آیا شکایت عده‌ای از امام علی قبل از حجة الوداع دلیل بر این است که مقصود از مولی در حدیث غدیر محبت است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = حدیث غدیر (پرسش)|بانک ج...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین')
خط ۲۰: خط ۲۰:
:::::#«طبق گزارش [[ابن‌اسحاق]]، وی از [[ابوسعید خدری]] [[نقل]] می‌کند که عده‌ای از [[علی]]{{ع}} نزد [[پیامبر]]{{صل}} [[شکایت]] کردند، و پیامبر{{صل}} برای ما [[سخنرانی]] کرد و من شنیدم که می‌گفت: “ای [[مردم]]! از علی شکایت نکنید، زیرا او در [[راه خدا]] سختگیرتر از آن است که از او شکایت شود”<ref>السیرة النبویة، ج۴، ص۶۰۳.</ref>، کنایه از اینکه او کاری برخلاف [[رضای خدا]] انجام نمی‌دهد. در این نقل نیامده است که پیامبر{{صل}} این مطلب را چه [[زمان]] و کجا بیان کرد. از مفاد ظاهر آن بر می‌آید همان وقت که عده‌ای از علی{{ع}} شکایت کردند، پیامبر{{صل}} آن مطلب را بیان کرد، چنان که در گزارش دیگری که شکایت [[بریده اسلمی]] به تحریک [[خالد بن ولید]] از علی{{ع}} نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده، آمده است: پیامبر{{صل}} در حالی که از سخنان [[بریده]] به [[خشم]] آمده بود، فرمود: {{متن حدیث|ألست اولی بالمؤمنین من انفسهم}}؛ آیا من نسبت به [[مؤمنان]] بر آنان [[برتری]] ندارم؟” گفتم: “آری”، پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}}<ref>مسنداحمدبن حنبل، ج۱۶، ص۴۷۵، حدیث ۲۲۸۴۱ و در حدیث دیگری آمده است که بریده گفت: آن‌گاه که از علی{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} شکوه می‌کردم سر فرو افکنده بودم، پس سرم را بالا بردم دیدم چهره پیغمبر{{صل}} دگرگون شده است. پس به من گفت: {{متن حدیث|من کنت ولیه فعلی ولیه}}؛ “هر کس من سرپرست او هستم، علی سرپرست اوست”. المسند، ج۱۶، ص۵۰۲، حدیث ۲۲۹۲۴.</ref>. از این [[روایت]]، دو نکته به دست می‌آید: یکی اینکه پیامبر{{صل}} در برابر کسانی که در جریان [[سفر]] به [[یمن]] از علی{{ع}} شکایت کردند، بی‌درنگ عکس‌العمل نشان داد و آنان را از [[عداوت]] با علی{{ع}} برحذر داشت و آن را به فرصتی دیگر واگذار نکرد، و دیگری اینکه جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ‌}} را که در [[غدیر خم]] برایم عموم [[مسلمانان]] حاضر در [[حجه‌الوداع]] بیان کرد، برای بریده اسلمی نیز بیان فرمود: و مفاد آن این است که بریده باید درباره [[تصمیم]] علی{{ع}} درباره [[غنایم]] در [[سفر]] [[یمن]]، [[تسلیم]] باشد، و از [[اعراض]] یا [[دشمنی]] با او بپرهیزد، زیرا وی همانند [[پیامبر]]{{صل}} بر [[مؤمنان]] [[ولایت]] دارد و در [[تصرف در امور]] آنان بر آنها [[برتر]] است. بر این اساس، جریان [[تاریخی]] مربوط به سفر یمن و [[شکایت]] [[بریده]] و پاسخ پیامبر{{صل}} به او خود از قراین روشن‌گر [[حدیث غدیر]] و دلالت آن بر [[امامت علی]]{{ع}} است.
:::::#«طبق گزارش [[ابن‌اسحاق]]، وی از [[ابوسعید خدری]] [[نقل]] می‌کند که عده‌ای از [[علی]]{{ع}} نزد [[پیامبر]]{{صل}} [[شکایت]] کردند، و پیامبر{{صل}} برای ما [[سخنرانی]] کرد و من شنیدم که می‌گفت: “ای [[مردم]]! از علی شکایت نکنید، زیرا او در [[راه خدا]] سختگیرتر از آن است که از او شکایت شود”<ref>السیرة النبویة، ج۴، ص۶۰۳.</ref>، کنایه از اینکه او کاری برخلاف [[رضای خدا]] انجام نمی‌دهد. در این نقل نیامده است که پیامبر{{صل}} این مطلب را چه [[زمان]] و کجا بیان کرد. از مفاد ظاهر آن بر می‌آید همان وقت که عده‌ای از علی{{ع}} شکایت کردند، پیامبر{{صل}} آن مطلب را بیان کرد، چنان که در گزارش دیگری که شکایت [[بریده اسلمی]] به تحریک [[خالد بن ولید]] از علی{{ع}} نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده، آمده است: پیامبر{{صل}} در حالی که از سخنان [[بریده]] به [[خشم]] آمده بود، فرمود: {{متن حدیث|ألست اولی بالمؤمنین من انفسهم}}؛ آیا من نسبت به [[مؤمنان]] بر آنان [[برتری]] ندارم؟” گفتم: “آری”، پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}}<ref>مسنداحمدبن حنبل، ج۱۶، ص۴۷۵، حدیث ۲۲۸۴۱ و در حدیث دیگری آمده است که بریده گفت: آن‌گاه که از علی{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} شکوه می‌کردم سر فرو افکنده بودم، پس سرم را بالا بردم دیدم چهره پیغمبر{{صل}} دگرگون شده است. پس به من گفت: {{متن حدیث|من کنت ولیه فعلی ولیه}}؛ “هر کس من سرپرست او هستم، علی سرپرست اوست”. المسند، ج۱۶، ص۵۰۲، حدیث ۲۲۹۲۴.</ref>. از این [[روایت]]، دو نکته به دست می‌آید: یکی اینکه پیامبر{{صل}} در برابر کسانی که در جریان [[سفر]] به [[یمن]] از علی{{ع}} شکایت کردند، بی‌درنگ عکس‌العمل نشان داد و آنان را از [[عداوت]] با علی{{ع}} برحذر داشت و آن را به فرصتی دیگر واگذار نکرد، و دیگری اینکه جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ‌}} را که در [[غدیر خم]] برایم عموم [[مسلمانان]] حاضر در [[حجه‌الوداع]] بیان کرد، برای بریده اسلمی نیز بیان فرمود: و مفاد آن این است که بریده باید درباره [[تصمیم]] علی{{ع}} درباره [[غنایم]] در [[سفر]] [[یمن]]، [[تسلیم]] باشد، و از [[اعراض]] یا [[دشمنی]] با او بپرهیزد، زیرا وی همانند [[پیامبر]]{{صل}} بر [[مؤمنان]] [[ولایت]] دارد و در [[تصرف در امور]] آنان بر آنها [[برتر]] است. بر این اساس، جریان [[تاریخی]] مربوط به سفر یمن و [[شکایت]] [[بریده]] و پاسخ پیامبر{{صل}} به او خود از قراین روشن‌گر [[حدیث غدیر]] و دلالت آن بر [[امامت علی]]{{ع}} است.
:::::#از [[روایات]] و سخن [[محدثان]] و [[دانشمندان]] برجسته [[اهل‌سنت]] مانند: [[ابی‌بکر بن‌مردویه]]، [[ابی‌اسحاق ثعلبی]]، [[ابی‌نعیم اصفهانی]]، [[ابی‌الحسن واحدی]]، [[ابن‌عساکر دمشقی]]، [[فخرالدین رازی]]، [[محمد بن طلحه شافعی]]، [[نظام‌الدین نیشابوری]]، [[ابن‌صباغ مالکی]]، [[جلال‌الدین سیوطی]] و دیگران به دست می‌آید که سبب یا [[انگیزه]] حدیث غدیر، شکایت فرد یا افرادی از [[علی]]{{ع}} نبود، بلکه [[دستور خداوند]] و [[وحی]] مؤکد او به پیامبر{{صل}} بود.
:::::#از [[روایات]] و سخن [[محدثان]] و [[دانشمندان]] برجسته [[اهل‌سنت]] مانند: [[ابی‌بکر بن‌مردویه]]، [[ابی‌اسحاق ثعلبی]]، [[ابی‌نعیم اصفهانی]]، [[ابی‌الحسن واحدی]]، [[ابن‌عساکر دمشقی]]، [[فخرالدین رازی]]، [[محمد بن طلحه شافعی]]، [[نظام‌الدین نیشابوری]]، [[ابن‌صباغ مالکی]]، [[جلال‌الدین سیوطی]] و دیگران به دست می‌آید که سبب یا [[انگیزه]] حدیث غدیر، شکایت فرد یا افرادی از [[علی]]{{ع}} نبود، بلکه [[دستور خداوند]] و [[وحی]] مؤکد او به پیامبر{{صل}} بود.
:::::#بر فرض که شکایت بریده و دیگران در جریان سفر به یمن از علی{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} سبب آن شد که پیامبر{{صل}} [[مسلمانان]] را درغدیر [[خم]] گرد آورد و برای آنان [[سخنرانی]] کند، اما این مطلب [[دلیل]] آن نخواهد بود که [[مولی]] در حدیث غدیر فقط بر [[محبت]] دلالت کند، بلکه می‌تواند به معنای [[امامت]] باشد که محبت، [[اطاعت]] و [[پرهیز]] از دشمنی و [[مخالفت]] نیز لازمه آن است، زیرا دشمنی با کسی که پیامبر{{صل}} او را به عنوان [[رهبر]] [[امت اسلامی]] پس از خود [[تعیین]] می‌کند، [[حرام]] است و [[دوستی]] با او و [[نصرت]] وی، بر همه مؤمنان، [[واجب]] است، چنان‌که [[دعای پیامبر]]{{صل}} پس از [[اعلان]] [[ولایت علی]]{{ع}} نیز [[گواه]] روشن بر این مطلب است؛ به عبارت دیگر، با توجه به اینکه قراین لفظی و غیر لفظی، بیانگر [[دلالت حدیث غدیر بر امامت علی]]{{ع}} است، اینکه چه چیز باعث شد که پیامبر{{صل}} در آن [[زمان]] و مکان خاص آن مطلب را برای [[مردم]] بیان کند، دلالت مزبور را مخدوش نمی‌سازد. [[قاضی عبدالجبار معتزلی]]، پس از [[نقل]] گزارش‌های مربوط به شکایت برخی از علی{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} و [[نزاع]] برخی با [[علی]]{{ع}} گفته است: “بر فرض [[درستی]] این [[نزاع‌ها]] و شکایت‌ها، و اینکه [[حدیث غدیر]] به آنها نظر داشته است، مانع از استناد به ظاهر [[کلام]] و مفاد لفظی آن نخواهد بود. بنابراین، باید درباره مدلول لفظی [[حدیث]] بحث شود نه بیان سببی که وجود و عدمش در [[استدلال]] به حدیث یکسان است”<ref>المغنی، ج۲۰، قسمت اول، ص۱۵۴: {{عربی|کل ذلک لوصح و کان الخبر خارجا علیه، لم یمنع من التعلق بظاهره و ما یقتضیه، فیجب أن یکون الکلام فی ذلک، دون بیان السبب الذی وجوده کعدمه فی أن وجه الإستدلال بالخبر لا یتغیر}}.</ref>.
