دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۰
، ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۷←پاسخهای دیگر
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
::::::[[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} هم با پرسش «این المبشرّات» از ابواب علومی که بر آنان مفتوح شده بود، پرسوجو میکردند، و سپس آنان را مورد تفقد و تشویق قرار میدادند. یکی از معروفترین اینگونه جریانها، داستان مکاشفه زید بن حارثه و دیدن بهشت و جهنم و نعمتهای بهشت و تنعّم اهل آن و عذابهای جهنم و معذب شدن اهل آن است که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} بعد از شنیدن احوال وی، او را با امر «فاثبت» به ادامه این سیر معنوی و ثبات در آن تشویق و تحریض فرمودند. | ::::::[[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} هم با پرسش «این المبشرّات» از ابواب علومی که بر آنان مفتوح شده بود، پرسوجو میکردند، و سپس آنان را مورد تفقد و تشویق قرار میدادند. یکی از معروفترین اینگونه جریانها، داستان مکاشفه زید بن حارثه و دیدن بهشت و جهنم و نعمتهای بهشت و تنعّم اهل آن و عذابهای جهنم و معذب شدن اهل آن است که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} بعد از شنیدن احوال وی، او را با امر «فاثبت» به ادامه این سیر معنوی و ثبات در آن تشویق و تحریض فرمودند. | ||
::::::افرادی برجسته در امور معنوی و فضایل انسانی، همانند سلمان و ابوذر و مقداد و میثم و حذیفه و حجر... در میان صحابه بودند که از علوم غیبی فراوان و علم منایا و بلایا و... بهرهمند بودند. | ::::::افرادی برجسته در امور معنوی و فضایل انسانی، همانند سلمان و ابوذر و مقداد و میثم و حذیفه و حجر... در میان صحابه بودند که از علوم غیبی فراوان و علم منایا و بلایا و... بهرهمند بودند. | ||
::::::این سیر تکامل معنوی بعد از رحلت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز ادامه یافت. بسیاری از همان صحابه، در زمان [[امام علی]]{{ع}} و برخی از [[امامان]]{{عم}} حضور داشتند و پس از آنان در اعصار دیگر [[امامان]]{{عم}} نیز، افرادی بودند که قدم راسخ و راستین در این مضمار نهاده، به درجات بالای کمالات نفسانی نائل شده بودند. این جریان در عصر غیبت هم ادامه داشته و تاکنون نیز ادامه دارد. ما هیچ دورهای را نمییابیم که از افراد وارسته و پیوسته به حقی همانند [[ابن فهد حلی]]، [[سید بن طاووس]]، [[سید مهدی بحرالعلوم]]، | ::::::این سیر تکامل معنوی بعد از رحلت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز ادامه یافت. بسیاری از همان صحابه، در زمان [[امام علی]]{{ع}} و برخی از [[امامان]]{{عم}} حضور داشتند و پس از آنان در اعصار دیگر [[امامان]]{{عم}} نیز، افرادی بودند که قدم راسخ و راستین در این مضمار نهاده، به درجات بالای کمالات نفسانی نائل شده بودند. این جریان در عصر غیبت هم ادامه داشته و تاکنون نیز ادامه دارد. ما هیچ دورهای را نمییابیم که از افراد وارسته و پیوسته به حقی همانند [[ابن فهد حلی]]، [[سید بن طاووس]]، [[سید مهدی بحرالعلوم]]، [[ملا حسینقلی همدانی]]، [[سید احمد کربلایی]]، [[سید جمالالدین گلپایگانی]]، [[سید علی قاضی]]، [[علامه طباطبایی]] و آیت الله [[محمد تقی بهجت]] خالی باشد. چنین شخصیتهایی گرچه در هر عصری انگشت شمارند، اما به هر حال وجود دارند، تا آیتی باشند بر دردانه عالم امکان و یگانه عصر خویش که [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} است. | ||
::::::آنچه مهم است آن است که چنین انسانهای والایی، که بسیاری از آنان به اعتراف معاصران و غیر معاصرانشان به بالاترین درجات کمال و تجرد تام دست یافتهاند، نه تنها خود را از نظر فضائل و مناقب و کمالات نفسانی بالاتر از امامان عصر خویش نمیدیدند، بلکه حتی خود را همتراز آنان هم نمیپنداشتند؛ و خود معترف بودند که در این میدان، به گرد آنان هم نمیرسند. | ::::::آنچه مهم است آن است که چنین انسانهای والایی، که بسیاری از آنان به اعتراف معاصران و غیر معاصرانشان به بالاترین درجات کمال و تجرد تام دست یافتهاند، نه تنها خود را از نظر فضائل و مناقب و کمالات نفسانی بالاتر از امامان عصر خویش نمیدیدند، بلکه حتی خود را همتراز آنان هم نمیپنداشتند؛ و خود معترف بودند که در این میدان، به گرد آنان هم نمیرسند. | ||
::::::در این میان، وضع علما، عرفا و زهّاد شیعه مشخص و معلوم است. آنان خود را شاگردی حقیر در مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} و ریزهخوار خوان گسترده معارف الاهی آنان میدانند و معتقدند هر کس، هرچه از علوم باطنی و معارف الاهی و حقایق غیبی که کسب کرده باشد، رشحهای از رشحات فضایل و مناقب و معارف آنان است. و البته این امر اختصاص به شیعه ندارد. بزرگان اهل باطن از هل تسنن که در اثر ریاضات و سیر و سلوک، به مقاماتی از کمال دست یافتهاند نیز معترف به این امرند. کمتر فرقهای در صوفیان -چه سنی و چه شیعه- یافت میشود که سلسله خود را به [[اهل بیت]]{عم}} نرساند. آنها فرقه خود را یا به [[امام علی]]{{ع}} منسوب میکنند یا از طریق معروف کرخی به [[امام رضا]]{{ع}}. | ::::::در این میان، وضع علما، عرفا و زهّاد شیعه مشخص و معلوم است. آنان خود را شاگردی حقیر در مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} و ریزهخوار خوان گسترده معارف الاهی آنان میدانند و معتقدند هر کس، هرچه از علوم باطنی و معارف الاهی و حقایق غیبی که کسب کرده باشد، رشحهای از رشحات فضایل و مناقب و معارف آنان است. و البته این امر اختصاص به شیعه ندارد. بزرگان اهل باطن از هل تسنن که در اثر ریاضات و سیر و سلوک، به مقاماتی از کمال دست یافتهاند نیز معترف به این امرند. کمتر فرقهای در صوفیان -چه سنی و چه شیعه- یافت میشود که سلسله خود را به [[اهل بیت]]{عم}} نرساند. آنها فرقه خود را یا به [[امام علی]]{{ع}} منسوب میکنند یا از طریق معروف کرخی به [[امام رضا]]{{ع}}. |