←روایات دال بر نصب امام
خط ۷: | خط ۷: | ||
====نخست: [[حدیث غدیر]]==== | ====نخست: [[حدیث غدیر]]==== | ||
====دوم: [[حدیث منزلت]]==== | ====دوم: [[حدیث منزلت]]==== | ||
===ادلّه روایی=== | |||
با چند گروه از [[روایات]] مواجه هستیم: | |||
'''گروه اول'''. روایاتی که [[انتصاب الهی]] و [[نبوی]] را پیششرط [[قطعی]] امامت میشمارند: روایات گوناگون، هنگام برشمردن ملاکهای [[مشروعیت امام]]، [[نصب]] و [[نص]] را از جدیترین ملاکها میدانند؛ مانند: | |||
#از [[امام باقر]]{{ع}} سؤال شد: [[امام]] با چه چیزی شناخته میشود؟ جواب داد: «با ویژگیهایی که اولین آنها نص از سوی [[خداوند تبارک و تعالی]] و انتصاب او به عنوان [[پرچم هدایت]] برای [[مردم]] است، به طوری که بر آنان [[حجت]] باشد؛ زیرا [[رسول خدا]]{{صل}} [[علی]] را [[منصوب]] کرد و با نام و [[تعیین]] به مردم شناساند. همچنین [[ائمه]]{{عم}} اولی، دومی را نصب میکند»<ref>معانی الاخبار، ص۱۰۲؛ إثبات الهداة، ج، ص۳۴۵.</ref>. | |||
#[[حضرت صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[خیال]] میکنید [[اختیار]] [[تعیین امام]] به دست ماست و هر کس را بخواهیم [[انتخاب]] میکنیم؟ این قراری است از [[پیامبراکرم]]، نفر به نفر تا منتهی شود به صاحب خود»<ref>امامت، ج۱، ص۴۷.</ref>. اینگونه روایات بر نص و نصب تأکید دارند و کمترین روزنهای بر سلیقه اشخاص نمینهند. | |||
#از [[امام زینالعابدین]]{{ع}} [[روایت]] شده: «کسی به جز [[معصوم]] [[امام]] نبوده و [[عصمت]] نشانهای در [[آفرینش]] ظاهری نیست که بدان شناخته شود. بدین رو معصوم باید با [[نص]] معلوم شود».<ref>معانی الأخبار، ص۱۳۲.</ref> | |||
#[[امام رضا]]{{ع}} در [[حدیثی]] بلند، لایههایی از [[امامت]]، از جمله [[ضرورت]] منصوصیت و منصوبیت را یاد آورده: «[[خداوند]] در [[حجةالوداع]] که پایان [[حیات پیامبر]]{{صل}} بود، {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم.».. سوره مائده، آیه ۳.</ref> را نازل کرد و امامت تمامکننده [[دین]] است و [[علی]]{{ع}} را نشانه و امام قرار داد. امامت ارزشش والاتر و منزلتش بزرگتر و جایگاهش بالاتر و حریمش دستنیافتنیتر و ژرفایش عمیقتر از آن است که [[مردم]] با [[عقل]] و رأیشان به آن دست یابند یا با اختیارشان امامی را برگزینند. علی{{ع}} به [[دستور]] [[خداوند متعال]] و در چارچوب [[اراده الهی]] آن را بر عهده گرفت. سپس در [[نسل]] برگزیدهاش که [[علم]] و [[ایمان]] را از [[خدا]] دریافته بود، مستقر شد. از اینرو، امامت فقط در [[فرزندان علی]] تا [[روز قیامت]] باقی خواهد ماند»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. | |||
#[[روایات]] دال بر [[لزوم]] [[برگزیدگی]] [[الهی]] [[امامان]]، چندان است که برخی از [[محدثین]]، آثار تکنگار در این باره نگاشتهاند. برای مثال، [[سیدهاشم بحرانی]]، [[محدث]] [[قرن دوازدهم]]، کتاب [[الإنصاف فی النص علی الائمة (کتاب)|الإنصاف فی النص علی الائمة]]{{عم}} را در موضوع اختصاصی [[نصب]] و نص تالیف کرد و بیش از ۳۰۰ روایت از [[منابع شیعه]] و [[سنی]] در لزوم [[انتصاب الهی]] امام گرد آورد<ref>الإنصاف فی النص علی الأئمة{{عم}}، ص۲۶.</ref>. | |||
'''گروه دوم'''. روایاتی که پیش از [[تولد]] [[ائمه]] به نام آنان تصریح دارند (روایات [[امامیه]]): نگاهی گذرا به متون [[روایی]]، [[احادیث]] فراوانی را از [[رسول خدا]]{{صل}} فراروی خواننده مینهد که قبل از تولد امامان، از آنان نام برده و [[تعیین]] را انجام داده. کثرت این روایات به گونهای است که مرحوم [[کلینی]] ابواب مختلفی در [[تنصیص]] نام ائمه{{عم}} و لزوم آن سامان داده است<ref>ر.ک: کافی، ج۱، ص۲۸۶-۳۲۹.</ref>. در این باره شیخ حرعاملی در [[اثبات الهداة]] ۹۲۸ [[حدیث]] از منابع [[شیعی]] و ۲۷۸ حدیث از منابع [[تسنن]] جمع آورده است<ref>اثبات الهدایة، ج۲، ص۳۲۲- ۳۲۳.</ref>. با توجه به وسعت این [[احادیث]]، ذکر یکایک آنها تألیفی مستقل میطلبد. برای اختصار میتوان عناوین کلی درون مایه آن احادیث را در چند دسته گنجاند: | |||
دسته اول. روایاتی که بر نام [[امام اول]] تصریح دارند؛ مانند [[حدیث غدیر]] و [[منزلت]]. | |||
دسته دوم. روایاتی که مفاد آن حضر [[امامت]] در میان [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} میباشد. برای مثال: «[[امام حسین]]{{ع}} فرمود: من و برادرم بر جدم [[رسول خدا]] وارد شده و او مرا بر زانوی خود و برادرم را بر زانوی دیگر نهاد. سپس ما را بوسید و فرمود: پدرم به فدای شما دو [[امام]] [[شایسته]] باد. [[خداوند]] شما را از من و [[پدر]] و مادرتان برگزید و تو ای [[حسین]]! خداوند از نسلت، نُه امام برگزید که نهمین ایشان [[قائم]] باشد و همگی در [[فضیلت]] و منزلت نزد خداوند یکسان هستید»<ref>کمال الدین، ج۱، ص۲۶۹؛ إعلام الوری، ص۴۰۴.</ref>. | |||
دسته سوم. روایاتی که در آن به [[اسامی ائمه]] از [[علی]]{{ع}} تا [[امام باقر]]{{ع}} تصریح شده؛ همچون: [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}}: «چون علی درگذشت او نمیتوانست [[فرزندان]] دیگر را در این جایگاه وارد کند و این [[حسن]] بود که به این [[مقام]] به جهت بزرگتر بودن اولی بود و چون او [[وفات]] یافت نه میتوانست فرزندان خود را در آن داخل گرداند و نه چنین کرد... تا امامت به حسین رسید... و پس از او به [[علی بن حسین]] و آنگاه به [[محمد بن علی]]»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۷.</ref>. | |||
دسته چهارم. روایاتی که در آن به اسامی همه [[ائمه]] تصریح شده است؛ مانند سخن و [[آموزشی]] که از [[امام کاظم]]{{ع}} به ما رسیده: بارالها!... [[محمد]] [[پیامبر]] من است و علی و حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و جعفربن محمد و [[موسی بن جعفر]] و [[علی بن موسی]] و [[محمد بن علی]] و [[علی بن محمد]] بو [[حسن بن علی]] و [[حجت بن حسن]] [[پیشوایان]] من هستند که بدانان روی کرده و از دشمنانشان [[برائت]] میجویم»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۹.</ref>. | |||
دسته پنجم. روایاتی که در خصوص یک [[امام]] صادر شده و به طور جداگانه بر [[امامت]] هریک از [[ائمه]] دلالت میکند<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۳۲۹-۲۹۲.</ref>. | |||
این تصریحهای متعدد اگر [[نصب]] و [[نص]] نیست، پس چیست؟ آیا [[پیامبر]] یا امام هرگز [[مردم]] را به [[انتخاب]] و [[شورا]] [[دستور]] دادند؟ | |||
گروه سوم. روایاتی که پیش از [[تولد]] ائمه{{عم}} به نام آنان تصریح دارند ([[روایات اهل سنت]]): بخشی از این [[روایات]] از طریق [[محدثان]] [[اهل سنت]] در دسترس است که از [[غلو]] و [[جعل]] و دیگر اتهامهای آقای کدیور به [[شیعه]] متأخر کاملاً به دور است؛ مانند: | |||
#[[روایت]] [[غدیر]]، [[منزلت]]، [[یومالدار]] و... که مشترک میان [[مذاهب اسلامی]] است، از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به عنوان [[وصی]] و [[وزیر]] پیامبر نام میبرد<ref>البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۳۸.</ref>. | |||
#برخی از [[منابع اهل سنت]]، احادیثی نقل میکنند که نام یکیک ائمه بر زبان پیامبر{{صل}} به عنوان اوصیای ایشان جاری شده است. [[قندوزی]] [[حنفی]] روایت میکند که پیامبر در پاسخ به سؤال از اوصیای خویش فرمود: همانا وصی من علی بن ابی طالب و پس از وی دو [[سبط]] من، حسن و [[حسین]] است و پس از حسین، پسرش [[علی]] و پس از او پسرش [[محمد]] و بعد از وی فرزندش [[جعفر]] و در پی او پسرش [[موسی]] و پس از او فرزندش علی وسپس پسرش محمد و بعد پسرش علی و در پی او فرزندش حسن و پس از او [[حجت خدا]] محمد [[مهدی]] است. اینان اوصیای من و ۱۲ نفر هستند»<ref>ینایع المودة، ج۳، ص۲۸۲.</ref>. قندوزی روایت مشابه دیگری را نیز ذکر میکند<ref>ینایع المودة، ج۳، ص۲۸۴.</ref>. | |||
#در برخی از متون [[روایی]] [[عامه]] به [[وصایت]] [[امام علی]]{{ع}} تصریح شده؛ مانند: «خوارزمی در "[[مناقب]]" از [[سماک بن حرب]] از [[سعید بن جبیر]] [[روایت]] کرده: من از علت [[اختلاف]] [[عقیده]] [[مردم]] درباره [[علی بن ابی طالب]] از [[ابنعباس]] سؤال کردم. در پاسخ گفت: ای فرزند [[جبیر]]! از من [[پرسش]] میکنی درباره [[وصی رسول خدا]]{{صل}} و [[صاحب حوض کوثر]] او و [[صاحب پرچم]] [[توحید]] و لوای [[حمد]] او در [[روز]] باز پسین؟ [[سوگند]] به خدایی که [[جان]] [[عبدالله بن عباس]] در دست [[قدرت]] اوست؟ اگر اقیانوسهای [[دنیا]] مرکب شوند و تمام درختهای دنیا قلم گردند و تمام [[اهل]] عالم نویسنده شوند، از عهده شمارش [[فضائل]] و [[مناقب]] علی بن ابی طالب برنخواهند آمد»<ref>ینابیع المودة، ج۱، ص۳۶۵.</ref>. | |||
#[[احادیث نبوی]] [[مهدویت]] که مشترک میان [[شیعه]] و [[سنی]] است و [[پیامبر]]{{صل}} از شخص [[مهدی]] نام میبرد و هرگز [[گزینش]] غیر [[الهی]] را در [[امامت مهدی]] [[موعود]] دخالت نمیدهد<ref>البدایة والنهایة، ج۳، ص۲۴۸؛ البدء و التاریخ، ج۲، ص۱۸۱؛ البلدان، ص۲۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۳۹۹؛ سبل الهدی، ج۱۰، ص۱۷۱.</ref>.<ref>[[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۲۱-۲۵.</ref> | |||
==[[روایات دال بر نصب امام]] == | ==[[روایات دال بر نصب امام]] == | ||
*از [[روایات]] [[ضرورت]] [[منصوب بودن امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} استفاده میشود: | *از [[روایات]] [[ضرورت]] [[منصوب بودن امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} استفاده میشود: |