حضرت آدم علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
خط ۷: خط ۶:
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


'''آدم''' [[نخستین انسان]] [[جهان]] موجود، [[اولین پیامبر]] شناخته شده [[تاریخ]] [[بشر]]<ref>عمدة القاری، ج۴، ص۴۹.</ref> و [[پدر]] [[آدمیان]] روی [[زمین]] و [[خلیفة الله]]<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. هر چند برابر روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} [[خداوند]] تقدیر مقادیر و [[تدبیر]] عالم را دو هزار سال پیش از آن انجام داده بود<ref>التوحید، ص۳۷۶، ۳۷۷.</ref>، درباره کیستی و چگونگی [[آفرینش]] و زیست [[آدم]]، آنچه در [[اختیار]] محقق قرار دارد، مبتنی بر داده‌های [[دینی]] است و از نظر [[تاریخی]] چیزی در دست نیست و مستندات [[منابع تاریخی]] [[اسلامی]] نیز چیزی جز داده‌های [[آیات قرآنی]]، [[روایات]] و [[اخبار]] اسلامی و روایت‌های [[ادیان آسمانی]] دیگر نیست. از این‌رو چند و چون تاریخی در این باره چندان منطقی نمی‌نماید. اما داده‌های دینی کم و بیش تصویر همگونی از آن [[حضرت]] ارائه می‌دهند، هر چند گاه اختلاف‌هایی با یکدیگر دارند.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[آدم - واسعی (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۴۲.</ref>
==مقدمه==
حضرت آدم، اوّلین انسانی که [[خداوند]] آفرید. [[نسل]] [[بشر]] کنونی از [[آدم]] و همسرش "حوّا"ست. به این جهت به افراد [[بشر]] "بنی [[آدم]]" می‌گویند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۴.</ref>.
 
==معناشناسی==
لغویان در مبدأ اشتقاق [[آدم]] و نیز عربیت یا ورود آن از زبان دیگر، بر یک [[رأی]] نیستند. برخی آن را در اصل، عبری و از واژه اَدَم و اَدَمه، به معنای [[زمین]] یا [[خاک]] سطح [[زمین]]<ref>تفسیر کتاب مقدس، ج ۱، ص ۱۴۸.</ref> و برخی نیز آن را در اصل [[سریانی]] دانسته‌اند. گویا کاربرد دو صورت مذکر و مؤنث آن (اَدَم و اَدَمه) باهم در سِفْرِ پیدایش به معنای خاکی (ساخته شده از [[خاک]])، منشأ قول به عبری بودن این واژه و تقویت آن شده است.
 
"اَدَم" و "اَدِم" در [[عربی]] معانی متفاوتی دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از: نزدیک شدن یا وسیله نزدیک شدن، آمیزش و اختلاط، اُلفت، [[همراهی]] و موافقت، گندمگونی<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۸.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۵؛ [[حسن علی نوری‌ها|نوری‌ها، حسن علی]]، [[آدم - نوری‌ها (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۳۵-۳۹.</ref>
 
==علت نامگذاری==
راغب با توجه به معانی لغوی لفظ [[آدم]]، برای نام‌گذاری [[حضرت آدم]] {{ع}} چهار وجه را آورده است:
#جسم او از [[خاک]] روی [[زمین]] است؛
#گندم گون است؛
#از ترکیب عناصر و نیروهای گوناگون آفریده شده است (اُدمة: الفت و اختلاط)؛
#بر اثر [[روح]] خدایی که در وی دمیده شده، [[نیکو]] گردید (ادام: خورش و نیکوکننده طعام)<ref>مفردات، ص ۷۰، «آدم».</ref>. پیش‌تر [[مفسران]]، وجه نام‌گذاری [[آدم]] را با استناد به احادیثی، آفریده شدن او از [[خاک]] روی [[زمین]] ذکر کرده<ref>جامع البیان، مج۱، ج۱، ص ۳۰۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۷۹؛ روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۳۵۶.</ref> و آن را عَلَم دانسته‌اند. بعضی هم آن را چون [[انسان]] و [[بشر]]، نوع می‌دانند<ref>قاموس قرآن، ج ۱، ص ۳۸، «آدم».</ref>؛ برخی گفته‌اند: گویا این واژه ابتدا به اعتبار معنای وصفی درباره [[حضرت آدم]] {{ع}} به کار رفته؛ سپس به صورت عَلَم استعمال شده است<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۵۲، «أدم».</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۵؛ [[حسن علی نوری‌ها|نوری‌ها، حسن علی]]، [[آدم - نوری‌ها (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۳۵-۳۹.</ref>
 
==آدم در قرآن==
در [[آیات قرآن]]، واژه "[[آدم]]" به صورت مفرد ۱۵ بار، "بنی [[آدم]]" هفت بار و {{متن قرآن| ابْنَيْ‏ آدَمَ‏ }}، {{متن قرآن| ذُرِّيَّةَ آدَمَ‏ }} و {{متن قرآن| كَمَثَلِ‏ آدَمَ‏ }} هر کدام یک بار به کار رفته است. در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا }}<ref>سوره نساء، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} <ref>سوره اعراف، آیه:۱۸۹.</ref> نیز "نَفْس" به کار رفته و مقصود از آن [[آدم]] {{ع}} دانسته شده است. مقصود از «[[بشر]]» در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ}}<ref>«آنگاه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم بشری از گل بیافرینم» سوره ص، آیه ۷۱.</ref> و "[[انسان]]" در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و به راستی ما آدمی را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، آفریدیم» سوره حجر، آیه ۲۶.</ref> را نیز شخص [[آدم]] {{ع}} دانسته‌اند.


==مقدمه==
در بیان چگونگی وقایع مربوط به [[آدم]] {{ع}} که در [[قرآن]] و [[روایات]] وارد شده، بین [[مفسران]] دو نظریه وجود دارد: بیش‌تر آنان این وقایع را حوادثی شخصی و مربوط به شخص [[حضرت آدم]] {{ع}} می‌دانند و معتقدند [[خداوند]] [[فرشتگان]] را به [[سجده]] برای شخص [[آدم]] {{ع}} امر نمود و [[ابلیس]] از [[سجده]] سرباز زد و...، و سپس [[خداوند]] [[آدم]] {{ع}} را وارد [[بهشت]] نمود و [[آدم]] {{ع}} که در اثر [[فریب]] [[شیطان]] از درخت [[ممنوع]] خورد و به [[زمین]] [[هبوط]] کرد و.... اما برخی از [[مفسران]] این وقایع را به نوع [[انسان]] مربوط دانسته و در تحلیل وقایع مربوط به [[آدم]]، سخن از رمزی بودن و جنبه تمثیلی این قصه به میان آورده و با [[تأویل]] آن، برایش جنبه نمادی قائل شده‌اند<ref>بیان السعاده، ج ۱، ص ۷۵؛ المنار، ج ۱، ص ۲۸۰؛ المیزان، ج۱، ص ۱۳۲ و ۱۳۳.</ref>. در این دیدگاه، [[آدم]] نمونه و [[مظهر]] [[انسان کامل]] است. [[بهشت]] جنبه تمثیلی دارد و جای گرفتن [[آدم]] در آن بدان معنا است که ذات انسانی به [[رفاه]] و [[آسایش]] گرایش دارد و خروج از [[بهشت]] و [[هبوط]]، کنایه از این است که [[انسان]] در اثر خروج از [[اعتدال]]، دچار [[رنج]] و تعب شده و زندگانی آرام خویش را بر اثر [[نافرمانی]] به مخاطره می‌افکند<ref>المنار، ج ۱، ص ۲۸۳؛ المیزان، ج ۱، ص ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>
حضرت آدم، اوّلین انسانی که [[خداوند]] آفرید. [[نسل]] [[بشر]] کنونی از [[آدم]] و همسرش "حوّا" است. به این جهت به افراد [[بشر]] "بنی [[آدم]]" می‌گویند.
 
==مراحل خلقت آدم==
نکته مهم دیگر، اینکه در [[آیات]] مربوط به [[آفرینش آدم]]، تعبیرات گوناگونی به کار رفته است که حکایت از مراحل گوناگون [[آفرینش انسان]] دارد: {{متن قرآن|خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ}}<ref>«او را از خاک آفرید» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ}}<ref>«و بی‌گمان ما انسان را از چکیده‌ای از گل آفریدیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ}}<ref>«ما آنها را از گلی چسبناک آفریده‌ایم» سوره صافات، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و به راستی ما آدمی را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، آفریدیم» سوره حجر، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>.


به گفته [[قرآن]]، [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] آفرید و از [[روح]] خود در آن دمید و او را [[جانشین]] خود در روی [[زمین]] قرار داد. [[حضرت آدم]] نخستین [[پیامبر]] بود.
در آخرین مرحله و هنگامی که اعضاء و جوارح متناسب و مورد [[نیاز انسان]] شکل گرفت، [[خداوند]] در کالبد او [[روح]] دمید و او را به صورت [[انسانی]] کامل و متحرک در آورد. داستان [[آفرینش آدم]] در سه [[سوره]] (بقره، [[اعراف]] و طه) آمده و در سه [[سوره]] دیگر (حجر، [[اسراء]] و "ص") نیز، اشاراتی به آن شده است. در این [[آیات]] به طور فشرده گزارش می‌شود که [[خداوند]]، [[آدم]] را از [[خاک]] آفرید و از [[روح]] خود در کالبد او دمید و حقایق والای [[غیبی]] را به او آموخت و به همین [[دلیل]]، او دارای [[شرافت]] و ارج ویژه گردید<ref>[[حسن علی نوری‌ها|نوری‌ها، حسن علی]]، [[آدم - نوری‌ها (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۳۵-۳۹.</ref>.


در [[قرآن]]، به [[خلقت]] [[آدم]] و همسرش و به سکونتشان در بهشتِ نخستین و بیرون راندنشان از آنجا به روی [[زمین]]، [[وسوسه]] [[شیطان]] نسبت به او و ماجرای [[نزاع]] دو پسرش [[هابیل و قابیل]]، اشاره شده است. به آن [[حضرت]]، "[[آدم]] [[ابوالبشر]]" هم می‌گویند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۴.</ref>.
از این [[آیات]] و [[سوره‌ها]] همچنین استفاده می‌شود آدم نخستین بشر روی [[زمین]] بوده است<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا واسعی]]، [[آدم - واسعی (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۴۳.</ref>.


==انسان نخستین==
==[[همسر]] [[آدم]] ([[حوا]])==
[[حضرت آدم]]{{ع}} نخستین انسانی است که پا به [[جهان آفرینش]] گذاشت. او نیای همه [[انسان‌ها]] و [[نخستین پیامبر الهی]] است. نام [[آدم در قرآن کریم]] ۲۵ مرتبه و در [[نهج البلاغه]] هشت مرتبه تکرار شده است.{{عربی|"فَلَمَّا مَهَدَ أَرْضَهُ وَ أَنْفَذَ أَمْرَهُ اخْتَارَ آدَمَ خِیرَةً مِنْ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُ أَوَّلَ جِبِلَّتِهِ"}}<ref>پس آن‌گاه که زمینش را بگسترد و فرمانش را صادر کرد، آدم را از میان همه آفریدگانش برگزید و او را [[نخستین انسان]] در بوستان [[خلقت]] مقرّر فرمود؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۰</ref>. درباره کیفین [[آفرینش حضرت آدم]]{{ع}} نیز می‌فرماید: "آن‌گاه که [[خدای سبحان]] از [[زمین]] ناهموار و نرم و از آن‌جا که [[زمین]] شیرین بود و شوره‌زار، خاکی برگرفت و به [[آب]] بشست تا یک‌دست و [[خالص]] شد. پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد و از آن پیکری ساخت دارای دارای اندام‌ها و اعضا و مفاصل، و خشکش کرد تا خود را بگرفت چونان سفالینه؛ و تا مدتی معین و زمانی مشخص سختش گردانید. آن‌گاه از [[روح]] خود در آن بدمید. آن پیکر گلین که [[جان]] یافته بود، از جای برخاست که انسانی شده بود".<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱، {{متن حدیث|ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّی خَلَصَتْ وَ لَاطَهَا بِالْبِلَّةِ حَتَّی لَزَبَتْ فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذَاتَ أَحْنَاءٍ وَ وُصُولٍ وَ أَعْضَاءٍ وَ فُصُولٍ أَجْمَدَهَا حَتَّی اسْتَمْسَکَتْ وَ أَصْلَدَهَا حَتَّی صَلْصَلَتْ لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ وَ أَمَدٍ [أَجَلٍ‏] مَعْلُومٍ ثُمَّ نَفَخَ فِیهَا مِنْ رُوحِهِ فَتَمَثَّلَتْ‏ إِنْسَاناً}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴.</ref>.
در سه جای [[قرآن]] آمده است که [[خدا]]، [[انسان‌ها]] را از نفسی واحد، و همسرش را از وی پدید آورد: {{متن قرآن|خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گ» سوره نساء، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن| هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ }}<ref>  اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۹.</ref> و {{متن قرآن|خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}}<ref> شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکی‌هایی سه‌گانه می‌آفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوید؟؛ سوره زمر، آیه: ۶.</ref>.


[[خداوند متعال]] [[خاک]] [[آدم]]{{ع}} را از مکان‌های مختلف با خصوصیات متفاوت و متضاد برگزید تا [[طبیعت]] او طبیعتی معتدل و میانه باشد. سپس از [[روح]] خود در آن دمید و او را [[جان]] داد. دمیدن [[روح]] [[الهی]] در ضمیر [[آدم]] ویژگی‌هایی را در او به وجود آورد که لازمه رشد و تعالی [[فرزندان آدم]] شد. [[امام]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: "(وجود) ذهنی که در [[کارها]] به جولانش درآورد و اندیشه‌ای که با آن در امور [[تصرف]] کند و عضوهایی که مانند ابزارها به کارشان گیرد و نیروی شناختی که میان [[حق]] و [[باطل]] فرق نهد و طعم‌ها و بوها و رنگ‌ها و چیزها را دریابد. معجونی سرشته از رنگ‌های گوناگون؛ برخی همانند یکدیگر و برخی مخالف و ضد یکدیگر، چون گرمی و سردی، تری و خشکی و [[اندوه]] و [[شادمانی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱؛ {{متن حدیث|ذَا أَذْهَانٍ یُجِیلُهَا وَ فِکَرٍ یَتَصَرَّفُ بِهَا وَ جَوَارِحَ یَخْتَدِمُهَا وَ أَدَوَاتٍ یُقَلِّبُهَا وَ مَعْرِفَةٍ یَفْرُقُ بِهَا بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ الْأَذْوَاقِ وَ الْمَشَامِّ وَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَجْنَاسِ مَعْجُوناً بِطِینَةِ الْأَلْوَانِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ الْأَشْبَاهِ الْمُؤْتَلِفَةِ وَ الْأَضْدَادِ الْمُتَعَادِیَةِ وَ الْأَخْلَاطِ الْمُتَبَایِنَةِ مِنَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ وَ الْبَلَّةِ وَ الْجُمُودِ وَ الْمَسَاءَةِ وَ السُّرُورِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴.</ref>.
[[مفسران]] در چگونگی [[آفرینش]] [[حوا]]، دو [[رأی]] دارند: برخی [[آفرینش]] وی را از پهلوی چپ [[آدم]] دانسته، با استناد به روایاتی از [[ابن عباس]] و [[ابن مسعود]] می‌گویند: [[آدم]] در [[بهشت]] تنها بود. [[خداوند]] خوابی را بر او چیره کرد و [[حوا]] را از پهلوی چپش آفرید و [[آدم]] {{ع}} او را [[حوا]] نامید؛ چون از موجود [[حی]] آفریده شده بود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۱۶۱.</ref>. بیش‌تر [[مفسران]] ضمن مردود دانستن [[رأی]] پیشین، بر این نظرند که [[حوا]] از جنس [[آدم]] آفریده شده تا با او انس گیرد؛ چون انس با همجنس بهتر حاصل می‌شود. این گروه درباره معنای {{متن قرآن|خَلَقَ مِنْها زَوْجَها}} با توجه به [[آیه]] {{متن قرآن|خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>  و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟؛ سوره نحل، آیه: ۷۲.</ref> و {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> می‌گویند: منظور، [[آفرینش]] [[حوا]] از جنس [[آدم]] یا از باقی مانده گِلی است که [[آدم]] از آن پدید آمده بود<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۳۶؛ المنار، ج ۴، ص ۳۳۰.</ref>. در روایاتی [[آفرینش]] [[حوا]] از [[بدن]] [[آدم]]، [[تکذیب]] شده و آمده است: [[حوا]] از باقی مانده [[گِل]] [[آدم]] آفریده شد<ref>عیاشی، ج۱، ص۲۱۶؛ البرهان، ج۲، ص۱۱؛ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص ۳۷۹.</ref>. به گفته [[مجلسی]]، اخباری که بیان‌گر [[خلقت]] [[حوا]] از [[بدن]] [[آدم]] است، باید بر [[تقیه]] یا بر [[آفرینش]] او از [[خاک]] دنده [[آدم]] حمل شود<ref>بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۱۶.</ref>. مراغی این [[روایت‌ها]] را از [[اسرائیلیات]] برشمرده است<ref>مراغی، مج ۲، ج ۴، ص ۱۷۶.</ref>. در [[قرآن]] به نام [[همسر]] [[آدم]] تصریح نشده؛ ولی در [[روایات]] او را [[حوا]] خوانده‌اند. [[تورات]] نیز ضمن تصریح به نامش، [[آفرینش]] وی را از دنده [[آدم]] می‌داند<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۲۱.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۰.</ref>


[[خداوند]] [[آدم]]{{ع}} و فرزندانش را [[جانشینان]] خود در [[زمین]] قرار داد و [[فرشتگان]] را به‌دلیل عهدی که با او بسته بودند، امر کرد تا بر [[آدم]] [[سجده]] کنند و او را گرامی بدارند: "[[خداوند]] از [[فرشتگان]] خواست تا [[امانت]] به‌جای آورند و به [[وصیّت]] او وفا کنند و در برابر [[آدم]] به [[سجده]] درآیند و [[کرامت]] و [[برتری]] او را به [[جان]] پذیرا شوند؛ و چنین فرمود:بر [[آدم]] [[سجده]] برید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱، {{متن حدیث|وَ اسْتَأْدَی اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْمَلَائِکَةَ وَدِیعَتَهُ لَدَیْهِمْ وَ عَهْدَ وَصِیَّتِهِ إِلَیْهِمْ فِی الْإِذْعَانِ بِالسُّجُودِ لَهُ وَ الْخُنُوعِ لِتَکْرِمَتِهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ لَهُمْ‏ {{متن قرآن|اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ}}؛ و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند  جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه ۳۴.‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴.</ref>.
==تکثیر [[نسل]] [[آدم]] و [[اولاد]] وی==
در [[آیه]] نخست سوره نساء {{متن قرآن|وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گ» سوره نساء، آیه ۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref> و {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref> سخن از فرزندان آدم و [[حوا]] و [[نسل]] آنها به میان آمده است. [[مفسران]] درباره چگونگی تکثیر [[نسل]] آن دو و این که [[ازدواج]] [[فرزندان]] آنها در طبقه اول با حوریان بهشتی، جنیان، افراد ذکور و اناث از نوع انسان‌های پیشین و یا با یک دیگر انجام گرفته، به تبع [[روایات]]، احتمال‌هایی داده‌اند<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۸۰ و ۳۸۱.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۰-۱۳۱.</ref>


