بحث:دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

پاسخ تفصیلی

معناشناسی غیب و علم غیب

غیب در لغت[۱] به امری که از حس پوشیده باشد، اطلاق شده است، خواه آن چیز هم اکنون نیز تحقق یافته باشد یا بعد از این تحقق پیدا کند و در اصطلاح مراد هر آن ‌چیزی است که تحت حس و درک آدمی قرار ندارد، به همین جهت شناخت آن بدون کمک گرفتن از اسباب غیر عادی ممکن نیست مانند خدای سبحان و برخی از نشانه‌های او مثل وحی، فرشتگان و رستاخیز که همه آنها از حواس ما غایب‌اند. مراد از علم غیب نیز آگاهی از چیزهایی است که بیرون از دید و حواس ظاهری قرار دارند، خواه مربوط به حوادث کنونی باشد و یا آینده، به‌عبارت دیگر علم غیب، علم غیر عادی و خدادادی است، ‌نه دانش‌هایی که از راه دلایل و حواس ظاهری و فنون اکتسابی به دست می‌آیند[۲].

مراد از غیب در اصطلاح قرآن و روایات

قرآن کریم در آیات متعددی پیرامون علم غیب سخن گفته است. دسته ای از آیات، غیب را تنها مختص خدای متعال و در اختیار او می‌دانند، مانند: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ[۳] و ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ[۴] و دسته‌ای دیگر به امکان آگاهی برگزیدگان و اولیای مورد رضای الهی از غیب اشاره دارند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ[۵]. از تامل در این آیات روشن می‌شود علم غیب مراتب و درجاتی دارد که بخشی از آن تنها در اختیار خداوند است و هیچ کس را به آگاهی از آن راهی نیست و بخشی دیگر غیبی است که خدای متعال آنرا به بندگان برگزیده خود آن هم بر اساس شرایط و موقعیت هر فرد تعلیم داده است[۶].

بدیهی است که بر اساس آیات دسته دوم، قدر متیقن از کسانی که خدای متعال بخشی از علم غیب خود را در اختیارشان گذاشته و از آنها رضایت دارد، انبیای الهی و از جمله رسول گرامی اسلام است تا بتوانند در راستای رسالت خویش از آن در کنار معجزه به عنوان دلیل نبوت خود در برابر مردم، استفاده نمایند. حال سوال این است که آیا اوصیا و جانشینان انبیا نیز از این ویژگی برخوردار هستند؟ آیا این ویژگی از رسول خدا به امامان اهل بیت نیز رسیده است؟

جانشینی پیامبر خاتم(ص) و برخورداری از علم غیب

غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۷]. بر اساس حکم عقل و منطق، فردی که برای مأموریتی از جانب خداوند منصبی را پذیرفته است، باید ملزومات آن منصب را در اختیار داشته باشد[۸].

عصر زندگانی رسول اکرم(ص) به‌گونه‌ای بود که همه موقعیت‏‌ها به طور کلی فراهم نگشت تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین نماید؛ از طرفی عُمر حضرت محدود بود و از طرفی دیگر مصالحی وجود داشت که با رحلت پیامبر اکرم(ص) در معرض تهدید و از بین رفتن قرار می‌گرفت، لذا باید برای بعد از خود خلیفه و جانشینانی قرار می‏‌داد تا ادامه ‌دهنده راه ایشان باشند[۹].

جانشین آن حضرت که در اصطلاح شیعی امام نامیده می‌شود، براساس فرمایش امام رضا(ع) [۱۰]، مسئول نگهداری دین و حفظ نظام مسلمانان است. وظیفه امام نه تنها تبیین دین و تفسیر قرآن، بلکه تدبیر امور امت و رفع مشکلات ایشان به مقتضای زمان و ارائۀ الگوی حیات طیبه است. با این اوصاف، ائمه(ع) دایرۀ مأموریتشان محدود به مکان و زمان خاصی نبوده، بلکه کارشان جهانی و جاودانی است و در مدت حیات خود باید آنچنان احکام الهی را بیان و اجرا کنند که جواب گوی نیازمندی‌های همه انسان‌ها در هر زمان و مکان باشند و این ممکن نیست مگر اینکه بخشی از اسرار غیب را بدانند. لذا به همان دلیل که پیامبر(ص) احتیاج به علم غیب دارد، امام و جانشین او نیز باید از این علم خدادادی بهره‌‏مند گردد تا بتواند حقایق دین را با تمام ابعادش بیان نماید[۱۱].

نهایت درجۀ امامت این است که صاحب آن به همۀ حقایق اشیا، بالفعل علم داشته باشد، به نحوی که گویا آنها را مشاهده می‌کند و هیچ یک از آنها از ذهن او زایل نشود. همچنین وظیفه جانشین پیامبر رساندن هدف و پیام رسول خدا (صلی اله علیه و آله) به مردم است. از این ‌رو اگر امام اعلم از همۀ مردم نباشد، تضمینی وجود ندارد تا احکام و حدود الهی را صحیح و کامل به مردم برساند و آنها را دگرگون نماید[۱۲].

ادلۀ حدیثی علم غیب امامان(ع)

درباره حقیقت و گستره علم غیب امامان(ع) پس از آیات الهی، یکی از بهترین منابع سخنان حکیمانۀ خود معصومان(ع) است، برخی از این روایات عبارت‌اند از:

  1. ائمه(ع) معدن‌ علم‌ خداوند، جایگاه امانت‌های رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان هستند، مانند:
    1. رسول خدا(ص) فرمودند: «همانا ما اهل بیت خانواده رحمت، درخت نبوت، محل رسالت الهی، جایگاه رفت و آمد فرشتگان و معدن علم و دانشیم»[۱۳].[۱۴]
    2. امام رضا(ع) فرمودند‌: «امام عالمی‌ است که جهل در او راه ندارد، دعوت کننده‌‏ای‌ است که هیچ گاه از جواب عاجز نمی‌‏شود، معدن قدس و طهارت و تعبد و علم و عبادت است»[۱۵].[۱۶]
  2. امامان ‌(ع) به‌ تمامی‌ علوم‌ پنهانی‌ و غیب‌ که‌ پیامبران‌ و فرشتگان‌ می‌دانند، آگاه‌ هستند[۱۷]، مانند:
    1. امام باقر(ع) فرمودند: «هر علمی که خدای متعال به فرشتگان و پیامبران آموخته است؛ ما نیز آن را می‌دانیم»[۱۸]. [۱۹]
    2. همچنین فرمودند: «برای خداوند دو گونه علم است: علمی که مخصوص ذات خود اوست و کسی از آن آگاه نیست جز خود او و علمی که به فرشتگان و پیامبران تعلیم داده است، آنچه را خداوند بـه فرشتگان و پیامبران آموخته است، ما نیز آگاه بر آنیم»[۲۰].[۲۱]
  3. امامان(ع)، زمان فرا رسیدن مرگ خود و دیگران و رویدادهای ناخوشایند "علم منایا و بلایا" را می‌دانند و به اصل و نسب آدمیان و چگونگی داوری بین آنها آگاهی دارند[۲۲]، مانند:
    1. امام رضا(ع) فرمودند: «محمد(ص) امین خدا در میان خلقش بود، هنگامی که قبض روح شد ما اهل بیت وارث او شدیم. پس ما امینان خدا در زمینش هستیم، در نزد ما علوم بلایا و اخبار مردم است و ما از اوضاع مردم آگاهی داریم»[۲۳].[۲۴]
    2. امام صادق(ع) به ابوبصیر فرمودند: «ای ابا بصیر ما اهل بیتی هستیم که علم خواب‌‏ها و بلاها و نسب‏‌ها و وصیت‏‌ها و فصل خطاب به ما داده شده است. شیعیانِ خود را می‌‏شناسیم. همان‏گونه که هر مردی اهل بیت خود را می‌‏شناسد»[۲۵].[۲۶]
    3. امام علی(ع) در مورد عاقبت جنگ نهروان می‌‌فرماید: «قتلگاه آنها این سو در کنار نهر است، به خدا سوگند از تمام آنها ارتش خوارج حتّی ده نفر جان سالم به در نمی‌برد و از شما ده نفر کشته نخواهد شد»[۲۷].[۲۸]
