زیارت قبر امام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n))
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه')
خط ۱۰: خط ۱۰:
* [[زیارت]] [[ائمه]]{{عم}}، وسیله [[قرب]] به [[پروردگار]] است. [[حسین]] شناسانِ [[تاریخ]]، با سرزمینِ "طفّ" و با [[خاک کربلا]] هم آشنایند. و [[کربلا]]، با آشنایان [[شهادت]]، حرف می‌زند. [[سخن]] [[خاک]] با [[دل]]، در قالب لفظ نمی‌گنجد. [[پیام]] [[تربت]] به گوش حسینیان، بر امواج صوتی سوار نمی‌شود. رازگویی [[خون]] با [[جان]] را، فقط [[زائر]] می‌فهمد. درس گرفتن از [[تربت]] و [[فرات]]، در [[مکتب]] [[زیارت]] میسر است. زیارتی آگاهانه و از روی [[بصیرت]]، زیارتی بر پایه [[معرفت]] و [[محبت]]، [[عشق]] و شوریدگی، جستجو کردن و یافتن، و... رفتن و رسیدن، زیارتی که ریشه در آشنایی دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
* [[زیارت]] [[ائمه]]{{عم}}، وسیله [[قرب]] به [[پروردگار]] است. [[حسین]] شناسانِ [[تاریخ]]، با سرزمینِ "طفّ" و با [[خاک کربلا]] هم آشنایند. و [[کربلا]]، با آشنایان [[شهادت]]، حرف می‌زند. [[سخن]] [[خاک]] با [[دل]]، در قالب لفظ نمی‌گنجد. [[پیام]] [[تربت]] به گوش حسینیان، بر امواج صوتی سوار نمی‌شود. رازگویی [[خون]] با [[جان]] را، فقط [[زائر]] می‌فهمد. درس گرفتن از [[تربت]] و [[فرات]]، در [[مکتب]] [[زیارت]] میسر است. زیارتی آگاهانه و از روی [[بصیرت]]، زیارتی بر پایه [[معرفت]] و [[محبت]]، [[عشق]] و شوریدگی، جستجو کردن و یافتن، و... رفتن و رسیدن، زیارتی که ریشه در آشنایی دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*زیارتی که مبنای آن، پیوند [[روح]]، و [[ارتباط]] [[جان]]، و اتصال [[قلب]]، و اشتراک [[هدف]]، و هم خطّی و همسویی و همسانی، در جهت و [[فکر]] و عمل و موضع است. کشاندن روح‌ها و [[اندیشه‌ها]] به [[تربت]] خونین [[شهدا]]، و ایستادن در حضور عظمت‌های [[روحی]] بی نظیر این فداکاران راه [[دین]]، به [[زائر]] هم [[روحیه]] و [[شهامت]] و درس [[همّت]] و [[ایمان]] و [[اراده]] می‌دهد و هم ارزش‌های تجسّم یافته در [[شهید]] را به او منتقل می‌سازد. [[زائر]]، [[شاگرد]] [[مکتب]] [[زیارت]] می‌شود و [[مزار]] [[شهید]]، کلاس [[آموزش]] بزرگ ترین درس‌های [[زندگی]]. این، در صورتی که، هم [[زائر]]، [[قلبی]] [[آگاه]] و دلی [[بینا]] و شوقی سرشار داشته باشد، و هم آن شهیدانِ [[اسوه]]، در [[جامعه]] و نزد [[زائران]]، شناخته شده باشند و [[زیارت]] با [[معرفت]] همراه باشد. به قول استاد [[محمد رضا حکیمی]]: "... در [[مذهب شیعه]]، [[مکتب]] [[زیارت]]، یکی از آموزنده ترین و سازنده ترین مکاتب بوده است؛ زیرا بزرگان [[شیعه]]، نوعاً [[شهید]] شده‌اند و در زیارت‌های آنان، دو مضمون همواره ذکر شده است که [[خواندن]] و توجه به آن دو مضمون در حال [[زیارت]] و صفای [[دل]] و کنار [[تربت]] [[شهید]]، تأثیری غیر قابل [[انکار]] دارد. آن دو مضمون، یکی مربوط به این جهت است که این [[شهیدان]]، در [[راه خدا]] از همه چیز خود و [[جان]] و خونِ خویش گذشتند و [[پیوستن]] به [[ابدیت]] را در جوار [[رحمت]] [[حق]]، بر چند صباح دیگر [[عمر]]، ترجیح دادند و در راه [[ابدیت]] مطلق و پیوند زدن هستی [[روح]] خود با آن بیکران‌ها، [[تأمل]] و تردید روا نداشتند و از این جهت به والاترین مفهوم [[بلوغ]] [[انسان]]، در عرصه رابطه "[[انسان]]- [[خدا]]" و "[[انسان]]- [[ابدیت]]"### [[313]]### یافتند. مضمون دوم مربوط است به این جهت که [[شهیدان]]، در راه [[اقامه عدل]] و [[ایستادگی]] در برابر [[جباران]] و [[ستمگران]]، و [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[خون]] خود را دادند و [[جان]] خود را باختند و از این جهت به والاترین مفهوم [[بلوغ]] [[انسان]] در عرصه رابطه "[[انسان]]- [[جامعه]]"[[دست]] یافتند"<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*زیارتی که مبنای آن، پیوند [[روح]]، و [[ارتباط]] [[جان]]، و اتصال [[قلب]]، و اشتراک [[هدف]]، و هم خطّی و همسویی و همسانی، در جهت و [[فکر]] و عمل و موضع است. کشاندن روح‌ها و [[اندیشه‌ها]] به [[تربت]] خونین [[شهدا]]، و ایستادن در حضور عظمت‌های [[روحی]] بی نظیر این فداکاران راه [[دین]]، به [[زائر]] هم [[روحیه]] و [[شهامت]] و درس [[همّت]] و [[ایمان]] و [[اراده]] می‌دهد و هم ارزش‌های تجسّم یافته در [[شهید]] را به او منتقل می‌سازد. [[زائر]]، [[شاگرد]] [[مکتب]] [[زیارت]] می‌شود و [[مزار]] [[شهید]]، کلاس [[آموزش]] بزرگ ترین درس‌های [[زندگی]]. این، در صورتی که، هم [[زائر]]، [[قلبی]] [[آگاه]] و دلی [[بینا]] و شوقی سرشار داشته باشد، و هم آن شهیدانِ [[اسوه]]، در [[جامعه]] و نزد [[زائران]]، شناخته شده باشند و [[زیارت]] با [[معرفت]] همراه باشد. به قول استاد [[محمد رضا حکیمی]]: "... در [[مذهب شیعه]]، [[مکتب]] [[زیارت]]، یکی از آموزنده ترین و سازنده ترین مکاتب بوده است؛ زیرا بزرگان [[شیعه]]، نوعاً [[شهید]] شده‌اند و در زیارت‌های آنان، دو مضمون همواره ذکر شده است که [[خواندن]] و توجه به آن دو مضمون در حال [[زیارت]] و صفای [[دل]] و کنار [[تربت]] [[شهید]]، تأثیری غیر قابل [[انکار]] دارد. آن دو مضمون، یکی مربوط به این جهت است که این [[شهیدان]]، در [[راه خدا]] از همه چیز خود و [[جان]] و خونِ خویش گذشتند و [[پیوستن]] به [[ابدیت]] را در جوار [[رحمت]] [[حق]]، بر چند صباح دیگر [[عمر]]، ترجیح دادند و در راه [[ابدیت]] مطلق و پیوند زدن هستی [[روح]] خود با آن بیکران‌ها، [[تأمل]] و تردید روا نداشتند و از این جهت به والاترین مفهوم [[بلوغ]] [[انسان]]، در عرصه رابطه "[[انسان]]- [[خدا]]" و "[[انسان]]- [[ابدیت]]"### [[313]]### یافتند. مضمون دوم مربوط است به این جهت که [[شهیدان]]، در راه [[اقامه عدل]] و [[ایستادگی]] در برابر [[جباران]] و [[ستمگران]]، و [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[خون]] خود را دادند و [[جان]] خود را باختند و از این جهت به والاترین مفهوم [[بلوغ]] [[انسان]] در عرصه رابطه "[[انسان]]- [[جامعه]]"[[دست]] یافتند"<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*صاحب [[الغدیر]] ([[مرحوم علامه]] امینی) از غفلتی که [[شیعه]] از این [[مکتب]] آموزنده دارد، نیز متألّم بود و همواره می‌خواست که این انبوهان جماعت‌های [[شیعه]] که از سراسر [[جهان]]، به سر [[تربت]] [[امامان]]{{عم}} می‌روند، یا در درون آبادی‌های خویش، همواره مقابر [[اولاد]] [[پیامبر]] را با [[شکوه]] نگاه می‌دارند و برای این نگهداشت هزینه‌ها صرف می‌کنند و به [[زیارت]] آنان می‌شتابند و بدین آثار، تبرّک می‌جویند و خجستگی می‌طلبند، این همه [[اقدام]]، اینسان ساده نباشد و بازده جدّی پرورشی داشته باشد»<ref>حماسه غدیر، ص ۳۰۳، ۳۰۴.</ref>. چنین تأثیرگذاری، نه تنها در بارگاه والای [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}}، بلکه در کنار [[مرقد]] و [[مزار]] هر عالم [[پاکدل]] و عالی [[مقام]]، و هر [[عارف]] [[وارسته]] و [[خداجوی]]، و هر [[شهید]] [[جان]] باخته در راه [[حق]]، فراهم است. و اگر نیست باید فراهم گردد. اینان، الگوها و اسوه‌هایی بوده و هستند که [[تجلیل]] از آنان و احیای آثارشان، [[الهام]] بخش [[جامعه]] است و فروغ [[حق‌طلبی]] و [[ایمان]] و [[پاکی]] را در [[دل‌ها]] زنده نگه می‌دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*صاحب [[الغدیر]] ([[مرحوم علامه]] امینی) از غفلتی که [[شیعه]] از این [[مکتب]] آموزنده دارد، نیز متألّم بود و همواره می‌خواست که این انبوهان جماعت‌های [[شیعه]] که از سراسر [[جهان]]، به سر [[تربت]] [[امامان]]{{عم}} می‌روند، یا در درون آبادی‌های خویش، همواره مقابر [[اولاد]] [[پیامبر]] را با شکوه نگاه می‌دارند و برای این نگهداشت هزینه‌ها صرف می‌کنند و به [[زیارت]] آنان می‌شتابند و بدین آثار، تبرّک می‌جویند و خجستگی می‌طلبند، این همه [[اقدام]]، اینسان ساده نباشد و بازده جدّی پرورشی داشته باشد»<ref>حماسه غدیر، ص ۳۰۳، ۳۰۴.</ref>. چنین تأثیرگذاری، نه تنها در بارگاه والای [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}}، بلکه در کنار [[مرقد]] و [[مزار]] هر عالم [[پاکدل]] و عالی [[مقام]]، و هر [[عارف]] [[وارسته]] و [[خداجوی]]، و هر [[شهید]] [[جان]] باخته در راه [[حق]]، فراهم است. و اگر نیست باید فراهم گردد. اینان، الگوها و اسوه‌هایی بوده و هستند که [[تجلیل]] از آنان و احیای آثارشان، [[الهام]] بخش [[جامعه]] است و فروغ [[حق‌طلبی]] و [[ایمان]] و [[پاکی]] را در [[دل‌ها]] زنده نگه می‌دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*این مزارها، باید هر کدام، کلاسی [[تربیتی]] و مکتبی آموزنده باشد.... امامزاده‌هایی که امروز، در صعب العبورترین و پرت ترین نقاط کوهستان‌ها می‌بینیم، [[مدفن]] شهدای [[علوی]] و [[شیعی]] است که بعد از آن [[قتل عام]] و [[کشتار]]، به بیابان‌ها و کوهستان‌ها [[پناه]] می‌بردند، تا به دور از چشم عمّال و داروغه‌های [[خلافت]]، به [[قلب]] توده‌های دورترین روستاهای [[تشنه]] [[عدالت]]، [[نفوذ]] کرده، آنها را در [[دل]] سهمگین ترین کوهستان‌ها و بیابان‌ها علیه دستگاه حاکمه [[جور]] بیاشوبند و بذر [[مقدّس]] [[مبارزه]] [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}} را در عمق دل‌های آرزومند و رنجدیده آنها بپاشند و آن را [[نسل]] به [[نسل]]، بارورتر کنند. چنین است که در پشت هر تپه‌ای، کنار هر تخته سنگی، و در زیر هر دیواری، شهیدی خوابیده است، و امامزاده ای بر پا...<ref>مجموعه آثار، ج۷، شیعه یک حزب تمام، ص ۱۶۶.</ref> امروز نیز چنین است. حتی... شهدای [[مظلوم]] هویزه هم، از زیر [[خاک]]، درس می‌دهند و [[پیام]] می‌فرستند. و مفقودالأثرهای جبهه‌های [[نورانی]] [[جهاد]] [[مقدس]] ما هم، که [[شهیدان]] بی مزارند، در همان [[گمنامی]] و بی‌مزاری، زمان را از حماسه‌های خود، آکنده‌اند و به [[نسل]] امروز، درس و [[الهام]] می‌دهند. چه بسیارند چهره‌های [[عظیم]] از [[سادات]] و علمای [[سادات]] و امامزادگان قدیم- و پس از آنان- که همواره در راه [[عدالت اجتماعی]] و [[حریت]] [[مسلمانی]] به پا خاسته‌اند و [[مشقّت]] و [[آزار]] دیده‌اند و برخی به [[شهادت]] رسیده‌اند. [[شهادت]] و زندان و [[مقاومت]]، یکی از [[مواریث]] [[سادات]] است و [[قیام]] [[سادات حسنی]] و [[حسینی]] و موسوی، معروف است<ref>حماسه غدیر، ص۲۷۴.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*این مزارها، باید هر کدام، کلاسی [[تربیتی]] و مکتبی آموزنده باشد.... امامزاده‌هایی که امروز، در صعب العبورترین و پرت ترین نقاط کوهستان‌ها می‌بینیم، [[مدفن]] شهدای [[علوی]] و [[شیعی]] است که بعد از آن [[قتل عام]] و [[کشتار]]، به بیابان‌ها و کوهستان‌ها [[پناه]] می‌بردند، تا به دور از چشم عمّال و داروغه‌های [[خلافت]]، به [[قلب]] توده‌های دورترین روستاهای [[تشنه]] [[عدالت]]، [[نفوذ]] کرده، آنها را در [[دل]] سهمگین ترین کوهستان‌ها و بیابان‌ها علیه دستگاه حاکمه [[جور]] بیاشوبند و بذر [[مقدّس]] [[مبارزه]] [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}} را در عمق دل‌های آرزومند و رنجدیده آنها بپاشند و آن را [[نسل]] به [[نسل]]، بارورتر کنند. چنین است که در پشت هر تپه‌ای، کنار هر تخته سنگی، و در زیر هر دیواری، شهیدی خوابیده است، و امامزاده ای بر پا...<ref>مجموعه آثار، ج۷، شیعه یک حزب تمام، ص ۱۶۶.</ref> امروز نیز چنین است. حتی... شهدای [[مظلوم]] هویزه هم، از زیر [[خاک]]، درس می‌دهند و [[پیام]] می‌فرستند. و مفقودالأثرهای جبهه‌های [[نورانی]] [[جهاد]] [[مقدس]] ما هم، که [[شهیدان]] بی مزارند، در همان [[گمنامی]] و بی‌مزاری، زمان را از حماسه‌های خود، آکنده‌اند و به [[نسل]] امروز، درس و [[الهام]] می‌دهند. چه بسیارند چهره‌های [[عظیم]] از [[سادات]] و علمای [[سادات]] و امامزادگان قدیم- و پس از آنان- که همواره در راه [[عدالت اجتماعی]] و [[حریت]] [[مسلمانی]] به پا خاسته‌اند و [[مشقّت]] و [[آزار]] دیده‌اند و برخی به [[شهادت]] رسیده‌اند. [[شهادت]] و زندان و [[مقاومت]]، یکی از [[مواریث]] [[سادات]] است و [[قیام]] [[سادات حسنی]] و [[حسینی]] و موسوی، معروف است<ref>حماسه غدیر، ص۲۷۴.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.  
*استاد حکیمی، باز در ادامه سخن در بحث [[زیارت]] و جنبه‌های الگویی آن، می‌‌نویسد: "پس چهره‌های [[آل محمد]]، همواره خورشیدهای [[عزت]] تاریخند و [[حماسه]] [[اقوام]]. و اینکه مَشاهد آنان تا هم اکنون (و تا [[قیامت]]) در [[دل]] سرزمین‌های [[اقوام]] می‌درخشد، و در [[دل]] و [[جان]] [[مردم]] جای دارد، گویای [[شهامت]] و [[شهادت]] یا عظمتِ [[علمی]] و تقوایی ایشان است که [[مردم]] در زنده و مرده آنان، [[آرمان]] خویش را مجسّم می‌بینند و مقابر و گنبدهای آنان را همواره شعله‌ای می‌دانند سربرآورده و در برابر هر [[ستم]] و ناروایی و هر [[محرومیت]] و [[نابسامانی]]. به قول [[سید]] [[جمال]]: هرکس خود را فدای [[ملت]] کرد، در [[قلب]] [[ملت]] زنده خواهد ماند... و من به مقابر همه امامزادگان و این بارگاه‌های افراشته، با این دید می‌نگرم. یعنی همه را آستانه‌های سربازان با نام و نشانی می‌بینم که در راه دریافت [[حق]] توده‌ها، [[حماسه]] [[دار]] و گلگون [[کفن]]، در [[خاک]] خفته‌اند. اگر ما در [[کشورهای اسلامی]]- و بیشتر در [[عراق]] و [[ایران]] و [[مصر]] و [[سوریه]] و لبنان و [[یمن]]- در هر [[شهر]] و شهرک و روستا، در هر کوه و دشت و خمگرد و قله، به یکی از این آثار می‌رسیم، به این علت است..."<ref>حماسه غدیر، ص۲۷۸.</ref>. اینها هرکدام، یک [[قبله]] نما و جهت نمایند. جهت، [[حق]] و [[مبارزه با باطل]] است. [[قبله]] [[دل]]، کربلاست. و این مزارات! کدام کشوری را سزاست که با داشتن چنین کانون‌هایی، دور از [[روح]] [[اسلام]] و [[بیگانه]] از شور [[کربلا]] و جدا از [[حق]] مجسّم شده در خط عاشورایی [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} باشد؟! در [[محراب]] [[مبارزه]]، باید رو به [[قبله]] [[کربلا]] داشت و دریغ که بسیاری راه و جهت را گم کرده‌اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.
*استاد حکیمی، باز در ادامه سخن در بحث [[زیارت]] و جنبه‌های الگویی آن، می‌‌نویسد: "پس چهره‌های [[آل محمد]]، همواره خورشیدهای [[عزت]] تاریخند و [[حماسه]] [[اقوام]]. و اینکه مَشاهد آنان تا هم اکنون (و تا [[قیامت]]) در [[دل]] سرزمین‌های [[اقوام]] می‌درخشد، و در [[دل]] و [[جان]] [[مردم]] جای دارد، گویای [[شهامت]] و [[شهادت]] یا عظمتِ [[علمی]] و تقوایی ایشان است که [[مردم]] در زنده و مرده آنان، [[آرمان]] خویش را مجسّم می‌بینند و مقابر و گنبدهای آنان را همواره شعله‌ای می‌دانند سربرآورده و در برابر هر [[ستم]] و ناروایی و هر [[محرومیت]] و [[نابسامانی]]. به قول [[سید]] [[جمال]]: هرکس خود را فدای [[ملت]] کرد، در [[قلب]] [[ملت]] زنده خواهد ماند... و من به مقابر همه امامزادگان و این بارگاه‌های افراشته، با این دید می‌نگرم. یعنی همه را آستانه‌های سربازان با نام و نشانی می‌بینم که در راه دریافت [[حق]] توده‌ها، [[حماسه]] [[دار]] و گلگون [[کفن]]، در [[خاک]] خفته‌اند. اگر ما در [[کشورهای اسلامی]]- و بیشتر در [[عراق]] و [[ایران]] و [[مصر]] و [[سوریه]] و لبنان و [[یمن]]- در هر [[شهر]] و شهرک و روستا، در هر کوه و دشت و خمگرد و قله، به یکی از این آثار می‌رسیم، به این علت است..."<ref>حماسه غدیر، ص۲۷۸.</ref>. اینها هرکدام، یک [[قبله]] نما و جهت نمایند. جهت، [[حق]] و [[مبارزه با باطل]] است. [[قبله]] [[دل]]، کربلاست. و این مزارات! کدام کشوری را سزاست که با داشتن چنین کانون‌هایی، دور از [[روح]] [[اسلام]] و [[بیگانه]] از شور [[کربلا]] و جدا از [[حق]] مجسّم شده در خط عاشورایی [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} باشد؟! در [[محراب]] [[مبارزه]]، باید رو به [[قبله]] [[کربلا]] داشت و دریغ که بسیاری راه و جهت را گم کرده‌اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۶۸-۱۷۴.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش