بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
#[[ذیلَعوه]]<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱.</ref> از دیگر شاخههای آن میباشند. | #[[ذیلَعوه]]<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱.</ref> از دیگر شاخههای آن میباشند. | ||
بدین صورت، در هنگام ورود [[اسلام]] به [[یمن]]، حِمیَریان به شاخههای بسیار تقسیم شده بودند و [[رهبران]] آنها [[مالک]] درههای خود بودند و به عنوان [[پادشاه]] خوانده میشدند، در حالی که رهبران قبیلهای بیش نبودند و از [[نامه]] بزرگان حِمیَری به [[رسولالله]]{{صل}} و پاسخ آن [[حضرت]] به آنان<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۳۸۱.</ref> بر ما معلوم میگردد که «رؤسای عمده [[قبایل]] حِمیَری در امور خود از [[استقلال]] داخلی برخوردار بودند»<ref>Abdal-Muhsin Mad,aj m.al-Mad, aj, op. cit. p۶.</ref> که بعضی از آنها عنوان ذو، مثلِ، ذورُعین، ذوابین و ذویزن داشتند و گروهی به نام قَیل خوانده میشدند مثل [[بنیعبد کلال]] که اَقیال منطقه [[المعافیر]] بودند. چندین شاخه حِمیَری موفق شدند اتحادی بین خودشان به وجود آورند که تحت [[رهبری]] [[سمیفع بن یعفور بن ناکور]] ([[ناقور]]) که [[لقب]] «[[ | بدین صورت، در هنگام ورود [[اسلام]] به [[یمن]]، حِمیَریان به شاخههای بسیار تقسیم شده بودند و [[رهبران]] آنها [[مالک]] درههای خود بودند و به عنوان [[پادشاه]] خوانده میشدند، در حالی که رهبران قبیلهای بیش نبودند و از [[نامه]] بزرگان حِمیَری به [[رسولالله]]{{صل}} و پاسخ آن [[حضرت]] به آنان<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۳۸۱.</ref> بر ما معلوم میگردد که «رؤسای عمده [[قبایل]] حِمیَری در امور خود از [[استقلال]] داخلی برخوردار بودند»<ref>Abdal-Muhsin Mad,aj m.al-Mad, aj, op. cit. p۶.</ref> که بعضی از آنها عنوان ذو، مثلِ، ذورُعین، ذوابین و ذویزن داشتند و گروهی به نام قَیل خوانده میشدند مثل [[بنیعبد کلال]] که اَقیال منطقه [[المعافیر]] بودند. چندین شاخه حِمیَری موفق شدند اتحادی بین خودشان به وجود آورند که تحت [[رهبری]] [[سمیفع بن یعفور بن ناکور]] ([[ناقور]]) که [[لقب]] «[[ذیالکلاع]]» داشت، جمع شده بودند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۷.</ref>. | ||
شایان توجه است که از حوادث این ایام روشن میگردد سران حِمیَری خودشان را از [[نزاع]] [[قدرت]] که بین بعضی از قبایل محلی در آن [[زمان]] اتفاق میافتاد دور نگه میداشتند، آنگونه که [[ذوالکلاع]] و [[یاران]] وی در هنگام [[ارتداد]] [[قیس بن عبد یغوث]]، ابنأ را [[یاری]] ندادند و [[بیطرفی]] [[اختیار]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۵۳۶.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۶۶-۶۷.</ref> | شایان توجه است که از حوادث این ایام روشن میگردد سران حِمیَری خودشان را از [[نزاع]] [[قدرت]] که بین بعضی از قبایل محلی در آن [[زمان]] اتفاق میافتاد دور نگه میداشتند، آنگونه که [[ذوالکلاع]] و [[یاران]] وی در هنگام [[ارتداد]] [[قیس بن عبد یغوث]]، ابنأ را [[یاری]] ندادند و [[بیطرفی]] [[اختیار]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۵۳۶.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۶۶-۶۷.</ref> |