    4. امام علی(ع) دربارۀ سرنوشت خوارج خبر می‌دهد؛ هنگامی که به امام علی(ع) عرض کردند: خوارج تار و مار شدند، فرمودند: «نه! به خدا سوگند آنها نطفه‌هایی در صلب مردان و رحم مادران‌اند، هر گاه شاخی از آنها سر بر آورد قطع می‌شود، تا اینکه آخرین آنها دزدان و راهزنان خواهند بود»[۲۹].[۳۰]
  4. امامان‌(ع) به‌ آنچه‌ بوده‌ و در گذشته اتفاق افتاده و آنچه‌ خواهد بود و در آینده‌ اتفاق‌ می‌افتد تا روز قیامت، «عِلْمَ‏ مَا کَانَ‏ وَ مَا یَکُونُ‏ إِلَی‏ یَوْمِ‏ الْقِیَامَة» و به علوم‌ آسمان‌‌ها و زمین‌ و آنچه‌ در آنها وجود دارد و به آنچه در بهشت‌ و جهنم‌ است‌، آگاهی‌ دارند[۳۱]، مانند:
    1. در حدیثی آمده است: امام رضا(ع) در سفری که به بصره تشریف برده بودند معجزاتی از حضرت دیده شد؛ از جمله آنکه ایشان با زبان‌ها و لغات گوناگون تکلم فرمودند. سپس، حضرت به عمرو بن هذاب فرمودند: اگر به تو خبر دهم، چند روز دیگر خون یکی از خویشان خود را خواهی ریخت، تصدیق می‌‌کنی؟ عرض کرد: خیر، تصدیق نمی‌کنم؛ زیرا غیب را غیر از خداوند دیگری نمی‌داند. امام رضا(ع) فرمودند: مگر نمی‌دانی خداوند فرموده است: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ، بنابر آیۀ شریفه، رسول الله(ص) پسندیدۀ خداوند است برای دانستن غیب، ما هم وارث پیامبر(ص) هستیم؛ لذا آنچه را واقع شده است و آنچه را تا روز قیامت واقع خواهد شد می‌‌دانیم...[۳۲].[۳۳]
    2. امام باقر(ع) فرمودند: «از علی(ع) از علم پیامبر(ص) پرسیدند؛ فرمود: علم تمام انبیاء است و علم گذشته و علم آنچه تا روز قیامت بیاید سپس فرمود: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست من دارای علم پیامبر(ص) و علم گذشته و علم آینده تا فاصله بین من و قیامت هستم»[۳۴].[۳۵]
    3. سیف تمار می‏‌گوید: «من با جماعتی از شیعه نزد امام صادق(ع) در کنار حِجر بودیم، حضرت فرمودند: جاسوسی بر ما نظاره می‌‏کند. ما نگاه به راست و چپ کردیم ولی کسی را ندیدیم. عرض کردیم جاسوسی وجود ندارد. حضرت فرمود: قسم به پروردگار کعبه و پروردگار این بنا سه بار تکرار کرد اگر من بین موسی(ع) و خضر(ع) بودم می‏‌گفتم که از آن دو داناترم و نیز خبر می‏‌دادم به چیزی که آن دو نمی‏‌دانستند؛ زیرا موسی(ع) و خضر(ع) تنها از علم گذشته آگاه بودند، نه از علم آینده و حال تا روز قیامت، و ما این دو را از پیامبر(ص) به ارث برده‏‌ایم»[۳۶].[۳۷]
  5. امیرالمؤمنین علی(ع) دروازۀ علم و حکمت هستند، و خداوند هر علمی‌ را به‌ پیامبر(ص) آموزش‌ داده‌، همان‌ را نیز به‌ امیرالمؤمنین ‌(ع) آموخته‌ است‌ و در تمام‌ علوم‌ پیامبر(ص) و امیر المؤمنین ‌(ع) با هم‌ اشتراک‌ داشته‌اند[۳۸]، مانند:
