سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۱۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
خط ۶: خط ۵:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سکولاریسم در کلام اسلامی]] - [[سکولاریسم در فقه اسلامی]] - [[سکولاریسم در فقه سیاسی]] - [[سکولاریسم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سکولاریسم در کلام اسلامی]] - [[سکولاریسم در فقه اسلامی]] - [[سکولاریسم در فقه سیاسی]] - [[سکولاریسم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سکولاریسم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==مقدمه==
خط ۳۴: خط ۳۱:
===[[عقل‌گرایی]]===
===[[عقل‌گرایی]]===
ضدیت آموزه‌های مسیحیت به [[علم محدود]] نگردید، بلکه انگاره‌های جزمی آن با [[عقل]] نیز در چالش جدی قرار گرفت. آموزه‌های [[تثلیث]]، تجسد، [[گناه]] نخستین، فروش آمرزش‌نامه، [[قداست]] و [[عصمت]] کلیسا و پاپ، تناقض‌های [[کتاب مقدس]] و [[حمایت]] [[معنوی]] از [[حاکمان جور]] و [[مشروعیت‌بخشی]] به [[حکومت]] آنها<ref>ر.ک: محمد حسن قدردان قراملکی، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، ص۵۱ - ۴۴ و ۵۴ و ۷۵.</ref>، نمونه‌هایی از چالش جدی آموزه‌های مسیحیت با عقل است. این چالش هنگامی جدی گردید که راسیونالیسم علاوه بر تأکید بر [[توانایی]] [[عقول]] [[انسان‌ها]] در [[شناخت خداوند]]، بر استغنای انسان‌ها از دین در تمام عرصه‌های [[حیات اجتماعی]] مثل [[حکومت]]، [[سیاست]] و [[اقتصاد]] نیز پای فشرد.<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۵۹.</ref>
ضدیت آموزه‌های مسیحیت به [[علم محدود]] نگردید، بلکه انگاره‌های جزمی آن با [[عقل]] نیز در چالش جدی قرار گرفت. آموزه‌های [[تثلیث]]، تجسد، [[گناه]] نخستین، فروش آمرزش‌نامه، [[قداست]] و [[عصمت]] کلیسا و پاپ، تناقض‌های [[کتاب مقدس]] و [[حمایت]] [[معنوی]] از [[حاکمان جور]] و [[مشروعیت‌بخشی]] به [[حکومت]] آنها<ref>ر.ک: محمد حسن قدردان قراملکی، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، ص۵۱ - ۴۴ و ۵۴ و ۷۵.</ref>، نمونه‌هایی از چالش جدی آموزه‌های مسیحیت با عقل است. این چالش هنگامی جدی گردید که راسیونالیسم علاوه بر تأکید بر [[توانایی]] [[عقول]] [[انسان‌ها]] در [[شناخت خداوند]]، بر استغنای انسان‌ها از دین در تمام عرصه‌های [[حیات اجتماعی]] مثل [[حکومت]]، [[سیاست]] و [[اقتصاد]] نیز پای فشرد.<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۵۹.</ref>
==سکولاریسم در سیره سیاسی پیامبر اعظم==
واژه [[سکولار]] (secular) از اصطلاح لاتینی saeculum یا saecularum به معنای قرن و سده گرفته شده است و به [[زمان]] حاضر و اتفاقات این [[جهان]] در مقابل [[ابدیت]] اشاره دارد. نخستین کاربردهای این واژه در اواخر [[قرن سوم]] برای توصیف آن دسته از روحانیونی به کار می‌رفت که [[گوشه‌نشینی]] رهبانی را به سمت [[زندگی]] در [[دنیا]] ترک گفتند. در [[کلیسا]] در سده‌های [[میانه]] [[روحانیون]] به دو دسته تقسیم می‌شدند: [[دنیوی]] (سکولار) و [[منظم]]. روحانیون دسته اول چون «در دنیا» [[خدمت]] می‌کردند و نه در صومعه‌ها و روحانیون دسته دوم که اداره آیین‌های [[مقدس]] و [[تشکیلات]] کلیسا را عهده‌دار بودند و به زندگی [[مردم]] [[نظم]] و ترتیب می‌دادند به این نام نامیده می‌شدند<ref>هنری لوکاس، تاریخ تمدن، ج۱، عبدالحسین آذرنگ (تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۶) ص۴۹۸، به نقل از: فرهنگ اندیشه، سال چهارم (بهار ۱۳۸۴)، ص۱۲۷.</ref>.
تعبیر سکولاریزاسیون در زبان‌های اروپایی نخستین بار در [[معاهده]] وستفالی در سال ۱۶۴۸ به کار رفت و مقصود از آن توضیح و توصیف انتقال سرزمین‌های تحت [[سلطه]] [[اقتدار]] [[سیاسی]] غیرروحانی بود که پیش‌تر، تحت [[نظارت]] کلیسا قرار داشت. بعدها تعبیر سکولاریزاسیون به معنای متفاوت - گرچه مرتبط با مفهوم اولیه بود - به معاف و مرخص کردن [[روحانیان]] از قید [[عهد]] و پیمانشان اطلاق شد. جامعه‌شناسان از این اصطلاح برای نشان دادن مجموعه‌ای از جریانات استفاده می‌کنند که طی آن عنان کنترل محیط [[اجتماعی]]، زمان، امکانات، منابع و افراد از کف [[مقامات]] [[دینی]] خارج شده، روش‌ها و رویه‌های [[تجربی]] مشربانه و غایات و اهداف این جهانی به جای [[شعایر]] و نحوه عمل‌های نمادینی نشسته است که معطوف به غایات آن جهانی یا مافوق طبیعی‌اند<ref>ر.ویلسون، «جدا انگاری دین و دنیا»، ترجمه مرتضی اسعدی، فرهنگ و دین (برگزیده مقالات دایرة المعارف دین)، ج۱ (تهران، طرح نو، ۱۳۷۴)، ص۱۲۴، به نقل از: فرهنگ اندیشه، سال چهارم (بهار ۱۳۸۴)، ص۱۲۸.</ref>. سکولاریزاسیون مبتنی بر [[فرهنگ]] و [[تاریخی]] است که میان [[دین]] و [[معنویت]] و امور قدسی، و میان [[دنیا]] و توجه به دنیا و [[زندگی دنیوی]] دوگانگی قائل بوده است. در تحلیل‌های رایج از فرآیند سکولاریزاسیون، [[دین]] اساساً مربوط به عالم ثابتات، امور قدسی و غیردنیوی است و ربطی به عالم متغیرات و دنیا ندارد، به همین جهت جایگاه درست و [[واقعی]] آن «حوزه خصوصی» است و «حوزه عمومی» باید به [[دولت]] و [[قرارداد]] سپرده شود.
[[سکولاریسم]] نگرشی است که براساس آن می‌توان [[جهان]] را به طور کامل و تنها با استفاده از خود جهان [[شناخت]]. در گفتمان سکولاری، جهان از چنان مرجعیتی برخوردار می‌گردد که می‌توان با مراجعه به آن، معنا و [[ارزش]] جهان را فهمید و سپس جایگاه [[انسان]] و [[هدف زندگی]] در آن را یافت. جریان [[تاریخی]] در پی رواج این شیوه نگرش سکولاریزاسیون یا عرفی شدن بود که طی آن [[جوامع]] از [[سلطه]] [[کلیسا]] خارج شدند و به تدریج تصرفات کلیسا از آن گرفته و به نهادهای [[مدنی]] و عرفی سپرده شد. ایده سکولاریسم و فرآیند سکولاریزاسیون به عنوان مقومات [[تشکیل دولت]] [[سکولار]] موجب از دست رفتن و کاهش [[نفوذ]] و [[اقتدار]] [[مذهب]]، [[تضعیف]] اعتبار [[عقاید]] و باورهای مذهبی و شیوع [[ارزش‌ها]] و اصول این جهانی و مادی در [[زندگی]] جمعی شد<ref>منصور میراحمدی، «سکولاریسم و مبانی معرفت شناختی آن»، فصلنامه علوم سیاسی، ش۳۲ (پاییز و زمستان ۱۳۸۴)، ص۱۴۷.</ref>. به طور خلاصه سکولاریسم اولا، نگرشی به جهان، ثانیاً، به زندگی این جهانی و ثالثاً، به [[زندگی سیاسی]] است که [[مرجعیت]] دین را در [[فهم]] جهان، هدف زندگی به طور عام و زندگی سیاسی به طور خاص، [[انکار]] می‌کند<ref>منصور میراحمدی، «سکولاریسم اسلامی، امکان یا امتناع مفهومی»، مجله رهیافت‌های سیاسی و بین‌المللی، ش۷ (پاییز و زمستان ۱۳۸۴)، ص۱۷۰.</ref>.<ref>[[سید محمد رضا محمودپناهی|محمودپناهی، سید محمد رضا]]، [[حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۵۵۷.</ref>


==منابع==
==منابع==
خط ۳۹: خط ۴۳:
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[سید محمد رضا محمودپناهی|محمودپناهی، سید محمد رضا]]، [[حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مکتب}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:راه‌های خداشناسی]]
[[رده:راه‌های خداشناسی]]
{{مکتب}}
۷۳٬۸۵۷

ویرایش