انفال در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
[[انفال]]، جمع نَفْل یا نَفَل به معنای زیادی، [[بخشش]] و [[غنیمت]] است.<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۳۹</ref> وجه نام گذاری [[اموال]] ویژه [[پیامبر]]{{صل}} و پس از آن [[حضرت]]، [[ائمه]]{{عم}} به انفال که از [[قرآن کریم]] نشأت گرفته<ref>انفال /سوره۸، آیه ۱</ref> این است که [[خداوند]] به منظور گرامی‌داشت و [[برتری]] بخشیدن وجود [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} بر دیگران، افزون بر [[خمس]]، انفال را نیز به آنان اختصاص داده است.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۵</ref> در این جا به دو محور مهم آن، یعنی انواع انفال و [[احکام]] آن اشاره می‏‌کنیم.<ref>ر. ک. [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
[[انفال]]، جمع نَفْل یا نَفَل به معنای زیادی، [[بخشش]] و [[غنیمت]] است.<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۳۹</ref> وجه نام گذاری [[اموال]] ویژه [[پیامبر]]{{صل}} و پس از آن [[حضرت]]، [[ائمه]]{{عم}} به انفال که از [[قرآن کریم]] نشأت گرفته<ref>انفال /سوره۸، آیه ۱</ref> این است که [[خداوند]] به منظور گرامی‌داشت و [[برتری]] بخشیدن وجود [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} بر دیگران، افزون بر [[خمس]]، انفال را نیز به آنان اختصاص داده است.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۵</ref> در این جا به دو محور مهم آن، یعنی انواع انفال و [[احکام]] آن اشاره می‏‌کنیم.<ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.


انفال جمع‌ نَفَل است‌ که‌. مفهوم لغوی واژه نفل، در سال‌های نخستین [[ظهور اسلام]] شناخته‌ شده بود؛ اما در طی قرن‌های بعد، با [[غلبه]] کاربرد اصطلاحی‌ آن‌، معنای لغوی‌اش به‌ فراموشی‌ سپرده‌ شد. برخی معنای آن را غنیمت، بخشش یا زیادی بیان کرده‌اند.<ref>فیومی‌، المصباح المنیر، ۱۳۲۵ق، ج۲، ص۱۳۰؛ ابن‌ منظور، لسان العرب، ۱۴۱۶ق، ذیل‌ واژه «نفل‌»</ref> برخی‌ نیز معنای اصلی را‌ زیادی دانسته و معانی‌ دیگر را به آن بازگردانده‌اند.<ref>راغب، مفردات، ص‌۵۲۴</ref><ref>ر. ک. [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>
انفال جمع‌ نَفَل است‌ که‌. مفهوم لغوی واژه نفل، در سال‌های نخستین [[ظهور اسلام]] شناخته‌ شده بود؛ اما در طی قرن‌های بعد، با [[غلبه]] کاربرد اصطلاحی‌ آن‌، معنای لغوی‌اش به‌ فراموشی‌ سپرده‌ شد. برخی معنای آن را غنیمت، بخشش یا زیادی بیان کرده‌اند.<ref>فیومی‌، المصباح المنیر، ۱۳۲۵ق، ج۲، ص۱۳۰؛ ابن‌ منظور، لسان العرب، ۱۴۱۶ق، ذیل‌ واژه «نفل‌»</ref> برخی‌ نیز معنای اصلی را‌ زیادی دانسته و معانی‌ دیگر را به آن بازگردانده‌اند.<ref>راغب، مفردات، ص‌۵۲۴</ref><ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


==واژه‌شناسی اصطلاحی==
==واژه‌شناسی اصطلاحی==
اموال اختصاص یافته به رسول خدا{{صل}} و امامان{{عم}} را [[اَنفال]] می‌گویند و از این موضوع هرچند [[فقها]] به تفصیل در بخش پایانی کتاب خمس یا در بابی مستقل تحت همین عنوان بحث کرده‏‌اند، لکن از آن در باب‌های [[جهاد]] و [[احیاء موات]] نیز سخن گفته‏‌اند.<ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
اموال اختصاص یافته به رسول خدا{{صل}} و امامان{{عم}} را [[اَنفال]] می‌گویند و از این موضوع هرچند [[فقها]] به تفصیل در بخش پایانی کتاب خمس یا در بابی مستقل تحت همین عنوان بحث کرده‏‌اند، لکن از آن در باب‌های [[جهاد]] و [[احیاء موات]] نیز سخن گفته‏‌اند.<ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.


