بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
واژه ابتلاء با الفاظی چون [[فتنه]]، [[امتحان]] و [[تمحیص]] که در [[قرآن]] نیز به کار رفتهاند مترادف و یا قریب المعناست. فتنه شدیدترین نوع امتحان است <ref>معجم الفروق اللغویه، ص۳۹۶ـ ۳۹۷</ref> و امتحان به معنای [[تصفیه]] و [[خالص]] کردن، آزمایش و واقع کردن در [[محنت]] و [[سختی]] است <ref>المعجم الوسیط، ص۸۵۶</ref> و تمحیص یعنی [[تطهیر]]، [[پاک]] شدن و عاری شدن از [[عیب]] <ref>لسان العرب، ج۷، ص۹۰؛ و نیز مفردات، النهایة و مقاییس ذیل ماده</ref>. | واژه ابتلاء با الفاظی چون [[فتنه]]، [[امتحان]] و [[تمحیص]] که در [[قرآن]] نیز به کار رفتهاند مترادف و یا قریب المعناست. فتنه شدیدترین نوع امتحان است <ref>معجم الفروق اللغویه، ص۳۹۶ـ ۳۹۷</ref> و امتحان به معنای [[تصفیه]] و [[خالص]] کردن، آزمایش و واقع کردن در [[محنت]] و [[سختی]] است <ref>المعجم الوسیط، ص۸۵۶</ref> و تمحیص یعنی [[تطهیر]]، [[پاک]] شدن و عاری شدن از [[عیب]] <ref>لسان العرب، ج۷، ص۹۰؛ و نیز مفردات، النهایة و مقاییس ذیل ماده</ref>. | ||
در تعاریفی که [[دانشمندان]] [[مسلمان]] برای ابتلاء ارائه کردهاند معنای لغوی واژه ملحوظ است مثل آشکارسازی مقدّرات [[انسان]] و بروز دادن داراییهای بالقوّه با [[نشانههای ظهور]] بخش و حوادث و [[تکالیف]] فعلیت بخش به قصد ترتب [[ثواب و عقاب]] <ref>تفسیر ملاصدرا، سوره سجده و حدید، ص۲۶۴</ref> و یا: شکوفاسازی استعدادهای بالقوه سعادتساز یا [[شقاوت]] بار انسان به کمک [[اوامر و نواهی الهی]] و حوادث فردی و [[اجتماعی]] <ref>المیزان، ج۴، ص۳۶</ref>. | در تعاریفی که [[دانشمندان]] [[مسلمان]] برای ابتلاء ارائه کردهاند معنای لغوی واژه ملحوظ است مثل آشکارسازی مقدّرات [[انسان]] و بروز دادن داراییهای بالقوّه با [[نشانههای ظهور]] بخش و حوادث و [[تکالیف]] فعلیت بخش به قصد ترتب [[ثواب و عقاب]] <ref>تفسیر ملاصدرا، سوره سجده و حدید، ص۲۶۴</ref> و یا: شکوفاسازی استعدادهای بالقوه سعادتساز یا [[شقاوت]] بار انسان به کمک [[اوامر و نواهی الهی]] و حوادث فردی و [[اجتماعی]] <ref>المیزان، ج۴، ص۳۶</ref>.<ref>[[داود فتحاللهزاده|فتحاللهزاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[ ابتلا (مقاله)|مقاله «ابتلا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۱۷.</ref> | ||
==[[ابتلا]] در [[قرآن]]== | ==[[ابتلا]] در [[قرآن]]== | ||
واژه بلی و مشتقات آن با ۲۶ گونه استعمال، ۳۸ بار در ۲۵ سوره [[قرآن]] ذکر شده که در این میان، [[ابتلاء]] و سایر [[صور]] آن از باب افتعال، ده بار به چشم میخورد، و بیشترین تکرار مربوط به واژه بلاء با ۶ مورد است. [[مفسرین]] این واژهها را معمولاً به معنای [[اختبار]] و [[آزمایش]] گرفتهاند <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۷۲ و ۴۳۹؛ ج۲، ص۴۲۲ و ۱۴۷؛ج۳، ص۴۱۷؛ ج۶، ص۳۱۱؛ المیزان، ج۴، ص۴۶ و ۸۶ و ۱۷۸</ref>، هر چند در مواردی به معنای خاصتری به کار رفته است مثل: [[نعمت]] دادن {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۴۵ ذیل آیه ۱۷ انفال.</ref> وقوع در محنتها و [[شداید]] {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۶۶، ذیل آیه ۱۸۶ آل عمران</ref>، پذیرش فنا و کهنگی {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}}<ref>«اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۶۳؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۱ ذیل آیه ۱۲۰ طه</ref>. | واژه بلی و مشتقات آن با ۲۶ گونه استعمال، ۳۸ بار در ۲۵ سوره [[قرآن]] ذکر شده که در این میان، [[ابتلاء]] و سایر [[صور]] آن از باب افتعال، ده بار به چشم میخورد، و بیشترین تکرار مربوط به واژه بلاء با ۶ مورد است. [[مفسرین]] این واژهها را معمولاً به معنای [[اختبار]] و [[آزمایش]] گرفتهاند <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۷۲ و ۴۳۹؛ ج۲، ص۴۲۲ و ۱۴۷؛ج۳، ص۴۱۷؛ ج۶، ص۳۱۱؛ المیزان، ج۴، ص۴۶ و ۸۶ و ۱۷۸</ref>، هر چند در مواردی به معنای خاصتری به کار رفته است مثل: [[نعمت]] دادن {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۴۵ ذیل آیه ۱۷ انفال.</ref> وقوع در محنتها و [[شداید]] {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۶۶، ذیل آیه ۱۸۶ آل عمران</ref>، پذیرش فنا و کهنگی {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}}<ref>«اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۶۳؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۱ ذیل آیه ۱۲۰ طه</ref>.<ref>[[داود فتحاللهزاده|فتحاللهزاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[ ابتلا (مقاله)|مقاله «ابتلا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۱۷.</ref> | ||
==[[فلسفه]] و [[اهداف]] ابتلاء== | ==[[فلسفه]] و [[اهداف]] ابتلاء== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
##[[الطاف]] همزمان با [[ابتلاء]] مثل وجود [[راهنما]] در هر [[زمان]] <ref>امدادهای غیبی، استمرار امامت و ولایت</ref>، توفیقات خاص <ref>الهامات فکری و آنچه در نیل به غایت ابتلاء، دست کسانی را که در مجرای هدایت خاصه هستند بگیرد </ref>، و [[هلاکت]] کسانی که [[غایت]] ابتلاء در حقّشان [[باطل]] شده و مزاحم [[سیر]] عمومی [[سنّت]] ابتلاء هستند. | ##[[الطاف]] همزمان با [[ابتلاء]] مثل وجود [[راهنما]] در هر [[زمان]] <ref>امدادهای غیبی، استمرار امامت و ولایت</ref>، توفیقات خاص <ref>الهامات فکری و آنچه در نیل به غایت ابتلاء، دست کسانی را که در مجرای هدایت خاصه هستند بگیرد </ref>، و [[هلاکت]] کسانی که [[غایت]] ابتلاء در حقّشان [[باطل]] شده و مزاحم [[سیر]] عمومی [[سنّت]] ابتلاء هستند. | ||
##الطاف مربوط به نوع امتحان؛ یعنی امتحان به گونه ای باشد که به نتیجه مورد نظر برسد و ابتر نباشد. در [[حدیث قدسی]] آمده است که [[خداوند]] برخی از [[بندگان]] [[مؤمن]] را با [[فقر]] یا [[بیماری]] میآزماید، چون تنها در این صورت امر [[دین]] آنها [[صلاح]] مییابد، و برخی را با [[غنا]] و [[سلامتی]] امتحان میکند چون صلاح دینشان در همین است. <ref>تحف العقول کتاب تمحیص، باب۷، ص۱۱۵</ref>. | ##الطاف مربوط به نوع امتحان؛ یعنی امتحان به گونه ای باشد که به نتیجه مورد نظر برسد و ابتر نباشد. در [[حدیث قدسی]] آمده است که [[خداوند]] برخی از [[بندگان]] [[مؤمن]] را با [[فقر]] یا [[بیماری]] میآزماید، چون تنها در این صورت امر [[دین]] آنها [[صلاح]] مییابد، و برخی را با [[غنا]] و [[سلامتی]] امتحان میکند چون صلاح دینشان در همین است. <ref>تحف العقول کتاب تمحیص، باب۷، ص۱۱۵</ref>. | ||
#[[باور]] نداشتن به سنّت ابتلاء و عدم توجه به آن، موجب [[غرور]] در مواجهه با [[نعمتهای الهی]] و موجب [[یأس]] و [[خودباختگی]] در برابر [[ثروتمندان]] و [[قدرتمندان]] میگردد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج۴، ص۲۷۱؛ نهج البلاغه خطبه ۱۹۲</ref> اما ابتلاء باوری، اصالت را از [[نعمت]] و [[بلا]] میگیرد و به [[صبر]] و شگرگزاری میدهد، نگاه ما را به متاع [[دنیا]] آلی و نسبی میکند و بلا و نعمت [[حقیقی]] را میشناساند <ref>جامع السعادات، ج۳، ص۲۷۵؛ کشف الأسرار، ج۷، ص۲۲</ref>. ابتلاء در قبال تمام اتفاقات و دقایق [[زندگی]]، [[فرصت]] میآفریند، [[وظیفه]] میسازد، به حوادث معنا میدهد و تکاپو میآفریند، [[خیر و شرّ]] و [[سعادت]] و [[شقاوت]] را به [[تفسیر]] مینشیند و به این مبحث جنجالی پایان میدهد. | #[[باور]] نداشتن به سنّت ابتلاء و عدم توجه به آن، موجب [[غرور]] در مواجهه با [[نعمتهای الهی]] و موجب [[یأس]] و [[خودباختگی]] در برابر [[ثروتمندان]] و [[قدرتمندان]] میگردد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج۴، ص۲۷۱؛ نهج البلاغه خطبه ۱۹۲</ref> اما ابتلاء باوری، اصالت را از [[نعمت]] و [[بلا]] میگیرد و به [[صبر]] و شگرگزاری میدهد، نگاه ما را به متاع [[دنیا]] آلی و نسبی میکند و بلا و نعمت [[حقیقی]] را میشناساند <ref>جامع السعادات، ج۳، ص۲۷۵؛ کشف الأسرار، ج۷، ص۲۲</ref>. ابتلاء در قبال تمام اتفاقات و دقایق [[زندگی]]، [[فرصت]] میآفریند، [[وظیفه]] میسازد، به حوادث معنا میدهد و تکاپو میآفریند، [[خیر و شرّ]] و [[سعادت]] و [[شقاوت]] را به [[تفسیر]] مینشیند و به این مبحث جنجالی پایان میدهد.<ref>[[داود فتحاللهزاده|فتحاللهزاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[ ابتلا (مقاله)|مقاله «ابتلا»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۱۷.</ref> | ||
==[[ابتلاء]] و [[علم خداوند]]== | ==[[ابتلاء]] و [[علم خداوند]]== |