←پاسخهای دیگر
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
::::::«[[ابن طاووس]] معتقد است که [[علم غیب ذاتی]]، مخصوص خداوند است و هیچ انسان سلیم العقل و با بصیرت نمیگوید که بشر [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب ذاتی]] دارد. بنابراین، اگر برخی گفتهاند، شیعه [[امامیه]] معتقد است که [[پیامبر ]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}}، [[علم غیب]] دارند دروغ است و از اتهاماتی بیپایه و اساس است که مخالفان بدون دلیل به شیعیان نسبت میدهند. اما آنچه برخی از عالمان شیعه میگویند، این است که خدای متعال بر اساس مصالح اگر بخواهد، [[انبیا]] و اولیای خاص خودش را در صورت نیاز آنها از امور پنهانی آگاه میسازد و اگر هم مصلحت نباشد، آنها را بر آنان میپوشاند. دلیل این سخن شواهدی است از عقل و نقل، مبنی بر اینکه بسیاری از [[انبیا]] و اولیا و اوصیا از بسیاری امور غیبی و پنهانی آگاه بودهاند. وی مواردی از امور پنهانی را که به اعتقاد وی، [[امام]] آنها را میداند برشمرده است که از این قرار است: علم به اخبار آسمان، آگاهی از اخبار امتهای پیشین، آگاهی از اسرار روز قیامت، اطلاع از آجال مردم، علم به تعداد فرزندان مردم و اسامی آنها، آگاهی از کتابهای آسمانی گذشته مانند تورات و انجیل بدون آنکه با پیروان آنها ارتباط داشته باشد. | ::::::«[[ابن طاووس]] معتقد است که [[علم غیب ذاتی]]، مخصوص خداوند است و هیچ انسان سلیم العقل و با بصیرت نمیگوید که بشر [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب ذاتی]] دارد. بنابراین، اگر برخی گفتهاند، شیعه [[امامیه]] معتقد است که [[پیامبر ]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}}، [[علم غیب]] دارند دروغ است و از اتهاماتی بیپایه و اساس است که مخالفان بدون دلیل به شیعیان نسبت میدهند. اما آنچه برخی از عالمان شیعه میگویند، این است که خدای متعال بر اساس مصالح اگر بخواهد، [[انبیا]] و اولیای خاص خودش را در صورت نیاز آنها از امور پنهانی آگاه میسازد و اگر هم مصلحت نباشد، آنها را بر آنان میپوشاند. دلیل این سخن شواهدی است از عقل و نقل، مبنی بر اینکه بسیاری از [[انبیا]] و اولیا و اوصیا از بسیاری امور غیبی و پنهانی آگاه بودهاند. وی مواردی از امور پنهانی را که به اعتقاد وی، [[امام]] آنها را میداند برشمرده است که از این قرار است: علم به اخبار آسمان، آگاهی از اخبار امتهای پیشین، آگاهی از اسرار روز قیامت، اطلاع از آجال مردم، علم به تعداد فرزندان مردم و اسامی آنها، آگاهی از کتابهای آسمانی گذشته مانند تورات و انجیل بدون آنکه با پیروان آنها ارتباط داشته باشد. | ||
::::::با توجه به اینکه [[ابن طاووس]]، آگاهی [[امام]] از امور غیبی را منوط به اراده الهی و وجود مصلحت میداند و تصریح میکند که [[امامان]] بسیاری از امور غیبی را میداند نه همه آنها را، روشن میشود که وی از طرفداران محدود بودن علم امام در امور غیبی است، نه عمومیت علم امام. (...) | ::::::با توجه به اینکه [[ابن طاووس]]، آگاهی [[امام]] از امور غیبی را منوط به اراده الهی و وجود مصلحت میداند و تصریح میکند که [[امامان]] بسیاری از امور غیبی را میداند نه همه آنها را، روشن میشود که وی از طرفداران محدود بودن علم امام در امور غیبی است، نه عمومیت علم امام. (...) | ||
::::::[[ابن قبه]] منکر آگاهی ائمه{{عم}} از غیب است. او در پاسخ | ::::::[[ابن قبه]] منکر آگاهی [[ائمه]]{{عم}} از [[غیب]] است. او در پاسخ [[ابو زید علوی]] از بزرگان مذهب زیدیه که به عنوان خردهگیری بر شیعه گفته بود، شیعه امامیه به برخورداری [[امام]] از [[علم غیب]] اعتقاد دارند، چنین گفته است: "[[علم غیب]] از مختصات پروردگار است و [[ائمه|امامان]]{{ع}} از غیب آگاهی ندارند، بلکه آنان فقط بندگان صالح و شایسته و عالم به کتاب و سنت هستند و از اخبار شیعیانشان اموری را میدانند که به آنها ابلاغ شده باشد، هرکس به آنان نسبت علم غیب دهد، مشرک و کافر است و از دین اسلام خارج شده است". هرچند ابن قبه آگاهی [[امام]] از [[غیب]] را انکار میکند اما به احتمال زیاد مقصود او انکار مطلق علم و آگاهی [[ائمه]]{{ع}} به [[غیب]] نیست، بلکه طبق شواهد منظور او [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب ذاتی]] است وگرنه [[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب تعلیمی]] با اعلام خداوند و اخبار [[پیامبر]] را در حق [[امام]] جایز میداند. این مطلب حداقل از دو عبارت ایشان فهمیده میشود: | ||
::::#ابن قبه معتقد است همواره در میان عترت کسی هست که به کتاب خدا علم داردو تأویل صحیح آن را میداند و احکام را میفهمد. وی تأکید میکند در قرآن مطالب توقیفی وجود دارد که فهم صحیح آن به بیان و تعلیم الهی نیاز دارد و دستیابی به آنها از طریق اجتهاد و استنباط ناممکن است. پس علم امام به تأویل قرآن بدون تکیه بر علوم عادی بشر و بااستفاده از سرچشمه علم الهی توسط پیامبر و با تعلیم او تحقق یافته است. | ::::#[[ابن قبه]] معتقد است همواره در میان عترت کسی هست که به کتاب خدا علم داردو تأویل صحیح آن را میداند و احکام را میفهمد. وی تأکید میکند در قرآن مطالب توقیفی وجود دارد که فهم صحیح آن به بیان و تعلیم الهی نیاز دارد و دستیابی به آنها از طریق اجتهاد و استنباط ناممکن است. پس [[علم امام]] به تأویل قرآن بدون تکیه بر علوم عادی بشر و بااستفاده از سرچشمه علم الهی توسط [[پیامبر]] و با تعلیم او تحقق یافته است. | ||
::::#او در مقام اثبات امامت امامان بعد از [[امام حسین]]{{ع}} میگوید: "با مراجعه به کتابهای گذشتگان | ::::#او در مقام اثبات [[امامت]] امامان بعد از [[امام حسین]]{{ع}} میگوید: "با مراجعه به کتابهای گذشتگان پیش از زمان غیبت روایاتی زیادی را درباره جانشین [[امام حسن عسکری]]{{ع}} مییابیم که تصریح کردهاند او از چشم مردم غایب شود و شیعیان در امر او اختلاف ورزند و به حیرت افتند. ما میدانیم که پیشینیان ما [[علم غیب]] نداشتند، بلکه [[ائمه]]{{عم}} به واسطه خبر [[رسول اکرم]]{{صل}} موضوع غیبت را اعلام کردهاند". | ||
::::::معلوم میشود از نظر وی [[امامان معصوم]]{{عم}} وارث علوم پیامبر بوده، و به واسطه علمی که از رسول خدا{{صل}} به ارث بردهاند، از امور غیبی مثل غیبت امام عصر{{ع}} پیش از تولد ایشان آگاه بودند. پس ابن قبه در مورد علم امام هرگز رویکرد بشری به امامت ندارد. وی علم قرآن را برای امامان اثبات میکند و میدانیم که به تصریح خدای تعالی، بیان همه چیز در قرآن آمده است؛ خداوند از بیان هیچ چیزی در قرآن فروگذار نکرده است و هیچ غیبی در آسمان و زمین نیست، مگر آنکه در کتاب مبین آمده است و خداوند این علم را به گروهی از بندگان برگزیده، عطا فرموده است و امامان اهل بیت{{عم}} نیز جزو این برگزیدگان هستند»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۱۳-۱۲۶.</ref>. | ::::::معلوم میشود از نظر وی [[امامان معصوم]]{{عم}} وارث علوم پیامبر بوده، و به واسطه علمی که از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث بردهاند، از امور غیبی مثل غیبت [[امام عصر]]{{ع}} پیش از تولد ایشان آگاه بودند. پس [[ابن قبه]] در مورد [[علم امام]] هرگز رویکرد بشری به امامت ندارد. وی علم قرآن را برای امامان اثبات میکند و میدانیم که به تصریح خدای تعالی، بیان همه چیز در قرآن آمده است؛ خداوند از بیان هیچ چیزی در قرآن فروگذار نکرده است و هیچ غیبی در آسمان و زمین نیست، مگر آنکه در کتاب مبین آمده است و خداوند این علم را به گروهی از بندگان برگزیده، عطا فرموده است و امامان [[اهل بیت]]{{عم}} نیز جزو این برگزیدگان هستند»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۱۳-۱۲۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||