:::::#بر فرض که شکایت بریده و دیگران در جریان سفر به یمن از علی{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} سبب آن شد که پیامبر{{صل}} [[مسلمانان]] را درغدیر [[خم]] گرد آورد و برای آنان [[سخنرانی]] کند، اما این مطلب [[دلیل]] آن نخواهد بود که [[مولی]] در حدیث غدیر فقط بر [[محبت]] دلالت کند، بلکه می‌تواند به معنای [[امامت]] باشد که محبت، [[اطاعت]] و [[پرهیز]] از دشمنی و [[مخالفت]] نیز لازمه آن است، زیرا دشمنی با کسی که پیامبر{{صل}} او را به عنوان [[رهبر]] [[امت اسلامی]] پس از خود تعیین می‌کند، [[حرام]] است و [[دوستی]] با او و [[نصرت]] وی، بر همه مؤمنان، [[واجب]] است، چنان‌که [[دعای پیامبر]]{{صل}} پس از [[اعلان]] [[ولایت علی]]{{ع}} نیز [[گواه]] روشن بر این مطلب است؛ به عبارت دیگر، با توجه به اینکه قراین لفظی و غیر لفظی، بیانگر [[دلالت حدیث غدیر بر امامت علی]]{{ع}} است، اینکه چه چیز باعث شد که پیامبر{{صل}} در آن [[زمان]] و مکان خاص آن مطلب را برای [[مردم]] بیان کند، دلالت مزبور را مخدوش نمی‌سازد. [[قاضی عبدالجبار معتزلی]]، پس از [[نقل]] گزارش‌های مربوط به شکایت برخی از علی{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} و [[نزاع]] برخی با [[علی]]{{ع}} گفته است: “بر فرض [[درستی]] این [[نزاع‌ها]] و شکایت‌ها، و اینکه [[حدیث غدیر]] به آنها نظر داشته است، مانع از استناد به ظاهر [[کلام]] و مفاد لفظی آن نخواهد بود. بنابراین، باید درباره مدلول لفظی [[حدیث]] بحث شود نه بیان سببی که وجود و عدمش در [[استدلال]] به حدیث یکسان است”<ref>المغنی، ج۲۰، قسمت اول، ص۱۵۴: {{عربی|کل ذلک لوصح و کان الخبر خارجا علیه، لم یمنع من التعلق بظاهره و ما یقتضیه، فیجب أن یکون الکلام فی ذلک، دون بیان السبب الذی وجوده کعدمه فی أن وجه الإستدلال بالخبر لا یتغیر}}.</ref>.
:::::#توجیه و [[تفسیر]] [[ولایت]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} بر اساس آنچه درباره [[اختلاف]] میان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[زید بن حارثه]] [[نقل]] شده از جهاتی [[نادرست]] است، زیرا اولاً: زید بن حارثه در [[جنگ موته]] در [[سال هشتم هجری]] به [[شهادت]] رسید، و حدیث غدیر در [[سال دهم هجری]] در [[حجه‌الوداع]] ایراد گردید، و ثانیاً: در اینکه ولایت در حدیث {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} از [[فضائل]] و [[مناقب]] امیرالمؤمنین{{ع}} بوده است، اختلاف و تردیدی وجود ندارد. پس نمی‌تواند مقصود، [[ولاء]] [[عتق]] باشد، زیرا اینکه [[پسر عمو]] در ولاء عتق [[شریک]] است، [[فضیلت]] و منقبتی نیست و به علی{{ع}} اختصاص ندارد، و ثالثاً: این وجه با سخن [[عمر]] و دیگران که ولایت را به امیرالمؤمنین{{ع}} تبریک گفتند<ref>الشافی فی الامامة، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۴؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۹.</ref> [[سازگاری]] ندارد»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]] ص ۲۶۹.</ref>.
:::::#توجیه و [[تفسیر]] [[ولایت]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} بر اساس آنچه درباره [[اختلاف]] میان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[زید بن حارثه]] [[نقل]] شده از جهاتی [[نادرست]] است، زیرا اولاً: زید بن حارثه در [[جنگ موته]] در [[سال هشتم هجری]] به [[شهادت]] رسید، و حدیث غدیر در [[سال دهم هجری]] در [[حجه‌الوداع]] ایراد گردید، و ثانیاً: در اینکه ولایت در حدیث {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} از [[فضائل]] و [[مناقب]] امیرالمؤمنین{{ع}} بوده است، اختلاف و تردیدی وجود ندارد. پس نمی‌تواند مقصود، [[ولاء]] [[عتق]] باشد، زیرا اینکه [[پسر عمو]] در ولاء عتق [[شریک]] است، [[فضیلت]] و منقبتی نیست و به علی{{ع}} اختصاص ندارد، و ثالثاً: این وجه با سخن [[عمر]] و دیگران که ولایت را به امیرالمؤمنین{{ع}} تبریک گفتند<ref>الشافی فی الامامة، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۴؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۹.</ref> [[سازگاری]] ندارد»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]] ص ۲۶۹.</ref>.


۲۱۸٬۱۰۷

ویرایش