زید بن رقاد جنبی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روز عاشورا' به 'روز عاشورا')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


'''زید بن رقاد'''، یکی از [[سربازان]] و تک تیراندازهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت.
'''[[زید بن رقاد]]'''، یکی از [[سربازان]] و تک تیراندازهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت.


==مقدمه==
==مقدمه==
زید بن رقاد در [[روز عاشورا]] در [[قتل]] [[عباس بن علی بن ابی‌طالب]]{{ع}}، [[عبدالله بن مسلم بن عقیل]] و [[سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعم]] [[دست]] داشت. بنا به نقل [[بلاذری]]، عبدالله‏ بن مسلم دلاورانه جنگید، سرانجام [[عمرو بن صبیح صیداوی|عمرو بن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌]]، تیری‌ به‌ طرف‌ او افکند و عبدالله دستش‌ را سپر پیشانی خود قرار داد.‌ دست‌ و پیشانی‌اش‌ به‌ هم‌ دوخته‌ شد، چنان‌ که‌ نتوانست‌ حرکت‌ دهد. سپس [[سپاه]] [[کوفه]] به‌طور گروهی و یا شخص زید بن رقاد او را به [[شهادت]] رساند و گفته شده شخص‌ دیگری‌ نیزه‌ای‌ بر قلب‌ او وارد آورد و آن‌ بزرگوار به‌ شهادت‌ رسید.  
[[زید بن رقاد]] در [[روز عاشورا]] در [[قتل]] [[عباس بن علی بن ابی‌طالب]]{{ع}}، [[عبدالله بن مسلم بن عقیل]] و [[سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعم]] دست داشت. بنا به نقل [[بلاذری]]، عبدالله‏ بن مسلم دلاورانه جنگید، سرانجام [[عمرو بن صبیح صیداوی|عمرو بن صُبَیح صیداوی‌]]، تیری به طرف او افکند و [[عبدالله]] دستش را سپر پیشانی خود قرار داد. [[دست]] و پیشانی‌اش به هم دوخته شد، چنان که نتوانست حرکت دهد. سپس [[سپاه]] [[کوفه]] به‌طور گروهی و یا شخص [[زید بن رقاد]] او را به [[شهادت]] رساند و گفته شده شخص دیگری نیزه‌ای بر [[قلب]] او وارد آورد و آن بزرگوار به [[شهادت]] رسید.  


زید گوید وقتی نزد وی آمدم، او از [[دنیا]] رفته بود. تیری را که بر شکمش زده بودم، بیرون کشیدم. آن تیری که بر پیشانی‌اش بود، حرکت دادم که بیرون آید، چوب تیر بیرون آمد، اما پیکان آن در پیشانیش ماند.<ref>لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (ابن فندق)، به تصحیح سید مهدی رجایی اصفهانی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ قمری.، ج۶، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref> زید بن رقاد همچنین یکی از [[قاتلین]] عباس‌ بن‌ علی‌ بن‌ ابی‌ طالب{{ع}} بود.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۴۷۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۰؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۹۲.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با نام [[یزید بن رقّاد حیتی]] [[لعنت]] شده‌ است که همان «زید بن رقاد» است.
[[زید]] گوید وقتی نزد وی آمدم، او از [[دنیا]] رفته بود. تیری را که بر شکمش زده بودم، بیرون کشیدم. آن تیری که بر پیشانی‌اش بود، حرکت دادم که بیرون آید، چوب تیر بیرون آمد، اما پیکان آن در پیشانیش ماند.<ref>لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (ابن فندق)، به تصحیح سید مهدی رجایی اصفهانی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ قمری.، ج۶، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref> [[زید بن رقاد]] همچنین یکی از [[قاتلین]] [[عباس]] بن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۴۷۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۰؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۹۲.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با نام [[یزید بن رقّاد حیتی]] [[لعنت]] شده است که همان «[[زید بن رقاد]]» است.


[[سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعم|سُوَیدِ بن‌ عَمرو بن‌ اَبی ‏مَطاع انماری]] در [[جنگ]] از فزونی‌ زخم‌ها در بین‌ کشتگان ‌به‌ روی‌ زمین‌ افتاده و حرکتی‌ از او دیده‌ نمی‌شد، وقتی‌ شنید سپاهیان‌ عمر بن‌ سعد فریاد می‌زنند که‌ حسین‌ کشته‌ شد، از شنیدن‌ خبر، بی‌تاب‌ شده و با اندک توانی که داشت، از کفش‌ خود خنجری را که مخفی کرده بود، بیرون‌ آورد و به‌ جنگ‌ با دشمنان‌ مشغول‌ شد تا اینکه به‌ دست [[عزرة بن بطان تغلبی]] و «زید بن رقاد جنبی» به [[شهادت]] رسید.<ref>لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (ابن فندق)، به تصحیح سید مهدی رجایی اصفهانی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ قمری.، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۳. قس طبری، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۳ عروة بن بطار تغلبی. </ref>
[[سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعم|سُوَیدِ بن عَمرو بن اَبی ‏مَطاع انماری]] در [[جنگ]] از فزونی زخم‌ها در بین کشتگان به روی [[زمین]] افتاده و حرکتی از او دیده نمی‌شد، وقتی شنید [[سپاهیان عمر بن سعد]] فریاد می‌زنند که [[حسین]] کشته شد، از شنیدن خبر، بی‌تاب شده و با اندک توانی که داشت، از [[کفش]] خود خنجری را که مخفی کرده بود، بیرون آورد و به [[جنگ با دشمنان]] مشغول شد تا اینکه به دست [[عزرة بن بطان تغلبی]] و «[[زید بن رقاد]] جنبی» به [[شهادت]] رسید.<ref>لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (ابن فندق)، به تصحیح سید مهدی رجایی اصفهانی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ قمری.، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۳. قس طبری، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۳ عروة بن بطار تغلبی. </ref>


در [[زمان]] [[قیام مختار|قیام مختار ثقفی]]، زید بن رقاد هنگام [[دستگیری]] در مقابل مأموران مختار، به [[فرماندهی]] عبدالله‏ بن ‏کامل، [[مقاومت]] می‏‌کرد. عبدالله‏ بن کامل به افرادش [[دستور]] داد او را با [[شمشیر]] و نیزه نزنید، لیکن او را تیرباران و سنگ‏باران کنید. آنان دستور را انجام دادند تا نقش بر [[زمین]] شد. آنگاه عبدالله‏ بن ‏کامل دستور داد او را زنده زنده در [[آتش]] افکندند.<ref>لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (ابن فندق)، به تصحیح سید مهدی رجایی اصفهانی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ قمری.، ج۳، ص۴۰۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۶۴. </ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>
در [[زمان]] [[قیام مختار|قیام مختار ثقفی]]، [[زید بن رقاد]] هنگام [[دستگیری]] در مقابل مأموران مختار، به [[فرماندهی]] [[عبدالله‏ بن ‏کامل]]، [[مقاومت]] می‏‌کرد. عبدالله‏ بن کامل به افرادش [[دستور]] داد او را با [[شمشیر]] و نیزه نزنید، لیکن او را تیرباران و سنگ‏باران کنید. آنان [[دستور]] را انجام دادند تا نقش بر [[زمین]] شد. آنگاه [[عبدالله‏ بن ‏کامل]] [[دستور]] داد او را زنده زنده در [[آتش]] افکندند.<ref>لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (ابن فندق)، به تصحیح سید مهدی رجایی اصفهانی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ قمری.، ج۳، ص۴۰۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۶۴. </ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۲٬۱۱۸

ویرایش