←فلسفه و اهدافابتلاء
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
واژه بلی و مشتقات آن با ۲۶ گونه استعمال، ۳۸ بار در ۲۵ سوره [[قرآن]] ذکر شده که در این میان، [[ابتلاء]] و سایر [[صور]] آن از باب افتعال، ده بار به چشم میخورد، و بیشترین تکرار مربوط به واژه بلاء با ۶ مورد است. [[مفسرین]] این واژهها را معمولاً به معنای [[اختبار]] و [[آزمایش]] گرفتهاند <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۷۲ و ۴۳۹؛ ج۲، ص۴۲۲ و ۱۴۷؛ج۳، ص۴۱۷؛ ج۶، ص۳۱۱؛ المیزان، ج۴، ص۴۶ و ۸۶ و ۱۷۸</ref>، هر چند در مواردی به معنای خاصتری به کار رفته است مثل: [[نعمت]] دادن {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۴۵ ذیل آیه ۱۷ انفال.</ref> وقوع در محنتها و [[شداید]] {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۶۶، ذیل آیه ۱۸۶ آل عمران</ref>، پذیرش فنا و کهنگی {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}}<ref>«اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۶۳؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۱ ذیل آیه ۱۲۰ طه</ref>. | واژه بلی و مشتقات آن با ۲۶ گونه استعمال، ۳۸ بار در ۲۵ سوره [[قرآن]] ذکر شده که در این میان، [[ابتلاء]] و سایر [[صور]] آن از باب افتعال، ده بار به چشم میخورد، و بیشترین تکرار مربوط به واژه بلاء با ۶ مورد است. [[مفسرین]] این واژهها را معمولاً به معنای [[اختبار]] و [[آزمایش]] گرفتهاند <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۷۲ و ۴۳۹؛ ج۲، ص۴۲۲ و ۱۴۷؛ج۳، ص۴۱۷؛ ج۶، ص۳۱۱؛ المیزان، ج۴، ص۴۶ و ۸۶ و ۱۷۸</ref>، هر چند در مواردی به معنای خاصتری به کار رفته است مثل: [[نعمت]] دادن {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۴۵ ذیل آیه ۱۷ انفال.</ref> وقوع در محنتها و [[شداید]] {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۶۶، ذیل آیه ۱۸۶ آل عمران</ref>، پذیرش فنا و کهنگی {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}}<ref>«اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۶۳؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۱ ذیل آیه ۱۲۰ طه</ref>. | ||
==[[فلسفه]] و [[اهداف]]ابتلاء== | ==[[فلسفه]] و [[اهداف]] ابتلاء== | ||
میتوان اهدافی سهگانه و در طول همدیگر برای ابتلاء تصویر کرد: | میتوان اهدافی سهگانه و در طول همدیگر برای ابتلاء تصویر کرد: | ||
#تمییز و [[شناسایی]] افراد؛ | #تمییز و [[شناسایی]] افراد؛ | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#امتحانهای [[الهی]] باید به گونه ای باشند که بتوانند [[اطاعت]] و [[عصیان]] و دیگر صفات درونی را نشان دهند، و هر کسی را با هر سن و موقعیتی متناسب با [[شأن]] و موقعیت زمانی و مکانی وی فرا گیرند. [[امام علی]]{{ع}} کیفیت [[خلقت آدم]]{{ع}} <ref>برای امتحان فرشتگان</ref> و [[هیئت]] [[موسی]]{{ع}} و هارون{{ع}} هنگام وارد شدن بر فرعون <ref>برای امتحان فرعون</ref> و مکان [[بنای کعبه]] <ref>برای امتحان حاجیان</ref> را متذکر میشود که قابلیت بروز صفات [[باطنی]] افراد مورد ابتلاء را دارند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref> و برای تناسب ابتلاء با موقعیت اشخاص میتوان به این مثالها اشاره کرد: [[امتحان]] [[علما]] با [[مراء]]، زهّاد با [[ریا]]، تاجران با [[ربا]]، [[کارگران]] با کم کاری، [[لشکریان]] خسته و [[تشنه]] و [[آفتاب]] خورده [[طالوت]] با منع از خوردن آب، امتحانهای مکرّر و متعدد [[ابراهیم]]{{ع}} برای رسیدن به [[مقام]] [[خُلّت]]، [[نبوّت]] و [[امامت]]، [[حضرت]] یوسفِ [[جوان]] با [[فتنه]] [[زلیخا]]، و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} پیر با [[ذبح]] فرزند. | #امتحانهای [[الهی]] باید به گونه ای باشند که بتوانند [[اطاعت]] و [[عصیان]] و دیگر صفات درونی را نشان دهند، و هر کسی را با هر سن و موقعیتی متناسب با [[شأن]] و موقعیت زمانی و مکانی وی فرا گیرند. [[امام علی]]{{ع}} کیفیت [[خلقت آدم]]{{ع}} <ref>برای امتحان فرشتگان</ref> و [[هیئت]] [[موسی]]{{ع}} و هارون{{ع}} هنگام وارد شدن بر فرعون <ref>برای امتحان فرعون</ref> و مکان [[بنای کعبه]] <ref>برای امتحان حاجیان</ref> را متذکر میشود که قابلیت بروز صفات [[باطنی]] افراد مورد ابتلاء را دارند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref> و برای تناسب ابتلاء با موقعیت اشخاص میتوان به این مثالها اشاره کرد: [[امتحان]] [[علما]] با [[مراء]]، زهّاد با [[ریا]]، تاجران با [[ربا]]، [[کارگران]] با کم کاری، [[لشکریان]] خسته و [[تشنه]] و [[آفتاب]] خورده [[طالوت]] با منع از خوردن آب، امتحانهای مکرّر و متعدد [[ابراهیم]]{{ع}} برای رسیدن به [[مقام]] [[خُلّت]]، [[نبوّت]] و [[امامت]]، [[حضرت]] یوسفِ [[جوان]] با [[فتنه]] [[زلیخا]]، و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} پیر با [[ذبح]] فرزند. | ||
#علاوه بر این ویژگیها، [[الطاف]] دیگری برای برپایی نظام ابتلاء لازم است: | #علاوه بر این ویژگیها، [[الطاف]] دیگری برای برپایی نظام ابتلاء لازم است: | ||
##الطاف عامِ قبل از [[امتحان]] مثل [[خلقت]] نشئه [[تکلیف]] و آراستن آن، [[خلقت]] [[شیطان]] و نیروهای [[وسوسه]] گر، [[خلقت انسان]] در [[دار تکلیف]]، [[هدایت تکوینی عام]] از طریق اعطای ابزار کمال مثل [[هدایت فطری]] {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸.</ref> نعمتهای [[جوارحی]] {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref>: [[عقل]] و [[غریزه]] و [[وجدان]]، و شرایط [[گزینش]] [[آزاد]] {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، و [[هدایت تشریعی عام]] ابتدایی {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>؛ عناصر [[روانی]] عام ابتدایی مثل [[تشویق]] و [[تهدید]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا }}<ref>«بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم» سوره انسان، آیه ۴.</ref> ، {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref>.<ref>[[المیزان]]، ج۲۰، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ [[هدایت در قرآن]]،ص ۴۷ و ۷۵ | ##الطاف عامِ قبل از [[امتحان]] مثل [[خلقت]] نشئه [[تکلیف]] و آراستن آن، [[خلقت]] [[شیطان]] و نیروهای [[وسوسه]] گر، [[خلقت انسان]] در [[دار تکلیف]]، [[هدایت تکوینی عام]] از طریق اعطای ابزار کمال مثل [[هدایت فطری]] {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸.</ref> نعمتهای [[جوارحی]] {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref>: [[عقل]] و [[غریزه]] و [[وجدان]]، و شرایط [[گزینش]] [[آزاد]] {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، و [[هدایت تشریعی عام]] ابتدایی {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>؛ عناصر [[روانی]] عام ابتدایی مثل [[تشویق]] و [[تهدید]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا }}<ref>«بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم» سوره انسان، آیه ۴.</ref> ، {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref>.<ref>[[المیزان]]، ج۲۰، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ [[هدایت در قرآن]]،ص ۴۷ و ۷۵.</ref> | ||
##[[الطاف]] همزمان با [[ابتلاء]] مثل وجود [[راهنما]] در هر [[زمان]] <ref>امدادهای غیبی، استمرار امامت و ولایت</ref>، توفیقات خاص <ref>الهامات فکری و آنچه در نیل به غایت ابتلاء، دست کسانی را که در مجرای هدایت خاصه هستند بگیرد</ref> | ##[[الطاف]] همزمان با [[ابتلاء]] مثل وجود [[راهنما]] در هر [[زمان]] <ref>امدادهای غیبی، استمرار امامت و ولایت</ref>، توفیقات خاص <ref>الهامات فکری و آنچه در نیل به غایت ابتلاء، دست کسانی را که در مجرای هدایت خاصه هستند بگیرد </ref>، و [[هلاکت]] کسانی که [[غایت]] ابتلاء در حقّشان [[باطل]] شده و مزاحم [[سیر]] عمومی [[سنّت]] ابتلاء هستند. | ||
##الطاف مربوط به نوع امتحان؛ یعنی امتحان به گونه ای باشد که به نتیجه مورد نظر برسد و ابتر نباشد. در [[حدیث قدسی]] آمده است که [[خداوند]] برخی از [[بندگان]] [[مؤمن]] را با [[فقر]] یا [[بیماری]] میآزماید، چون تنها در این صورت امر [[دین]] آنها [[صلاح]] مییابد، و برخی را با [[غنا]] و [[سلامتی]] امتحان میکند چون صلاح دینشان در همین است. <ref>تحف العقول کتاب تمحیص، باب۷، ص۱۱۵</ref>. | ##الطاف مربوط به نوع امتحان؛ یعنی امتحان به گونه ای باشد که به نتیجه مورد نظر برسد و ابتر نباشد. در [[حدیث قدسی]] آمده است که [[خداوند]] برخی از [[بندگان]] [[مؤمن]] را با [[فقر]] یا [[بیماری]] میآزماید، چون تنها در این صورت امر [[دین]] آنها [[صلاح]] مییابد، و برخی را با [[غنا]] و [[سلامتی]] امتحان میکند چون صلاح دینشان در همین است. <ref>تحف العقول کتاب تمحیص، باب۷، ص۱۱۵</ref>. | ||
#[[باور]] نداشتن به سنّت ابتلاء و عدم توجه به آن، موجب [[غرور]] در مواجهه با [[نعمتهای الهی]] و موجب [[یأس]] و [[خودباختگی]] در برابر [[ثروتمندان]] و [[قدرتمندان]] میگردد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج۴، ص۲۷۱؛ نهج البلاغه خطبه ۱۹۲</ref> اما ابتلاء باوری، اصالت را از [[نعمت]] و [[بلا]] میگیرد و به [[صبر]] و شگرگزاری میدهد، نگاه ما را به متاع [[دنیا]] آلی و نسبی میکند و بلا و نعمت [[حقیقی]] را میشناساند <ref>جامع السعادات، ج۳، ص۲۷۵؛ کشف الأسرار، ج۷، ص۲۲</ref>. ابتلاء در قبال تمام اتفاقات و دقایق [[زندگی]]، [[فرصت]] میآفریند، [[وظیفه]] میسازد، به حوادث معنا میدهد و تکاپو میآفریند، [[خیر و شرّ]] و [[سعادت]] و [[شقاوت]] را به [[تفسیر]] مینشیند و به این مبحث جنجالی پایان میدهد. | #[[باور]] نداشتن به سنّت ابتلاء و عدم توجه به آن، موجب [[غرور]] در مواجهه با [[نعمتهای الهی]] و موجب [[یأس]] و [[خودباختگی]] در برابر [[ثروتمندان]] و [[قدرتمندان]] میگردد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج۴، ص۲۷۱؛ نهج البلاغه خطبه ۱۹۲</ref> اما ابتلاء باوری، اصالت را از [[نعمت]] و [[بلا]] میگیرد و به [[صبر]] و شگرگزاری میدهد، نگاه ما را به متاع [[دنیا]] آلی و نسبی میکند و بلا و نعمت [[حقیقی]] را میشناساند <ref>جامع السعادات، ج۳، ص۲۷۵؛ کشف الأسرار، ج۷، ص۲۲</ref>. ابتلاء در قبال تمام اتفاقات و دقایق [[زندگی]]، [[فرصت]] میآفریند، [[وظیفه]] میسازد، به حوادث معنا میدهد و تکاپو میآفریند، [[خیر و شرّ]] و [[سعادت]] و [[شقاوت]] را به [[تفسیر]] مینشیند و به این مبحث جنجالی پایان میدهد. |