دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۳
، ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱←پاسخهای دیگر
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} | ||
{{جمع شدن|۱. آیتالله سلطان الواعظین؛}} | |||
[[پرونده:773589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد شیرازی|سلطان الواعظین]]]] | |||
'''[[سید محمد شیرازی|سلطان الواعظین]]''' در کتاب ''«[[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]»'' در این باره گفته است: | |||
::::::«[[حدیث مدینه]] که به حد تواتر رسیده است و بیش از ۲۰۰ نفر از علمای [[اهل سنت]] نقل کردهاند، یکی از دلایل ماست. اسامی ۵۰ نفر از آنها در صفحات ۹۱۶ تا ۹۱۸ کتاب [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]] آمده است. [[پیغمبر خدا]] {{صل}} این حدیث را در زمانها و مکانهای مختلف و به مناسبتهای گوناگونی بیان کرده است: "من شهر علمام و علی دروازه آن است. پس هرکس میخواهد از آن بهره برد، باید به سوی در ورودی آن یعنی [[علی]] {{ع}} بیاید".<ref> المستدرک، ج ۳، ۱۲۷؛ الموضوعات، ج ۱، ص ۳۵۱؛ الکامل، ج ۳، ص ۴۱۲؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص ۹۲۱؛ {{عربی|"أَنَا مَدِینَه الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیأْتِ الْبَاب"}}.</ref> اصل کامل حدیث را [[ابن مغازلی شافعی]] و بسیاری دیگر، از [[ابن عباس]] و [[جابر بن عبداللَّه انصاری]] نقل کردهاند. در این حدیث آمده است: [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} بازوی [[امیرالمؤمنین|علی]] {{ع}} را گرفت و فرمود: "این مرد امیر و رئیس نیکوکاران و قاتل کافران است. یاور او یاری شود و خوار کننده او خوار گردد. سپس صدای خود را بلند کرد و گفت: من شهر علمام و علی دروازه آن است، پس هرکس که میخواهد از آن بهره برد، باید به سوی در ورودی آن یعنی علی {{ع}} برود." <ref>[[مناقب خوارزمی]]، [[مناقب ابن مغازلی]]، تاریخ ابن عساکر، [[ینابیع الموده لذوی القربی]]، ج ۱، ص ۲۱۹؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص ۹۲۱؛ {{عربی|"هَذَا أَمِیرُ الْبَرَرَةِ، وَ قَاتِلُ الْفَجَرَةِ، مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ. فَمَدّ بِهَا صَوْتَهُ: أَنَا مَدِینَةُ الْحِکمَةِ، وَ عَلِی بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْحِکمَةَ فَلْیأْتِ الْبَاب"}}.</ref> | |||
::::::حدیث دیگری که تا حدودی به همان اندازه حدیث مدینه، به حد تواتر رسیده، [[حدیث دار الحکمه]] است که پیامبر فرمود: "من سرای حکمتام و [[امیرالمؤمنین|علی]] دروازه آن، هر کس میخواهد از آن بهره برد، باید به نزد علی برود." <ref>نهج الایمان، ص ۳۴۲؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص ۹۲۰؛ {{عربی|"أَنَا دَارُ الْحِکمَةِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِکمَةِ فَلْیأْتِ الْبَاب"}}.</ref> چون در عربی، آوردن "ال" بر سر "علم" و "حکمت" نشانه عام بودن، جامعیت و کلیت آن است، پس علم و حکمت به طور عام و یا به عبارتی هر علم و حکمتی را شامل میشود. از آنجایی که [[پیامبر اکرم|پیغمبر]]، شهر علم و حکمت بوده است، علم جامع، شامل ظاهر و باطن امور، آشکار و مستور، مشهود و [[غیب]] و همه علوم خدادادی است. لذا علی {{ع}} نیز در ورودی و دروازه رسیدن به همه علومی است که در وجود پیامبر {{صل}} میباشد. بنابراین، علی {{ع}} عالم به ظاهر و باطن قرآن نیز بوده است. | |||
::::::چنانچه حافظ ابونعیم در جلد اول حلیه الاولیا، محمد بن یوسف گنجی شافعی در کفایه الطالب و سلیمان بلخی در ینابیع الموده از کاتب [[وحی]] [[عبداللَّه بن مسعود]] نقل کردهاند که گفت: "قرآن بر هفت حرف نازل شد و هر حرفی از آنها دارای ظاهر و باطنی است. علم ظاهر و باطن قرآن نزد [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} میباشد." <ref>فتح الملک العلی، ص ۷۲؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور، ص ۹۲۳؛ {{عربی|"إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ مَا مِنْهَا إِلَّا وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ وَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلِمَ الظَّاهِرَ وَ الْبَاطِن"}}.</ref> [[ابو حامد غزالی]] در کتاب بیان علم لدنی نقل نموده است که علی {{ع}} فرمود: "[[رسول خدا]] {{صل}} زبان خود را در دهان من گذارد. پس از لعاب دهان آن حضرت برای من هزار باب از علم باز شد که از هر باب آن هزار باب دیگر باز میشود." <ref>ینابیع الموده لذوی القربی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ شرح الاخبار، ج ۲، ص ۳۰۸؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص ۹۲۴. </ref> [[ابن مغازلی شافعی]] نیز از [[ابن عباس]] از پیامبر خدا {{صل}} نقل میکند که فرمود: "چون شب [[معراج]] به مقام قرب رسیدم، خداوند با من حرف زد و نجوی نمود. پس هر چه را یاد گرفتم به علی {{ع}} نیز آموختم؛ لذا علی باب علم من است." <ref>ینابیع الموده لذوی القربی، ج ۱، ص۲۴۵؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص۹۲۴؛ {{عربی|"لَمَّا صِرْتُ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّي كَلَّمَنِي وَ نَاجَانِي فَمَا عَلِمْتُ شَيْئاً إِلَّا عَلِمْتُهُ عَلِيّاً {{ع}} فَهُوَ بَابُ مَدِينَةِ عِلْمِي"}}.</ref> | |||
::::::از [[عایشه]] حدیث مفصلی منقول است که در آخر آن میگوید: "[[پیامبر اکرم|پیغمبر]] [[امیرالمؤمنین|علی]] {{ع}} را خواست و او را به سینه خود چسباند و عبا را به سر کشید. من سرم را نزدیک بردم و هر چه گوش دادم چیزی نفهمیدم. تا اینکه علی {{ع}} سر برداشت و عرق از جبین مبارکش سرازیر شده بود. به علی {{ع}} گفتم: یا علی! پیغمبر در این مدت طولانی به شما چه میگفت؟ ایشان پاسخ داد: به درستی که پیامبر خدا {{صل}} به من هزار باب علم آموخت که از هر باب آن، هزار باب دیگر گشوده میشود." <ref>شرح الاخبار، ج ۲، ص۳۰۸؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص۹۲۷؛ {{عربی|"قَدْ عَلَّمَنِي رَسُولُ اللَّهِ أَلْفَ بَابٍ كُلُّ بَابٍ يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ"}}.</ref> بنابراین، فرمایش [[امام علی]] {{ع}} که به کرات از مردم خواسته است: "بپرسید قبل از اینکه دیگر مرا نیابید، که در سینه من علم فراوان است" <ref>کشف الیقین، ص۵۶؛ ینابیع الموده لذوی القربی، ج ۱، ص۲۲۴؛ [[شبهای پیشاور (کتاب)|شبهای پیشاور]]، ص۹۲۷؛ {{عربی|"سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَّ بَيْنَ الْجَوَانِحِ مِنِّي عِلْماً جَمّاً"}}.</ref>. دلالت بر وجود منبع عظیم [[علم رسول اللَّه]] {{صل}} و نیز احاطه کامل ایشان به جمیع علوم است. به همین دلیل هیچ یک از [[صحابه]]، به این صراحت و یا حتی به کنایه، مردم را به پرسیدن از خود دعوت نکردهاند. همانطور که علمای اهل تسنن از صحابه نقل کردهاند از سعید بن المسیب نقل شده کسی غیر از [[امیرالمؤمنین|علی]] {{ع}} نگفت سلونی... <ref>[[اسد الغابة]]، ج۴، باب علی.</ref>»<ref>[[پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور (کتاب)|پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور]]، ص۲۱۲ و ۲۱۳.</ref> | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱. آیتالله نمازی شاهرودی؛}} | {{جمع شدن|۱. آیتالله نمازی شاهرودی؛}} |