    1. رسول اکرم(ص) فرمودند: «من شهر علم‌ هستم و علی دروازۀ آن است، پس هرکس می‏‌خواهد از آن بهره برد، باید به سوی در ورودی آن یعنی علی(ع) بیاید»[۳۹].[۴۰]
    2. در حدیثی آمده است: پیامبر(ص) بازوی علی(ع) را گرفت و فرمودند: «این مرد امیر و رئیس نیکوکاران و قاتل کافران است، یاور او یاری شود و خوار کننده او خوار گردد. سپس صدای خود را بلند کرد و گفت: من شهر علمم و علی دروازه آن، پس هرکس می‏‌خواهد از آن بهره برد، باید به سوی در ورودی آن یعنی‏ علی(ع) برود»[۴۱].[۴۲]
    3. پیامبر خدا(ص) فرمود: «چون شب معراج به مقام‏ قرب رسیدم، خداوند با من حرف زد و نجوی نمود. پس هر چه را یاد گرفتم به علی(ع) نیز آموختم؛ لذا علی باب علم من است»[۴۳].[۴۴]
  6. ائمه اطهار(ع)، وارثان علم آدم و علوم جمیع انبیاء هستند[۴۵]، مانند:
    1. امام باقر(ع) فرمودند: «علمی که با حضرت آدم(ع) به زمین آمده از زمین به بالا برده نشد و کسانی آن را به ارث بردند، علی(ع) عالم این امت بود که علم آدم(ع) نزد او بود و هیچ عالمی از ما نمی‌میرد مگر آنکه از اهل بیت(ع) خود جانشینی دارد که علم او را به ارث می‌برد»[۴۶].[۴۷]
    2. امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت داود(ع)، علم پیامبران پیش از خود را به ارث برد و حضرت سلیمان(ع) از داود ارث برد و پیامبر گرامی اسلام(ص)، علوم سلیمان را به ارث برد و ما اهل بیت، وارث علوم پیامبر گرامی اسلام(ص) هستیم»[۴۸].[۴۹]
    3. امام رضا(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) علوم پیامبران را نزد ما به ودیعت گذارد و ما اهل بیت، وارثان پیامبران اولوالعزم هستیم»[۵۰].[۵۱]
  7. امامان(ع)، ترجمان وحی و نگهبانان و خزینه داران علم خدا در آسمان و زمین‌ هستند[۵۲]، مانند:
    1. امام صادق(ع) فرمودند: «ما والیان امر خدا "حکومت" و خزینه‌‏های‌ علم و صندوق وحی‌ خدا هستیم»[۵۳].[۵۴]
    2. امام باقر(ع) فرمودند: «به خدا سوگند ما در زمین و آسمان خزینه ‏دار خدا هستیم، لکن نه بر طلا و نقره بلکه بر علم خدا؛ سدیر می‌‏گوید به امام باقر(ع) عرض کردم: شما چه هستید؟ فرمود: ما خزینه‌دار علم خدا و مفسر وحی‌ خدا و حجت بر کسانی که زیر آسمان و روی‌ زمین زندگی‌ می‌‏کنند هستیم»[۵۵].[۵۶]
  8. خداوند به امامان(ع)، باطن چشمه‌های علم و ملکوت آسمان‌ها و زمین را نشان می‌دهد، چنانکه حضرت ابراهیم، ملکوت و مافوق عرش و پایین آن را مشاهده کرد، امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند به امامان از لطف و احسان، باطن چشمه‌های علم را ظاهر کرده، امام است که منتجب و پسندیدۀ حق است، حکمت و علم غیب به امام بخشیده شده و چون پاکیزه است، مختار و پسندیده شده است به علم پروردگار»[۵۷].[۵۸]
  9. به امامان(ع)، علم الکتاب و تفسیر و تأویل قرآن عطا شده است،[۵۹] مانند:
    1. امام صادق(ع) با اشاره به آیۀ ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ... وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ؛ فرمودند: «ما هستیم ثابت قدمان در علم و دانش و مائیم که از تأویل قرآن کریم آگاهیم»[۶۰].[۶۱]
    2. از امام صادق(ع) درباره تفسیر آیه ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ[۶۲] آمده که فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و امام علی(ع) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(ص) است»[۶۳].[۶۴]
  10. خداوند امامان(ع) را حجت بر خلق قرار داده لذا هیچ چیز بر آنان پوشیده و مخفی نیست، مانند:
    1. امام صادق(ع) به یکی از اصحابش فرمودند: «آیا تو فکر می‌کنی کسی را که خداوند حجت بر خلق قرار داده ممکن است چیزی از امور آنها بر او مخفی بماند؟»[۶۵].
    2. همچنین فرمودند: «خداوند حکیم‌تر، کریم‌تر، والاتر و آگاه‌تر از این است، حجتی (برای بندگان) خود قرار دهد سپس چیزی از امور آنها را از وی مخفی دارد»[۶۶].[۶۷]
    3. امام رضا(ع) فرمودند: «هنگامی‌ که خداوند سبحان بنده‌‏اش را برای‌ امور بندگانش برگزید، سینه‌اش را برای‌ این مسئولیت گشایش می‌‏دهد و چشمه‌‏های‌ حکمت را در قلبش می‌‏گذارد و علم را همواره به او الهام می‌‏نماید بعد از آن از جواب چیزی‌ ناتوان نمی‌‏شود و در رسیدن به حق سرگردان نمی‌‏گردد پس او معصوم و مؤید و موفق و مصیب خواهد بود از خطا و لغزش در امان است. خدا او را بدین فضیلت اختصاص داد تا حجت و شاهد بر بندگانش باشد و این فضل خداست که به هر کس خواست عطا می‌‏کند و خدا دارای‌ فضلی ‌بزرگ است»[۶۸].[۶۹]
  11. امامان(ع) از جهت علم و دانش و اعلم بودن از مردم زمان خود برتر هستند، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «داناترین مردم پس از من علی بن ابی‌ طالب(ع) است»[۷۰].[۷۱]
  12. علم غیب داشتن امامان(ع):
    1. شخصی از امام کاظم(ع) پرسید، آیا شما از غیب مطلعید؟ حضرت فرمود: امام باقر(ع) فرمودند: "آنگاه که علم بر ما افاضه شود، آن را می‌دانیم و هر گاه علم بر ما قبض شود، آن را نمی‌دانیم و خداوند سرّ خود را به جبرئیل داد و جبرئیل بـه حضرت محمد(ص) و آن حضرت به هرکس که بخواهد، آن را عطا می‌کند»[۷۲].[۷۳]
    2. امام علی(ع) در تفسیر آیاتی از سوره جن ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِإِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ؛ می‌فرماید: «من آن رضایت شده‌ای هستم که خداوند غیبش را بر او ظاهر کرده است»[۷۴]، در این جمله، حضرت، خودش را یکی از مصادیق ﴿مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ می‌شمارد[۷۵].

پانویس

  1. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴ و طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۱.
  2. ر.ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۵، ص ۸۰؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص ۱۱۹؛ سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج ۳، ص ۴۰۲ ـ ۴۰۴.
  3. «و كليدهاى غيب، تنها نزد اوست. جز او [كسى‌] آن را نمى‌داند» سوره انعام، آیه ۵۹.
  4. «و مى‌گويند: چرا معجزه‌اى از جانب پروردگارش بر او نازل نمى‌شود؟ بگو: «غيب فقط به خدا اختصاص دارد. پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم.» سوره یونس، آیه ۲۰.
  5. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
  6. ر.ک: هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران پایگاه پرسمان قرآنی
  7. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴ و طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۱.
  8. ر.ک: معارف، مجید، دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، ص۴۱.
  9. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳ـ ۳۳۹؛ رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵.
  10. کلینی، محمد بن یعقوب، ج۱، ص۲۰۰.
  11. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏۲۵، ص۱۵۲؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳ـ ۳۳۹؛ معارف، مجید، دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، ص۴۱؛ رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵.
  12. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی ص ۲۷۸.
  13. «إِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ أَهْلُ بَیْتِ الرَّحْمَةِ وَ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۵۶.
  14. ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۵؛ جزایری، شریعتمدار، مقاله امام حسین و علم شهادت، ص۱۱؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۳۳۷؛ پارسانسب، گل افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۹.
  15. «الإمام‏ عالم‏ لا یجهل‏ و داع‏ لا ینکل‏ معدن القدس و الطهارة و النسک و الزهادة و العلم و العبادة»؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی‌، ج ۲، ص ۴۸۴.
  16. ر.ک. امینی، ابراهیم، علم امام از دیدگاه احادیث، ص۶.
  17. ر.ک. جزایری، شریعتمدار، مقاله امام حسین و علم شهادت، ص۱۱.
  18. «فَمَا أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج١، ص ٢۵۶.
  19. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ١٩٠.
  20. «أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَّاءِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ‏ لَا یَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ‏ عَلَّمَهُ‏ مَلَائِکَتَهُ‏ وَ رُسُلَهُ‏ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِکَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص ۲۵۶.
  21. ر.ک. مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، ص۲۰؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۳۳۷.
  22. ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۵؛ جزایری، شریعتمدار، مقاله امام حسین و علم شهادت، ص۱۱.
  23. «فَإِنَّ مُحَمَّداً ص کَانَ أَمِینَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ فَلَمَّا قُبِضَ کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ فَنَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ عِنْدَنَا عِلْمُ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ أَنْسَابُ الْعَرَبِ وَ مَوْلِدُ الْإِسْلَامِ...»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۶۷.
  24. ر.ک. حسینی، سید جواد، امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی.
  25. «یَا أَبَا بَصِیرٍ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ أُوتِینَا عِلْمَ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الْوَصَایَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ عَرَفْنَا شِیعَتَنَا کَعِرْفَانِ الرَّجُلِ أَهْلَ بَیْتِهِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۲۶۷.
  26. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص۵۵۰ ـ ۵۴۷.
  27. «مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ وَ اللَّهِ لَا یُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ وَ لَا یَهْلِکُ مِنْکُمْ عَشَرَة»؛ نهج البلاغه، خطبه ۵۹.
  28. ر.ک. دیاری بیدگلی، محمد تقی، قاسمی، حسین، نیری، عصمت، بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی.
  29. «کَلَّا وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ قَرَارَاتِ النِّسَاءِ کُلَّمَا نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ حَتَّی یَکُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلَّابِین»؛‏ نهج البلاغه، خطبه ۶۰.
  30. ر.ک. دیاری بیدگلی، محمد تقی، قاسمی، حسین، نیری، عصمت، بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی.
  31. ر.ک. جزایری، شریعتمدار، مقاله امام حسین و علم شهادت، ص۱۱؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، ش ۳، ص۵۵.
  32. «ثُمَّ نَظَرَ الرِّضَا(ع)إِلَی ابْنِ هَذَّابٍ فَقَالَ إِنْ أَنَا أَخْبَرْتُکَ أَنَّکَ سَتُبْتَلَی فِی هَذِهِ الْأَیَّامِ بِدَمِ ذِی رَحِمٍ لَکَ أَ کُنْتَ مُصَدِّقاً لِی قَالَ لَا فَإِنَّ الْغَیْبَ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَی قَالَ(ع)أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی‏ غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضی‏ مِنْ رَسُولٍ فَرَسُولُ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ مُرْتَضَی وَ نَحْنُ وَرَثَةُ ذَلِکَ الرَّسُولِ الَّذِی أَطْلَعَهُ اللَّهُ عَلَی مَا شَاءَ مِنْ غَیْبِهِ فَعَلِمْنَا مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ إِنَّ الَّذِی أَخْبَرْتُکَ بِهِ یَا ابْنَ هَذَّابٍ لَکَائِنٌ إِلَی خَمْسَةِ أَیَّامٍ فَإِنْ لَمْ یَصِحَّ مَا قُلْتُ لَکَ فِی هَذِهِ الْمُدَّةِ فَإِنِّی کَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ إِنْ صَحَّ فَتَعْلَمُ أَنَّکَ الرَّادُّ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ»؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۴۳.
  33. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۳۴.
  34. «سُئِلَ عَلِیٌّ(ع) عَنْ عِلْمِ النَّبِیِّ(ص) فَقَالَ‏ عَلِمَ‏ النَّبِیُ‏ عِلْمَ‏ جَمِیعِ‏ النَّبِیِّینَ‏ وَ عِلْمَ‏ مَا کَانَ‏ وَ عِلْمَ‏ مَا هُوَ کَائِنٌ‏ إِلَی‏ قِیَامِ‏ السَّاعَةِ ثُمَ‏ قَالَ‏ وَ الَّذِی‏ نَفْسِی‏ بِیَدِهِ‏ إِنِّی‏ لَأَعْلَمُ‏ عِلْمَ‏ النَّبِیِ‏(ص) وَ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَ قِیَامِ السَّاعَة‏»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۲۷، ح۱.
  35. ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۷۲.
  36. «کُنَّا مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)جَمَاعَةً مِنَ‏ الشِّیعَةِ فِی الْحِجْرِ فَقَالَ عَلَیْنَا عَیْنٌ فَالْتَفَتْنَا یَمْنَةً وَ یَسْرَةً فَلَمْ نَرَ أَحَداً فَقُلْنَا لَیْسَ عَلَیْنَا عَیْنٌ فَقَالَ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ وَ رَبِّ الْبَنِیَّةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ کُنْتُ بَیْنَ مُوسَی وَ الْخَضِرِ لَأَخْبَرْتُهُمَا أَنِّی أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَیْسَ فِی أَیْدِیهِمَا لِأَنَّ مُوسَی وَ الْخَضِرَ(ع)أُعْطِیَا عِلْمَ مَا کَانَ وَ لَمْ یُعْطَیَا عِلْمَ مَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ حَتَّی تَقُومَ السَّاعَةُ وَ قَدْ وَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وِرَاثَةً»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص ٢۶١.
  37. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص۵۵۰ ـ ۵۴۷.
  38. ر.ک. جزایری، شریعتمدار، مقاله امام حسین و علم شهادت، ص۱۱.
  39. «أَنَا مَدِینَه الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیأْتِ الْبَاب‏»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۳۴۵.
  40. ر.ک. سلطان الواعظین، پاسخ به شبهات در شب‌های پیشاور، ص۲۱۲ـ ۲۱۳.
  41. «هَذَا أَمِیرُ الْبَرَرَةِ وَ قَاتِلُ الْفَجَرَةِ، مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ. فَمَدّ بِهَا صَوْتَهُ: أَنَا مَدِینَةُ الْحِکمَةِ، وَ عَلِی بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْحِکمَةَ فَلْیأْتِ الْبَاب‏»؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۴۸۳.
  42. ر.ک. سلطان الواعظین، پاسخ به شبهات در شب‌های پیشاور، ص۲۱۲ـ ۲۱۳.
  43. «لَمَّا صِرْتُ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّی کَلَّمَنِی وَ نَاجَانِی فَمَا عَلِمْتُ شَیْئاً إِلَّا عَلِمْتُهُ عَلِیّاً(ع) فَهُوَ بَابُ مَدِینَةِ عِلْمِی‏»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹.
  44. ر.ک. سلطان الواعظین، پاسخ به شبهات در شب‌های پیشاور، ص۲۱۲ـ ۲۱۳.
  45. ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۵.
  46. «قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ(ع) لَمْ یُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ یُتَوَارَثُ وَ کَانَ عَلِیٌّ عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یَهْلِکْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج١، ص ٢٢٢.
  47. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ١٩٠.
  48. «إِنَّ دَاوُدَ وَرِثَ عِلْمَ الانْبِیَاءِ وَ إِنَّ سُلَیْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ إِنَّ مُحَمَّداً(ص) وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً((ص)»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج١، ص ٢٢۵.
  49. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ١٩٠.
  50. «اسْتَوْدَعَنَا عِلْمَهُمْ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِی الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج١، ص ٢٢۴.
  51. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ١٩٠.
  52. ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۵.
  53. «نَحْنُ‏ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ عَیْبَةُ وَحْیِ‏ اللَّه»؛ فیض کاشانی، محمد محسن، وافی‌، ج ۲، ص ۵۰۴.
  54. ر.ک. امینی، ابراهیم، علم امام از دیدگاه احادیث، ص۶.
  55. «وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَی ذَهَبٍ وَ لَا عَلَی فِضَّةٍ إِلَّا عَلَی عِلْمِهِ‏‏‏‏‏‏؛ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَنْتُمْ قَالَ نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ وَ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْیِ اللَّهِ وَ نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَی مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲.
  56. ر.ک. امینی، ابراهیم، علم امام از دیدگاه احادیث، ص۶.
  57. «إنَّ اللّه َ عزوجل أوضَحَ بِأَئِمَّةِ الهُدی مِن أهلِ بَیتِ نَبِیِّنا عَن دینِهِ، و أبلَجَ بِهِم عَن سَبیلِ مِنهاجِهِ، و فَتَحَ بِهِم عَن باطِنِ یَنابیعِ عِلمِهِ، فَمَن عَرَفَ مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) واجِبَ حَقِّ إمامِهِ وَجَدَ طَعمَ حَلاوَةِ إیمانِهِ، و عَلِمَ فَضلَ طِلاوَةِ إسلامِهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۳، ح۲.
  58. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۳۴؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۵.
  59. ر.ک. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۵.
  60. «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۱۳.
  61. ر.ک. غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۳۳۷.
  62. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت» سوره نمل، آیه ۴۰.
  63. «قَالَ إِیَّانَا عَنَی وَ عَلِیٌّ(ع)أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَیْرُنَا»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۱۴.
  64. ر.ک. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
  65. «اَتَری مَنْ جَعَلَهُ اللهُ حُجَّةً عَلی خَلْقِهِ یَخْفی عَلَیْهِ شَیْءٌ مِنْ اُمُورِهِمْ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص ۱۳۲.
  66. «اِنَّ اللهَ اَحْکَمُ وَ اَکْرَمُ وَ اَجَلُّ وَ اَعْلَمُ مِنْ اَنْ یَکُونَ اِحْتَجَّ عَلی عِبَادِهِ بِحُجَّة ثُمَّ یُغَیِّبُ عَنْهُ شَیْئاً مِنْ اُمُورِهِمْ»؛ مجلسی، محمد بن باقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۳۷ ـ ۱۵۴.
  67. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۷، ص ۲۳۷؛ دیاری بیدگلی، محمد تقی، قاسمی، حسین، نیری، عصمت، بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی.
  68. «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ الْجَوَابَ وَ لَا یَحِیرُ فِیهِ عَنِ الصَّوَابِ وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ فَخَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِکَ لِیَکُونَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم‏»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۶.
  69. ر.ک. امینی، ابراهیم، علم امام از دیدگاه احادیث، ص۶.
  70. «أَعلَمُ النَّاسِ بَعدِی عَلِیٌّ»"؛ سبل الهدی و الرشاد، الصالحی الشامی، ج۱۱، ص۲۹۱.
  71. ر.ک. سبحانی، جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۳۴ ـ ۳۹.
  72. «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) یُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ وَ یُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ وَ قَالَ سِرُّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَسَرَّهُ إِلَی جَبْرَئِیلَ(ع) وَ أَسَرَّهُ جَبْرَئِیلُ إِلَی مُحَمَّدٍ(ص) وَ أَسَرَّهُ مُحَمَّدٌ إِلَی مَنْ شَاءَ اللَّهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۶.
  73. ر.ک. مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، ص۲۰.
  74. «انّا ذلک الْمرتضی مِنَ الرَّسُولِ الَّذی أَظْهَرَهُ اللهِ عَزَّوَجَلِّ عَلی غَیْبِهِ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۲، ص۵۳.
  75. ر.ک. کرد فیروزجایی، اسدالله، علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، ش۱۰.