اَنْفال‌ اصطلاحی‌ قرآنی‌ و فقهی‌ که‌ در [[فقه]] [[امامیه]] عبارت‌ است از اموالی‌ که‌ از جانب‌ خداوند در [[اختیار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و پس‌ از آن‌ حضرت‌ در اختیار امامان‌{{ع}} قرار گرفته‌ و در عصر غیبت‌ نیز در اختیار [[امام زمان]]{{ع}} است‌. غنیمت‌های برجسته [[جنگ‌ها]]، قله کوه‌ها، دریاها، زمین‌های موات، بستر رودخانه‌ها، [[مال بدون وارث]] از جمله موارد مربوط به [[انفال]] است.<ref>ر. ک. [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>
اَنْفال‌ اصطلاحی‌ قرآنی‌ و فقهی‌ که‌ در [[فقه]] [[امامیه]] عبارت‌ است از اموالی‌ که‌ از جانب‌ خداوند در [[اختیار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و پس‌ از آن‌ حضرت‌ در اختیار امامان‌{{ع}} قرار گرفته‌ و در عصر غیبت‌ نیز در اختیار [[امام زمان]]{{ع}} است‌. غنیمت‌های برجسته [[جنگ‌ها]]، قله کوه‌ها، دریاها، زمین‌های موات، بستر رودخانه‌ها، [[مال بدون وارث]] از جمله موارد مربوط به [[انفال]] است.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


انفال در اصطلاح [[فقهی]] عبارت است از [[غنائم]] و موهبت‌های منقول و غیر منقولی از جانب [[خداوند]] برای [[حاکم اسلامی]]. این [[اموال]] در جهت تقویت [[اسلام]]، [[مصالح مسلمین]] و [[امت اسلامی]] [[مصرف]] می‌شود..<ref>مشکینی، اصطلاحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۹۳</ref> مبنای‌ شکل‌گیری‌ این‌ اصطلاح‌ در فقه‌ [[اسلامی]]،‌ [[آیه]] نخست‌ از [[سوره انفال]] است‌ که‌ در آن‌ چنین‌ آمده‌ است‌: از تو درباره [[انفال‌]] می‌پرسند؛ بگو انفال‌ از آن‌ [[خدا]] و رسول‌ است.<ref>ر. ک. دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی.</ref>
انفال در اصطلاح [[فقهی]] عبارت است از [[غنائم]] و موهبت‌های منقول و غیر منقولی از جانب [[خداوند]] برای [[حاکم اسلامی]]. این [[اموال]] در جهت تقویت [[اسلام]]، [[مصالح مسلمین]] و [[امت اسلامی]] [[مصرف]] می‌شود..<ref>مشکینی، اصطلاحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۹۳</ref> مبنای‌ شکل‌گیری‌ این‌ اصطلاح‌ در فقه‌ [[اسلامی]]،‌ [[آیه]] نخست‌ از [[سوره انفال]] است‌ که‌ در آن‌ چنین‌ آمده‌ است‌: از تو درباره [[انفال‌]] می‌پرسند؛ بگو انفال‌ از آن‌ [[خدا]] و رسول‌ است.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


==انواع و مصادیق انفال==
==انواع و مصادیق انفال==
انفال انواع و مصادیق مختلفی دارد که به این موارد اشاره می‌شود:
انفال انواع و مصادیق مختلفی دارد که به این موارد اشاره می‌شود:
#'''[[زمین]] [[کافران]]:'''زمین کافران که [[مسلمانان]] بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] بر آن دست یافته‌‏اند؛ خواه مالکانش آن را رها کرده باشند، مانند زمین‌های [[یهودیان]] [[بنی نضیر]] در [[مدینه]]، و یا خود آنان به [[حکومت اسلامی]] داده باشند، مانند [[فدک]].<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۵</ref> به این نوع، فی‌ء نیز گفته می‌‏شود.<ref>مجمع البحرین ج۴، ص۳۵۴</ref><ref>ر. ک. [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''[[زمین]] [[کافران]]:'''زمین کافران که [[مسلمانان]] بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] بر آن دست یافته‌‏اند؛ خواه مالکانش آن را رها کرده باشند، مانند زمین‌های [[یهودیان]] [[بنی نضیر]] در [[مدینه]]، و یا خود آنان به [[حکومت اسلامی]] داده باشند، مانند [[فدک]].<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۵</ref> به این نوع، فی‌ء نیز گفته می‌‏شود<ref>مجمع البحرین ج۴، ص۳۵۴</ref>.
#'''زمین موات:'''زمین موات یعنی زمینی که به سبب موانعی همچون بی آبی یا آب گرفتگی و مانند آن، بدون [[عمران]] و [[اصلاح]] قابل بهره برداری نیست؛ خواه [[مالکی]] داشته و از بین رفته یا آن را رها کرده باشد و یا از اصل، مالکی نداشته باشد، مانند بیابان‌ها.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۷-۱۱۹</ref>زمین مواتی که [[مالک]] مشخص دارد، در صورتی که وی، به غیر [[احیاء]]، مانند [[ارث]] بردن یا خریدن، مالک آن شده باشد، در [[ملک]] او باقی است و از انفال به شمار نمی‌‏رود، لکن در صورتی که آن زمین را به احیاء تملّک کرده باشد، در اینکه تبدیل زمین به موات، سبب خروج آن از ملک مالک می‏‌شود یا نه، [[اختلاف]] است.<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۴۶</ref><ref>ر. ک. [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''زمین موات:'''زمین موات یعنی زمینی که به سبب موانعی همچون بی آبی یا آب گرفتگی و مانند آن، بدون [[عمران]] و [[اصلاح]] قابل بهره برداری نیست؛ خواه [[مالکی]] داشته و از بین رفته یا آن را رها کرده باشد و یا از اصل، مالکی نداشته باشد، مانند بیابان‌ها.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۷-۱۱۹</ref>زمین مواتی که [[مالک]] مشخص دارد، در صورتی که وی، به غیر [[احیاء]]، مانند [[ارث]] بردن یا خریدن، مالک آن شده باشد، در [[ملک]] او باقی است و از انفال به شمار نمی‌‏رود، لکن در صورتی که آن زمین را به احیاء تملّک کرده باشد، در اینکه تبدیل زمین به موات، سبب خروج آن از ملک مالک می‏‌شود یا نه، [[اختلاف]] است<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۴۶</ref>.
#'''زمین‌های بی [[مالک]]:''' ساحل دریا و کناره رود و هر [[زمین]] بدون مالک؛ هرچند موات نباشد، مانند برخی جزایر.<ref>مستند العروة (خمس) ج۱۵، ص۳۶۶</ref> قلّه کوه‌ها، درّه‏‌ها، نیستان‌‏ها و جنگل‌ها.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۰-۱۲۲</ref><ref>ر. ک. [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''زمین‌های بی [[مالک]]:''' ساحل دریا و کناره رود و هر [[زمین]] بدون مالک؛ هرچند موات نباشد، مانند برخی جزایر.<ref>مستند العروة (خمس) ج۱۵، ص۳۶۶</ref> قلّه کوه‌ها، درّه‏‌ها، نیستان‌‏ها و جنگل‌ها<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۰-۱۲۲</ref>.
#'''[[اموال]] [[پادشاهان]] [[کافر]]:''' اموال اختصاصی پادشاهان کافر، اعم از منقول ([[صفایا]]) و غیرمنقول.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۳</ref><ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''[[اموال]] [[پادشاهان]] [[کافر]]:''' اموال اختصاصی پادشاهان کافر، اعم از منقول ([[صفایا]]) و غیرمنقول<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۳</ref>.
#'''[[غنائم]] [[برگزیده]]:''' غنائم برگزیده؛ یعنی بهترین‌های غنائم. در اینکه صفایای غنائم از [[انفال]] است یا تنها در صورتی که [[امام]]{{عم}} آنها را برای خود برگزیند از انفال می‏‌گردد، [[اختلاف]] است.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۴-۱۲۶</ref><ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''[[غنائم]] [[برگزیده]]:''' غنائم برگزیده؛ یعنی بهترین‌های غنائم. در اینکه صفایای غنائم از [[انفال]] است یا تنها در صورتی که [[امام]]{{عم}} آنها را برای خود برگزیند از انفال می‏‌گردد، [[اختلاف]] است<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۴-۱۲۶</ref>.
#'''غنائم در [[جنگ]] بی [[اذن امام]]:''' به قول مشهور غنائمی که با [[جنگیدن]] بدون اذن امام{{ع}} به دست آمده باشد.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۶-۱۲۸</ref><ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''غنائم در [[جنگ]] بی [[اذن امام]]:''' به قول مشهور غنائمی که با [[جنگیدن]] بدون اذن امام{{ع}} به دست آمده باشد.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۶-۱۲۸</ref>.
#'''[[ارث]] بدون [[وارث]]:''' ارث بدون وارث هم از مصادیق انفال می‌باشد.<ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.  
#'''[[ارث]] بدون [[وارث]]:''' ارث بدون وارث هم از مصادیق انفال می‌باشد.  
#'''معادن:''' در اینکه معدن به طور مطلق جزء انفال است یا به طور مطلق نیست و یا تنها معادنی که در زمین متعلّق به امام{{ع}}، مانند زمین موات وجود دارد، از انفال می‏‌باشد، اختلاف است.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۹-۱۳۲</ref><ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
#'''معادن:''' در اینکه معدن به طور مطلق جزء انفال است یا به طور مطلق نیست و یا تنها معادنی که در زمین متعلّق به امام{{ع}}، مانند زمین موات وجود دارد، از انفال می‏‌باشد، اختلاف است<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۹-۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.


با وجود اختلاف نظری که میان [[فقهای امامیه]] و [[روایات]] این بخش وجود دارد، موارد زیر را می‌توان به عنوان مصادیق انفال در [[فقه]] [[امامیه]] نام برد: کلیه زمین‌هایی که اهالی آن به [[اراده]] و خواست خود نه به [[زور]]، از آن خارج شده‌اند و بدون جنگ به دست [[مسلمانان]] افتاده است؛ زمین‌های موات و ویرانه‌ای که اصلا [[مالک]] نداشته است و به وسیله کسی آباد و [[احیاء]] شده است؛ نی‌زارها؛ دره‌ها؛ جنگل‌ها؛ قله کوه‌ها؛ بستر رودخانه‌ها و سواحل دریاها؛ [[زمین]] و میراثی که از مرده بدون [[وارث]] باقی مانده است؛<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶</ref> [[اموال]] خصوصی و زمین‌هایی که [[پادشاهان]] و [[سلاطین]] در [[اختیار]] داشته‌اند(بدون اینکه [[ملک]] شخص دیگری بوده و [[غصب]] شده باشد) و به دست [[مسلمانان]] افتاده است که قطایا و [[صفایا]] نامیده می‌شود؛ غنائمی که در [[جنگ]] بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛<ref>حر عاملی‌، وسائل الشیعه،ج۴، ص۳۶۴؛ برای‌ بررسی‌ آیه‌، نگاه کنید: سیوری‌، کنز العرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ برای‌ فروع‌ فقهی‌، نگاه کنید: محقق‌ حلی‌، قاطعه اللجاج، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ نجفی، جواهر، ج۱۶، ص۱۱۵</ref> غنیمت‌های برجسته‌ای که در جنگ گرفته می‌شود؛ دریاها؛ معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد؛<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۹۶</ref><ref>ر. ک. [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>
با وجود اختلاف نظری که میان [[فقهای امامیه]] و [[روایات]] این بخش وجود دارد، موارد زیر را می‌توان به عنوان مصادیق انفال در [[فقه]] [[امامیه]] نام برد: کلیه زمین‌هایی که اهالی آن به [[اراده]] و خواست خود نه به [[زور]]، از آن خارج شده‌اند و بدون جنگ به دست [[مسلمانان]] افتاده است؛ زمین‌های موات و ویرانه‌ای که اصلا [[مالک]] نداشته است و به وسیله کسی آباد و [[احیاء]] شده است؛ نی‌زارها؛ دره‌ها؛ جنگل‌ها؛ قله کوه‌ها؛ بستر رودخانه‌ها و سواحل دریاها؛ [[زمین]] و میراثی که از مرده بدون [[وارث]] باقی مانده است؛<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶</ref> [[اموال]] خصوصی و زمین‌هایی که [[پادشاهان]] و [[سلاطین]] در [[اختیار]] داشته‌اند(بدون اینکه [[ملک]] شخص دیگری بوده و [[غصب]] شده باشد) و به دست [[مسلمانان]] افتاده است که قطایا و [[صفایا]] نامیده می‌شود؛ غنائمی که در [[جنگ]] بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛<ref>حر عاملی‌، وسائل الشیعه،ج۴، ص۳۶۴؛ برای‌ بررسی‌ آیه‌، نگاه کنید: سیوری‌، کنز العرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ برای‌ فروع‌ فقهی‌، نگاه کنید: محقق‌ حلی‌، قاطعه اللجاج، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ نجفی، جواهر، ج۱۶، ص۱۱۵</ref> غنیمت‌های برجسته‌ای که در جنگ گرفته می‌شود؛ دریاها؛ معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد؛<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۹۶</ref><ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


==[[حکم]] [[تصرف]] در [[انفال]]==
==[[حکم]] [[تصرف]] در [[انفال]]==
انفال ملک [[رسول خدا]]{{صل}} و پس از آن [[حضرت]]، ملک [[ائمه]]{{عم}} است. از این رو، هر گونه تصرف در آن، بدون [[اذن]] آنان جایز نیست؛ لکن در [[زمان غیبت]]، تصرف در انفال و تملّک آن، برای [[شیعه]] بنابر قول مشهور [[مباح]] است؛ هرچند در قلمرو آن [[اختلاف]] است که تمامی انواع انفال است یا آنچه که به مناکح ([[نکاح]] کنیزهای به [[اسارت]] گرفته شده در [[جنگ بدون اذن امام]])، مساکن (منازل واقع در زمین‌های [[امام]]) و متاجر ([[خرید و فروش]] [[غنائم جنگی]] که جنگ بدون اذن امام صورت گرفته و نیز [[داد و ستد]] یا اجاره [[زمین‌ها]] و درختان متعلّق به امام) مرتبط می‌‏شود. همچنین در اینکه مراد از مناکح، مساکن و متاجر چیست و اینکه مباح از آنها، تنها انفال است یا [[خمس]] و یا هر دو، اختلاف وجود دارد.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۳۳</ref> اقوال دیگری نیز در این مسئله مطرح است.<ref>مدارک تحریر الوسیلة ج۳، ص۷۰۲ـ۷۰۳</ref><ref>ر. ک. [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
انفال ملک [[رسول خدا]]{{صل}} و پس از آن [[حضرت]]، ملک [[ائمه]]{{عم}} است. از این رو، هر گونه تصرف در آن، بدون [[اذن]] آنان جایز نیست؛ لکن در [[زمان غیبت]]، تصرف در انفال و تملّک آن، برای [[شیعه]] بنابر قول مشهور [[مباح]] است؛ هرچند در قلمرو آن [[اختلاف]] است که تمامی انواع انفال است یا آنچه که به مناکح ([[نکاح]] کنیزهای به [[اسارت]] گرفته شده در [[جنگ بدون اذن امام]])، مساکن (منازل واقع در زمین‌های [[امام]]) و متاجر ([[خرید و فروش]] [[غنائم جنگی]] که جنگ بدون اذن امام صورت گرفته و نیز [[داد و ستد]] یا اجاره [[زمین‌ها]] و درختان متعلّق به امام) مرتبط می‌‏شود. همچنین در اینکه مراد از مناکح، مساکن و متاجر چیست و اینکه مباح از آنها، تنها انفال است یا [[خمس]] و یا هر دو، اختلاف وجود دارد.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۳۳</ref> اقوال دیگری نیز در این مسئله مطرح است.<ref>مدارک تحریر الوسیلة ج۳، ص۷۰۲ـ۷۰۳</ref><ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.


==[[اباحه]] [[انفال]] برای [[شیعیان]]==
==[[اباحه]] [[انفال]] برای [[شیعیان]]==
قول به حلّیت و اباحه مطلق انفال برای شیعیان در [[عصر غیبت]]، به مشهور نسبت داده شده است.<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۶۵</ref>
قول به حلّیت و اباحه مطلق انفال برای شیعیان در [[عصر غیبت]]، به مشهور نسبت داده شده است.<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۶۵</ref>
همچنین بر حلّیت [[تصرف]] در مثل [[زمین]] موات، ادّعای [[اجماع]] و اتّفاق شده است.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۳۶</ref><ref>ر. ک. [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
همچنین بر حلّیت [[تصرف]] در مثل [[زمین]] موات، ادّعای [[اجماع]] و اتّفاق شده است<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۳۶</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.


==[[حرمت]] تصرف در انفال==
==[[حرمت]] تصرف در انفال==
تصرف [[غیر شیعه]] در انفال [[حرام]] است و به تصریح برخی با خریدن، [[احیاء]] و غیر آن [[مالک]] آن نمی‌‏شود.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۴۱</ref> برخی تملّک برای غیر شیعه را نیز صحیح دانسته‌‏اند.<ref>منیة الطالب ج۲، ص۲۶۹.</ref><ref>ر. ک. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.
تصرف [[غیر شیعه]] در انفال [[حرام]] است و به تصریح برخی با خریدن، [[احیاء]] و غیر آن [[مالک]] آن نمی‌‏شود.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۴۱</ref> برخی تملّک برای غیر شیعه را نیز صحیح دانسته‌‏اند<ref>منیة الطالب ج۲، ص۲۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۷۳۳-۷۳۵.</ref>.


==انفال در [[فقه]] و [[تفسیر]]==
==انفال در [[فقه]] و [[تفسیر]]==
نفل‌، به عنوان مالی‌ که‌ از [[غنیمت]] [[جنگی]] به‌ کسی‌ اعطا شود، در احادیث‌ بارها به‌ کار رفته‌ است. همین‌ کاربرد، در عرف‌ فقیهان‌ [[امامیه]] و [[اهل سنت]] در طی قرنها رواج‌ داشته‌ است. با وجود آن‌ که‌ میان‌ ایشان‌ در برخی‌ جزئیات‌ اختلافاتی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، در اصل‌ استعمال‌ نفل‌ در این‌ معنا اختلاف‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ دیده‌ نمی‌شود.<ref>ترمذی‌، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲؛ شیخ‌ طوسی‌، الخلاف، ۱۳۷۷ق، ج۲، ص۱۸۹</ref><ref>ر. ک. [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>
نفل‌، به عنوان مالی‌ که‌ از [[غنیمت]] [[جنگی]] به‌ کسی‌ اعطا شود، در احادیث‌ بارها به‌ کار رفته‌ است. همین‌ کاربرد، در عرف‌ فقیهان‌ [[امامیه]] و [[اهل سنت]] در طی قرنها رواج‌ داشته‌ است. با وجود آن‌ که‌ میان‌ ایشان‌ در برخی‌ جزئیات‌ اختلافاتی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، در اصل‌ استعمال‌ نفل‌ در این‌ معنا اختلاف‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ دیده‌ نمی‌شود<ref>ترمذی‌، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲؛ شیخ‌ طوسی‌، الخلاف، ۱۳۷۷ق، ج۲، ص۱۸۹</ref>.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


==در فقه‌ امامیه‌==
==در فقه‌ امامیه‌==
[[شیعه امامیه]] با تکیه‌ بر روایاتی‌ از [[ائمّه]] اطهار{{ع}}، [[انفال‌]] را اموالی‌ دانسته‌اند که‌ از جانب‌ [[خداوند]] در [[اختیار]] [[پیامبر]] اکرم‌{{صل}} و پس‌ از آن‌ حضرت‌ در اختیار امامان‌{{ع}} قرار گرفته‌ و در عصر غیبت‌ نیز در اختیار و ملکیت [[امام زمان]]{{ع}} است‌.<ref>ر. ک. دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی.</ref>
[[شیعه امامیه]] با تکیه‌ بر روایاتی‌ از [[ائمّه]] اطهار{{ع}}، [[انفال‌]] را اموالی‌ دانسته‌اند که‌ از جانب‌ [[خداوند]] در [[اختیار]] [[پیامبر]] اکرم‌{{صل}} و پس‌ از آن‌ حضرت‌ در اختیار امامان‌{{ع}} قرار گرفته‌ و در عصر غیبت‌ نیز در اختیار و ملکیت [[امام زمان]]{{ع}} است‌.


انفال‌ در فقه‌ امامیه‌، به‌ عنوان‌ بخشی است که به‌ مباحث‌ خمس‌ ملحق شده است و همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌. مباحث اساسی در این باب، بحث از کسانی است که انفال به آنها تعلق می‌گیرد و نیز بحث در مورد مبنای‌ تصرف‌ در انفال که جزو اموال‌ امام‌{{ع}} است.<ref>علامه حلی‌، مختلف الشیعه، ص۲۰۶-۲۱۰</ref><ref>ر. ک. [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>
انفال‌ در فقه‌ امامیه‌، به‌ عنوان‌ بخشی است که به‌ مباحث‌ خمس‌ ملحق شده است و همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌. مباحث اساسی در این باب، بحث از کسانی است که انفال به آنها تعلق می‌گیرد و نیز بحث در مورد مبنای‌ تصرف‌ در انفال که جزو اموال‌ امام‌{{ع}} است<ref>علامه حلی‌، مختلف الشیعه، ص۲۰۶-۲۱۰</ref>.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


==در [[فقه اهل سنت]]==
==در [[فقه اهل سنت]]==
در مورد [[تفسیر آیه]] اول [[سوره انفال]] و بیان [[حقیقت]] [[انفال]] بین [[مفسران]] و علمای [[اهل سنت]]، چندین نظر وجود دارد:
در مورد [[تفسیر آیه]] اول [[سوره انفال]] و بیان [[حقیقت]] [[انفال]] بین [[مفسران]] و علمای [[اهل سنت]]، چندین نظر وجود دارد:


مشهور میان اهل سنت این است که [[آیه]] اول سوره انفال، درباره [[تقسیم غنائم]] [[جنگ بدر]] نازل شده است. این مطلب را افرادی چون‌ [[ابن عباس]]، [[عبادة]] بن‌ صامت‌، [[ابو ایوب انصاری]] و برخی دیگر از [[صحابه]] [[نقل]] کرده‌اند و در مجامع روایی‌ اهل‌ سنت‌، از صحاح‌ تا مسانید و [[تفاسیر]] و کتاب‌های [[سیره]] بازتاب‌ یافته‌ است‌.<ref>ابوداوود، سنن، ج۳، ص۷۷؛ احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن‌ هشام‌، السیره، ج۲، ص۳۲۲؛ واحدی‌، اسباب النزول، ص۱۳۸؛ سیوطی‌، الدر المنثور، ج۹، ص۴-۸</ref> بر اساس این [[روایات]]،‌ [[انفال‌]] اموالی‌ بوده‌ که‌ [[پیامبر]]{{صل}} به‌ عنوان‌ جایزه‌ برای‌ برخی‌ از یاران‌ خود نهاده‌ بود و با نزول‌ آیه شریفه‌، نه‌ اینکه‌ اموال‌ به‌ مالکیت‌ [[خدا]] و رسول‌ درآمده‌ باشد، بلکه‌ حکم‌ و [[اختیار]] [[مصرف]] این‌ اموال‌ در دست‌ پیامبر{{صل}} قرار گرفت‌؛ و ایشان با این‌ اختیار جدید، پس‌ از [[بدر]] نیز همواره‌ درباره [[لغو]] اعطای‌ انفال‌ اختیار داشت‌. برخی دیگر معتقدند، انفال همان است که در آیه ۷ [[سوره حشر]] با تعبیر فیء بیان کرده و آن‌را مختص خدا و رسول‌، و نیز ذی‌القُربی‌، [[یتیمان‌]]، مسکینان‌ و در راه‌ ماندگان‌ دانسته‌ است. این‌ [[تفسیر]] از [[عطاء]] بن‌ ابی‌ رباح‌ و سُدّی‌ از شاگردان‌ ابن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌ است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۹، ص۹.</ref> محی‌الدین ابن‌ عربی‌، در کتاب‌ احکام‌ القرآن‌ این‌ دیدگاه‌ را مورد [[تأیید]] قرار داده‌، و آن‌ را تفسیر مقبول‌ نزد فقیهان‌ مالکی‌ معرفی کرده است‌.<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ج۲، ص۲۷۵</ref> در نظری دیگر در میان تفسیرهای منقول‌ از دیگر [[تابعان]] بیان شده که انفال معادل [[غنائم]] است که با [[آیه خمس]]، [[نسخ]] شده است. بر اساس این دیدگاه، در ابتدا تمام غنایم‌ جنگی‌ در اختیار رسول‌ اکرم‌{{صل}} بوده‌ است‌ و با [[نزول آیه]] [[خمس]]، تنها یک پنجم آن‌ به‌ مصارف‌ پیشین‌ که بیان شده، اختصاص‌ یافته‌ و مابقی برای جنگجویان است.<ref>سیوطی‌، الدر المنثور، ج۹، ص۸ -۱۰؛ ماوردی‌، الاحکام السلطانیه، ص۱۷۶-۱۷۷</ref><ref>ر. ک. [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>
مشهور میان اهل سنت این است که [[آیه]] اول سوره انفال، درباره [[تقسیم غنائم]] [[جنگ بدر]] نازل شده است. این مطلب را افرادی چون‌ [[ابن عباس]]، [[عبادة]] بن‌ صامت‌، [[ابو ایوب انصاری]] و برخی دیگر از [[صحابه]] [[نقل]] کرده‌اند و در مجامع روایی‌ اهل‌ سنت‌، از صحاح‌ تا مسانید و [[تفاسیر]] و کتاب‌های [[سیره]] بازتاب‌ یافته‌ است‌.<ref>ابوداوود، سنن، ج۳، ص۷۷؛ احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن‌ هشام‌، السیره، ج۲، ص۳۲۲؛ واحدی‌، اسباب النزول، ص۱۳۸؛ سیوطی‌، الدر المنثور، ج۹، ص۴-۸</ref> بر اساس این [[روایات]]،‌ [[انفال‌]] اموالی‌ بوده‌ که‌ [[پیامبر]]{{صل}} به‌ عنوان‌ جایزه‌ برای‌ برخی‌ از یاران‌ خود نهاده‌ بود و با نزول‌ آیه شریفه‌، نه‌ اینکه‌ اموال‌ به‌ مالکیت‌ [[خدا]] و رسول‌ درآمده‌ باشد، بلکه‌ حکم‌ و [[اختیار]] [[مصرف]] این‌ اموال‌ در دست‌ پیامبر{{صل}} قرار گرفت‌؛ و ایشان با این‌ اختیار جدید، پس‌ از [[بدر]] نیز همواره‌ درباره [[لغو]] اعطای‌ انفال‌ اختیار داشت‌. برخی دیگر معتقدند، انفال همان است که در آیه ۷ [[سوره حشر]] با تعبیر فیء بیان کرده و آن‌را مختص خدا و رسول‌، و نیز ذی‌القُربی‌، [[یتیمان‌]]، مسکینان‌ و در راه‌ ماندگان‌ دانسته‌ است. این‌ [[تفسیر]] از [[عطاء]] بن‌ ابی‌ رباح‌ و سُدّی‌ از شاگردان‌ ابن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌ است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۹، ص۹.</ref> محی‌الدین ابن‌ عربی‌، در کتاب‌ احکام‌ القرآن‌ این‌ دیدگاه‌ را مورد [[تأیید]] قرار داده‌، و آن‌ را تفسیر مقبول‌ نزد فقیهان‌ مالکی‌ معرفی کرده است‌.<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ج۲، ص۲۷۵</ref> در نظری دیگر در میان تفسیرهای منقول‌ از دیگر [[تابعان]] بیان شده که انفال معادل [[غنائم]] است که با [[آیه خمس]]، [[نسخ]] شده است. بر اساس این دیدگاه، در ابتدا تمام غنایم‌ جنگی‌ در اختیار رسول‌ اکرم‌{{صل}} بوده‌ است‌ و با [[نزول آیه]] [[خمس]]، تنها یک پنجم آن‌ به‌ مصارف‌ پیشین‌ که بیان شده، اختصاص‌ یافته‌ و مابقی برای جنگجویان است<ref>سیوطی‌، الدر المنثور، ج۹، ص۸ -۱۰؛ ماوردی‌، الاحکام السلطانیه، ص۱۷۶-۱۷۷</ref>.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


==[[اموال عمومی]]==
==[[اموال عمومی]]==
در [[فقه]] [[امامیه]] موهبت‌های طبیعی همانند زمین‌های موات و جنگل‌ها از موارد [[انفال]] دانسته شده است. توجه به این مسئله و اینکه [[امام زمان]]{{ع}} استفاده‌ و بهره‌برداری‌ از [[انفال‌]] را در عصر غیبت‌ برای‌ [[شیعیان‌]] [[مباح]] نموده است‌، زمینه مناسبی‌ را برای‌ بحث‌ درباره مسائل‌ حقوقی‌ این‌ اموال‌ و استفاده عموم‌ از آنها، و ایجاد اصطلاح اموال عمومی شده است. این‌ مبحث‌ به‌ خصوص‌ از دوره صفوی‌ دارای اهمیت ویژه‌ای شد و با وجود مخالفت‌هایی‌ در آغاز، روی‌ به‌ گسترش‌ و بسط آورده‌ است‌. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین متن در مورد اموال عمومی نیز [[کتاب]](قاطعه اللجاج‌) محقق‌ کرکی‌ است.<ref>کرکی، قاطعه اللجاج، ص‌۱۶۲</ref><ref>ر. ک. دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی.</ref>
در [[فقه]] [[امامیه]] موهبت‌های طبیعی همانند زمین‌های موات و جنگل‌ها از موارد [[انفال]] دانسته شده است. توجه به این مسئله و اینکه [[امام زمان]]{{ع}} استفاده‌ و بهره‌برداری‌ از [[انفال‌]] را در عصر غیبت‌ برای‌ [[شیعیان‌]] [[مباح]] نموده است‌، زمینه مناسبی‌ را برای‌ بحث‌ درباره مسائل‌ حقوقی‌ این‌ اموال‌ و استفاده عموم‌ از آنها، و ایجاد اصطلاح اموال عمومی شده است. این‌ مبحث‌ به‌ خصوص‌ از دوره صفوی‌ دارای اهمیت ویژه‌ای شد و با وجود مخالفت‌هایی‌ در آغاز، روی‌ به‌ گسترش‌ و بسط آورده‌ است‌. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین متن در مورد اموال عمومی نیز [[کتاب]](قاطعه اللجاج‌) محقق‌ کرکی‌ است<ref>کرکی، قاطعه اللجاج، ص‌۱۶۲</ref>.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش