آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۰
، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخهای دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخها و دیدگاههای متفرقه ==)) |
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله نمازی شاهرودی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله نمازی شاهرودی؛ | ||
| تصویر = 11546943.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی نمازی شاهرودی]]]] | | تصویر = 11546943.jpg|تپس|بندانگشتی|100px|right|[[علی نمازی شاهرودی]]]] | ||
آیتالله '''[[علی نمازی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[[علم غیب (کتاب)|علم غیب]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[علی نمازی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[[علم غیب (کتاب)|علم غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«اخباری که دلالت دارد بر این که روز به روز و ساعت به ساعت بر علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} افزوده میشود. این دانش که از جانب خدا به آن بزرگواران افاضه میشود، اوّل به [[پیغمبر]]{{صل}} سپس به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و همچنین به [[امام مجتبی]]{{ع}} و [[امام]]{{ع}} بعد از او تا [[امام زمان]] میرسد. پس [[امام]] متاخر از [[امام]] متقدم داناتر نیست. گواه بر این که گفتیم علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در ترقی است، گفتار پروردگار است که به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: ای [[پیغمبر]] ما بگو: {{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا }} <ref> پروردگارا، علم مرا زیاد فرما؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.</ref>. گواه دیگر گفتار [[امام صادق]]{{ع}} است در پیرامون جهات [[علم امام]] و شرح جامعه و [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} و علم به گذشته و آینده تا روز قیامت تا آن جا که حضرتش چنین فرمود: علم آن است که شب و روز زیاد میگردد و از جانب خداوند به ما افاضه میشود<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۸، ح۱.</ref>. در الکافی در باب این که در شبهای جمعه علم [[ائمه]]{{عم}} زیاد میشود، سه روایت، و در باب این که اگر علم آنان زیاد نشود، تمام میشود و کلمه {{عربی|"لَولَا أنَّا نَزْدَادُ لأَنْفَدْنَا"}} در سه روایت مذکور است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. و در روایت صحیح دارد که: [[زُراره]] به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: دانشی به شما میرسد که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} آن را نداند؟ حضرت فرمود: هر علمی اوّل به [[حضرت رسول]]{{صل}} افاضه میشود، سپس به [[ائمه]]{{عم}}، تا به من میرسد. و در روایت، دیگر [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هیچ احسان و لطفی از جانب خدا به ما نمیرسد مگر این که اوّل به [[حضرت رسول]]{{صل}} و بعد به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} بر حق عنایت و مرحمت میشود؛ به جهت این که [[امام]] متأخر از [[امام]] متقدم برتر نباشد. به نظر ما این احادیث قابل تردید نیست، چرا که عنایات و کمالات و کلمات و الطاف خداوند متعال بیپایان و بینهایت است؛ هم چنان که خودش فرموده است: {{متن قرآن|قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا }} <ref> بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب میبود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان مییافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک میآوردیم؛ سوره کهف، آیه: ۱۰۹.</ref>. از هر کلمهای که [[پیغمبر]]{{صل}} به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} تعلیم فرمود هزار باب علم مفتوح شد؛ کلمات پروردگار چگونه خواهد بود؟!»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=31&chkhashk=EABBA2EBE4&Itemid=&lang=fa علم غیب، ص۱۴۰ - ۱۴۲.]</ref> | ::::::«اخباری که دلالت دارد بر این که روز به روز و ساعت به ساعت بر علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} افزوده میشود. این دانش که از جانب خدا به آن بزرگواران افاضه میشود، اوّل به [[پیغمبر]]{{صل}} سپس به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و همچنین به [[امام مجتبی]]{{ع}} و [[امام]]{{ع}} بعد از او تا [[امام زمان]] میرسد. پس [[امام]] متاخر از [[امام]] متقدم داناتر نیست. گواه بر این که گفتیم علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در ترقی است، گفتار پروردگار است که به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: ای [[پیغمبر]] ما بگو: {{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا }} <ref> پروردگارا، علم مرا زیاد فرما؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.</ref>. گواه دیگر گفتار [[امام صادق]]{{ع}} است در پیرامون جهات [[علم امام]] و شرح جامعه و [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} و علم به گذشته و آینده تا روز قیامت تا آن جا که حضرتش چنین فرمود: علم آن است که شب و روز زیاد میگردد و از جانب خداوند به ما افاضه میشود<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۸، ح۱.</ref>. در الکافی در باب این که در شبهای جمعه علم [[ائمه]]{{عم}} زیاد میشود، سه روایت، و در باب این که اگر علم آنان زیاد نشود، تمام میشود و کلمه {{عربی|"لَولَا أنَّا نَزْدَادُ لأَنْفَدْنَا"}} در سه روایت مذکور است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. و در روایت صحیح دارد که: [[زُراره]] به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: دانشی به شما میرسد که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} آن را نداند؟ حضرت فرمود: هر علمی اوّل به [[حضرت رسول]]{{صل}} افاضه میشود، سپس به [[ائمه]]{{عم}}، تا به من میرسد. و در روایت، دیگر [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هیچ احسان و لطفی از جانب خدا به ما نمیرسد مگر این که اوّل به [[حضرت رسول]]{{صل}} و بعد به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} بر حق عنایت و مرحمت میشود؛ به جهت این که [[امام]] متأخر از [[امام]] متقدم برتر نباشد. به نظر ما این احادیث قابل تردید نیست، چرا که عنایات و کمالات و کلمات و الطاف خداوند متعال بیپایان و بینهایت است؛ هم چنان که خودش فرموده است: {{متن قرآن|قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا }} <ref> بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب میبود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان مییافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک میآوردیم؛ سوره کهف، آیه: ۱۰۹.</ref>. از هر کلمهای که [[پیغمبر]]{{صل}} به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} تعلیم فرمود هزار باب علم مفتوح شد؛ کلمات پروردگار چگونه خواهد بود؟!»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=31&chkhashk=EABBA2EBE4&Itemid=&lang=fa علم غیب، ص۱۴۰ - ۱۴۲.]</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله امینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله امینی؛ | ||
| تصویر = 173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | | تصویر = 173589.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | ||
آیتالله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«ابو یحیی صنعانی میگوید: حضرت صادق{{ع}} به من فرمود: ای ابا یحیی! شبهای جمعه برای ما کارهای بزرگی رخ میدهد. ابو یحیی عرض کرد: فدایت شوم، چه کارهایی؟ فرمود: در شب جمعه به ارواح پیمبران و امامان مرده و روح امام{{ع}} زنده اجازه داده میشود که به آسمان بالا روند، تا این که به عرش پروردگار میرسند. هفت نوبت بر دور عرش طواف میکنند و نزد هر پایهای از پایههای عرش دو رکعت نماز میخوانند. آن گاه که از این عمل فارغ شدند به بدنهای خویش باز میگردند. بدین جهت، انبیا و اوصیا شادمان میگردند و وصی زنده مقدار زیادی بر علومش اضافه میشود. | ::::::«ابو یحیی صنعانی میگوید: حضرت صادق{{ع}} به من فرمود: ای ابا یحیی! شبهای جمعه برای ما کارهای بزرگی رخ میدهد. ابو یحیی عرض کرد: فدایت شوم، چه کارهایی؟ فرمود: در شب جمعه به ارواح پیمبران و امامان مرده و روح امام{{ع}} زنده اجازه داده میشود که به آسمان بالا روند، تا این که به عرش پروردگار میرسند. هفت نوبت بر دور عرش طواف میکنند و نزد هر پایهای از پایههای عرش دو رکعت نماز میخوانند. آن گاه که از این عمل فارغ شدند به بدنهای خویش باز میگردند. بدین جهت، انبیا و اوصیا شادمان میگردند و وصی زنده مقدار زیادی بر علومش اضافه میشود. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله خاتمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله خاتمی؛ | ||
| تصویر = 260.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[سید احمد خاتمی]]]] | | تصویر = 260.jpg|تپس||بندانگشتی|right|100px|[[سید احمد خاتمی]]]] | ||
آیتالله '''[[سید احمد خاتمی]]'''، در مقاله ''«[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/85999/%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%A6%DA%A9%D9%87-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-(%D8%B9) در آستان امامان؛ ملائکه و دیدار با امامان]»'' و کتاب ''«[[در آستان امامان معصوم ج۱ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[سید احمد خاتمی]]'''، در مقاله ''«[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/85999/%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%A6%DA%A9%D9%87-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-(%D8%B9) در آستان امامان؛ ملائکه و دیدار با امامان]»'' و کتاب ''«[[در آستان امامان معصوم ج۱ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::*«از برخی روایات استفاده میشود که علم [[امامان]]{{عم}} نیز پیوسته ازدیاد مییابد. در کتاب شریف کافی بابی تحت این عنوان منعقد کرده است که: {{عربی|«لولا ان الائمه{{عم}} یزدادون لفقد ما عندهم»}} اگر علم [[امامان]]{{عم}} توسط ذات مقدس ربوبی زیاد نشود علمشان تمام میشود. در اولین روایت از این باب آمده است که [[صفوان بن یحیی]] گوید از [[امام کاظم]]{{ع}} شنیدم که فرمود: {{عربی|«أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} يَقُولُ: لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>[[امام صادق]]{{ع}} پیوسته میفرمود اگر بر علم ما افزوده نمیشد، همانا پایان میپذیرفت. بیتردید یکی از راههای افزایش علم [[معصومین]]{{عم}}، اطلاعرسانی از طریق ملائکه است که برای انجام این وظیفه و رساندن اخبار عالم خدمت [[امام]]{{ع}} شرفیاب گردند این دسته از روایات نیز دلالت التزامی بر آمد و شد ملائکه به محضر امامان{{عم}} دارد»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/85999/%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%A6%DA%A9%D9%87-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-(%D8%B9) در آستان امامان ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، شماره۲۴۸.]</ref>. | ::::::*«از برخی روایات استفاده میشود که علم [[امامان]]{{عم}} نیز پیوسته ازدیاد مییابد. در کتاب شریف کافی بابی تحت این عنوان منعقد کرده است که: {{عربی|«لولا ان الائمه{{عم}} یزدادون لفقد ما عندهم»}} اگر علم [[امامان]]{{عم}} توسط ذات مقدس ربوبی زیاد نشود علمشان تمام میشود. در اولین روایت از این باب آمده است که [[صفوان بن یحیی]] گوید از [[امام کاظم]]{{ع}} شنیدم که فرمود: {{عربی|«أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} يَقُولُ: لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>[[امام صادق]]{{ع}} پیوسته میفرمود اگر بر علم ما افزوده نمیشد، همانا پایان میپذیرفت. بیتردید یکی از راههای افزایش علم [[معصومین]]{{عم}}، اطلاعرسانی از طریق ملائکه است که برای انجام این وظیفه و رساندن اخبار عالم خدمت [[امام]]{{ع}} شرفیاب گردند این دسته از روایات نیز دلالت التزامی بر آمد و شد ملائکه به محضر امامان{{عم}} دارد»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/85999/%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%A6%DA%A9%D9%87-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-(%D8%B9) در آستان امامان ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، شماره۲۴۸.]</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله تحریری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله تحریری؛ | ||
| تصویر = tahriri.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد باقر تحریری|تحریری]]]] | | تصویر = tahriri.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد باقر تحریری|تحریری]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد باقر تحریری]]''' در کتاب ''«[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد باقر تحریری]]''' در کتاب ''«[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«باتوجه به روایات گوناگون در این باب، باید دقت کرد که ایشان شئون و جهات وجوديه مختلفی داشتهاند که به حسب هر شأنی، وظیفهای داشته و حکمی جاری است و خود ایشان به مراعات این وظایف آگاهترند، چون وظیفه اساسی ایشان هدایت است. | ::::::«باتوجه به روایات گوناگون در این باب، باید دقت کرد که ایشان شئون و جهات وجوديه مختلفی داشتهاند که به حسب هر شأنی، وظیفهای داشته و حکمی جاری است و خود ایشان به مراعات این وظایف آگاهترند، چون وظیفه اساسی ایشان هدایت است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد فاضل لنکرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد فاضل لنکرانی؛ | ||
| تصویر = 11736.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | | تصویر = 11736.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | ||
آیتالله '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)|ائمه دائماً در حال ازدیاد علم هستند]] و [[ازدیاد علم ائمه]] و حتی [[علم نبی]] منحصر به دنیا هم نیست. حتی در عالم آخرت مقام [[ازدیاد علم]] برای آنها محفوظ است. اگر کسی این مطلب را در متون [[روایات]] بررسی کند به خوبی آن را میبیند. گاهی اوقات اشکال میکنند این چه علمی است که برای [[ائمه]] خود درست میکنید و میگويید روز به روز علمشان بیشتر میشود، آيا [[علم پیامبر]] که [[اعظم خلق]] خداست از اینها کمتر است؟ پاسخ اين است که در [[روایات]] وارد شده هر علمی که در لیله جمعه به ائمه افاضه میشود، قبل از آن به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و امامهای ديگر و لو از دنیا رفته باشند اعطا میشود. | ::::::«[[آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)|ائمه دائماً در حال ازدیاد علم هستند]] و [[ازدیاد علم ائمه]] و حتی [[علم نبی]] منحصر به دنیا هم نیست. حتی در عالم آخرت مقام [[ازدیاد علم]] برای آنها محفوظ است. اگر کسی این مطلب را در متون [[روایات]] بررسی کند به خوبی آن را میبیند. گاهی اوقات اشکال میکنند این چه علمی است که برای [[ائمه]] خود درست میکنید و میگويید روز به روز علمشان بیشتر میشود، آيا [[علم پیامبر]] که [[اعظم خلق]] خداست از اینها کمتر است؟ پاسخ اين است که در [[روایات]] وارد شده هر علمی که در لیله جمعه به ائمه افاضه میشود، قبل از آن به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و امامهای ديگر و لو از دنیا رفته باشند اعطا میشود. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ | ||
| تصویر = 11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | | تصویر = 11212121.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | ||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«روایات متعددی نیز در این زمینه وارد شده است که علم [[ائمه]]{{عم}} به منبعی اتصال دارد که همواره در حال تزاید است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: اگر علم ما افزایش نمییافت هر آینه آگاهی ما محدود میشد راوی سؤال کرد: آیا بر علم شما چیزهایی که [[رسول خدا]] نمیدانستند نیز اضافه میشود؟ حضرت فرمودند اگر چنین باشد ابتدا به [[رسول خدا]] عرضه میشود و پس از آن به هر یک از [[ائمه]] تا به دست ما برسد<ref>کافی جلد ۱ ص ۲۵۵.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: اگر علوم ما در شب و روز افزایش نمییافت حتما آگاهی و دانش ما محدود و تمام میشد<ref>بصائر الدرجات جزء هشتم ص۳۹۵.</ref>»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ص۳۳۹</ref>. | ::::::«روایات متعددی نیز در این زمینه وارد شده است که علم [[ائمه]]{{عم}} به منبعی اتصال دارد که همواره در حال تزاید است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: اگر علم ما افزایش نمییافت هر آینه آگاهی ما محدود میشد راوی سؤال کرد: آیا بر علم شما چیزهایی که [[رسول خدا]] نمیدانستند نیز اضافه میشود؟ حضرت فرمودند اگر چنین باشد ابتدا به [[رسول خدا]] عرضه میشود و پس از آن به هر یک از [[ائمه]] تا به دست ما برسد<ref>کافی جلد ۱ ص ۲۵۵.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: اگر علوم ما در شب و روز افزایش نمییافت حتما آگاهی و دانش ما محدود و تمام میشد<ref>بصائر الدرجات جزء هشتم ص۳۹۵.</ref>»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ص۳۳۹</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ | ||
| تصویر = 29837.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین گنجی|گنجی]]]] | | تصویر = 29837.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[حسین گنجی|گنجی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین گنجی]]''' در کتاب ''«[[امامشناسی ۱ (کتاب)|امامشناسی]]»'' در اینباره گفتهاند: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین گنجی]]''' در کتاب ''«[[امامشناسی ۱ (کتاب)|امامشناسی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«معنای ازدیاد [[علم امام]] در شب جمعه چیست؟ | ::::::«معنای ازدیاد [[علم امام]] در شب جمعه چیست؟ | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ | ||
| تصویر = 136810.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری]]]] | | تصویر = 136810.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در پایاننامه ''«[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در پایاننامه ''«[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یکی از موارد دیگری که در روایات محدثین مکتب قم، برای منبع و مأخذ [[علم امام]] به آن اشاره شده است، عروج روح [[امام]] به آسمان در هر شب جمعه و افزایش [[علم امام]] بعد از این اتفاق است، این منبع [[علم امام]] به قدری مهم است که [[امامان]] در جواب اصحابشان فرمودهاند که اگر علم ما افزایش نیابد، تمام میشود. | ::::::«یکی از موارد دیگری که در روایات محدثین مکتب قم، برای منبع و مأخذ [[علم امام]] به آن اشاره شده است، عروج روح [[امام]] به آسمان در هر شب جمعه و افزایش [[علم امام]] بعد از این اتفاق است، این منبع [[علم امام]] به قدری مهم است که [[امامان]] در جواب اصحابشان فرمودهاند که اگر علم ما افزایش نیابد، تمام میشود. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛ | ||
| تصویر = 11758.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[خلیل منصوری رامسری]]]] | | تصویر = 11758.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[خلیل منصوری رامسری]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]'''، در مقاله ''«[[بیکرانگی علم امام معصوم (مقاله)|بیکرانگی علم امام معصوم]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]'''، در مقاله ''«[[بیکرانگی علم امام معصوم (مقاله)|بیکرانگی علم امام معصوم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یکی از ویژگیهایی که برای علم [[امام]]{{ع}} در روایات بیان شده، افزایش علم ایشان در شبهای جمعه است. در روایتی آمده که ارواح [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} در شبهای جمعه بالا میرود و از نوعی عروج برخوردار میشود که در آن عروج علم ایشان افزایش مییابد. عبارت، این گونه است که: {{عربی|«یزداد فی علومهم جما غفیرا»}}؛<ref>و فراوان به علوم ایشان افزوده میشود.</ref>از [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده که فرمود: {{عربی|« مَا مِنْ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فِيهَا سُرُورٌ قُلْتُ كَيْفَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَيْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا»}}؛<ref>شب جمعهای نیست مگر آن که اولیای خدا، سرور ویژهای در آن دارند، هنگامی که شب جمعه فرا میرسد رسول خدا{{صل}} با عرش علم خداوندی ارتباط برقرار میکند و من نیز همراه با او با عرش تماس حاصل میکنم و در نتیجه با علمی که از آن جا بهره بردهام باز میگردم و اگر این نبود، قطعاً آن چه در نزد ما است پایان میپذیرفت. بحارالانوار، ج۳۲، ص۳۳۳.</ref>. این مطلب نشان میدهد که خواستههای ایشان برای دانش بیشتر که در جمله {{عربی|«اذا شاؤوا علموا»}} بیان شده، از راه صعود ارواح آنان در شبهای جمعه میتوان اتفاق بیفتد. بنابراین، آنان برخی از علوم خویش را از راه صعود در شبهای جمعه به دست میآورند که میتواند شامل علوم ایشان به جزئیات باشد. شگفت این که همه علوم از واسطه[[ پیامبر]]{{صل}} میباشد حتی برای اوصیایی که در میان انسان ها تا قیامت حاضر هستند، و [[پیامبر]]{{صل}} به عنوان صادر نخستین و در مقام واسطه فیض میان خدا و همه پیامبران و اوصیا چه زندگان و چه مردگانشان عمل میکند. در روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} آمده: به ارواح پیامبران و اوصیایی که از دنیا رفتهاند و نیز به روح وصی ای که در میان شما زندگی میکند، اجازه داده میشود که به آسمان صعود کنند تا این که به عرش پروردگار برسند… آن گاه پیامبران و اوصیا در حالی که سرشار از شادمانی و سرور هستند و وصیای که در میان شما زندگی میکند، بسیار بسیار به علمش افزوده میگردد.<ref>بصائرالدرجات، ص۱۳۱.</ref>. بنابراین [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} به علم آسمان و زمین و آن چه در آن است و هم چنین وقایع گذشته و حال و آینده آگاه هستند و این دانش ایشان میتواند از راههای گوناگون به دست آید که یکی از آنها علم به ماکان و مایکون از راه صعود و عروج در شبهای جمعه است»<ref>[http://www.samamos.com/?p=616 بیکرانگی علم امام معصوم]</ref>. | ::::::«یکی از ویژگیهایی که برای علم [[امام]]{{ع}} در روایات بیان شده، افزایش علم ایشان در شبهای جمعه است. در روایتی آمده که ارواح [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} در شبهای جمعه بالا میرود و از نوعی عروج برخوردار میشود که در آن عروج علم ایشان افزایش مییابد. عبارت، این گونه است که: {{عربی|«یزداد فی علومهم جما غفیرا»}}؛<ref>و فراوان به علوم ایشان افزوده میشود.</ref>از [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده که فرمود: {{عربی|« مَا مِنْ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فِيهَا سُرُورٌ قُلْتُ كَيْفَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَيْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا»}}؛<ref>شب جمعهای نیست مگر آن که اولیای خدا، سرور ویژهای در آن دارند، هنگامی که شب جمعه فرا میرسد رسول خدا{{صل}} با عرش علم خداوندی ارتباط برقرار میکند و من نیز همراه با او با عرش تماس حاصل میکنم و در نتیجه با علمی که از آن جا بهره بردهام باز میگردم و اگر این نبود، قطعاً آن چه در نزد ما است پایان میپذیرفت. بحارالانوار، ج۳۲، ص۳۳۳.</ref>. این مطلب نشان میدهد که خواستههای ایشان برای دانش بیشتر که در جمله {{عربی|«اذا شاؤوا علموا»}} بیان شده، از راه صعود ارواح آنان در شبهای جمعه میتوان اتفاق بیفتد. بنابراین، آنان برخی از علوم خویش را از راه صعود در شبهای جمعه به دست میآورند که میتواند شامل علوم ایشان به جزئیات باشد. شگفت این که همه علوم از واسطه[[ پیامبر]]{{صل}} میباشد حتی برای اوصیایی که در میان انسان ها تا قیامت حاضر هستند، و [[پیامبر]]{{صل}} به عنوان صادر نخستین و در مقام واسطه فیض میان خدا و همه پیامبران و اوصیا چه زندگان و چه مردگانشان عمل میکند. در روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} آمده: به ارواح پیامبران و اوصیایی که از دنیا رفتهاند و نیز به روح وصی ای که در میان شما زندگی میکند، اجازه داده میشود که به آسمان صعود کنند تا این که به عرش پروردگار برسند… آن گاه پیامبران و اوصیا در حالی که سرشار از شادمانی و سرور هستند و وصیای که در میان شما زندگی میکند، بسیار بسیار به علمش افزوده میگردد.<ref>بصائرالدرجات، ص۱۳۱.</ref>. بنابراین [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} به علم آسمان و زمین و آن چه در آن است و هم چنین وقایع گذشته و حال و آینده آگاه هستند و این دانش ایشان میتواند از راههای گوناگون به دست آید که یکی از آنها علم به ماکان و مایکون از راه صعود و عروج در شبهای جمعه است»<ref>[http://www.samamos.com/?p=616 بیکرانگی علم امام معصوم]</ref>. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛ | ||
| تصویر = 673639443601.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن نادم|نادم]]]] | | تصویر = 673639443601.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن نادم|نادم]]]] | ||
حجج الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم|نادم]]''' و '''[[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]»'' در اینباره گفتهاند: | حجج الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم|نادم]]''' و '''[[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«در برخی از روایات محدثان قم، عروج روح [[امام]]{{ع}} به آسمان، در شبهای جمعه، از مصادیق منابع [[علم امام]]{{ع}} شمرده میشود. این عروج و افزایش [[علم امام]]{{ع}} به سبب آن، به اندازهای مهم است که [[امامان]]{{عم}} به اصحابشان فرمودهاند اگر این افزایش نباشد، علم [[امام]]{{ع}} پایان مییابد. طبق روایاتی که صفار نقل میکند، در هر شب جمعه، فرشتگان، اوصیا و پیامبران ازدنیارفته و نیز ارواح اوصیا و [[امام]]{{ع}} حاضر در میان مردم [[امام]]{{ع}} هر زمان، به آسمان عروج، هفت بار دور عرش الهی طواف و خداوند را تسبیح و تقدیس میکنند. آنها در کنار هر رکن عرش، دو رکعت نماز میخوانند و برمیگردند. آنگاه [[پیامبران]]{{عم}} و اوصیا و روح وصی زنده، شادی بسیاری احساس میکنند و به [[امام]]{{ع}} زندهو [[امامان]]{{عم}} دیگر الهامی میشود که علمشان را افزایش میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در تعلیل این نکته میفرماید: اگر چنین نباشد، علم ما تمام میشود هم، روایاتی با همین مضامین نقل میکند؛ اما صدوق در این باره روایتی نیاورده است. پس روایات عروج نیز، از نظر محدثین، مؤید دیگری بر الهامی بودن علم [[امام]]{{ع}} است.(...) | ::::::«در برخی از روایات محدثان قم، عروج روح [[امام]]{{ع}} به آسمان، در شبهای جمعه، از مصادیق منابع [[علم امام]]{{ع}} شمرده میشود. این عروج و افزایش [[علم امام]]{{ع}} به سبب آن، به اندازهای مهم است که [[امامان]]{{عم}} به اصحابشان فرمودهاند اگر این افزایش نباشد، علم [[امام]]{{ع}} پایان مییابد. طبق روایاتی که صفار نقل میکند، در هر شب جمعه، فرشتگان، اوصیا و پیامبران ازدنیارفته و نیز ارواح اوصیا و [[امام]]{{ع}} حاضر در میان مردم [[امام]]{{ع}} هر زمان، به آسمان عروج، هفت بار دور عرش الهی طواف و خداوند را تسبیح و تقدیس میکنند. آنها در کنار هر رکن عرش، دو رکعت نماز میخوانند و برمیگردند. آنگاه [[پیامبران]]{{عم}} و اوصیا و روح وصی زنده، شادی بسیاری احساس میکنند و به [[امام]]{{ع}} زندهو [[امامان]]{{عم}} دیگر الهامی میشود که علمشان را افزایش میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در تعلیل این نکته میفرماید: اگر چنین نباشد، علم ما تمام میشود هم، روایاتی با همین مضامین نقل میکند؛ اما صدوق در این باره روایتی نیاورده است. پس روایات عروج نیز، از نظر محدثین، مؤید دیگری بر الهامی بودن علم [[امام]]{{ع}} است.(...) | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ | ||
| تصویر = 11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]] | | تصویر = 11670.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در دو مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' و ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D9%88_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD)علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)]»'' در این باره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در دو مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' و ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D9%88_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD)علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::*«نگاه اعتدالی، [[علم امام]]{{ع}} را دارای دو بعد و دو حیثیت میداند که از حیثی مطلق و بیحد است و استثناء نداشته و نامتغیر است و از حیث دیگر ناقص و متغیر است و تدریجاً افزوده میشود. شرح این نگاه و ادله آن مقدماتی دارد که آن را به بحث بعد موکول میکنیم انشاءالله. فعلاً مناسب است اشارهای به اشکال نگاه افراطی بشود. گرایش افراطی میگوید علم ائمه تکبعدی است و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را [[علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل میدانند]] و علمشان افزوده نمیشود. ولی این نگاه با نصوص قرآن کریم و سیره و روایات مخالف است. ما معتقدیم که [[پیامبر]]{{صل}} اشرف [[اهل بیت]]{{عم}} هستند. قرآن کریم در ترسیم شخصیت [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} تأکید میکند که [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} حتی بعد از رسالت از حیثی همه چیز را نمیدانستهاند و علمشان به واسطه نزول [[وحی]] افزایش مییافته و این مسأله از نصوص قرآن است که قابل تأویل نیست. اینکه به حضرت وحی میشده و از جانب خداوند مورد تعلیم و آموزش بودهاند، و برخی از مطالب بوده که حضرت نمیدانستهاند و تدریجاً بر قلب حضرت نازل میشده است، از مسلمات قرآن است. آیاتی نظیر: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است». سوره هود، آیه۴۹.</ref> {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره برائت به صراحت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ]]}}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۱ </ref> به صراحت مطلق علم را از حضرت نفی میکند. نزول تدریجی قرآن و پاسخهای خداوند به سؤالات آن حضرت در قرآن به وضوح بیان شده است و اگر علم حضرت مطلقِ مطلق بود، دیگر جایی برای این مسائل باقی نمیماند. سیره هم سراسر همین مسأله را نشان میدهد که حضرت برخی از مسائل را نمیدانستهاند و به تدریج معلوم میشده است. سیره [[اهل بیت]]{{عم}} نیز همین طور بوده است. روایات هم یکصدا از تعلیم حضرت [[پیامبر|رسولالله]]{{صل}} توسط [[جبرائیل]] صحبت میکند و به صراحت میفرماید که [[ائمه]]{{عم}} علمشان افزوده میشود و [[مرحوم مجلسی]] در جلد بیست و شش بحارالانوار بابی دارند با این عنوان: {{عربی|«باب أنهم{{عم}} يزادون و لو لا ذلك لنفد ما عندهم و إن أرواحهم تعرج إلى السماء في ليلة الجمعة»}}<ref>روایاتی درباره اینکه علم ایشان{{عم}} افزایش مییابد، که اگر اینگونه نبود علم ایشان به اتمام میرسید و ارواح ایشان در روز جمعه به سوی آسمان عروج مییافت</ref> و در آن قریب به چهل حدیث ذکر میکنند. صاحبان این نگاه افراطی میگویند [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را میدانستند و تنها فرقشان با خدا این است که خدا [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|استقلالاً میداند]] و ایشان به شکل [[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|غیراستقلالی]] و به تعلیم الهی. این سخن بههیچوجه با آیات قرآن و روایات نمیسازد؛ چون اگر کسی همه چیز را مطلقاً بداند - چه به شکل استقلالی و چه به شکل غیراستقلالی - دیگر نیازی به آموزش و وحی ندارد و علم او نیز قابل افزایش و ازدیاد نیست. بلکه بالاتر از این، در قرآن کریم هم نسبت [[علم غیب]] استقلالی و هم علم غیر استقلالی را به [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} رد میکند. '''توضیح اینکه:''' بعضی از آیات نفی غیب از حضرت [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} را میتوان حمل بر نفی علم استقلالی نمود. مثل این آیه: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ]]}}<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟»؛ سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> '''ممکن است بگوئیم''' مراد این است که من [[علم غیب ]] را [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|بالذات و بالاستقلال]] نمیدانم، ولی به تعلیم الهی همه غیب در نزد من حاضر است. ولی برخی از آیات قرآن این توجیه را نمیپذیرد. خداوند در سورۀ اعراف میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}}<ref>«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».</ref> در این آیه هم [[علم غیب]] نفی شده و هم بر آن به نفی تالی استدلال شده و استدلال آن، هم نفی علم استقلالی را در بر میگیرد و هم نفی علم غیر استقلالی را؛ چون این تالی که برای شرط بیان میشود، اعم است از اینکه حضرت [[علم غیب]] را استقلالی بدانند یا غیراستقلالی. انسان اگر علم غیب غیراستقلالی هم داشته باشد {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} تحقق پیدا میکند. با اینکه لو شرطیه در مقام قیاس استثنائی به رفع تالی است. میفرماید که من علم غیب ندارم و چون [[علم غیب ]]ندارم استکثار خیر ندارم و از اینکه مصداق {{متن قرآن|مَسَّنِيَ السُّوءُ}} میشوم باید بفهمید فاقد علم غیبم. یعنی مسلماً [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در زندگی و [[حیات]] عادیشان مانند انسانهای عادی در معرض سوء و خیر بودند و نسبت به تقدیرات الهی در حالت خوف و رجا قرار داشتند. وقتی میخواستند سفری بروند یا کاری را انجام دهند نمیدانستند در سفر خطری هست یا نیست و به خدا استعاذه میکردند، وقتی دشمنی حمله میکرد و خطری برای حضرت اتفاق میافتاد یا حضرت مریض میشدند، حالت خوف و رجاء در حضرت مشهود بود. در سیره هم مکرراً نقل شده و صریح آیات قرآن نیز همین است. صاحبان نگاه افراطی میگویند تمام آنچه در سیره آمده و در روایات نقل شده، همه یا تقیه یا تظاهر است. [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را میدانستند ولی چون افراد کشش و فهم آن را نداشتند در ظاهر خود را جاهل نشان میدادند و همیشه تظاهر به جهل میکردند و آیات قرآن نیز باید همگی تأویل شود. ولی این روش برای فهم معارف صحیح نیست. درست نیست که انسان چون نمیتواند دو دسته روایت متواتر را با هم جمع کند یکدسته را کلا تأویل نموده و حمل بر تظاهر کند. شأن امام از چنین نسبتهایی شریفتر است و دلالت قرآن کریم و سیره و روایات بر عدم [[آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)|علم غیب مطلق امام قطعی است]] و نمیتوان از آن دست برداشت. اگر بنا باشد باب تأویلهای این چنینی باز شود دیگر سنگبرسنگ نمیایستد و همه معارف از اعتبار ساقط میگردد. به تعبیر حضرت [[علامه طباطبایی]] با این روش، آیات قرآن که آیات هدایت است، به آیات اضلال و گمراهی تبدیل میشود که باید آن را همیشه بر یک دسته معانی خاص و غیر متعارف حمل نمود و این با شأن قرآن کریم نمیسازد و به تبع با شأن [[ائمه]]{{عم}} نیز در روایاتشان و در سیرهشان قطعاً ناسازگار است. انسان باید سعی کند مفاد آیات و روایات را درست بفهمد، نه اینکه آن را به سلیقه خود توجیه نماید. بههرحال چون این نظر خلاف قطعیات است بهتر است از آن عبور کنیم و به توضیح و تشریح نظر اعتدالی و صحیح بپردازیم که در آن علم امام مطلق است از حیثی و مقید و محدود است از حیثی دیگر»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>. | ::::::*«نگاه اعتدالی، [[علم امام]]{{ع}} را دارای دو بعد و دو حیثیت میداند که از حیثی مطلق و بیحد است و استثناء نداشته و نامتغیر است و از حیث دیگر ناقص و متغیر است و تدریجاً افزوده میشود. شرح این نگاه و ادله آن مقدماتی دارد که آن را به بحث بعد موکول میکنیم انشاءالله. فعلاً مناسب است اشارهای به اشکال نگاه افراطی بشود. گرایش افراطی میگوید علم ائمه تکبعدی است و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را [[علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل میدانند]] و علمشان افزوده نمیشود. ولی این نگاه با نصوص قرآن کریم و سیره و روایات مخالف است. ما معتقدیم که [[پیامبر]]{{صل}} اشرف [[اهل بیت]]{{عم}} هستند. قرآن کریم در ترسیم شخصیت [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} تأکید میکند که [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} حتی بعد از رسالت از حیثی همه چیز را نمیدانستهاند و علمشان به واسطه نزول [[وحی]] افزایش مییافته و این مسأله از نصوص قرآن است که قابل تأویل نیست. اینکه به حضرت وحی میشده و از جانب خداوند مورد تعلیم و آموزش بودهاند، و برخی از مطالب بوده که حضرت نمیدانستهاند و تدریجاً بر قلب حضرت نازل میشده است، از مسلمات قرآن است. آیاتی نظیر: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است». سوره هود، آیه۴۹.</ref> {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره برائت به صراحت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ]]}}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۱ </ref> به صراحت مطلق علم را از حضرت نفی میکند. نزول تدریجی قرآن و پاسخهای خداوند به سؤالات آن حضرت در قرآن به وضوح بیان شده است و اگر علم حضرت مطلقِ مطلق بود، دیگر جایی برای این مسائل باقی نمیماند. سیره هم سراسر همین مسأله را نشان میدهد که حضرت برخی از مسائل را نمیدانستهاند و به تدریج معلوم میشده است. سیره [[اهل بیت]]{{عم}} نیز همین طور بوده است. روایات هم یکصدا از تعلیم حضرت [[پیامبر|رسولالله]]{{صل}} توسط [[جبرائیل]] صحبت میکند و به صراحت میفرماید که [[ائمه]]{{عم}} علمشان افزوده میشود و [[مرحوم مجلسی]] در جلد بیست و شش بحارالانوار بابی دارند با این عنوان: {{عربی|«باب أنهم{{عم}} يزادون و لو لا ذلك لنفد ما عندهم و إن أرواحهم تعرج إلى السماء في ليلة الجمعة»}}<ref>روایاتی درباره اینکه علم ایشان{{عم}} افزایش مییابد، که اگر اینگونه نبود علم ایشان به اتمام میرسید و ارواح ایشان در روز جمعه به سوی آسمان عروج مییافت</ref> و در آن قریب به چهل حدیث ذکر میکنند. صاحبان این نگاه افراطی میگویند [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را میدانستند و تنها فرقشان با خدا این است که خدا [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|استقلالاً میداند]] و ایشان به شکل [[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|غیراستقلالی]] و به تعلیم الهی. این سخن بههیچوجه با آیات قرآن و روایات نمیسازد؛ چون اگر کسی همه چیز را مطلقاً بداند - چه به شکل استقلالی و چه به شکل غیراستقلالی - دیگر نیازی به آموزش و وحی ندارد و علم او نیز قابل افزایش و ازدیاد نیست. بلکه بالاتر از این، در قرآن کریم هم نسبت [[علم غیب]] استقلالی و هم علم غیر استقلالی را به [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} رد میکند. '''توضیح اینکه:''' بعضی از آیات نفی غیب از حضرت [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} را میتوان حمل بر نفی علم استقلالی نمود. مثل این آیه: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ]]}}<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟»؛ سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> '''ممکن است بگوئیم''' مراد این است که من [[علم غیب ]] را [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|بالذات و بالاستقلال]] نمیدانم، ولی به تعلیم الهی همه غیب در نزد من حاضر است. ولی برخی از آیات قرآن این توجیه را نمیپذیرد. خداوند در سورۀ اعراف میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}}<ref>«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».</ref> در این آیه هم [[علم غیب]] نفی شده و هم بر آن به نفی تالی استدلال شده و استدلال آن، هم نفی علم استقلالی را در بر میگیرد و هم نفی علم غیر استقلالی را؛ چون این تالی که برای شرط بیان میشود، اعم است از اینکه حضرت [[علم غیب]] را استقلالی بدانند یا غیراستقلالی. انسان اگر علم غیب غیراستقلالی هم داشته باشد {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} تحقق پیدا میکند. با اینکه لو شرطیه در مقام قیاس استثنائی به رفع تالی است. میفرماید که من علم غیب ندارم و چون [[علم غیب ]]ندارم استکثار خیر ندارم و از اینکه مصداق {{متن قرآن|مَسَّنِيَ السُّوءُ}} میشوم باید بفهمید فاقد علم غیبم. یعنی مسلماً [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در زندگی و [[حیات]] عادیشان مانند انسانهای عادی در معرض سوء و خیر بودند و نسبت به تقدیرات الهی در حالت خوف و رجا قرار داشتند. وقتی میخواستند سفری بروند یا کاری را انجام دهند نمیدانستند در سفر خطری هست یا نیست و به خدا استعاذه میکردند، وقتی دشمنی حمله میکرد و خطری برای حضرت اتفاق میافتاد یا حضرت مریض میشدند، حالت خوف و رجاء در حضرت مشهود بود. در سیره هم مکرراً نقل شده و صریح آیات قرآن نیز همین است. صاحبان نگاه افراطی میگویند تمام آنچه در سیره آمده و در روایات نقل شده، همه یا تقیه یا تظاهر است. [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را میدانستند ولی چون افراد کشش و فهم آن را نداشتند در ظاهر خود را جاهل نشان میدادند و همیشه تظاهر به جهل میکردند و آیات قرآن نیز باید همگی تأویل شود. ولی این روش برای فهم معارف صحیح نیست. درست نیست که انسان چون نمیتواند دو دسته روایت متواتر را با هم جمع کند یکدسته را کلا تأویل نموده و حمل بر تظاهر کند. شأن امام از چنین نسبتهایی شریفتر است و دلالت قرآن کریم و سیره و روایات بر عدم [[آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)|علم غیب مطلق امام قطعی است]] و نمیتوان از آن دست برداشت. اگر بنا باشد باب تأویلهای این چنینی باز شود دیگر سنگبرسنگ نمیایستد و همه معارف از اعتبار ساقط میگردد. به تعبیر حضرت [[علامه طباطبایی]] با این روش، آیات قرآن که آیات هدایت است، به آیات اضلال و گمراهی تبدیل میشود که باید آن را همیشه بر یک دسته معانی خاص و غیر متعارف حمل نمود و این با شأن قرآن کریم نمیسازد و به تبع با شأن [[ائمه]]{{عم}} نیز در روایاتشان و در سیرهشان قطعاً ناسازگار است. انسان باید سعی کند مفاد آیات و روایات را درست بفهمد، نه اینکه آن را به سلیقه خود توجیه نماید. بههرحال چون این نظر خلاف قطعیات است بهتر است از آن عبور کنیم و به توضیح و تشریح نظر اعتدالی و صحیح بپردازیم که در آن علم امام مطلق است از حیثی و مقید و محدود است از حیثی دیگر»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ | ||
| تصویر = 1073589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی]]]] | | تصویر = 1073589.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در کتاب ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در کتاب ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::«همانطور که ملاحظه شد یک نوع از علم امام حادث بود روایات دیگری نیز حادث را به عنوان عجیبترین و کاملترین علم به ائمه نسبت دادهاند. [[شیخ کلینی|مرحوم کلینی]] در این مورد سه روایت نقل میکند: '''روایت اول''' را [[مفضل بن عمر]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت میکند و دو روایت دیگر را ابوبصیر. در روایت مفضل بعد از اینکه امام بیان میکند [[ائمه]]{{عم}} وارث علم انبیاء هستند و کتب پیشینان در نزد ائمه است؛ راوی میپرسد آیا این همان علم است؟ پاسخ حضرت منفی است و بعد میفرمایند: "[[علم کامل]] آن است که روز به روز و ساعت به ساعت حادث میشود". '''روایت دوم''' شبیه روایت اول است. ولی در اینجا که [[ابوبصیر]] است که سؤال را مطرح میکند و [[امام]] پاسخ میدهند: "علم کامل آن است که شب و روز و ساعت به ساعت حادث میشود". در '''روایت سوم''' [[راوی]] از [[صحت حدیث]] "[[الف باب]]" سؤال میکند و سپس در ادامه امام در مورد [[صحیفه]] و [[جفر]] و [[جامعه]] و [[مصحف فاطمه]] توضیح میدهند و محتوای آنها را بیان میکنند بعد از بیان هرکدام راوی میپرسد آیا این همان علم است؟ حضرت جواب میدهند که این علم است ولی آن علم نیست. سپس امام میفرمایند {{عربی|«ان عندنا علم ماکان و ما هو کائن الی لن تقوم الساعة»}} راوی میگوید: {{عربی|«والله هو العالم»}}؛ امام میفرماید:{{عربی|«انه لعلم و لیس بذلک»}} بعد امام میفرماید: {{عربی|«العلم ما یحدث باللیل و النهار الأمر بعد الأمر و الشيء بعد الشيء إلی یوم القیامة»}}. علاوه بر اینها در [[اصول کافی]] روایات دیگری نیز وجود دارد که مبین آن است که علم ائمه افزایش می یابد و اگر این افزایش نباشد علم ایشان پایان خواهد یافت. سه روایت در مورد [[آیا علم غیب در شب جمعه نازل میشود؟ (پرسش)|افزایش علم در شب جمعه]] است. متن یکی از روایات چنین است: "ابویحیی گوید امام صادق به من فرمود برای ما در شبهای جمعه شأن بزرگی است. عرض کردم آن شأن چیست؟ فرمود به ارواح [[انبیا|پیامبران]] و اوصیاء در گذشته و روح و وصی که در میان شماست اجازه داده میشود که به آسمان بالا بروند تا به عرش پروردگارشان برسند در آنجا هفت دور طواف کنند و نزد هر رکنی از ارکان عرش دو رکعت نماز گزارند پس به کالبدهای پیشین خود برگردند چون صبح شود آن وصی که در میان شماست مقدار زیادی به علمش افزوده شده باشد". (...) [[محمد صالح مازندرانی]] در تفسیر این روایات مطالبی را بیان کرده که شاید مراد وی برطرف کردن تعارض بوده باشد. وی میگوید: "علم خداوند سه نوع است؛ علمی که مستأثر است و اختصاص به خدا دارد، علمی که محتوم است و همه انبیا و اولیا از آن باخبرند و علم سوم علمی غیر محتوم است. این علم هرگاه محتوم شود ائمه از آن آگاهی می یابند و این معنای افزایش علم امام است"»<ref>[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۴۷ الی ۴۹.</ref>. | :::::«همانطور که ملاحظه شد یک نوع از علم امام حادث بود روایات دیگری نیز حادث را به عنوان عجیبترین و کاملترین علم به ائمه نسبت دادهاند. [[شیخ کلینی|مرحوم کلینی]] در این مورد سه روایت نقل میکند: '''روایت اول''' را [[مفضل بن عمر]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت میکند و دو روایت دیگر را ابوبصیر. در روایت مفضل بعد از اینکه امام بیان میکند [[ائمه]]{{عم}} وارث علم انبیاء هستند و کتب پیشینان در نزد ائمه است؛ راوی میپرسد آیا این همان علم است؟ پاسخ حضرت منفی است و بعد میفرمایند: "[[علم کامل]] آن است که روز به روز و ساعت به ساعت حادث میشود". '''روایت دوم''' شبیه روایت اول است. ولی در اینجا که [[ابوبصیر]] است که سؤال را مطرح میکند و [[امام]] پاسخ میدهند: "علم کامل آن است که شب و روز و ساعت به ساعت حادث میشود". در '''روایت سوم''' [[راوی]] از [[صحت حدیث]] "[[الف باب]]" سؤال میکند و سپس در ادامه امام در مورد [[صحیفه]] و [[جفر]] و [[جامعه]] و [[مصحف فاطمه]] توضیح میدهند و محتوای آنها را بیان میکنند بعد از بیان هرکدام راوی میپرسد آیا این همان علم است؟ حضرت جواب میدهند که این علم است ولی آن علم نیست. سپس امام میفرمایند {{عربی|«ان عندنا علم ماکان و ما هو کائن الی لن تقوم الساعة»}} راوی میگوید: {{عربی|«والله هو العالم»}}؛ امام میفرماید:{{عربی|«انه لعلم و لیس بذلک»}} بعد امام میفرماید: {{عربی|«العلم ما یحدث باللیل و النهار الأمر بعد الأمر و الشيء بعد الشيء إلی یوم القیامة»}}. علاوه بر اینها در [[اصول کافی]] روایات دیگری نیز وجود دارد که مبین آن است که علم ائمه افزایش می یابد و اگر این افزایش نباشد علم ایشان پایان خواهد یافت. سه روایت در مورد [[آیا علم غیب در شب جمعه نازل میشود؟ (پرسش)|افزایش علم در شب جمعه]] است. متن یکی از روایات چنین است: "ابویحیی گوید امام صادق به من فرمود برای ما در شبهای جمعه شأن بزرگی است. عرض کردم آن شأن چیست؟ فرمود به ارواح [[انبیا|پیامبران]] و اوصیاء در گذشته و روح و وصی که در میان شماست اجازه داده میشود که به آسمان بالا بروند تا به عرش پروردگارشان برسند در آنجا هفت دور طواف کنند و نزد هر رکنی از ارکان عرش دو رکعت نماز گزارند پس به کالبدهای پیشین خود برگردند چون صبح شود آن وصی که در میان شماست مقدار زیادی به علمش افزوده شده باشد". (...) [[محمد صالح مازندرانی]] در تفسیر این روایات مطالبی را بیان کرده که شاید مراد وی برطرف کردن تعارض بوده باشد. وی میگوید: "علم خداوند سه نوع است؛ علمی که مستأثر است و اختصاص به خدا دارد، علمی که محتوم است و همه انبیا و اولیا از آن باخبرند و علم سوم علمی غیر محتوم است. این علم هرگاه محتوم شود ائمه از آن آگاهی می یابند و این معنای افزایش علم امام است"»<ref>[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۴۷ الی ۴۹.</ref>. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین صادقی ارزگانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین صادقی ارزگانی؛ | ||
| تصویر = 000051.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد امین صادقی ارزگانی|صادقی ارزگانی]]]] | | تصویر = 000051.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد امین صادقی ارزگانی|صادقی ارزگانی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد امین صادقی ارزگانی]]''' در کتاب ''«[[پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی (کتاب)|پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد امین صادقی ارزگانی]]''' در کتاب ''«[[پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی (کتاب)|پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«اولا: افزایش علوم انسان کامل، نه تنها دلیل بر نقص و کاستی او نیست، بلکه نشانه تکامل روز افزون او است؛ زیرا بر اساس مبانی عرفانی، انسان تنها موجودی است که به اصطلاح توقف ندارد و ظرفیت وجودی او به گونهای است که تا بتواند، رشد و تکامل و علم او افزایش مییابد و انسان کامل در این معنا سزاوارتر از همه است. از این رو، پیوسته علم و کمالات او روزافزون است. | ::::::«اولا: افزایش علوم انسان کامل، نه تنها دلیل بر نقص و کاستی او نیست، بلکه نشانه تکامل روز افزون او است؛ زیرا بر اساس مبانی عرفانی، انسان تنها موجودی است که به اصطلاح توقف ندارد و ظرفیت وجودی او به گونهای است که تا بتواند، رشد و تکامل و علم او افزایش مییابد و انسان کامل در این معنا سزاوارتر از همه است. از این رو، پیوسته علم و کمالات او روزافزون است. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ | ||
| تصویر = 098554.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]]] | | تصویر = 098554.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد بیابانی اسکوئی]]''' در کتاب ''«[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد بیابانی اسکوئی]]''' در کتاب ''«[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بر اساس آیات قرآن کریم و روایات [[ائمه|اهل بیت]] {{عم}} : هیچ شک و شبههاى در ازدیاد علم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و امام {{ع}} وجود ندارد. خداوند متعال به پیامبر {{صل}} مىفرماید : {{متن قرآن|وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref> "پیش از آنکه وحى قرآن به سوى تو حکم شود تعجیل به آن نکن و بگو پروردگارا را بر علم من بیافزاى." سوره طه آیه ۱۱۴.</ref> و در سوره قدر آمده است که فرشتگان و روح در شب قدر براى هر امرى فرود مىآیند : {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}}<ref> "فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند." سوره قدر آیه ۴.</ref>. بیشتر مسلمانان معتقدند که شب قدر هر سال تکرار مىشود و اختصاص به زمان پیامبر {{صل}} نداشته است. و در روایات اهل بیت : به صراحت بیان شده است که شب قدر اکنون نیز هست و با رحلت پیامبر {{صل}} از میان نرفته است.<ref> کنز الدقائق جلد ۱۴، ۳۶۶ و ۳۶۷.</ref>. و نیز مسلّم است که "قدر" نامیده شدن این شب به این دلیل است که خداوند متعال در این شب از سال همه امور خلایق را تا شب قدر دیگر مورد تقدیر و اندازهگیرى قرار داده و به وسیله فرشتگان و روح به زمین فرو مىفرستد. و "من کل امر" در آیه شریفه مربوط به حوادث همین سال است. مناسبت شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح و آوردن تقدیرات یک سال بر زمین، اقتضا مىکند که فرشتگان این امور را به محلى خاص براى کارهاى خاص فرود آورند. از میان انسانها کسى جزاهل بیت {{عم}} بعد از پیامبر {{صل}} مدعى فرود فرشتگان و روح در شب قدر براى خویش نیست. و تنها آنان هستند که در روایات متعدّد از این موضوع خبر دادهاند. [[امام صادق|امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه مذکور مىفرماید :{{عربی|«أَیْ مِن عِنْدَ رَبِّهِمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِکُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ»}} <ref> یعنى از سوى پروردگارشان بر محمّد وآل محمّد {{صل}} براى هر امرِ سلام فرود مىآیند.</ref><ref> تأویل الآیات الظاهره، ۷۹۳.</ref><ref> بحار الانوار جلد۲۵، ص ۷۰.</ref>. [[امام سجاد|امام سجّاد]] {{ع}} در دعاى دخول ماه رمضان، نزول فرشتگان و روح را بر آنان که خدا خواسته است با امورى که مورد قضاى الهى قرار گرفته، بیان کرده، مىفرماید : "{{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}} {{عربی|«عَلَی مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ»}}" <ref> فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند... بر آن بندگانى که مورد مشیّت خدا هستند از براى آن قضاى الهى که حکم کرده است.</ref><ref> صحیفه سجادیه دعا و دخول شهر رمضان.</ref><ref> اقبال الاعمال، ۴۲.</ref>. و [[امام باقر|امام باقر]] {{ع}} مىفرماید : {{عربی|«إِنَّهُ لَیَنْزِلُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ إِلَى وَلِیِّ الْأَمْرِ تَفْسِیرُ الْأُمُورِ سَنَهً سَنَهً یُوْمَرُ فِیهَا فِی أَمْرِ نَفْسِهِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ فِی أَمْرِ النَّاسِ بِکَذَا وَ کَذَا»}}<ref>همانا در شب قدر به ولىِّ امر سال به سال تفسیر امور نازل مىشود. در آن شب درباره خودش به امورى امر مىشود و درباره مردم هم به امورى دیگر.</ref>.<ref> کافى جلد ۱، ۲۴۸.</ref><ref> بحارالانوار جلد۲۵، ص ۷۹.</ref>. پس در شب قدر دستورهاى لازم براى امام {{ع}} تا یک سال در مورد خود امام {{ع}} و دیگران آورده مىشود. بدین ترتیب روشن مىشود که علم امام {{ع}} بلکه علم پیامبر {{صل}} هم در شبهاى قدر افزوده مىشود. زیرا روشن است اگر چه پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} از همه حوادث و وقایع تا قیامت به صورت اجمالى اطلاع دارند، ولى در شب قدر همه آن حوادثى که در طول سال تا شب قدر دیگر قبلاً ثبت شده بود دوباره تجدید نظر شده و تقدیر مىگردد و مورد امضاى خداوند سبحانه واقع شده به پیامبر {{صل}} یا امام {{ع}} ابلاغ مىشود. از این امر استفاده مىشود که علم و آگاهى پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} پیش از شب قدر نسبت به حوادث آینده به صورت روشن و حتمى نبوده است یا حداقل حتمى بودن تعدادى از آن امور روشن و مسلّم نبوده است. ممکن است تغییراتى هم به صورت تقدیم و تأخیر و یا امر جدیدى که قبلاً اثرى از آن به صورت تفصیلى نبود در مقدّرات شب قدر وجود داشته باشد. پس با توجّه به این بیان، پیدایش نوعى علم براى امام {{ع}} در شب قدر امکان دارد. و به نظر مىرسد به همین جهت است که ائمّه {{صل}} در روایات متعددى تأکید کردهاند که اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت و اقع مىشود برایتان خبر مىدادم : {{عربی|«لَوْ لَا آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ لَحَدَّثْتُکُمْ بِمَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ أَیَّةُ آیَةٍ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»}}<ref>اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت خواهد شد خبر مىدادم. پس گفتم :کدام آیه؟ فرمود : سخن خدا که مىفرماید : "خدا آن را که مىخواهد محو مىکند و اثبات مىکند و نزد اوست ام الکتاب."</ref><ref>تفسیر عیاشى جلد ۲، ص ۲۱۵.</ref><ref>توحید صدوق ۳۰۵.</ref><ref>بحارالانوار جلد۴، ص ۱۱۸.</ref> و آیه {{متن قرآن|يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء}}<ref>سوره فاطر، آیه ۱.</ref> هم بر این مطلب تأکید مىکند. زیرا زیادى وقتى معنا پیدا مىکند که از قبل تقدیرى صورت گرفته باشد. این امر اختصاص به تقدیرات پیشین ندارد بلکه در امورى که در شب قدر هم مورد تقدیر قرار مىگیرد جارى است. زیرا آیه {{متن قرآن|يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء}}اطلاق دارد. و ممکن است اضافه شدن چیزى در آن واحد صورت پذیرد. علاوه بر این روایاتى داریم که علم امام هر شب جمعه افزوده مىشود. بلکه روایات دیگرى هم وجود دارد که امامان اهل بیت {{عم}} هر لحظه ممکن است بر علومشان افزوده شود. امام صادق {{ع}} مىفرماید : {{عربی|«إِذَا كَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی»}}<ref>شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آنها، با عرش الهى برخورد مىکنیم. و من بر نمىگردم مگر با علمى که تازه استفاده کردهام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام مىگردد.</ref><ref>کافى جلد ۱، ص ۲۵۴.</ref> این روایت به صراحت دلالت دارد که اگر به علوم اهل بیت {{عم}} افزوده نشود علم آنها تمام مىشود. زراره مىگوید : امام باقر {{ع}}فرمود : {{عربی|«لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَیْنَا»}}<ref>اگر به علم ما افزوده نشود علم ما تمام مىگردد. زراره گفت : عرض کردم : آیا به شما علمـى داده مىشود که رسول خدا آن را نمىداند؟ فرمـود : آگاه باش؛ همانا وقتى علمى به ما داده مـىشود، ابتدا به رسول خدا عرضه مىشود و بعد به امامان و سپس کار به ما منتهى مىشود.</ref>.<ref> کافى جلد ۱، ۲۵۵.</ref>.<ref> بحارالانوار جلد ۱۷، ص ۱۳۶.</ref> در این روایت علاوه بر زیاد شدن علم امام {{ع}} نکته دیگرى نیز عنوان شده است که افزوده شدن علوم اهل بیت {{عم}} به گونهاى است که وقتى مطلبى به امام حاضر القا و الهام مىشود به أئمّه پیشین و پیامبر {{صل}} هم رسیده است. و نیز روایاتى در باب محدّث بودن امام {{ع}} رسیده است و روایات دیگرى نیز وجود دارد که افضل علم امام {{ع}} آن است که به صورت الهام و القا در قلب و یا با رسیدن صداى فرشته به گوش امام {{ع}}، برایش پدید مىآید. این دو گروه از روایات هم به این امر تأکید مىکند که علوم اهل بیت {{عم}} دائم در فزونى است.»<ref>[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]].</ref>. | ::::::«بر اساس آیات قرآن کریم و روایات [[ائمه|اهل بیت]] {{عم}} : هیچ شک و شبههاى در ازدیاد علم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و امام {{ع}} وجود ندارد. خداوند متعال به پیامبر {{صل}} مىفرماید : {{متن قرآن|وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref> "پیش از آنکه وحى قرآن به سوى تو حکم شود تعجیل به آن نکن و بگو پروردگارا را بر علم من بیافزاى." سوره طه آیه ۱۱۴.</ref> و در سوره قدر آمده است که فرشتگان و روح در شب قدر براى هر امرى فرود مىآیند : {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}}<ref> "فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند." سوره قدر آیه ۴.</ref>. بیشتر مسلمانان معتقدند که شب قدر هر سال تکرار مىشود و اختصاص به زمان پیامبر {{صل}} نداشته است. و در روایات اهل بیت : به صراحت بیان شده است که شب قدر اکنون نیز هست و با رحلت پیامبر {{صل}} از میان نرفته است.<ref> کنز الدقائق جلد ۱۴، ۳۶۶ و ۳۶۷.</ref>. و نیز مسلّم است که "قدر" نامیده شدن این شب به این دلیل است که خداوند متعال در این شب از سال همه امور خلایق را تا شب قدر دیگر مورد تقدیر و اندازهگیرى قرار داده و به وسیله فرشتگان و روح به زمین فرو مىفرستد. و "من کل امر" در آیه شریفه مربوط به حوادث همین سال است. مناسبت شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح و آوردن تقدیرات یک سال بر زمین، اقتضا مىکند که فرشتگان این امور را به محلى خاص براى کارهاى خاص فرود آورند. از میان انسانها کسى جزاهل بیت {{عم}} بعد از پیامبر {{صل}} مدعى فرود فرشتگان و روح در شب قدر براى خویش نیست. و تنها آنان هستند که در روایات متعدّد از این موضوع خبر دادهاند. [[امام صادق|امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه مذکور مىفرماید :{{عربی|«أَیْ مِن عِنْدَ رَبِّهِمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِکُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ»}} <ref> یعنى از سوى پروردگارشان بر محمّد وآل محمّد {{صل}} براى هر امرِ سلام فرود مىآیند.</ref><ref> تأویل الآیات الظاهره، ۷۹۳.</ref><ref> بحار الانوار جلد۲۵، ص ۷۰.</ref>. [[امام سجاد|امام سجّاد]] {{ع}} در دعاى دخول ماه رمضان، نزول فرشتگان و روح را بر آنان که خدا خواسته است با امورى که مورد قضاى الهى قرار گرفته، بیان کرده، مىفرماید : "{{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}} {{عربی|«عَلَی مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ»}}" <ref> فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند... بر آن بندگانى که مورد مشیّت خدا هستند از براى آن قضاى الهى که حکم کرده است.</ref><ref> صحیفه سجادیه دعا و دخول شهر رمضان.</ref><ref> اقبال الاعمال، ۴۲.</ref>. و [[امام باقر|امام باقر]] {{ع}} مىفرماید : {{عربی|«إِنَّهُ لَیَنْزِلُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ إِلَى وَلِیِّ الْأَمْرِ تَفْسِیرُ الْأُمُورِ سَنَهً سَنَهً یُوْمَرُ فِیهَا فِی أَمْرِ نَفْسِهِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ فِی أَمْرِ النَّاسِ بِکَذَا وَ کَذَا»}}<ref>همانا در شب قدر به ولىِّ امر سال به سال تفسیر امور نازل مىشود. در آن شب درباره خودش به امورى امر مىشود و درباره مردم هم به امورى دیگر.</ref>.<ref> کافى جلد ۱، ۲۴۸.</ref><ref> بحارالانوار جلد۲۵، ص ۷۹.</ref>. پس در شب قدر دستورهاى لازم براى امام {{ع}} تا یک سال در مورد خود امام {{ع}} و دیگران آورده مىشود. بدین ترتیب روشن مىشود که علم امام {{ع}} بلکه علم پیامبر {{صل}} هم در شبهاى قدر افزوده مىشود. زیرا روشن است اگر چه پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} از همه حوادث و وقایع تا قیامت به صورت اجمالى اطلاع دارند، ولى در شب قدر همه آن حوادثى که در طول سال تا شب قدر دیگر قبلاً ثبت شده بود دوباره تجدید نظر شده و تقدیر مىگردد و مورد امضاى خداوند سبحانه واقع شده به پیامبر {{صل}} یا امام {{ع}} ابلاغ مىشود. از این امر استفاده مىشود که علم و آگاهى پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} پیش از شب قدر نسبت به حوادث آینده به صورت روشن و حتمى نبوده است یا حداقل حتمى بودن تعدادى از آن امور روشن و مسلّم نبوده است. ممکن است تغییراتى هم به صورت تقدیم و تأخیر و یا امر جدیدى که قبلاً اثرى از آن به صورت تفصیلى نبود در مقدّرات شب قدر وجود داشته باشد. پس با توجّه به این بیان، پیدایش نوعى علم براى امام {{ع}} در شب قدر امکان دارد. و به نظر مىرسد به همین جهت است که ائمّه {{صل}} در روایات متعددى تأکید کردهاند که اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت و اقع مىشود برایتان خبر مىدادم : {{عربی|«لَوْ لَا آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ لَحَدَّثْتُکُمْ بِمَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ أَیَّةُ آیَةٍ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»}}<ref>اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت خواهد شد خبر مىدادم. پس گفتم :کدام آیه؟ فرمود : سخن خدا که مىفرماید : "خدا آن را که مىخواهد محو مىکند و اثبات مىکند و نزد اوست ام الکتاب."</ref><ref>تفسیر عیاشى جلد ۲، ص ۲۱۵.</ref><ref>توحید صدوق ۳۰۵.</ref><ref>بحارالانوار جلد۴، ص ۱۱۸.</ref> و آیه {{متن قرآن|يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء}}<ref>سوره فاطر، آیه ۱.</ref> هم بر این مطلب تأکید مىکند. زیرا زیادى وقتى معنا پیدا مىکند که از قبل تقدیرى صورت گرفته باشد. این امر اختصاص به تقدیرات پیشین ندارد بلکه در امورى که در شب قدر هم مورد تقدیر قرار مىگیرد جارى است. زیرا آیه {{متن قرآن|يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء}}اطلاق دارد. و ممکن است اضافه شدن چیزى در آن واحد صورت پذیرد. علاوه بر این روایاتى داریم که علم امام هر شب جمعه افزوده مىشود. بلکه روایات دیگرى هم وجود دارد که امامان اهل بیت {{عم}} هر لحظه ممکن است بر علومشان افزوده شود. امام صادق {{ع}} مىفرماید : {{عربی|«إِذَا كَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی»}}<ref>شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آنها، با عرش الهى برخورد مىکنیم. و من بر نمىگردم مگر با علمى که تازه استفاده کردهام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام مىگردد.</ref><ref>کافى جلد ۱، ص ۲۵۴.</ref> این روایت به صراحت دلالت دارد که اگر به علوم اهل بیت {{عم}} افزوده نشود علم آنها تمام مىشود. زراره مىگوید : امام باقر {{ع}}فرمود : {{عربی|«لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَیْنَا»}}<ref>اگر به علم ما افزوده نشود علم ما تمام مىگردد. زراره گفت : عرض کردم : آیا به شما علمـى داده مىشود که رسول خدا آن را نمىداند؟ فرمـود : آگاه باش؛ همانا وقتى علمى به ما داده مـىشود، ابتدا به رسول خدا عرضه مىشود و بعد به امامان و سپس کار به ما منتهى مىشود.</ref>.<ref> کافى جلد ۱، ۲۵۵.</ref>.<ref> بحارالانوار جلد ۱۷، ص ۱۳۶.</ref> در این روایت علاوه بر زیاد شدن علم امام {{ع}} نکته دیگرى نیز عنوان شده است که افزوده شدن علوم اهل بیت {{عم}} به گونهاى است که وقتى مطلبى به امام حاضر القا و الهام مىشود به أئمّه پیشین و پیامبر {{صل}} هم رسیده است. و نیز روایاتى در باب محدّث بودن امام {{ع}} رسیده است و روایات دیگرى نیز وجود دارد که افضل علم امام {{ع}} آن است که به صورت الهام و القا در قلب و یا با رسیدن صداى فرشته به گوش امام {{ع}}، برایش پدید مىآید. این دو گروه از روایات هم به این امر تأکید مىکند که علوم اهل بیت {{عم}} دائم در فزونى است.»<ref>[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]].</ref>. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ | ||
| تصویر = 11700.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عسکری امامخان|امامخان]]]] | | تصویر = 11700.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[عسکری امامخان|امامخان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«روایات متعددی وجود دارد که در آن [[ائمه]]{{عم}} به صراحت افزایش علوم خود را بیان کردهاند. مراد از این جمله [[امام]] چیست که فرمود : "آنچه بالاتر از علم به تمام وقایع گذشته و آینده است، علمهایی است که بر حضرات [[ائمه]]{{عم}} از ناحیه خداوند متعال در هر روز و شب عنایت میشود"، یا تعبیر میکند این نوع علم افضل دانش ما است، یا تعبیر میکند که علم فقط آن است که در شب و روز بر ما حادث میشود. مثل روایت امام هفتم حضرت [[امام کاظم|موسی ابن جعفر]]{{ع}} که فرمود: "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد، گذشته، آینده و حادث، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده، علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد. و این نوع از علم افضل دانش ما است، اما پیامبری بعد از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} ما نخواهد آمد"<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.</ref>. یا مثل روایتی که مفضل از [[امام صادق|امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: {{عربی|"إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي يَحْدُثُ يَوْماً بَعْدَ يَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.</ref>. در این روایت هم [[امام]] خیلی چیزها را به عنوان علم [[امامت]] بیان میکند. و در آخر این جمله را میگوید که اصل علم آن است که روز به روز و ساعت به ساعت برای ما حادث میشود. یا روایتی که [[ضریس کناسی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند : {{عربی|"إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref>. در این روایت هم [[امام]]{{ع}} چیزهایی را به عنوان علم [[امامت]] بیان کرده. سپس میگوید : همانا علم فقط چیزی است که شب و روز و روز به روز و ساعت به ساعت بر ما افزوده میشود. و نظیر همین روایت از [[ابی بصیر]] روایت مفصلی نقل شده است که در این جا فقط به آن اشاره میکنیم و ان شاءالله در بحث "سرچشمههای [[علم امام]]{{ع}} مفصل ذکر میکنیم. در این روایت [[امام]] آموختههای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} و همین طور [[جفر]] و جامعه و {{عربی|"عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ"}} را بهعنوان علم [[امامت]] ذکر میکند و بعد میگوید که اینها هم تمام علم نیست بلکه علم [[امامت]] علمهایی است که بر ما عنایت میشود هر شب و روز از علم الهی<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>. حال وقتی [[امام]] [[علم غیب]] دارد به همه اشیاء و به همه اسرار نهانی چنانکه در روایات ملاحظه فرمودی و چه بسا روایاتی در این مختصر ذکر نشده و کتابهای حدیثی و روایی پر است از آن مطالب، پس در چه ناحیه [[علم امام]]{{ع}} روز بروز افزون می گردد، [[امام]]{{ع}} که همه چیز را میداند و از {{عربی|"عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ "}} آگاه است، پس مقصود [[امام]]{{ع}} از اینکه هر روز و شب از علوم الهی بر ما افزون میشود چیست؟ | ::::::«روایات متعددی وجود دارد که در آن [[ائمه]]{{عم}} به صراحت افزایش علوم خود را بیان کردهاند. مراد از این جمله [[امام]] چیست که فرمود : "آنچه بالاتر از علم به تمام وقایع گذشته و آینده است، علمهایی است که بر حضرات [[ائمه]]{{عم}} از ناحیه خداوند متعال در هر روز و شب عنایت میشود"، یا تعبیر میکند این نوع علم افضل دانش ما است، یا تعبیر میکند که علم فقط آن است که در شب و روز بر ما حادث میشود. مثل روایت امام هفتم حضرت [[امام کاظم|موسی ابن جعفر]]{{ع}} که فرمود: "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد، گذشته، آینده و حادث، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده، علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد. و این نوع از علم افضل دانش ما است، اما پیامبری بعد از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} ما نخواهد آمد"<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.</ref>. یا مثل روایتی که مفضل از [[امام صادق|امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: {{عربی|"إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي يَحْدُثُ يَوْماً بَعْدَ يَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.</ref>. در این روایت هم [[امام]] خیلی چیزها را به عنوان علم [[امامت]] بیان میکند. و در آخر این جمله را میگوید که اصل علم آن است که روز به روز و ساعت به ساعت برای ما حادث میشود. یا روایتی که [[ضریس کناسی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند : {{عربی|"إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref>. در این روایت هم [[امام]]{{ع}} چیزهایی را به عنوان علم [[امامت]] بیان کرده. سپس میگوید : همانا علم فقط چیزی است که شب و روز و روز به روز و ساعت به ساعت بر ما افزوده میشود. و نظیر همین روایت از [[ابی بصیر]] روایت مفصلی نقل شده است که در این جا فقط به آن اشاره میکنیم و ان شاءالله در بحث "سرچشمههای [[علم امام]]{{ع}} مفصل ذکر میکنیم. در این روایت [[امام]] آموختههای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} و همین طور [[جفر]] و جامعه و {{عربی|"عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ"}} را بهعنوان علم [[امامت]] ذکر میکند و بعد میگوید که اینها هم تمام علم نیست بلکه علم [[امامت]] علمهایی است که بر ما عنایت میشود هر شب و روز از علم الهی<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>. حال وقتی [[امام]] [[علم غیب]] دارد به همه اشیاء و به همه اسرار نهانی چنانکه در روایات ملاحظه فرمودی و چه بسا روایاتی در این مختصر ذکر نشده و کتابهای حدیثی و روایی پر است از آن مطالب، پس در چه ناحیه [[علم امام]]{{ع}} روز بروز افزون می گردد، [[امام]]{{ع}} که همه چیز را میداند و از {{عربی|"عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ "}} آگاه است، پس مقصود [[امام]]{{ع}} از اینکه هر روز و شب از علوم الهی بر ما افزون میشود چیست؟ | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۸. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۸. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ | ||
| تصویر = 11522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]]]] | | تصویر = 11522.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]]]] | ||
آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]''' (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آلبویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' در اینباره گفتهاند: | آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]''' (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آلبویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«[[امام صادق]]{{ع}} به [[ابی یحیی صنعانی]] فرمود: ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود. | ::::::«[[امام صادق]]{{ع}} به [[ابی یحیی صنعانی]] فرمود: ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود. | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ | ||
| تصویر = 11819.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی]]]] | | تصویر = 11819.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی]]]] | ||
آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بر اساس روایات، هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم میکند که این دسته از روایات نیز، روایات افزوده شدن بر علم [[امام]]{{ع}} را تأیید میکنند. حضرت [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید:{{عربی|« إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك »}}<ref>هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم میکند.</ref>. و نیز میفرماید: {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً، أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِك »}}<ref> به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده میشود.</ref>. روشن است که خواست و اراده [[امام]]{{ع}}، به معنای موقعیتی است که ممکن است بر [[امام]]{{ع}} پیش بیاید و لزوم ندارد که خواست قولی باشد. در این هنگام خداوند علم جدیدی به [[امام]]{{ع}} افاضه میفرماید. (...) بر اساس روایات متعدد، در هر شب جمعه بر علوم [[ائمه]]{{عم}} افزوده میشود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|«إِنَّ لَنَا فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا »}}<ref>به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، [[رسول اللّه]]{{صل}} به عرش برآید و [[ائمه]]{{عم}} نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمیگردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام میشد. بنابراین، یکی از مجاری علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{}}، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه میگردد و اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نگردد، علم ایشان تمام میشود.</ref> برخی روایات تصریح دارند که اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نشود، علم ایشان پایان مییابد. این دسته از روایات نیز بر جریان دائم علم، تأکید دارند و توقف این جریان را مساوی با محدودیت علم [[امامان]]{{عم}} به امور مقدر دانسته و بیانگر آگاهی [[ائمه]]{{عم}} از تقدیرات جدید، محو و اثبات در کتاب و بدائیات هستند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|« لولا أنّا نزداد، لأنفدنا»}}<ref> اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان مییابد.</ref> در روایت دیگری در این باب، اشکالی که در افزوده شدن بر علم امام در شب قدر بیان گردید، مطرح شده است. کلینی مینویسد: {{عربی|« لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا»}}<ref> از زراره نقل شده که گفت: از [[امام باقر]]{{ع}} شنیدم که میفرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده میشود که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را نمیدانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به [[پیامبر|رسول اللّه]]{{صل}} عرضه میکنند، سپس بر همه [[ائمه]]{{عم}} عرضه میشود تا امر به ما منتهی میگردد.</ref> افزوده شدن بر علم [[ائمه]]{{عم}}، به معنای آگاهی ایشان از تقدیرات و خلق جدید خداوند، محو و اثبات در کتاب و نیز اطلاع از بدائیات است. و چون خدای تعالی هر روز، در کار جدیدی است، امور فوق در هر زمانی ممکن است رخ دهد و علم آن در هر زمان به امام همان عصر میرسد. اما این امور، قبل از این که به امام هر عصر برسد ابتدا به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} عرضه شده و سپس از طریق امامان پیشین به امام هر عصر منتقل میشود. ملا صالح مازندرانی در ذیل این روایت مینویسد: علم خدای تعالی، سه قسم است: ... قسم سوم، تقدیرات غیر محتوم است که بداء در آنها جاری میشود و این قسم بسیار است. خدای تعالی آن را در وقتش برای خلیفه خود ظاهر میکند. پس هنگامی که آن را آشکار نمود حتمی میگردد. و مراد از علم مستفاد، آن علمی است که خدای تعالی برای انبیا و اوصیای خود از قسم آشکار میکند. و در صورتی که این علم را برای ایشان آشکار نمیکرد، علم ایشان به قسم سوم از علم خدای تعالی قطع میشد. و نیز مینویسد: تمام علمی که خدای تعالی به نبی{{صل}} خود القا نموده است، اوصیا او نیز بدان عالم هستند، بدون هیچ زیاده و نقصانی. اما علوم مستأثره مخزون، هنگامی که حکمت الهی ظهور آنها را در اوقات متفرق برای ولی زمان و خلیفه موجود در آن اوقات اقتضا نماید، برای او اظهار میکند. در حالی که لازمهاش آن نیست که امام آن عصر از [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} اعلم باشد. به خاطر آن که [[امام]]{{ع}} فرمود: آن علم، ابتدا بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} عرضه میشود سپس به امام هر عصری میرسد. و این با روایتی که میگفت: [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نمیرد مگر این که حافظ جمله علم و تفسیر آن بود، منافات ندارد. شاید در این جا مراد از جمله علم، علم به تقدیرات محتوم باشد و علم به غیر محتوم بعد از تبدیل آن به محتوم، برای [[پیامبر]]{{صل}} حاصل میشود، اگر چه بعد از رحلت ایشان باشد. و یا مراد از آن، علم به محتوم و غیر آن باشد، به صورت دو طرفه. یعنی وقوع حتمی و یا عدم وقوع آن و سپس علم به حتمی بودن آن در غیر محتومات بعد از رحلت، برای ایشان حاصل میشود. و اللّه اعلم. (...) آقای بیابانی اسکویی، در توضیح این روایت مینویسد: بنا بر آن روایت، بیشتر علوم [[پیامبر]]{{صل}} و علوم [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}}، علوم جمعی و جملی هست که نیاز به تفسیر دارد. و خداوند متعال تفسیر آن را بنا بر مصالحی به تدریج در شبهای قدر و شبهای جمعه و یا روز به روز، به آنها میرساند. یعنی خداوند متعال، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} را عالم به علومی که در آینده تحقق پیدا خواهد کرد، نموده است، ولی همه آنها را که به آنها تعلیم کرده، وعده نداده است که حتما و به طور قطعی در خارج، موجود کند. خداوند متعال، در این امور آزاد و مختار است و میتواند آن را که در کتاب ثبت کرده و به پیامبر و وصی آموخته است، در خارج تحقق دهد و میتواند هیچ یک از آن ثبت شده و تعلیم داده شده را در خارج به وجود نیاورد. بلکه آنها را علم و آگاهی داده و ایجاد اموری را برای آنها به طور حتم و قطع مشخص کرده که انجام خواهد گرفت و اموری دیگر را موقوف به خواست خود نموده و برخی دیگر را تازه در کتاب ثبت میکند که پیش از این در آن نبوده است. و این دو قسمت، به تدریج به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} ابلاغ میگردد»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>. | ::::::«بر اساس روایات، هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم میکند که این دسته از روایات نیز، روایات افزوده شدن بر علم [[امام]]{{ع}} را تأیید میکنند. حضرت [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید:{{عربی|« إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك »}}<ref>هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم میکند.</ref>. و نیز میفرماید: {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً، أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِك »}}<ref> به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده میشود.</ref>. روشن است که خواست و اراده [[امام]]{{ع}}، به معنای موقعیتی است که ممکن است بر [[امام]]{{ع}} پیش بیاید و لزوم ندارد که خواست قولی باشد. در این هنگام خداوند علم جدیدی به [[امام]]{{ع}} افاضه میفرماید. (...) بر اساس روایات متعدد، در هر شب جمعه بر علوم [[ائمه]]{{عم}} افزوده میشود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|«إِنَّ لَنَا فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا »}}<ref>به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، [[رسول اللّه]]{{صل}} به عرش برآید و [[ائمه]]{{عم}} نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمیگردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام میشد. بنابراین، یکی از مجاری علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{}}، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه میگردد و اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نگردد، علم ایشان تمام میشود.</ref> برخی روایات تصریح دارند که اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نشود، علم ایشان پایان مییابد. این دسته از روایات نیز بر جریان دائم علم، تأکید دارند و توقف این جریان را مساوی با محدودیت علم [[امامان]]{{عم}} به امور مقدر دانسته و بیانگر آگاهی [[ائمه]]{{عم}} از تقدیرات جدید، محو و اثبات در کتاب و بدائیات هستند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|« لولا أنّا نزداد، لأنفدنا»}}<ref> اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان مییابد.</ref> در روایت دیگری در این باب، اشکالی که در افزوده شدن بر علم امام در شب قدر بیان گردید، مطرح شده است. کلینی مینویسد: {{عربی|« لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا»}}<ref> از زراره نقل شده که گفت: از [[امام باقر]]{{ع}} شنیدم که میفرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده میشود که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را نمیدانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به [[پیامبر|رسول اللّه]]{{صل}} عرضه میکنند، سپس بر همه [[ائمه]]{{عم}} عرضه میشود تا امر به ما منتهی میگردد.</ref> افزوده شدن بر علم [[ائمه]]{{عم}}، به معنای آگاهی ایشان از تقدیرات و خلق جدید خداوند، محو و اثبات در کتاب و نیز اطلاع از بدائیات است. و چون خدای تعالی هر روز، در کار جدیدی است، امور فوق در هر زمانی ممکن است رخ دهد و علم آن در هر زمان به امام همان عصر میرسد. اما این امور، قبل از این که به امام هر عصر برسد ابتدا به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} عرضه شده و سپس از طریق امامان پیشین به امام هر عصر منتقل میشود. ملا صالح مازندرانی در ذیل این روایت مینویسد: علم خدای تعالی، سه قسم است: ... قسم سوم، تقدیرات غیر محتوم است که بداء در آنها جاری میشود و این قسم بسیار است. خدای تعالی آن را در وقتش برای خلیفه خود ظاهر میکند. پس هنگامی که آن را آشکار نمود حتمی میگردد. و مراد از علم مستفاد، آن علمی است که خدای تعالی برای انبیا و اوصیای خود از قسم آشکار میکند. و در صورتی که این علم را برای ایشان آشکار نمیکرد، علم ایشان به قسم سوم از علم خدای تعالی قطع میشد. و نیز مینویسد: تمام علمی که خدای تعالی به نبی{{صل}} خود القا نموده است، اوصیا او نیز بدان عالم هستند، بدون هیچ زیاده و نقصانی. اما علوم مستأثره مخزون، هنگامی که حکمت الهی ظهور آنها را در اوقات متفرق برای ولی زمان و خلیفه موجود در آن اوقات اقتضا نماید، برای او اظهار میکند. در حالی که لازمهاش آن نیست که امام آن عصر از [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} اعلم باشد. به خاطر آن که [[امام]]{{ع}} فرمود: آن علم، ابتدا بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} عرضه میشود سپس به امام هر عصری میرسد. و این با روایتی که میگفت: [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نمیرد مگر این که حافظ جمله علم و تفسیر آن بود، منافات ندارد. شاید در این جا مراد از جمله علم، علم به تقدیرات محتوم باشد و علم به غیر محتوم بعد از تبدیل آن به محتوم، برای [[پیامبر]]{{صل}} حاصل میشود، اگر چه بعد از رحلت ایشان باشد. و یا مراد از آن، علم به محتوم و غیر آن باشد، به صورت دو طرفه. یعنی وقوع حتمی و یا عدم وقوع آن و سپس علم به حتمی بودن آن در غیر محتومات بعد از رحلت، برای ایشان حاصل میشود. و اللّه اعلم. (...) آقای بیابانی اسکویی، در توضیح این روایت مینویسد: بنا بر آن روایت، بیشتر علوم [[پیامبر]]{{صل}} و علوم [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}}، علوم جمعی و جملی هست که نیاز به تفسیر دارد. و خداوند متعال تفسیر آن را بنا بر مصالحی به تدریج در شبهای قدر و شبهای جمعه و یا روز به روز، به آنها میرساند. یعنی خداوند متعال، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} را عالم به علومی که در آینده تحقق پیدا خواهد کرد، نموده است، ولی همه آنها را که به آنها تعلیم کرده، وعده نداده است که حتما و به طور قطعی در خارج، موجود کند. خداوند متعال، در این امور آزاد و مختار است و میتواند آن را که در کتاب ثبت کرده و به پیامبر و وصی آموخته است، در خارج تحقق دهد و میتواند هیچ یک از آن ثبت شده و تعلیم داده شده را در خارج به وجود نیاورد. بلکه آنها را علم و آگاهی داده و ایجاد اموری را برای آنها به طور حتم و قطع مشخص کرده که انجام خواهد گرفت و اموری دیگر را موقوف به خواست خود نموده و برخی دیگر را تازه در کتاب ثبت میکند که پیش از این در آن نبوده است. و این دو قسمت، به تدریج به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} ابلاغ میگردد»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>. | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۰. آقای مولوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۰. آقای مولوی؛ | ||
| تصویر = 11933.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد مولوی|مولوی]]]] | | تصویر = 11933.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد مولوی|مولوی]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد مولوی]]''' در کتاب ''«[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد مولوی]]''' در کتاب ''«[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[علم امام]]{{ع}} دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمه غیبی است و دائماً در حال افزایش است. در غیر این صورت موجب نقص میشود. در این رابطه از صادقین{{عم}} چند روایت نقل شده است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: "اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم" <ref>{{عربی|"لَوْلا أَنّا نَزْدادُ لاَنْفَدْنا "}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۶۴۹.</ref>. [[مفضل بن عمر]] میگوید؛ روزی [[امام صادق]]{{ع}} به من فرمودند: ما را هر شب جمعه شادی و سروریست! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} تا عرش بالا میرود، و روح ما هم با روح آنان بالا میرود، و این ارواح به بدنهای خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳، ح ۶۴۷.</ref>. [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} میفرمایند: [[علم امام]]{{ع}} سه جنبه و جهت دارد: (۱) علوم مربوط به زمان گذشته؛ (۲) علوم مربوط به زمان آینده؛ (۳) علوم حادث و جدید و نو ظهور. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را [[پیغمبر]]{{صل}} برای ما توضیح داده است و اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۳۴۴.</ref>، در بابی مستقل شامل ۸ حدیث راجع به [[جامعه]]، صحیفه، [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} بحث شده است. و اما علوم حادث و نو ظهور، نتیجه [[الهام]] حق بر دل [[امام]]{{ع}} و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است. این نکته را هم جداً یادآور میشوند که این موضوع را نباید با نبوّت اشتباه کرد؛ یعنی علوم حادث [[امامان]]{{عم}} چیز دیگری است و نبوّت چیز دیگر<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۶۸۱.</ref>»<ref>[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص ۱۹.</ref>. | ::::::«[[علم امام]]{{ع}} دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمه غیبی است و دائماً در حال افزایش است. در غیر این صورت موجب نقص میشود. در این رابطه از صادقین{{عم}} چند روایت نقل شده است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: "اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم" <ref>{{عربی|"لَوْلا أَنّا نَزْدادُ لاَنْفَدْنا "}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۶۴۹.</ref>. [[مفضل بن عمر]] میگوید؛ روزی [[امام صادق]]{{ع}} به من فرمودند: ما را هر شب جمعه شادی و سروریست! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} تا عرش بالا میرود، و روح ما هم با روح آنان بالا میرود، و این ارواح به بدنهای خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳، ح ۶۴۷.</ref>. [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} میفرمایند: [[علم امام]]{{ع}} سه جنبه و جهت دارد: (۱) علوم مربوط به زمان گذشته؛ (۲) علوم مربوط به زمان آینده؛ (۳) علوم حادث و جدید و نو ظهور. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را [[پیغمبر]]{{صل}} برای ما توضیح داده است و اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۳۴۴.</ref>، در بابی مستقل شامل ۸ حدیث راجع به [[جامعه]]، صحیفه، [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} بحث شده است. و اما علوم حادث و نو ظهور، نتیجه [[الهام]] حق بر دل [[امام]]{{ع}} و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است. این نکته را هم جداً یادآور میشوند که این موضوع را نباید با نبوّت اشتباه کرد؛ یعنی علوم حادث [[امامان]]{{عم}} چیز دیگری است و نبوّت چیز دیگر<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۶۸۱.</ref>»<ref>[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص ۱۹.</ref>. | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۱. آقای داداشزاده؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۱. آقای داداشزاده؛ | ||
| تصویر = 11948.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[داوود داداشزاده|داداشزاده]]]] | | تصویر = 11948.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[داوود داداشزاده|داداشزاده]]]] | ||
::::::آقای '''[[داوود داداشزاده]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایاننامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[داوود داداشزاده]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایاننامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«برخی از روایات کافی به افزوده شدن علم [[امام]] در هر شب قدر و شب جمعه، و برخی دیگر به افزایش علم ایشان در هر شب و روز، و دستهای از آنها به افزایش در هر ساعت، دلالت میکند و [[ائمه]]{{عم}} این علم را کاملتر از علوم دیگرشان دانسته و تأکید میکردند که اگر به دانش ما افزوده نشود علم ما تمام میشود.<ref>محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱،ص۲۵۳و۲۵۴.</ref> نمونهای از روایات: [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] فرمودند: ... برای ما در هر شب جمعه شادی و سروری است. عرض کردم: خدا آن را افزایش دهد، آن سرور چیست؟ فرمود: چون شب جمعه شود، [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به عرش خدا میآیند و ما نیز با ایشان میآئیم، پس ارواح ما به بدنهایمان بازنگردد، مگر با علمی که استفاده شده باشد و اگر چنین نباشد علم ما تمام میشد. میتوان در توضیح تمام شدن علم [[امام]]{{ع}} به بیان ذیل اشاره کرد. منظور از علم استفاده شده (مستفاد) در روایت مذکور علم مخصوص به خداوند است که بنا به مصلحت و بر اساس حکمت برای خلیفهاش در روی زمین آشکار میکند و اگر این قسم را آشکار نکند علم [[امام]] نسبت به آن قطع و تمام خواهد شد.<ref>[[محمد صالح مازندرانی]]، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۶، ص ۲۶ و ۲۵.</ref> در نگاه اول به نظر میرسد که این گروه از روایات با احادیث گذشته در تنافی است، چرا که این سؤال مطرح میشود که اضافه و حادث شدن علم [[امام]]، چگونه با این که علم ایشان به همه چیز احاطه داشته باشد، خزانهدار علم الهی باشند، از حوادث آگاه باشند، عالم به مرگ و میرها بوده و از اخبار آسمانها و زمین آگاه باشند و سازگار است؛ خلاصه این که گستره علم مذکور همه امور را در برمیگیرد و اضافه شدن به آن معنی ندارد. ولی با اندکی تأمل در خود این روایات، روشن میشود که تناقضی در کار نیست؛ و این احادیث دامنهای وسیعتر از روایات گذشته را اثبات میکنند، چرا که این روایات <ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۲۳۸ تا ۲۶، ح ۱.</ref> تصریح میکنند به این که علم افزوده شده، کاملتر از علمهایی است که در ذیل آنها را ذکر میکنیم: | ::::::«برخی از روایات کافی به افزوده شدن علم [[امام]] در هر شب قدر و شب جمعه، و برخی دیگر به افزایش علم ایشان در هر شب و روز، و دستهای از آنها به افزایش در هر ساعت، دلالت میکند و [[ائمه]]{{عم}} این علم را کاملتر از علوم دیگرشان دانسته و تأکید میکردند که اگر به دانش ما افزوده نشود علم ما تمام میشود.<ref>محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱،ص۲۵۳و۲۵۴.</ref> نمونهای از روایات: [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] فرمودند: ... برای ما در هر شب جمعه شادی و سروری است. عرض کردم: خدا آن را افزایش دهد، آن سرور چیست؟ فرمود: چون شب جمعه شود، [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به عرش خدا میآیند و ما نیز با ایشان میآئیم، پس ارواح ما به بدنهایمان بازنگردد، مگر با علمی که استفاده شده باشد و اگر چنین نباشد علم ما تمام میشد. میتوان در توضیح تمام شدن علم [[امام]]{{ع}} به بیان ذیل اشاره کرد. منظور از علم استفاده شده (مستفاد) در روایت مذکور علم مخصوص به خداوند است که بنا به مصلحت و بر اساس حکمت برای خلیفهاش در روی زمین آشکار میکند و اگر این قسم را آشکار نکند علم [[امام]] نسبت به آن قطع و تمام خواهد شد.<ref>[[محمد صالح مازندرانی]]، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۶، ص ۲۶ و ۲۵.</ref> در نگاه اول به نظر میرسد که این گروه از روایات با احادیث گذشته در تنافی است، چرا که این سؤال مطرح میشود که اضافه و حادث شدن علم [[امام]]، چگونه با این که علم ایشان به همه چیز احاطه داشته باشد، خزانهدار علم الهی باشند، از حوادث آگاه باشند، عالم به مرگ و میرها بوده و از اخبار آسمانها و زمین آگاه باشند و سازگار است؛ خلاصه این که گستره علم مذکور همه امور را در برمیگیرد و اضافه شدن به آن معنی ندارد. ولی با اندکی تأمل در خود این روایات، روشن میشود که تناقضی در کار نیست؛ و این احادیث دامنهای وسیعتر از روایات گذشته را اثبات میکنند، چرا که این روایات <ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۲۳۸ تا ۲۶، ح ۱.</ref> تصریح میکنند به این که علم افزوده شده، کاملتر از علمهایی است که در ذیل آنها را ذکر میکنیم: | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۲. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۲. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ | ||
| تصویر = 11980.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]] | | تصویر = 11980.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]] | ||
::::::آقای '''[[عینالله زرینجویی]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[عینالله زرینجویی]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در کتاب الحجه اصول کافی بابهایی با این عناوین وجود دارد: | ::::::«در کتاب الحجه اصول کافی بابهایی با این عناوین وجود دارد: | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۳. آقایان دکتر کرباسیزاده و رضایی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۳. آقایان دکتر کرباسیزاده و رضایی؛ | ||
| تصویر = 11531.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی کرباسیزاده|کرباسیزاده]]]] | | تصویر = 11531.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[علی کرباسیزاده|کرباسیزاده]]]] | ||
آقای دکتر '''[[علی کرباسیزاده]]''' و آقای '''[[محمد جعفر رضایی]]''' در مقاله ''«[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]»'' در اینباره گفتهاند: | آقای دکتر '''[[علی کرباسیزاده]]''' و آقای '''[[محمد جعفر رضایی]]''' در مقاله ''«[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«صحیح است که [[امام]] بگوید من عالم به ما کان و ما یکون هستم؛ به این معنا که میتوانم با رجوع به [[جفر]]، [[جامعه]]، [[صحیفه فاطمه]] یا با [[الهام]] از خداوند به تفصیل این امور را بدانم. همچنین صحیح است که [[ائمه]]: بگویند علمشان هر شب جمعه یا هر روز زیاد میشود؛ بدین معنا که با عروج ارواح آنها به عرش و آگاهی از [[لوح محفوظ]] یا اعلام از سوی خداوند به تفصیل به این امور آگاه میشوند. میرزا یحیی بیدآبادی مدعی است در صورت افزوده نشدن علم [[ائمه]]{{عم}} علومی که نزد ایشان هست نیز از بین خواهد رفت. وی توضیح بیشتری در این رابطه نمیدهد <ref>مستوفی بیدآبادی، :تا بی ۱۷۷-۱۷۸</ref> اما شاید بتوان منظورش را با یک مثال تبیین کرد. کسی که از ملکۀ اجتهاد برخوردار است، اگر مدتی به اجتهاد نپردازد و مسائل فقه را به تفصیل بررسی نکند، چه بسا این توانایی را از دست بدهد. همینطور [[ائمه]]: نیز در صورت زیاد نشدن علوم آنها در هر شب جمعه به تدریج این ملکه را از دست خواهند داد. البته شاید نیز منظور او آن است که ائمه: در صورت زیاد نشدن علومشان در هر شب جمعه، علم تفصیلی شان به امور عالم حاصل نخواهد شد و این به معنای از میان رفتن علم آنها به ماکان و مایکون خواهد بود»<ref>[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص ۱۴۱.</ref>. | ::::::«صحیح است که [[امام]] بگوید من عالم به ما کان و ما یکون هستم؛ به این معنا که میتوانم با رجوع به [[جفر]]، [[جامعه]]، [[صحیفه فاطمه]] یا با [[الهام]] از خداوند به تفصیل این امور را بدانم. همچنین صحیح است که [[ائمه]]: بگویند علمشان هر شب جمعه یا هر روز زیاد میشود؛ بدین معنا که با عروج ارواح آنها به عرش و آگاهی از [[لوح محفوظ]] یا اعلام از سوی خداوند به تفصیل به این امور آگاه میشوند. میرزا یحیی بیدآبادی مدعی است در صورت افزوده نشدن علم [[ائمه]]{{عم}} علومی که نزد ایشان هست نیز از بین خواهد رفت. وی توضیح بیشتری در این رابطه نمیدهد <ref>مستوفی بیدآبادی، :تا بی ۱۷۷-۱۷۸</ref> اما شاید بتوان منظورش را با یک مثال تبیین کرد. کسی که از ملکۀ اجتهاد برخوردار است، اگر مدتی به اجتهاد نپردازد و مسائل فقه را به تفصیل بررسی نکند، چه بسا این توانایی را از دست بدهد. همینطور [[ائمه]]: نیز در صورت زیاد نشدن علوم آنها در هر شب جمعه به تدریج این ملکه را از دست خواهند داد. البته شاید نیز منظور او آن است که ائمه: در صورت زیاد نشدن علومشان در هر شب جمعه، علم تفصیلی شان به امور عالم حاصل نخواهد شد و این به معنای از میان رفتن علم آنها به ماکان و مایکون خواهد بود»<ref>[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص ۱۴۱.</ref>. | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۴. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون). | | عنوان پاسخدهنده = ۲۴. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون). | ||
| تصویر = 11969.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جواد رنجبر|رنجبر]]]] | | تصویر = 11969.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[جواد رنجبر|رنجبر]]]] | ||
آقای '''[[جواد رنجبر|رنجبر]]'''، در مقاله ''«[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام]»'' در اینباره گفته است: | آقای '''[[جواد رنجبر|رنجبر]]'''، در مقاله ''«[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یکی دیگر از راههای ازدیاد و کسب علم خاصّ [[امام]]، عروج روح ایشان و روح [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در شبهای جمعه به عرش است؛ و هنگام برگشتن روح به بدن کسب علم کرده بودند؛ آن چنان که در حدیث مفضل از [[امام صادق]]{{ع}} است: {{عربی|"قال: انّ لَنا فِی کلّ لیلة جمعة سروراً. قلت: و ادک الله و ما ذاک؟ قال: ادا کان لیلة الجمعة وافَی رسول الله {{صل}} العرشَ وَ وافَی الائمه {{عم}} معه و وافَینا معهم، فلا تَرُدُّ ارواحُنا ابداننا الا یعلم مستفاد، و لولا ذلک لا نفدنا"}}. و در پایان حدیث میفرمایند: اگر این گونه به ما علم افزوده نشود، هر آینه علم ما پایان مییابد»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام].</ref>. | ::::::«یکی دیگر از راههای ازدیاد و کسب علم خاصّ [[امام]]، عروج روح ایشان و روح [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در شبهای جمعه به عرش است؛ و هنگام برگشتن روح به بدن کسب علم کرده بودند؛ آن چنان که در حدیث مفضل از [[امام صادق]]{{ع}} است: {{عربی|"قال: انّ لَنا فِی کلّ لیلة جمعة سروراً. قلت: و ادک الله و ما ذاک؟ قال: ادا کان لیلة الجمعة وافَی رسول الله {{صل}} العرشَ وَ وافَی الائمه {{عم}} معه و وافَینا معهم، فلا تَرُدُّ ارواحُنا ابداننا الا یعلم مستفاد، و لولا ذلک لا نفدنا"}}. و در پایان حدیث میفرمایند: اگر این گونه به ما علم افزوده نشود، هر آینه علم ما پایان مییابد»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام].</ref>. | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۳۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=27151 وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=27151 وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
:::::*«دانش [[ائمه]]{{عم}} پایدار و همیشگی است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط است و مدام قوت پذیرفته و افزایش مییابد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "اگر بر دانش ما افزوده نمیشد، بیدانش میماندیم" <ref>اصول کافی، چهار جلدی، کتاب الحجة، ص ۳۷۴.</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=27151 وبگاه پرسمان]</ref>. | :::::*«دانش [[ائمه]]{{عم}} پایدار و همیشگی است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط است و مدام قوت پذیرفته و افزایش مییابد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "اگر بر دانش ما افزوده نمیشد، بیدانش میماندیم" <ref>اصول کافی، چهار جلدی، کتاب الحجة، ص ۳۷۴.</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=27151 وبگاه پرسمان]</ref>. | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۶. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۶. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://pasokhgoo.ir/node/33421 مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://pasokhgoo.ir/node/33421 مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«ولی آنچه از برخی روایات در باب افزایش علوم [[ائمه]]{{عم}} بر می آید، باید گفت: | ::::::«ولی آنچه از برخی روایات در باب افزایش علوم [[ائمه]]{{عم}} بر می آید، باید گفت: | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۵۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۷. پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۷. پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://islamcity.ir/6906/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%B4%D8%A8-%D9%85%D8%B9/ وبگاه اسلام سیتی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://islamcity.ir/6906/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%B4%D8%A8-%D9%85%D8%B9/ وبگاه اسلام سیتی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«علم [[پیامبر]]{{صل}} همیشگی و مستمر است؛ این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط بوده، مدام قوّت میپذیرد و افزایش مییابد و این افزایش دانش و معرفت [[پیامبر|رسول گرامی]]{{صل}}، لازمه اتصال وجودی وی به جهان غیب و ربوبیت است و از همینرو [[پیامبر|رسول گرامی]]{{صل}} مدام میفرمود: پروردگارا علم مرا افزون فرما. [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} هر گاه بخواهد چیزی را بداند، خداوند به او میآموزد؛ در واقع حضرت حق با این کار، رسول خودش را مورد حمایت و عنایت مستمر قرار میدهد. علم پیامبر به دور از خطا و خلاف است؛ زیرا علم او چون علم حصولی نیست؛ بلکه یک علم لدنّی و شهودی است و معرفت شهودی نیز مصون از خطا و نسیان است. | ::::::«علم [[پیامبر]]{{صل}} همیشگی و مستمر است؛ این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط بوده، مدام قوّت میپذیرد و افزایش مییابد و این افزایش دانش و معرفت [[پیامبر|رسول گرامی]]{{صل}}، لازمه اتصال وجودی وی به جهان غیب و ربوبیت است و از همینرو [[پیامبر|رسول گرامی]]{{صل}} مدام میفرمود: پروردگارا علم مرا افزون فرما. [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} هر گاه بخواهد چیزی را بداند، خداوند به او میآموزد؛ در واقع حضرت حق با این کار، رسول خودش را مورد حمایت و عنایت مستمر قرار میدهد. علم پیامبر به دور از خطا و خلاف است؛ زیرا علم او چون علم حصولی نیست؛ بلکه یک علم لدنّی و شهودی است و معرفت شهودی نیز مصون از خطا و نسیان است. | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۸. پژوهشگران وبگاه یاوران ظهور؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۸. پژوهشگران وبگاه یاوران ظهور؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
پژوهشگران '''[http://www.yavaranezohoor313.com/index.php/discussions/%D8%A2%D9%8A%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D9%8A%D8%B4-%D9%85%D9%8A-%D9%8A%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D8%9F وبگاه یاوران ظهور]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | پژوهشگران '''[http://www.yavaranezohoor313.com/index.php/discussions/%D8%A2%D9%8A%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D9%8A%D8%B4-%D9%85%D9%8A-%D9%8A%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D8%9F وبگاه یاوران ظهور]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«خداوند علمِ همه چیز را تا پایان خلقتِ مخلوقاتش که در قرآن بود به قلب «روح» مقدس [[معصومین]]{{عم}} عنایت کرد و هیچ چیز به قرآن یا [[معصوم]]{{ع}} افزوده نمیشود، اما روایاتی که درباره افزایش [[علم امام]]{{ع}} هست را میتوان بر دو قسم کلی کرد، دقت بفرمائید: | ::::::«خداوند علمِ همه چیز را تا پایان خلقتِ مخلوقاتش که در قرآن بود به قلب «روح» مقدس [[معصومین]]{{عم}} عنایت کرد و هیچ چیز به قرآن یا [[معصوم]]{{ع}} افزوده نمیشود، اما روایاتی که درباره افزایش [[علم امام]]{{ع}} هست را میتوان بر دو قسم کلی کرد، دقت بفرمائید: | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۷۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۹. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. | | عنوان پاسخدهنده = ۲۹. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/53331 مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/53331 مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«به تصریح برخی روایات، علم امام همواره در حال افزایش است، به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخهای متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم [[ائمه|ائمه]] {{عم}} و اشاره حضرت به اینکه [[علم|علم]] ما محدود به اینها نیست، ابوبصیر میپرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ میدهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است<ref>[[شیخ کلینی]]، کافی، ج۱، ص۲۴۰.</ref>»<ref>[http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 نرم افزار مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، وبگاه رهروان ولایت]</ref>. | ::::::«به تصریح برخی روایات، علم امام همواره در حال افزایش است، به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخهای متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم [[ائمه|ائمه]] {{عم}} و اشاره حضرت به اینکه [[علم|علم]] ما محدود به اینها نیست، ابوبصیر میپرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ میدهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است<ref>[[شیخ کلینی]]، کافی، ج۱، ص۲۴۰.</ref>»<ref>[http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 نرم افزار مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، وبگاه رهروان ولایت]</ref>. |