شخصیت امام رضا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۴۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱
خط ۶۴: خط ۶۴:
ابو عبّاد در مورد [[ساده‌زیستی]] امام{{ع}} می‌گوید: «امام{{ع}} در تابستان بر [[حصیر]] و [[بوریا]]، و در زمستان روی نمد می‌نشستند. پیراهن امام{{ع}} زبر و [[خشن]] بود، مگر این که می‌خواستند به نزد [[مردم]] بروند که در آن وقت [[لباس]] سنگین و بهتری می‌پوشیدند»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۱۶.</ref>.
ابو عبّاد در مورد [[ساده‌زیستی]] امام{{ع}} می‌گوید: «امام{{ع}} در تابستان بر [[حصیر]] و [[بوریا]]، و در زمستان روی نمد می‌نشستند. پیراهن امام{{ع}} زبر و [[خشن]] بود، مگر این که می‌خواستند به نزد [[مردم]] بروند که در آن وقت [[لباس]] سنگین و بهتری می‌پوشیدند»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۱۶.</ref>.
یکی از نکات بارز در [[اخلاقی]] [[ائمه اطهار]]{{عم}}، جنبه مردمی آنان می‌باشد؛ به طور مثال، [[حضرت امام رضا]]{{ع}} که می‌توانستند در [[خانه]] برای خودشان حمام اختصاصی بسازند، و یا لااقل هنگام رفتن به حمام عمومی، مثل بسیاری از [[قدرتمندان]] [[دستور]] بدهند که آنجا را [[خلوت]] کنند، در نهایت تواضع و فروتنی، مثل دیگران، روزی به حمام عمومی تشریف بردند و مشغول استحمام شدند. لحظاتی بعد، مردی [[غریب]] و ناشناس وارد حمام شد و به شستشوی خود مشغول گردید. او چون نمی‌توانست پشت خویش را کیسه کند، نگاهی به اطراف حمام انداخت و چشمش به رخسار پر مهر و [[عطوفت]] [[امام هشتم]]{{ع}} افتاد، در حالی که امام{{ع}} را نمی‌شناخت، گفت: اگر ممکن است پشتم را کیسه بکشید؟ [[امام رضا]]{{ع}} با آن [[مقام]] و [[شخصیت معنوی]] که داشتند، بدون هیچ‌گونه تکبری، خواسته آن مرد ناشناس را برآورد. در این میان، افرادی وارد حمام شده، و در حالی که با دیدن این صحنه شگفت‌زده شدند. بر آن [[حضرت]] با خطاب یابن [[رسول اللّه]]{{صل}} [[سلام]] کردند. مرد غریب که متوجه [[اشتباه]] خود شده بود، از جای خود برخاست و از حضرت معذرت‌خواهی کرد، ولی حضرت به او امر کردند که بنشیند تا کارشان تمام بشود؛ و همین‌طور هم شد<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۹.</ref>
یکی از نکات بارز در [[اخلاقی]] [[ائمه اطهار]]{{عم}}، جنبه مردمی آنان می‌باشد؛ به طور مثال، [[حضرت امام رضا]]{{ع}} که می‌توانستند در [[خانه]] برای خودشان حمام اختصاصی بسازند، و یا لااقل هنگام رفتن به حمام عمومی، مثل بسیاری از [[قدرتمندان]] [[دستور]] بدهند که آنجا را [[خلوت]] کنند، در نهایت تواضع و فروتنی، مثل دیگران، روزی به حمام عمومی تشریف بردند و مشغول استحمام شدند. لحظاتی بعد، مردی [[غریب]] و ناشناس وارد حمام شد و به شستشوی خود مشغول گردید. او چون نمی‌توانست پشت خویش را کیسه کند، نگاهی به اطراف حمام انداخت و چشمش به رخسار پر مهر و [[عطوفت]] [[امام هشتم]]{{ع}} افتاد، در حالی که امام{{ع}} را نمی‌شناخت، گفت: اگر ممکن است پشتم را کیسه بکشید؟ [[امام رضا]]{{ع}} با آن [[مقام]] و [[شخصیت معنوی]] که داشتند، بدون هیچ‌گونه تکبری، خواسته آن مرد ناشناس را برآورد. در این میان، افرادی وارد حمام شده، و در حالی که با دیدن این صحنه شگفت‌زده شدند. بر آن [[حضرت]] با خطاب یابن [[رسول اللّه]]{{صل}} [[سلام]] کردند. مرد غریب که متوجه [[اشتباه]] خود شده بود، از جای خود برخاست و از حضرت معذرت‌خواهی کرد، ولی حضرت به او امر کردند که بنشیند تا کارشان تمام بشود؛ و همین‌طور هم شد<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۹.</ref>
==[[شخصیت معنوی]] [[امام]]{{ع}}==
ایشان بسیاری از روزها را [[روزه]] می‌گرفتند، شب‌ها کم می‌خوابیدند و بیشتر شب را به [[عبادت]] می‌پرداختند. سجاده‌هایشان بسیار طولانی بود. [[قرآن]] بسیار [[تلاوت]] می‌کردند. به [[نماز]] اول‌وقت پای‌بند بودند.
===روزه امام{{ع}}===
[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: همانا [[مردم]] [[مأمور]] به [[روزه‌داری]] شدند تا درد و ناگواری‌های [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] را بشناسند و آن‌گاه استدلالی کنند بر سختی‌های گرسنگی و تشنگی و [[فقر]] [[آخرت]]. و هر آینه [[روزه‌دار]] باید به پیشگاه [[خداوند]]، بنده‌ای [[خاشع]] و [[ذلیل]] و دارای [[خضوع]] و [[فروتنی]] باشد، و خود و عمل خود را دارای [[اجر]] دانسته و بداند که [[اعمال]] و زحمت‌هایش به حساب می‌آید و نادیده گرفته نمی‌شوند. او در همه‌حال به آنچه که انجام می‌دهد از [[عبادات]]، [[عارف]] باشد و بر آنچه که از گرسنگی و تشنگی به او می‌رسد، [[صبر]] کند؛ و در آن هنگام با [[پرهیز]] از [[شهوات]] و [[هوای نفس]]، مستوجب [[ثواب]] فراوان می‌شود. و روزه‌داران باید بشناسند شدّت و اهمیت [[مشکلات]] [[فقرا]] و [[بیچارگان]] را تا [[رحمت]] آورند و [[مهربانی]] کنند بر فقرا و [[مساکین]] در [[دنیا]]، پس [[حقوق]] آنان را ادا نمایند، [[حقوقی]] که خداوند در اموالشان مقرّر فرموده است»<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۴.</ref>.
بنا بر روایاتی که نقل شده، امام رضا{{ع}} بسیار روزه می‌گرفتند. و روزه اول و نیمه و آخر هر ماه از وی ترک نمی‌شد. ایشان در این‌باره می‌فرمایند: «روزه داشتن در این سه [[روز]] (اول و نیمه و آخر هر ماه) مثل این است که [[انسان]] همیشه روزه است». هم‌چنین نقل شده: «در سفری که امام{{ع}} به [[خراسان]] می‌آمدند، ایشان به هر مکانی که می‌رسیدند، مدت ده روز را اقامت می‌کردند، که در این مدت، روزها را روزه می‌گرفتند و بعد از [[خواندن نماز]] [[مغرب]]، [[افطار]] می‌کردند»<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۴۴، ص۴۲۷ و ۴۳۲.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۲۰.</ref>
===[[زهد]] و تقوای امام{{ع}}===
امام رضا{{ع}} در زهد و عبادت و [[پارسایی]]، مانند اجداد طاهرینش، از برجستگان بودند. ایشان بیشتر اوقات خود را در [[عبادت]] و [[مناجات با خداوند]] و گره‌گشایی از امور [[مردم]] می‌گذراندند. [[زندگی شخصی]] ایشان بسیار ساده و [[بی‌آلایش]] بود، چه زمانی که در [[مدینه]] به سر می‌بردند و چه چند صباحی که در [[خراسان]] و در میان انبوهی از امکانات [[حکومتی]] بودند.
[[امام]]{{ع}} حتی زمانی که [[منصب]] ولی‌عهدی داشتند، با همان [[زهد]] و [[پارسایی]] و [[ساده‌زیستی]] [[زندگی]] می‌کردند. [[محمد بن عباد]] می‌گوید: «[[امام رضا]]{{ع}} در تابستان بر [[حصیر]] و در زمستان بر پلاس می‌نشست و جامه‌های [[خشن]] بر تن می‌کرد و تنها هنگامی‌که در جمع [[مردمان]] حضور می‌یافت [[جامه]] رسمی مردمان می‌پوشید»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۱۶.</ref>.
شکایتی که یکی از [[کنیزان]] [[خانه]] از وضع رفاهی و معیشتی دارد، [[گواه]] این [[حقیقت]] است. آن [[کنیز]] زمانی در خانه [[مأمون]]، اندکی در [[خانه امام رضا]]{{ع}} و پس از آن در خانه [[عبداللّه بن عباس]] بوده است، این سه دوره را چنین ترسیم می‌کند: «ما در سرای مأمون در بهشتی از خوردنی و [[آشامیدنی]] و [[عطر]] و [[دینار]] بسیار بودیم؛ پس از چندی مأمون مرا به [[حضرت رضا]]{{ع}} بخشید و چون به خانه او رفتم، همه آن [[رفاه]] و [[خوشی]] را که داشتم از دست دادم و من [[آرزو]] می‌کردم از خانه او به جایی دیگر [[روم]]، تا آنکه مرا به عبداللّه بن عباس بخشید و چون به سرای او رفتم، چنان بود که گویا به [[بهشت]] در آمده‌ام»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۱۷-۴۱۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۲۰.</ref>
===[[عبادت امام]]{{ع}}===
[[رجاء ابن ابی ضحاک]] [[دستور]] داشت تا کوچک‌ترین [[رفتار]] امام{{ع}} را با دقت فراوان، زیر نظر بگیرد<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۴۴، ص۴۲۱.</ref>. او در [[سفر]] به سوی خراسان، طبق دستور مأمون [[انجام وظیفه]] نمود و زمانی که مأمون جویای [[اخبار]] پیرامون امام{{ع}} شد، رجاء گفت: «به [[خداوند]] [[سوگند]] مردی ندیدم که بیش از او از [[خدا]] [[پروا]] کند، بیش از او در همه اوقات به [[یاد خدا]] باشد، و بیش از او از خدا بترسد. شب هنگام که به بستر می‌رفت بسیار [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کرد، و چون بر آیه‌ای که در آن یادی از [[بهشت]] یا [[دوزخ]] بود می‌گذشت، می‌گریست و از [[خداوند]] بهشت می‌خواست و از [[آتش جهنم]] به او [[پناه]] می‌جست. چون ثلث آخر شب فرا می‌رسید، از بستر برمی‌خاست و به [[تسبیح]] و [[تحمید]] و [[تهلیل]] و [[استغفار]] می‌پرداخت. پس از آن [[مسواک]] می‌کرد و سپس به [[نماز شب]] می‌ایستاد. او [[نماز]] [[جعفر]] طیّار را چهار رکعت به جای می‌آورد و این رکعت‌ها را در شمار رکعت‌های نماز شب می‌آورد»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۴۴، ص۴۲۱-۴۳۰.</ref>.
[[امام رضا]]{{ع}} توجه زیادی به قرآن داشتند و در سه [[روز]] یک بار قرآن را ختم می‌کردند و این در حالی بود که ایشان در این مورد فرمودند: «اگر می‌خواستم قرآن را در کمتر از سه روز ختم می‌کردم. اما من به هر آیه‌ای که می‌رسم در آن می‌اندیشم و در این امر درنگ می‌نمایم که درباره چه و به چه هنگام نازل شده و بدین سبب است که آن را در سه روز ختم می‌کنم»<ref>بحار الانوار، ج۴۹، ص۹۰-۹۴.</ref>.
بر این اساس است که [[امام]]{{ع}} هر برتریی را به [[تقوا]] می‌داند و حتی به دیگران نیز [[حق]] می‌دهد که اگر بتوانند بیش از او، از تقوا بهره‌مند شوند، از او [[برتر]] باشند، چونان که در پاسخ مردی که [[سوگند]] یاد کرد او [[بهترین]] [[مردم]] است، فرمود: «ای مرد! سوگند مخور، برتر از من کسی است که بیشتر تقوای [[خدا]] داشته و در برابر او فرمانبردارتر باشد. به خدا سوگند، هنوز این [[آیه نسخ]] نشده است که [[برترین]] شما [[پرهیزگارترین]] شماست»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۴۹۸؛ مسند الامام الرضا{{ع}}، ص۴۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۲۱.</ref>
===[[نیایش]] امام{{ع}} با خداوند===
طبق گزارش و [[روایت]] [[یاران امام رضا]]{{ع}}، ایشان در بیشتر اوقات شبانه‌روز، در حال [[مناجات]] و [[راز و نیاز]] با خداوند بودند. [[رجاء بن ابی ضحاک]] که [[مأمور]] شده بود تا امام رضا{{ع}} را از [[مدینه]] به [[مرو]] بیاورد، پیرامون [[زهد]] و تقوای امام{{ع}} می‌گوید: «من از [[مدینه]] تا [[مرو]] همراه [[امام]] بودم، به [[خدا]] [[سوگند]] کسی را در [[پرهیزگاری]] و [[کرامت]] و ذکر و شدت [[خوف]] از [[خداوند]] مانند ایشان ندیدم»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۲۴، ص۴۲۱.</ref>.
ترجمه [[فارسی]] گوشه‌ای از مناجات‌های [[امام رضا]]{{ع}} با [[پروردگار]]، بدین شرح می‌باشد: بارالها! در پیشگاه تو ایستاده‌ام، و دست‌هایم را بسوی تو بلند کرده‌ام، آگاهم که در بندگی‌ات کوتاهی نموده و در فرمانبریت [[سستی]] کرده‌ام، اگر راه [[حیا]] را می‌پیمودم، از خواستن و [[دعا کردن]] می‌ترسیدم؛ ولی...
پروردگارم! آن‌گاه که شنیدم [[گناهکاران]] را به درگاهت فرا می‌خوانی، و آنان را به [[بخشش]] [[نیکو]] و [[ثواب]] [[وعده]] می‌دهی، برای [[پیروی]] ندایت آمدم، و به مهربانی‌های [[مهربان‌ترین]] مهربانان [[پناه]] آوردم و به وسیله پیامبرت که او را بر [[اهل]] طاعتت [[برتری]] داده، و [[اجابت]] و [[شفاعت]] را به او بخشیدی، و به وسیله [[برترین]] [[زن]]، و به فرزندانش، که [[پیشوایان]] و [[جانشینان]] اویند، و به تمامی فرشتگانی که به وسیله اینان به تو روی می‌کنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را که خاصان درگاه تو هستند وسیله قرار می‌دهند، به تو روی می‌آورم؛ پس بر ایشان [[درود]] فرست و مرا از [[دلهره]] [[ملاقات]] در [[امان]] دار، و مرا از خاصان و دوستانت قرار ده.»..<ref>به نقل از: بحارالانوار.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۲۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۶۹۳

ویرایش