[[سجده]] [[فرشتگان]] به معنای عبادتِ [[آدم]]{{ع}} نبود، زیرا که تنها [[خداوند]] [[شایسته]] [[عبادت]] و [[پرستش]] است، بلکه [[خداوند]] بدین‌وسیله بر [[کرامت]] و [[عظمت]] [[انسان]] تأکید می‌ورزد. همان‌گونه که در پاسخ سؤال [[فرشتگان]] به چرایی [[آفرینش]] [[آدم]] به آنها می‌گوید: من می‌دانم آنچه را شما نمی‌دانید"<ref>سوره بقره، آیه:۳۰.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴.</ref>.
==[[فرشتگان]] و [[آفرینش آدم]]==
آن گاه که [[خداوند]] از [[خلافت]] موجودی در [[زمین]] خبر داد، [[فرشتگان]] پرسیدند: آیا کسی را در [[زمین]] [[جانشین]] می‌کنی که در آن [[فساد]] و [[خون ریزی]] کند؟: {{متن قرآن|قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم  و تو را پاک می‌شمریم ؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>. بیش‌تر [[مفسران]]، پرسش [[فرشتگان]] را برای [[کشف]] [[حقیقت]] و [[حکمت]] [[آفرینش آدم]] دانسته‌اند، نه [[اعتراض]] به [[خداوند]] و [[طعن]] بر بنی [[آدم]]؛ زیرا [[مقام فرشتگان]] [[برتر]] از آن است که چنین کنند<ref>بیضاوی، ج ۱، ص ۸۲.</ref>؛ البته برخی پرسش مذکور را از [[باب ]] [[اعتراض]] و [[طعن]] و آن را از سوی [[فرشتگان]] زمینی، [[جن]] و [[شیاطین]] دانسته‌اند؛ زیرا [[تاریکی]] نشئه [[مادیت]] که موجب [[حجاب]] است، بر آنها [[غلبه]] داشته و درباره مرتبه [[آدم]] فاقد [[شناخت]] بوده‌اند<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۶۹.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۲-۱۳۳؛ [[حسن علی نوری‌ها|نوری‌ها، حسن علی]]، [[آدم - نوری‌ها (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۳۵-۳۹.</ref>


==[[آفرینش آدم از خاک]]==
==[[آموزش]] اسما به [[آدم]] و عرضه آن بر [[فرشتگان]]==
نام‌ها به [[آدم]] آموخته شد؛ سپس بر [[ملائکه]] عرضه و از آنها خواسته شد که از نام‌ها خبر دهند: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>  و [[فرشتگان]] اظهار [[ناتوانی]] و [[ناآگاهی]] کردند: {{متن قرآن|قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا}}<ref>«گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۳۲.</ref> [[خداوند]] خطاب به [[آدم]] فرمود: {{متن قرآن|قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود:» سوره بقره، آیه ۳۳.</ref> به گفته [[طبرسی]] و فخررازی، [[خداوند]] [[آدم]] را به [[دانش]] [[برتری]] داده است<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref>. در اینجا [[فرشتگان]] در برابر معلومات گسترده و [[دانش]] فراوان [[انسان]]، سرتسلیم فرود آوردند و بر آنها، آشکار شد که او سزاوار چنین مقامی است<ref>نمونه، ج ۱، ص ۱۷۸.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۳-۱۳۶.</ref>.


==[[تسویه آدم و دمیدن روح در او]]==
==[[سجده فرشتگان]] برای [[آدم]] {{ع}}==
[[فرمان]] [[سجده فرشتگان]] بر [[آدم]]، در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند  جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> و [[آیات]] دیگری آمده است. در اینکه مقصود از این [[سجده]] چه بوده و آیا به شخص [[آدم]] {{ع}} اختصاص داشته یا مربوط به همه ذریه اوست و آیا همه [[ملائکه]] به [[سجده]] [[مأمور]] بودند، یا گروهی خاص، و زمان این [[سجده]]، چه هنگامی بوده، [[مفسران]] آرای گوناگونی دارند.


==[[آفرینش آدم و فرضیه تکامل]]==
از ظاهر بیش‌تر [[تفاسیر]] برمی‌آید که مسجود بودن را مختص شخص [[آدم]] {{ع}} دانسته‌اند؛ ولی برخی [[سجده]] [[ملائکه]] را ویژه شخص [[آدم]] ندانسته و گفته‌اند: این [[سجده]] برای همه [[فرزندان آدم]] و [[حیات]] انسانی بوده و [[آدم]] {{ع}} از باب نمونه و به نمایندگی از طرف همه افراد [[انسان]]، مسجود [[فرشتگان]] قرار گرفته است.


==[[همسر آدم (حوا)]]==
گفته شده: این [[سجده]] در [[حقیقت]]، [[احترام به انسانیت]]، به ویژه [[اهل بیت]] [[رسالت]] {{عم}} بوده است؛ همان گونه که [[امام علی]] {{ع}} در [[حدیثی]] می‌فرماید: [[خداوند]] ما را در صلب [[آدم]] قرار داد و [[فرشتگان]] را فرمود که برای ما بر او [[سجده]] کنند<ref>الفرقان، ج ۸ و ۹، ص ۴۲ و ۴۳.</ref>. برخی نیز [[آدم]] {{ع}} را الگویی برای [[انسان کامل]] برشمرده و گفته‌اند: این [[مقام]] مخصوص شخص [[آدم]] {{ع}} نیست؛ بلکه متعلق به [[انسان کامل]] است<ref>تفسیر موضوعی، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۶-۱۳۷.</ref>


==[[تکثیر نسل آدم و اولاد وی]]==
==[[سجده]] نکردن [[ابلیس]] برای [[آدم]]==
به جز [[ابلیس]]، همه [[ملائکه]] [[سجده]] کردند و او از [[سجده]] سرباز زد: {{متن قرآن|فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ}}<ref>«آنگاه همه فرشتگان، همگان فروتنی کردند؛ جز ابلیس که از بودن با فروتنان خودداری ورزید» سوره حجر، آیه ۳۰-۳۱.</ref>؛ [[مفسران]] برای خودداری [[ابلیس]] از [[سجده]] بر [[آدم]]، عللی چون [[خوی]] استکباری<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۴.</ref>، [[حسادت]]<ref>المنیر، ج۱، ص ۱۶۱.</ref>، [[قیاس]] کردن<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۶۲۰؛ المنار، ج۸، ص ۳۳۰؛ المیزان، ج۸، ص۲۹.</ref> و مستقل پنداشتن خود<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۴.</ref> را یادآور شده‌اند<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۷.</ref>.


==[[خلافت آدم]]==
==درخت [[ممنوع]] شده برای [[آدم]]==
در دو جای [[قرآن]]، [[فرمان]] سکونت در [[بهشت]] با [[نهی]] از نزدیک شدن به درخت [[ممنوع]] همراه است: {{متن قرآن|وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمت‌های) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید؛ سوره بقره، آیه: ۳۵.</ref> نیز {{متن قرآن|وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گزینید و از هر جا خواهید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد؛ سوره اعراف، آیه: ۱۹.</ref>. در [[قرآن]]، به اینکه این درخت چه بوده بدان اشاره‌ای نشده است؛ ولی مفسّران با استناد به روایاتِ تفسیری، مصادیقی را برای آن ذکر کرده‌اند: عدّه‌ای آن را بوته گندم دانسته؛ گروهی انگور و خرما و انجیر و برخی درخت [[کافور]] را ذکر کرده‌اند. بعضی نیز از آن به درخت [[حسد]]، درخت [[دانش]]، خیر و شرّ یا درخت [[جوانی]] و [[زندگی]] جاوید تعبیر کرده‌اند<ref> التبیان، ج۱، ص ۱۵۷؛ جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۳۲؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۱۹۵.</ref>.


==[[فرشتگان و آفرینش آدم]]==
به گفته [[امام رضا]]{{ع}} در پاسخ [[عبدالسلام هروی]] که از ماهیّت آن درخت پرسیده و از اینکه [[مردم]] درباره آن، سخنان گوناگونی می‌گویند گزارش داده بود، درخت بهشتی انواعی را برمی‌تابد (= به شکل‌های مختلف درآمده، میوه‌های گوناگون می‌دهد). آن درخت گندم بوده و در عین حال انگور داشته؛ زیرا مانند درختان [[دنیا]] نبوده است....<ref> عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۳۹۷.</ref>. برخی این درخت را [[تمثیل]] [[زندگی]] [[دنیا]] برای [[آدم]]{{ع}}دانسته‌اند<ref> [[تفسیر]] ملاصدرا، ج ۳، ص ۹۲ ـ ۹۳؛ الرسائل التوحیدیه، ص ۱۸۶.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۴۱.</ref>


==[[آموزش اسما به آدم و عرضه آن بر فرشتگان]]==
==[[فریب]] خوردن [[آدم]]==
در [[آیات]]: {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref> شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ}}<ref> ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۷.</ref>؛ و ... آمده است که [[آدم]] و حوّا با [[وسوسه]]، [[فریب]] و گمراه‌سازی [[ابلیس]]، از درخت [[ممنوع]] خوردند یا چشیدند و بی‌درنگ لباس‌هایشان فروریخت و در نتیجه، شرم‌گاهشان آشکار و از [[بهشت]] اخراج شدند. از تعبیرهای {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ}}، {{متن قرآن|فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ}}، {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ}} برمی‌آید که ابتدا [[وسوسه]] [[شیطان]]، بعد [[فریب]] خوردن [[آدم]] و حوّا و در پی آن، [[لغزش]] و اخراج آن دو از [[بهشت]] صورت گرفته است. مفسّران در چگونگی دسترس [[ابلیس]] به [[آدم]] و حوّا ـ با اینکه [[ابلیس]] از [[بهشت]] [[رانده شده]] بود ـ وجوهی گفته‌اند؛ مانند: [[ابلیس]] به [[آسمان]] نزدیک می‌شد و با [[آدم]] سخن می‌گفت. [[ابلیس]] به درِ [[بهشت]] نزدیک شده، [[آدم]] را صدا می‌زد و از آنجا با او سخن می‌گفت.


==[[سجده فرشتگان برای آدم]] {{ع}}==
[[ابلیس]] از [[زمین]] به [[آدم]] [[پیام]] می‌فرستاد و با او سخن می‌گفت و....<ref>التبیان، ج۱، ص ۱۶۲؛ [[مجمع البیان]]، ج ۱، ص ۱۹۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۱۵.</ref>.


==[[سجده نکردن ابلیس برای آدم]]==
از ظاهر این توجیه‌ها برمی‌آید که بهشتِ [[آدم]] را [[بهشت]] [[موعود]] دانسته‌اند که [[ابلیس]] نمی‌تواند وارد آن شود؛ در حالی‌که ظاهر [[آیات قرآن]] با این سخن سازگار نیست و [[دلیل]] محکمی برای پذیرش آن وجود ندارد.


==[[دین حضرت آدم]]{{ع}}==
به گفته [[علامه طباطبایی]]، از [[آیات]] مربوط استفاده می‌شود که [[آدم]] و حوّا [[شیطان]] را دیده و شناخته‌اند و مانعی ندارد که [[شیطان]] وارد [[بهشت]] شده باشد؛ چرا که در بهشتِ "جاوید" جایی برای [[شیطان]] نیست، نه [[بهشت]] "[[آدم]]"؛ ازاین‌رو همگی بعدا از آن اخراج شدند<ref>[[المیزان]]، ج ۱، ص ۱۳۱.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۴۲-۱۴۳.</ref>


==[[سرگذشت آدم]]{{ع}}==
==هبوط [[آدم]]{{ع}}==
هبوط در لغت به معنای فرود اجباری است<ref>مفردات، ص۸۳۲ ، «هبط»؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۳۳۲.</ref>. [[طبری]] آن‌را به معنای جای گرفتن دانسته<ref>جامع البیان، م ۱، ج ۱، ص ۳۴۲.</ref> و به گفته [[شیخ طوسی]]، معنای آن، پایین آمدن سریع است<ref>التبیان، ج ۴، ص ۳۷۵.</ref>. گروهی مقصود از [[هبوط]] و [[نزول]] [[آدم]] به [[زمین]] را [[هبوط]] از حالت و [[مقام]] نخست او دانسته و گفته‌اند: منظور تنزّل مقامی است، نه مکانی؛ به این معنا که [[آدم]] از [[مقام]] ارجمند خویش و از آن [[بهشت]] سرسبز پایین آمد<ref>نمونه، ج ۱، ص ۱۸۷؛ احسن‌الحدیث، ج ۱، ص ۹۸.</ref>. آیاتی از [[قرآن]] به [[هبوط]] [[آدم]] و استقرار او بر روی [[زمین]] پرداخته است: {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref> شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: ۳۶.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref> گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند؛ سوره بقره، آیه: ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن| قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ}}<ref>فرمود: فرود آیید! برخی دشمن برخی دیگر و در زمین تا روزگاری آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت.فرمود: در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن بیرون آورده می‌شوید ؛ سوره اعراف، آیه: ۲۴- ۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}}<ref> فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد؛ سوره طه، آیه: ۱۲۳.</ref> نیز چنین است.


== ولادت و نیاکان ==
در اینکه مخاطبان {{متن قرآن|اهْبِطُواْ}} چه کسانی هستند، احتمال‌هایی چون [[آدم]] و حوّا و [[ابلیس]]<ref>التبیان، ج۴، ص ۳۷۵؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۱۹۷.</ref>، [[آدم]] و حوّا و [[وسوسه]]<ref>[[مجمع البیان]]، ج ۱، ص ۱۹۸.</ref>، [[آدم]] و حوّا و [[نسل]] آن دو<ref>التبیان، ج ۱، ص ۱۶۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۴۳۴.</ref>، [[آدم]] و حوّا ذکر شده که در صورت اخیر، طبق عادت [[عرب]]، به صورت جمع آورده شده است.<ref> مجمع‌البیان، ج۱، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۴؛ [[تفسیر]] ملاصدرا، ج۳، ص۱۰۹.</ref> گویا که مخاطب اصلی، [[آدم]] و حوّا هستند؛ از این رو در [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}}<ref> فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد؛ سوره طه، آیه: ۱۲۳.</ref> که پیش‌تر یاد شد، به صورت تثنیه آورده شده؛ ولی چون [[هبوط]] آنها، سکونت [[فرزندان]] و نسل‌های ایشان را نیز در [[زمین]] به دنبال داشت، در جمله {{متن قرآن|بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ}} و در بقیّه موارد، به صورت جمع {{متن قرآن|اهْبِطُواْ}} آورده شده است. به تعبیر دیگر، در این خطاب، [[آدم]] و حوّا و [[نسل]] آن دو مقصودند؛ چرا که [[فرزندان]] آنان نیز در این [[حکم]] با آنان مشترکند و در [[حقیقت]]، [[هبوط]] آنان سکونت همه آدمی‌زادگان را در [[زمین]] به دنبال داشته است.<ref>نمونه، ج ۱، ص ۱۹۹؛ احسن‌الحدیث، ج ۶ ، ص ۴۶۲.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref> شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: ۳۶.</ref> امر به [[هبوط]] [[نقل]]، و در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref> گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند؛ سوره بقره، آیه: ۳۸.</ref>، این امر تکرار شده است<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۴۵؛ [[حسن علی نوری‌ها|نوری‌ها، حسن علی]]، [[آدم - نوری‌ها (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۳۵-۳۹.</ref>.
== پدر و مادر ==
== نام و نسب ==
== کنیه‌ها و القاب ==
== فرزندان ==
== شمایل و صفات ظاهری ==
== صفات و ویژگی‌های شخصیتی==
==قوم و محل سکونت ==
===[[قوم آدم]]===


== سرگذشت تاریخی ==
==[[توبه]] [[آدم]]{{ع}}==
== نبوت و رسالت ==
در پی [[فرمان]] خروج از [[بهشت]] و [[هبوط]]، [[آدم]]{{ع}} و حوّا دریافتند که با [[فریب]] [[شیطان]] و [[ستم]] بر خویش، آن محیط آرام و پرنعمت را از دست داده‌اند؛ ازاین‌رو در [[مقام]] [[توبه]] و [[انابه]] به درگاه [[خدا]] برخاستند و [[لطف خدا]] نیز شامل حالشان گشت. [[آدم]] از [[پروردگار]] خود کلماتی رادریافت و با آن کلمات [[توبه]] کرد. [[خداوند]] نیز [[توبه]] آنان را پذیرفت: {{متن قرآن| فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبه‌پذیر بخشاینده است؛ سوره بقره، آیه: ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>  گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود، سوره اعراف، آیه: ۲۳.</ref>، {{متن قرآن| ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى}}<ref>  سپس پروردگارش او را برگزید و او را بخشود و راهنمایی کرد، سوره طه، آیه: ۱۲۲.</ref> به‌ گفته [[طبرسی‌]] و [[علامه طباطبایی]]، توبه‌بندگان، در میان دو [[توبه]] [[خداوند]] قرار دارد؛ زیرا بازگشت او از [[نافرمانی]]، منوط به [[توفیق]] و [[رحمت خدا]] است و پس از [[توبه]] نیز محتاج است که [[خداوند]] به [[عنایت]] و [[رحمت]] خود، [[توبه]] او را بپذیرد؛ بنابراین ابتدا [[خداوند]] به [[آدم]]{{ع}} [[توفیق]] [[توبه]] داد و پس از آن که [[آدم]]{{ع}} [[توبه]]، کرد توبه‌اش را پذیرفت<ref>مجمع‌البیان، ج۱، ص ۲۰۰؛ [[المیزان]]، ج ۱، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۴۵.</ref>
===[[دین حضرت آدم]]===


== امامت و ولایت ==
==[[فضایل]] [[آدم]]==
== علم ویژه الهی==
علاوه بر فضیلت [[نبوّت]] و [[عصمت]]، [[فضایل]] دیگری برای [[آدم]] بیان شده است؛ از جمله، دمیده شدن [[روح خدا]] در او: {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ }}<ref> پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!؛ سوره حجر، آیه: ۲۹.</ref> نیز {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> پس، هنگامی که او را باندام برآوردم  و در او از روان خود دمیدم برای او به فروتنی درافتید!؛ سوره ص، آیه: ۷۲.</ref>، آفریده شدن با دو دست [[خدا]]: {{متن قرآن|قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ }}<ref>  فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟، سوره ص، آیه: ۷۵.</ref>، مسجود [[ملائکه]] شدن: {{متن قرآن| وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ}}<ref> و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید؛ سوره بقره، آیه: ۴۳.</ref>، [[برگزیده خدا]] بودن: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۳.</ref>، نخستین [[خلیفه]] [[خدا]] در روی [[زمین]] بودن: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید، سوره بقره، آیه: ۳۰.</ref> و ...<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۴۸-۱۴۹.</ref>.
== عصمت ==
== فضایل و مناقب ==
== سیره ==
== اصحاب ==
== مخالفان و دشمنان==
== رحلت و محل دفن ==


==وفات آدم و محل دفن او==
[[حضرت آدم]]{{ع}} در پایان [[عمر]] و قبل از [[وفات]] به فرزندش [[شیث]] (که پس از او، [[پیامبر]] می‌شد) [[وصیت]] فرمود. [[آدم]]{{ع}} بر اثر [[بیماری]] [[وفات]] کرد و در [[وادی السلام]] [[نجف اشرف]] مدفون شد. برخی هم گفته‌اند در غاری کنار کوه ابوقبیس یا در [[مسجد]] خیف در [[منی]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>اعلام القرآن.</ref>.


==منابع==
[[آدم]]{{ع}} هنگام [[وفات]] به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} ۹۳۰ سال داشت<ref>بحار الانوار، ج۱۱، ص۲۶۸.</ref>؛ برخی از [[القاب]] [[حضرت آدم]]{{ع}} عبارتند از: [[ابوالبشر]]، [[خلیفة الله]]، [[صفی]] [[الله]]، ابوالوری، [[ابومحمد]] و [[معلم]] الاسماء<ref>دائرة المعارف تشیع.</ref>.<ref>[[حسن علی نوری‌ها|نوری‌ها، حسن علی]]، [[آدم - نوری‌ها (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۳۵-۳۹.</ref>
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']].
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا واسعی]]، [[آدم - واسعی (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۹۲: خط ۱۰۰:
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های دین|مقاله‌شناسی دین]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های دین|مقاله‌شناسی دین]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های دین|پایان‌نامه‌شناسی دین]].  
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های دین|پایان‌نامه‌شناسی دین]].  
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']].
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا واسعی]]، [[آدم - واسعی (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
۱۰۷٬۱۸۸

ویرایش