←حسن مثنی در واقعه کربلا
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
پس از [[رحلت]] [[حسن مثنی]]، همسرش [[فاطمه]] دختر [[امام حسین]]{{ع}} بر سر [[قبر]] او [[خیمه]] زد و در آن به [[عبادت]] پرداخت. روزها [[روزه]] میگرفت و شبها [[نماز]] میخواند. او مانند [[حورالعین]] در [[زیبایی]] و [[جمال]] بود، یک سال که گذشت به [[کنیزان]] خود گفت چون شب شد این خیمه را جمع کنید. وقتی شب فرا رسید، [[فاطمه]] شنید که گویندهای میگوید: {{عربی|"هَلْ وَجَدُوا مَا فَقَدُوا"}}، آیا گمشده خود را یافتند؟»، دیگری جواب داد: {{عربی|"بَلْ یَئِسُوا فَانْقَلَبُوا"}}، بلکه [[مأیوس]] شدند و بازگشتند»<ref>ارشاد مفید، ج۲، ص۲۶.</ref>. | پس از [[رحلت]] [[حسن مثنی]]، همسرش [[فاطمه]] دختر [[امام حسین]]{{ع}} بر سر [[قبر]] او [[خیمه]] زد و در آن به [[عبادت]] پرداخت. روزها [[روزه]] میگرفت و شبها [[نماز]] میخواند. او مانند [[حورالعین]] در [[زیبایی]] و [[جمال]] بود، یک سال که گذشت به [[کنیزان]] خود گفت چون شب شد این خیمه را جمع کنید. وقتی شب فرا رسید، [[فاطمه]] شنید که گویندهای میگوید: {{عربی|"هَلْ وَجَدُوا مَا فَقَدُوا"}}، آیا گمشده خود را یافتند؟»، دیگری جواب داد: {{عربی|"بَلْ یَئِسُوا فَانْقَلَبُوا"}}، بلکه [[مأیوس]] شدند و بازگشتند»<ref>ارشاد مفید، ج۲، ص۲۶.</ref>. | ||
بنابراین، حسن مثنی در زمره [[یاران امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] بود، و در میدان [[نبرد]] با [[کوفیان]] شرکت جست، اما دست تقدیر و [[اراده]] [[حق]] به این تعلق گرفت که او مجروح شود و زنده بماند تانسل [[پاک]] و [[مطهر]] | بنابراین، حسن مثنی در زمره [[یاران امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] بود، و در میدان [[نبرد]] با [[کوفیان]] شرکت جست، اما دست تقدیر و [[اراده]] [[حق]] به این تعلق گرفت که او مجروح شود و زنده بماند تانسل [[پاک]] و [[مطهر]] اولاد امام حسن مجتبی{{ع}} از او به یادگار بماند.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۱۳۹-۱۴۱.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |