←پاسخهای تفصیلی (متفرقه)
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | [[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | ||
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است: | ::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«خزینههای [[غیب]] خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است: | ::::::«خزینههای [[غیب]] خدا مشتمل بر دو نوع از [[غیب]] است: | ||
:::::# یکی غیبهایی که پا به عرصه [[شهود]] هم گذاشتهاند؛ | :::::# یکی غیبهایی که پا به عرصه [[شهود]] هم گذاشتهاند؛ | ||
:::::# و دیگری غیبهایی که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" مینامیم. | :::::# و دیگری غیبهایی که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" مینامیم. | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
'''پژوهشگران [http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«درباره [[علم غیب]] در قرآن کریم دو گونه آیات وجود دارند؛ در برخی آیات، اطّلاع از [[علم غیب]] فقط و فقط به خدا نسبت داده شده و از غیر خدا نفی گردیده است؛ امّا در برخی آیات دیگر اطّلاع از [[علم غیب]] با اذن خدا برای برخی انسانها نیز اثبات شده است. لذا باید دانست که [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} به امری نهان، علم خداست؛ و علم خدا تخلّف بردار نبوده، واقع شدنش حتمیاست. به تعبیر دیگر، متعلّق [[علم غیب]]، قضای حتمیاست؛ لذا قابل جلوگیری نمیباشد. [[معصوم]]{{ع}} دو حیثیّت وجودی دارد. او از آن جهت که فردی است مکلّف، ابداً [[علم غیب]] ندارد؛ و مثل افراد عادی است؛ لذا مثل مردم عادی رفتار میکند. امّا از آن حیث که [[امام]]{{ع}} یا [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} میباشد، علم او علم خداست؛ دیدن او دیدن خداست؛ شنیدن او شنیدن خداست و.... لذا از این حیث او دیگر در ردیف مکلّفین عادی نیست؛ بلکه مأمور تکوینی خدا بوده، دست و زبان خداست. لذا مقتضای قضای حتمی خدا را محقّق خواهد ساخت. اگر آیات ۶۰ به بعد سوره کهف را مطالعه فرمایید و به عملکرد [[حضرت خضر]]{{ع}} توجّه فرمایید این معنا را متوجّه میشوید. در چنین حالتی، انسان [[معصوم]]{{ع}} به حکم مکلّف بودن کار انجام نمیدهد، بلکه به عنوان مأمور خدا عمل میکند. [[حضرت خضر]]{{ع}} کشتی مردم را خراب میکند، کودکی را میکشد، امّا نه خرابکار است و نه قاتل. چون او دست خداست. نقش او در این جریانات مثل نقش فرشته هاست. مثلاً او در کشتن کودک، همانند [[حضرت عزرائیل]]{{ع}} عمل میکند. در جریان [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت خضر]]{{ع}}، در حقیقت دو نفر مطرح نیست؛ بلکه آن دو بزرگوار، دو روی یک انسانند. هر پیامبر و امامی ظاهری دارد و باطنی؛ که از حیث ظاهرش مثل افراد عادی، مکلّف است به تکالیف شرعی؛ و از حیث باطنش، مأمور تکوینی خداست؛ و هر چه اراده ی خدا بدان تعلّق گرفته به دست او جریان مییابد. در این جریان، [[حضرت خضر]]{{ع}} به عنوان باطن [[حضرت موسی]]{{ع}} عمل میکند. در او حیثیّت باطن نمودار شده و در [[حضرت موسی]]{{ع}} حیثیّت ظاهر؛ و الّا [[حضرت خضر]]{{ع}} نیز در محضر مردم، مثل یک انسان مکلّف رفتار مینمود؛ کما اینکه [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز مثل خضر(ع) [[علم غیب]] داشت؛ بلکه [[حضرت موسی]]{{ع}} یقیناً افضل از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است. در روایات نیز تصریح شده که [[حضرت موسی]]{{ع}} اعلم از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است؛ لکن در این جریان، خدا میخواهد دو روی انسان کامل را به نمایش بگذارد»<ref>[http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx حوزه علمیه حضرت رقیه]</ref> | ::::::«درباره [[علم غیب]] در قرآن کریم دو گونه آیات وجود دارند؛ در برخی آیات، اطّلاع از [[علم غیب]] فقط و فقط به خدا نسبت داده شده و از غیر خدا نفی گردیده است؛ امّا در برخی آیات دیگر اطّلاع از [[علم غیب]] با اذن خدا برای برخی انسانها نیز اثبات شده است. لذا باید دانست که [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} به امری نهان، علم خداست؛ و علم خدا تخلّف بردار نبوده، واقع شدنش حتمیاست. به تعبیر دیگر، متعلّق [[علم غیب]]، قضای حتمیاست؛ لذا قابل جلوگیری نمیباشد. [[معصوم]]{{ع}} دو حیثیّت وجودی دارد. او از آن جهت که فردی است مکلّف، ابداً [[علم غیب]] ندارد؛ و مثل افراد عادی است؛ لذا مثل مردم عادی رفتار میکند. امّا از آن حیث که [[امام]]{{ع}} یا [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} میباشد، علم او علم خداست؛ دیدن او دیدن خداست؛ شنیدن او شنیدن خداست و.... لذا از این حیث او دیگر در ردیف مکلّفین عادی نیست؛ بلکه مأمور تکوینی خدا بوده، دست و زبان خداست. لذا مقتضای قضای حتمی خدا را محقّق خواهد ساخت. اگر آیات ۶۰ به بعد سوره کهف را مطالعه فرمایید و به عملکرد [[حضرت خضر]]{{ع}} توجّه فرمایید این معنا را متوجّه میشوید. در چنین حالتی، انسان [[معصوم]]{{ع}} به حکم مکلّف بودن کار انجام نمیدهد، بلکه به عنوان مأمور خدا عمل میکند. [[حضرت خضر]]{{ع}} کشتی مردم را خراب میکند، کودکی را میکشد، امّا نه خرابکار است و نه قاتل. چون او دست خداست. نقش او در این جریانات مثل نقش فرشته هاست. مثلاً او در کشتن کودک، همانند [[حضرت عزرائیل]]{{ع}} عمل میکند. در جریان [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت خضر]]{{ع}}، در حقیقت دو نفر مطرح نیست؛ بلکه آن دو بزرگوار، دو روی یک انسانند. هر پیامبر و امامی ظاهری دارد و باطنی؛ که از حیث ظاهرش مثل افراد عادی، مکلّف است به تکالیف شرعی؛ و از حیث باطنش، مأمور تکوینی خداست؛ و هر چه اراده ی خدا بدان تعلّق گرفته به دست او جریان مییابد. در این جریان، [[حضرت خضر]]{{ع}} به عنوان باطن [[حضرت موسی]]{{ع}} عمل میکند. در او حیثیّت باطن نمودار شده و در [[حضرت موسی]]{{ع}} حیثیّت ظاهر؛ و الّا [[حضرت خضر]]{{ع}} نیز در محضر مردم، مثل یک انسان مکلّف رفتار مینمود؛ کما اینکه [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز مثل خضر(ع) [[علم غیب]] داشت؛ بلکه [[حضرت موسی]]{{ع}} یقیناً افضل از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است. در روایات نیز تصریح شده که [[حضرت موسی]]{{ع}} اعلم از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است؛ لکن در این جریان، خدا میخواهد دو روی انسان کامل را به نمایش بگذارد»<ref>[http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx حوزه علمیه حضرت رقیه]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۲۱. پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست}} | |||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | |||
'''پژوهشگران [http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | |||
::::::«اسرار [[غیب]] به ۲ شکل است: | |||
:::::#[[لوح محفوظ]]: علمیکه در [[لوح محفوظ]] قرار داد علم و اسرار الهی است که لایتغیر است . | |||
:::::#لوح محو اثبات : علمیکه در لوح محو و اثبات وجود دارد علم به مقتضیات است و لوح محو اثبات چیزی است که {{عربی|اندازه=150%|« يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِت»}} است یعنی لوحی است که هرچه خداوند بخواهد محو میکند و هر چه را بخواهد اثبات میکند. | |||
::::::[[امام صادق]]{{ع}} در زمینه [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} میفرماید:{{عربی|اندازه=150%|« إِنَّ لِلَّهِ عِلْماً لَمْ يَعْلَمْهُ إِلَّا هُو»}}<ref>برای خداوند علمی است که کسی جز او نمیداند.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|« وَ عِلْماً أَعْلَمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَه»}}<ref>و علمی است که ملائکه و پیامبرانش را از آن آگاه کرده.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|«فَمَا أَعْلَمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»}}<ref>علمی را که خداوند ملائکه و انبیاء رااز آن آگاه کرده ما ائمه هم از آن آگاهیم؛ بحارالانوار ج ۲۶ ص ۱۶۰ .</ref> | |||
::::::[[امام باقر]]{{ع}} نیز میفرمایند: علم خداوند ۲ نوع است: | |||
:::::#منتشر: که در اختیار فرشتگان و رسولان و ائمه است. | |||
:::::#علم مکنون: "پنهان" که مخصوص خداست. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> [[ام الکتاب]] که همان [[لوح محفوظ]] است نزد خداست. | |||
::::::[[امام سجاد]]{{ع}} نیز میفرمایند:{{عربی|اندازه=150%|« لولا آیه فی کتاب الله لحدثتکم بما کان و ما یکون الی یوم القیامه»}}<ref>اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق میافتاد و تا روز قیامت اتفاق میافتد آگاه میکردم.</ref> سؤال شد آن آیه کدام است [[امام]]{{ع}} در جواب فرمودند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>»<ref>[http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]</ref> | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||