اجماع در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع')
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۹: خط ۹:
[[اجماع]] از منابع چهار‌گانه [[استنباط احکام]] [[شرعی]] به شمار می‌‏رود و از آن در باب حُجج و امارات [[اصول فقه]] از جهات گوناگون بحث شده است که به چند محور مهّم آن اشاره می‏‌شود.
[[اجماع]] از منابع چهار‌گانه [[استنباط احکام]] [[شرعی]] به شمار می‌‏رود و از آن در باب حُجج و امارات [[اصول فقه]] از جهات گوناگون بحث شده است که به چند محور مهّم آن اشاره می‏‌شود.


[[حجیّت]]: اجماع هر چند در ردیف [[دلایل]] چهار‌گانه شمرده شده است، لیکن نزد امامیّه دلیلی مستقل به شمار نمی‌‏رود، بلکه قول [[معصوم]]{{ع}} [[حجّت]] است و حجیّت اجماع به لحاظ [[کشف]] [[قطعی]] آن از قول معصوم{{ع}} است. از این رو، برخی [[فقها]] اجماع را بر اتّفاق گروهی از [[فقیهان]] که همراه بودن [[امام]]{{ع}} با آنان معلوم است، تعریف کرده‏‌اند. <ref>المعتبر، ج۱، ص:۱۴۱.</ref> در مقابل، [[اهل]] [[سنّت]] از اجماع به عنوان دلیلی مستقل یاد کرده و آن را حجّت دانسته‌‏اند؛ هر چند [[مخالف]] قول معصوم{{ع}} باشد. چنین [[اجماعی]] نزد [[شیعه]]، مردود و [[باطل]] است.
[[حجیّت]]: اجماع هر چند در ردیف [[دلایل]] چهار‌گانه شمرده شده است، لکن نزد امامیّه دلیلی مستقل به شمار نمی‌‏رود، بلکه قول [[معصوم]]{{ع}} [[حجّت]] است و حجیّت اجماع به لحاظ [[کشف]] [[قطعی]] آن از قول معصوم{{ع}} است. از این رو، برخی [[فقها]] اجماع را بر اتّفاق گروهی از [[فقیهان]] که همراه بودن [[امام]]{{ع}} با آنان معلوم است، تعریف کرده‏‌اند. <ref>المعتبر، ج۱، ص:۱۴۱.</ref> در مقابل، [[اهل]] [[سنّت]] از اجماع به عنوان دلیلی مستقل یاد کرده و آن را حجّت دانسته‌‏اند؛ هر چند [[مخالف]] قول معصوم{{ع}} باشد. چنین [[اجماعی]] نزد [[شیعه]]، مردود و [[باطل]] است.


اجماع، دلیل لُبّی است نه لفظی؛ زیرا امری [[معنوی]] است که دارای الفاظ معیّن و مشخصی نیست؛ از این رو در [[استنتاج]] از آن به [[قدر]] متیقّن اکتفا می‏‌شود<ref>مصباح الفقاهة، ج۷، ص:۶۸.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۲۷۴.</ref>
اجماع، دلیل لُبّی است نه لفظی؛ زیرا امری [[معنوی]] است که دارای الفاظ معیّن و مشخصی نیست؛ از این رو در [[استنتاج]] از آن به [[قدر]] متیقّن اکتفا می‏‌شود<ref>مصباح الفقاهة، ج۷، ص:۶۸.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۲۷۴.</ref>
خط ۲۹: خط ۲۹:
اجماع بدون مستند معلوم، مقابل اجماع مدرکی.<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۲۷۶.</ref>
اجماع بدون مستند معلوم، مقابل اجماع مدرکی.<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۲۷۶.</ref>
===اجماع تقدیری===
===اجماع تقدیری===
اجماع تقدیری، مقابل اجماع فعلی (یا تحقیقی) در کلمات اصولیان متأخر به کار رفته است. از موارد کاربرد آن جایی است که مسئله‏‌ای در کلمات قدما یا فقهای عصری مطرح نشده باشد، لیکن [[حکم]] آن به حدّی واضح و روشن باشد که اگر همه [[فقها]] متعرّض مسئله می‌‏شدند تنها همان حکم را برمی‌‏گزیدند، مانند مسئله انسداد طرق [[علم]] و [[علمی]] که اصولیان متأخر متعرّض آن شده‏‌اند. از مقدّمات دلیل انسداد، عدم جواز [[رجوع]] به [[اصل برائت]] در غیر [[احکام]] [[قطعی]] و عدم [[وجوب]] [[احتیاط]] در جمیع [[شبهات]] است. برای [[اثبات]] این مقدّمه به اجماع اصولیان [[استدلال]] شده است؛ درحالی که اصولیان پیشین از آن بحثی نکرده‏‌اند. مراد اینان از اجماع، اجماع تقدیری است؛ به این معنا که اگر اصولیان پیشین نیز متعرّض مسئله انسداد می‏‌شدند، همگی قائل به عدم جواز رجوع به اصل برائت و عدم وجوب احتیاط می‏‌گشتند.  
اجماع تقدیری، مقابل اجماع فعلی (یا تحقیقی) در کلمات اصولیان متأخر به کار رفته است. از موارد کاربرد آن جایی است که مسئله‏‌ای در کلمات قدما یا فقهای عصری مطرح نشده باشد، لکن [[حکم]] آن به حدّی واضح و روشن باشد که اگر همه [[فقها]] متعرّض مسئله می‌‏شدند تنها همان حکم را برمی‌‏گزیدند، مانند مسئله انسداد طرق [[علم]] و [[علمی]] که اصولیان متأخر متعرّض آن شده‏‌اند. از مقدّمات دلیل انسداد، عدم جواز [[رجوع]] به [[اصل برائت]] در غیر [[احکام]] [[قطعی]] و عدم [[وجوب]] [[احتیاط]] در جمیع [[شبهات]] است. برای [[اثبات]] این مقدّمه به اجماع اصولیان [[استدلال]] شده است؛ درحالی که اصولیان پیشین از آن بحثی نکرده‏‌اند. مراد اینان از اجماع، اجماع تقدیری است؛ به این معنا که اگر اصولیان پیشین نیز متعرّض مسئله انسداد می‏‌شدند، همگی قائل به عدم جواز رجوع به اصل برائت و عدم وجوب احتیاط می‏‌گشتند.  


از دیگر موارد کاربرد اجماع تقدیری جایی است که فتوای صادر شده مستند به دلیلی باشد که به [[جهت]] قطعی بودن بطلان آن، ادّعای اجماع تقدیری بر قول مقابل می‏‌شود؛ به این معنا که برفرض بطلان دلیل، در واقع همه قائل به قول مقابل آنند، مانند اعتبار (شرطیّت) قصدِ وجه در [[عبادات]] به دلیل عدم تحقق موضوع [[عبادت]] و [[اطاعت]] بدون قصدِ وجه، که بر فرض [[فساد]] دلیل و تحقق اطاعت بدون قصد وجه (وجوب) در واقع همه، حتّی قائلان به اعتبار قصد وجه در عبادات قائل به عدم اعتبار آن هستند. بنابر این، با اثبات عدم اعتبار قصد وجه و تحقق اطاعت بدون آن، اجماع تقدیری بر صحّت [[عبادت]] بدون قصد وجه وجود خواهد داشت. از این عنوان در [[اصول فقه]] [[سخن]] گفته‏‌اند.
از دیگر موارد کاربرد اجماع تقدیری جایی است که فتوای صادر شده مستند به دلیلی باشد که به [[جهت]] قطعی بودن بطلان آن، ادّعای اجماع تقدیری بر قول مقابل می‏‌شود؛ به این معنا که برفرض بطلان دلیل، در واقع همه قائل به قول مقابل آنند، مانند اعتبار (شرطیّت) قصدِ وجه در [[عبادات]] به دلیل عدم تحقق موضوع [[عبادت]] و [[اطاعت]] بدون قصدِ وجه، که بر فرض [[فساد]] دلیل و تحقق اطاعت بدون قصد وجه (وجوب) در واقع همه، حتّی قائلان به اعتبار قصد وجه در عبادات قائل به عدم اعتبار آن هستند. بنابر این، با اثبات عدم اعتبار قصد وجه و تحقق اطاعت بدون آن، اجماع تقدیری بر صحّت [[عبادت]] بدون قصد وجه وجود خواهد داشت. از این عنوان در [[اصول فقه]] [[سخن]] گفته‏‌اند.
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش