اهل بیت پیامبر خاتم در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین'
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین')
خط ۳۳: خط ۳۳:


==[[مرجعیت]] علمی‌ [[اهل بیت]] در [[روایات]]==
==[[مرجعیت]] علمی‌ [[اهل بیت]] در [[روایات]]==
* [[حدیث ثقلین]] بیانگر [[مرجعیت]] علمی‌ [[اهل بیت]] است، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} از [[مسلمانان]] خواسته است که به [[قرآن]] و [[عترت]] او [[تمسک]]  جویند تا [[گمراه]] نشوند. نخستین و اساسی‌ترین منبع و [[مرجع]] علمی‌ [[مسلمانان]] [[قرآن کریم]] است و پس از آن [[سنّت]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار دارد، و نقش [[اهل بیت]] در این باره این است که ترجمان [[قرآن]] و حافظان و ناقلان [[سنّت]] پیامبرند، [[پیامبر]] گرامی‌ [[مأموریت]] داشت تا حقایق و [[معارف قرآن]] را برای [[مردم]] بیان کنند، اما او به مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]]، این کار را به صورت تدریجی انجام داد. بدون [[شک]] او بخش عظیمی‌ از حقایق و [[معارف قرآن]] را برای [[مردم]] بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا [[مصلحت]] این بود که در زمان‌های بعد بیان شود را به [[عترت]] [[معصوم]] خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند<ref>اصل الشیعة واصولها، ص۱۶۲.</ref> حاصل آنکه [[حفظ]] کامل آنچه توسط [[پیامبر]]{{صل}} بیان شده بود و [[تبیین]] آنچه بیان نشده بود به [[اهل بیت]] [[پیامبر]] سپرده شد.
* [[حدیث ثقلین]] بیانگر [[مرجعیت]] علمی‌ [[اهل بیت]] است، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} از [[مسلمانان]] خواسته است که به [[قرآن]] و [[عترت]] او [[تمسک]]  جویند تا [[گمراه]] نشوند. نخستین و اساسی‌ترین منبع و [[مرجع]] علمی‌ [[مسلمانان]] [[قرآن کریم]] است و پس از آن [[سنّت]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار دارد، و نقش [[اهل بیت]] در این باره این است که ترجمان [[قرآن]] و حافظان و ناقلان [[سنّت]] پیامبرند، [[پیامبر]] گرامی‌ [[مأموریت]] داشت تا حقایق و [[معارف قرآن]] را برای [[مردم]] بیان کنند، اما او به مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]]، این کار را به صورت تدریجی انجام داد. بدون [[شک]] او بخش عظیمی‌ از حقایق و [[معارف قرآن]] را برای [[مردم]] بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا [[مصلحت]] این بود که در زمان‌های بعد بیان شود را به [[عترت]] [[معصوم]] خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند<ref>اصل الشیعة واصولها، ص۱۶۲.</ref> حاصل آنکه [[حفظ]] کامل آنچه توسط [[پیامبر]]{{صل}} بیان شده بود و تبیین آنچه بیان نشده بود به [[اهل بیت]] [[پیامبر]] سپرده شد.
*راه [[شناخت]] درست [[قرآن]] و [[سنت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[تمسک]] به [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} است، و بدین صورت آنان  [[مرجع]] علمی‌ [[مسلمانان]] در [[شناخت]] [[معارف]] و [[احکام دین]] می‌باشند. [[ملا علی قاری]] گفته است: [[اهل بیت]] غالباً به صاحب [[بیت]] و احوال او از دیگران [[آگاه]] ترند، بنابراین، مراد از [[اهل بیت]] [[دانشمندان]] آنان و آگاهان به [[سیره]] [[پیامبر]]{{صل}} و واقفان بر راه و روش او، و دانایان به [[حکم]] و [[حکمت]] او می‌باشد، به این جهت است که [[شایستگی]] آن را دارند که دوشادوش [[کتاب]] [[خدای سبحان]] قرار گیرند<ref>المرقاة، ج۵، ص۶۰۰.</ref>. [[ابن حجر]] نیز گفته است: [[پیامبر]]{{صل}} بدان جهت [[قرآن]] و [[عترت]] را ثِقل نامیده است که ثِقل به چیزی که گرانبها و دارای اهمیت است گفته می‌شود، و [[قرآن]] و [[عترت]] این گونه‌اند، زیرا هر دو معدن [[علوم لدنی]] و [[اسرار]] و حکمت‌های عالی و [[احکام]] شرعی‌اند، بدین جهت بر [[تمسک]] به آن دو و فراگیری [[معرفت]] از آن دو [[تحریض]] و تأکید شده است. این [[تشویق]] و تأکید در مورد [[عترت]] مخصوص کسانی است که [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را می‌شناسند، و آنها هستند که تا [[قیامت]] از [[قرآن]] جدا نخواهند شد<ref>الصواعق المحرقة، ص ۱۸۹.</ref>.
*راه [[شناخت]] درست [[قرآن]] و [[سنت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[تمسک]] به [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} است، و بدین صورت آنان  [[مرجع]] علمی‌ [[مسلمانان]] در [[شناخت]] [[معارف]] و [[احکام دین]] می‌باشند. [[ملا علی قاری]] گفته است: [[اهل بیت]] غالباً به صاحب [[بیت]] و احوال او از دیگران [[آگاه]] ترند، بنابراین، مراد از [[اهل بیت]] [[دانشمندان]] آنان و آگاهان به [[سیره]] [[پیامبر]]{{صل}} و واقفان بر راه و روش او، و دانایان به [[حکم]] و [[حکمت]] او می‌باشد، به این جهت است که [[شایستگی]] آن را دارند که دوشادوش [[کتاب]] [[خدای سبحان]] قرار گیرند<ref>المرقاة، ج۵، ص۶۰۰.</ref>. [[ابن حجر]] نیز گفته است: [[پیامبر]]{{صل}} بدان جهت [[قرآن]] و [[عترت]] را ثِقل نامیده است که ثِقل به چیزی که گرانبها و دارای اهمیت است گفته می‌شود، و [[قرآن]] و [[عترت]] این گونه‌اند، زیرا هر دو معدن [[علوم لدنی]] و [[اسرار]] و حکمت‌های عالی و [[احکام]] شرعی‌اند، بدین جهت بر [[تمسک]] به آن دو و فراگیری [[معرفت]] از آن دو [[تحریض]] و تأکید شده است. این [[تشویق]] و تأکید در مورد [[عترت]] مخصوص کسانی است که [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را می‌شناسند، و آنها هستند که تا [[قیامت]] از [[قرآن]] جدا نخواهند شد<ref>الصواعق المحرقة، ص ۱۸۹.</ref>.
* [[قرآن کریم]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} را به عنوان کسانی که [[خداوند]] آنان را از هرگونه [[پلیدی]] [[پاک]] کرده است، معرفی نموده است<ref>سوره احزاب، آیه:۳۳.</ref> و از سوی دیگر یادآور شده است که حقایق متعالی و [[معارف]] مکنون [[قرآن]] را جز انسان‌های مطهّر از پلیدی‌ها [[درک]] نمی‌کنند: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ }}<ref> که این قرآنی ارجمند است، در نوشته‌ای فرو پوشیده،که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷- ۷۹.</ref> همان گونه که [[طهارت]] [[شرعی]]، شرط تماس [[بدن انسان]] با [[ظاهر قرآن]] است، [[طهارت]][[ روح]] و [[جان]] از [[رذایل]] نیز شرط [[فهم]] [[معارف]] و حقایق [[قرآن]] است، و هر چه [[معارف]] و حقایق لطیف‌تر و عمیق‌تر باشد، [[فهم]] آن به [[طهارت]] [[روحی]] بالاتر و عمیق‌تری نیاز دارد، و عالی‌ترین آن ملازم با [[عصمت]] است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۳۷</ref>. بنابراین، [[معارف]] و حقایق [[قرآن]] را به طور کامل و عمیق جز [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] [[معصوم]] او کسی نمی‌داند، و برای [[درک]] این حقایق باید به آنان [[رجوع]] کرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: حقایق مربوط  به گذشته و [[آینده]] و احکامی‌ که [[حق و باطل]] را در مورد [[زندگی]][[ بشر]] از هم جدا می‌سازد، در [[قرآن]] وجود دارد، و ما آن را می‌دانیم<ref>اصول کافی، ج۱، باب الرد إلی الکتاب والسنّة، حدیث۹.</ref>. همچنین فرموده است: ما [[راسخان در علم]] هستیم و [[تأویل قرآن]] را می‌دانیم<ref>اصول کافی، ج۱، باب الراسخین فی العلم، حدیث۱.</ref>، احادیثی که از [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}} در این باره [[روایت]] شده، فراوان است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۴.</ref>
* [[قرآن کریم]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} را به عنوان کسانی که [[خداوند]] آنان را از هرگونه [[پلیدی]] [[پاک]] کرده است، معرفی نموده است<ref>سوره احزاب، آیه:۳۳.</ref> و از سوی دیگر یادآور شده است که حقایق متعالی و [[معارف]] مکنون [[قرآن]] را جز انسان‌های مطهّر از پلیدی‌ها [[درک]] نمی‌کنند: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ }}<ref> که این قرآنی ارجمند است، در نوشته‌ای فرو پوشیده،که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷- ۷۹.</ref> همان گونه که [[طهارت]] [[شرعی]]، شرط تماس [[بدن انسان]] با [[ظاهر قرآن]] است، [[طهارت]][[ روح]] و [[جان]] از [[رذایل]] نیز شرط [[فهم]] [[معارف]] و حقایق [[قرآن]] است، و هر چه [[معارف]] و حقایق لطیف‌تر و عمیق‌تر باشد، [[فهم]] آن به [[طهارت]] [[روحی]] بالاتر و عمیق‌تری نیاز دارد، و عالی‌ترین آن ملازم با [[عصمت]] است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۳۷</ref>. بنابراین، [[معارف]] و حقایق [[قرآن]] را به طور کامل و عمیق جز [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] [[معصوم]] او کسی نمی‌داند، و برای [[درک]] این حقایق باید به آنان [[رجوع]] کرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: حقایق مربوط  به گذشته و [[آینده]] و احکامی‌ که [[حق و باطل]] را در مورد [[زندگی]][[ بشر]] از هم جدا می‌سازد، در [[قرآن]] وجود دارد، و ما آن را می‌دانیم<ref>اصول کافی، ج۱، باب الرد إلی الکتاب والسنّة، حدیث۹.</ref>. همچنین فرموده است: ما [[راسخان در علم]] هستیم و [[تأویل قرآن]] را می‌دانیم<ref>اصول کافی، ج۱، باب الراسخین فی العلم، حدیث۱.</ref>، احادیثی که از [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}} در این باره [[روایت]] شده، فراوان است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۴.</ref>
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش