فضیلتی مهم برای [[علی]]{{ع}}== | ||
ابنبطریق در [[حدیثی]] به نقل از [[نافع]]، [[غلام]] [[عمر]] مینویسد: "به ابن عمر گفتم: چه کسی پس از [[رسول خدا]]{{صل}} از همه [[برتر]] است؟ گفت: ای بیمادر! به تو چه ربطی دارد؟ سپس گفت: {{عربی|"أَسْتَغْفِرُ اللَّه"}}! [[بهترین]] آنها پس از [[پیامبر]] کسی است که هر آنچه بر خودش [[حلال]] بود، بر او نیز حلال بود<ref>در حدیثی از پیامبر خطاب به علی{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|یا علی لا یحل لاحد یجنب فی المسجد غیری و غیرک}} ضرار بن صرد مینویسد: منظور حضرت این است که کسی نمیتواند مسجد را در حال جنابت طریق عبور قرار دهد، به جز من و تو. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> و هر آنچه بر خودش [[حرام]] بود، بر او نیز حرام بود. گفتم: او کیست؟ گفت: [[علی]]{{ع}}. سپس گفت: پیامبر درهای [[مسجد]] را بست؛ مگر باب علی{{ع}} و به او گفت: هر آنچه در این مسجد بر من جایز است، بر تو نیز جایز است... تو [[وارث]] و [[وصی]] من هستی و [[دین]] مرا ادا میکنی..."<ref>ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۰-۱۸۱.</ref>. | |||
این [[حدیث]] نیز به نحوی ادعای کسانی را رد میکند که میگویند | این [[حدیث]] نیز به نحوی ادعای کسانی را رد میکند که میگویند حدیث سد ابواب، درباره [[ابوبکر]] هم نازل شده است. ابنبطریق پس از نقل این حدیث به نقل از [[یحیی]] بن [[حسن]] مینویسد: "[[خداوند]] در اینجا فرق بین علی و دیگران را آشکار کرده است و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref><ref>ابن بطریق اسدی حلی، العمده، ص۱۸۱.</ref>. | ||
در [[حدیثی]] دیگر، | در [[حدیثی]] دیگر، ابنعساکر به نقل از [[علاء]] بن عرار از پدرش نقل کرده است که به [[عبدالله بن عمر]] گفتم: "درباره علی{{ع}} و [[عثمان]] چه میگویی؟" [[عبدالله]] گفت: "اما علی، کسی درباره او سؤال نکند. به [[منزلت]] او نزد پیامبر{{صل}} نگاه کن. پدرم گفت: پیامبر، ما را از مسجد بیرون کرد؛ مگر علی{{ع}} را و ابنجعفر گفت: پیامبر{{صل}} درهای ما را که به سوی مسجد باز میشد، بست و در [[علی]]{{ع}} را باز گذاشت"<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۱۳۹.</ref>. | ||
حدیث سد ابواب، فضیلتی انحصاری برای علی{{ع}} بود که بسیاری [[حسرت]] آن را به [[دل]] داشتند. [[حاکم]] [[نیشابوری]]، پس از نقل حدیث سد ابواب و بیان این نکته که این [[حدیث]]، صحیح الاسناد است، مینویسد: "از [[عمر بن خطاب]] نقل شده که به علی{{ع}} سه [[خصلت]] [[عطا]] شد که [[دوست]] داشتم یکی از این سه خصلت برای من بود. به او گفتند: این سه خصلت چیست؟ گفت: | |||
#[[فاطمه]] را به [[ازدواج علی]]{{ع}} در آورد؛ | # [[فاطمه]] را به [[ازدواج علی]]{{ع}} در آورد؛ | ||
#او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او، آنچه برای خودش | #او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او، آنچه برای خودش حلال بود؛ | ||
#[[پرچم]] را در | # [[پرچم]] را در [[روز خیبر]] به دست علی داد"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |