اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی| + | پاسخ‌دهنده = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px| + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی| + | پاسخ‌دهنده = ))
خط ۳۹۴: خط ۳۹۴:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٤. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٤. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9889/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9889/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«غیب در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم می‌شود: یک: غیب نسبی دوم: غیب مطلق. غیب نسبی آن غیبی است که نسبت به گروهی از افراد و موجودات شهود است و نسبت به گروه دیگر غیب محسوب می‌شود مانند حوادث گذشته در تاریخ و مانند اموری از این قبیل که از حواس ما خارج هستند. غیب مطلق آن غیبی است که اولاً از حواس ما خارج است و ثانیاً مادی نبوده و توجیه مادی هم ندارد. مثلاً جریان الکتریسیته اگر چه از حواس ما خارج است ولی توجیه مادی دارد و در نتیجه غیب مطلق محسوب نمی‌شود مصادیق غیب مطلق اموری مانند فرشتگان وحی الهی و ... می‌باشند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9889/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]</ref>.
::::::«غیب در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم می‌شود: یک: غیب نسبی دوم: غیب مطلق. غیب نسبی آن غیبی است که نسبت به گروهی از افراد و موجودات شهود است و نسبت به گروه دیگر غیب محسوب می‌شود مانند حوادث گذشته در تاریخ و مانند اموری از این قبیل که از حواس ما خارج هستند. غیب مطلق آن غیبی است که اولاً از حواس ما خارج است و ثانیاً مادی نبوده و توجیه مادی هم ندارد. مثلاً جریان الکتریسیته اگر چه از حواس ما خارج است ولی توجیه مادی دارد و در نتیجه غیب مطلق محسوب نمی‌شود مصادیق غیب مطلق اموری مانند فرشتگان وحی الهی و ... می‌باشند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9889/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]</ref>.
خط ۴۰۱: خط ۴۰۲:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٥.پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٥.پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://www.ashoora.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/categories.html پایگاه تخصصی عاشورا]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/71809/1/1034/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 دانشنامه امام هادی]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.ashoora.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/categories.html پایگاه تخصصی عاشورا]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/71809/1/1034/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 دانشنامه امام هادی]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«غیب در مقابل حضور قرار دارد و به چهار امر اطلاق می‌گردد:
::::::«غیب در مقابل حضور قرار دارد و به چهار امر اطلاق می‌گردد:
خط ۴۱۳: خط ۴۱۵:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٦. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٦. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 وبگاه رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 وبگاه رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«غیب نیز دو گونه است.
::::::«غیب نیز دو گونه است.
خط ۴۲۳: خط ۴۲۶:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٣٧. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٣٧. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://eporsesh.com/content/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D9%87%D8%9F مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://eporsesh.com/content/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D9%87%D8%9F مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«اقسام غیب اصول و ریشه‌های غیب را می‌توان در سه قسمت خلاصه کرد.  
::::::«اقسام غیب اصول و ریشه‌های غیب را می‌توان در سه قسمت خلاصه کرد.  
خط ۴۳۳: خط ۴۳۷:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٨. پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳٨. پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx حوزه علمیه حضرت رقیه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx حوزه علمیه حضرت رقیه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«[[غیب]] و امور غیبی دو قسم‌اند: [[غیب]] مطلق و [[غیب]] نسبی.
::::::«[[غیب]] و امور غیبی دو قسم‌اند: [[غیب]] مطلق و [[غیب]] نسبی.
خط ۴۴۲: خط ۴۴۷:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٣٩. پژوهشگران وبگاه برهان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٣٩. پژوهشگران وبگاه برهان؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«درباره [[علم غیب]] در قرآن کریم دو گونه آیات وجود دارند؛ در برخی آیات، اطّلاع از [[علم غیب]] فقط و فقط به خدا نسبت داده شده و از غیر خدا نفی گردیده است؛ امّا در برخی آیات دیگر اطّلاع از [[علم غیب]] با اذن خدا برای برخی انسانها نیز اثبات شده است. لذا باید دانست که [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} به امری نهان، علم خداست؛ و علم خدا تخلّف بردار نبوده، واقع شدنش حتمی‌است. به تعبیر دیگر، متعلّق [[علم غیب]]، قضای حتمی‌است؛ لذا قابل جلوگیری نمی‌باشد. [[معصوم]]{{ع}} دو حیثیّت وجودی دارد. او از آن جهت که فردی است مکلّف، ابداً [[علم غیب]] ندارد؛ و مثل افراد عادی است؛ لذا مثل مردم عادی رفتار می‌کند. امّا از آن حیث که [[امام]]{{ع}} یا [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} می‌باشد، علم او علم خداست؛ دیدن او دیدن خداست؛ شنیدن او شنیدن خداست و.... لذا از این حیث او دیگر در ردیف مکلّفین عادی نیست؛ بلکه مأمور تکوینی خدا بوده، دست و زبان خداست. لذا مقتضای قضای حتمی‌ خدا را محقّق خواهد ساخت. اگر آیات ۶۰ به بعد سوره کهف را مطالعه فرمایید و به عملکرد [[حضرت خضر]]{{ع}} توجّه فرمایید این معنا را متوجّه می‌شوید. در چنین حالتی، انسان [[معصوم]]{{ع}} به حکم مکلّف بودن کار انجام نمی‌دهد، بلکه به عنوان مأمور خدا عمل می‌کند. [[حضرت خضر]]{{ع}} کشتی مردم را خراب می‌کند، کودکی را می‌کشد، امّا نه خرابه‌کار است و نه قاتل. چون او دست خداست. نقش او در این جریانات مثل نقش فرشته هاست. مثلاً او در کشتن کودک، همانند [[حضرت عزرائیل]]{{ع}} عمل می‌کند. در جریان [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت خضر]]{{ع}}، در حقیقت دو نفر مطرح نیست؛ بلکه آن دو بزرگوار، دو روی یک انسانند. هر پیامبر و امامی‌ ظاهری دارد و باطنی؛ که از حیث ظاهرش مثل افراد عادی، مکلّف است به تکالیف شرعی؛ و از حیث باطنش، مأمور تکوینی خداست؛ و هر چه اراده ی خدا بدان تعلّق گرفته به دست او جریان می‌یابد. در این جریان، [[حضرت خضر]]{{ع}} به عنوان باطن [[حضرت موسی]]{{ع}} عمل می‌کند. در او حیثیّت باطن نمودار شده و در [[حضرت موسی]]{{ع}} حیثیّت ظاهر؛ و الّا [[حضرت خضر]]{{ع}} نیز در محضر مردم، مثل یک انسان مکلّف رفتار می‌نمود؛ کما اینکه [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز مثل [[حضرت خضر]]{{ع}} [[علم غیب]] داشت؛ بلکه [[حضرت موسی]]{{ع}} یقیناً افضل از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است. در روایات نیز تصریح شده که [[حضرت موسی]]{{ع}} اعلم از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است؛ لکن در این جریان، خدا می‌خواهد دو روی انسان کامل را به نمایش بگذارد»<ref>[http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]</ref>
::::::«درباره [[علم غیب]] در قرآن کریم دو گونه آیات وجود دارند؛ در برخی آیات، اطّلاع از [[علم غیب]] فقط و فقط به خدا نسبت داده شده و از غیر خدا نفی گردیده است؛ امّا در برخی آیات دیگر اطّلاع از [[علم غیب]] با اذن خدا برای برخی انسانها نیز اثبات شده است. لذا باید دانست که [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} به امری نهان، علم خداست؛ و علم خدا تخلّف بردار نبوده، واقع شدنش حتمی‌است. به تعبیر دیگر، متعلّق [[علم غیب]]، قضای حتمی‌است؛ لذا قابل جلوگیری نمی‌باشد. [[معصوم]]{{ع}} دو حیثیّت وجودی دارد. او از آن جهت که فردی است مکلّف، ابداً [[علم غیب]] ندارد؛ و مثل افراد عادی است؛ لذا مثل مردم عادی رفتار می‌کند. امّا از آن حیث که [[امام]]{{ع}} یا [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} می‌باشد، علم او علم خداست؛ دیدن او دیدن خداست؛ شنیدن او شنیدن خداست و.... لذا از این حیث او دیگر در ردیف مکلّفین عادی نیست؛ بلکه مأمور تکوینی خدا بوده، دست و زبان خداست. لذا مقتضای قضای حتمی‌ خدا را محقّق خواهد ساخت. اگر آیات ۶۰ به بعد سوره کهف را مطالعه فرمایید و به عملکرد [[حضرت خضر]]{{ع}} توجّه فرمایید این معنا را متوجّه می‌شوید. در چنین حالتی، انسان [[معصوم]]{{ع}} به حکم مکلّف بودن کار انجام نمی‌دهد، بلکه به عنوان مأمور خدا عمل می‌کند. [[حضرت خضر]]{{ع}} کشتی مردم را خراب می‌کند، کودکی را می‌کشد، امّا نه خرابه‌کار است و نه قاتل. چون او دست خداست. نقش او در این جریانات مثل نقش فرشته هاست. مثلاً او در کشتن کودک، همانند [[حضرت عزرائیل]]{{ع}} عمل می‌کند. در جریان [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت خضر]]{{ع}}، در حقیقت دو نفر مطرح نیست؛ بلکه آن دو بزرگوار، دو روی یک انسانند. هر پیامبر و امامی‌ ظاهری دارد و باطنی؛ که از حیث ظاهرش مثل افراد عادی، مکلّف است به تکالیف شرعی؛ و از حیث باطنش، مأمور تکوینی خداست؛ و هر چه اراده ی خدا بدان تعلّق گرفته به دست او جریان می‌یابد. در این جریان، [[حضرت خضر]]{{ع}} به عنوان باطن [[حضرت موسی]]{{ع}} عمل می‌کند. در او حیثیّت باطن نمودار شده و در [[حضرت موسی]]{{ع}} حیثیّت ظاهر؛ و الّا [[حضرت خضر]]{{ع}} نیز در محضر مردم، مثل یک انسان مکلّف رفتار می‌نمود؛ کما اینکه [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز مثل [[حضرت خضر]]{{ع}} [[علم غیب]] داشت؛ بلکه [[حضرت موسی]]{{ع}} یقیناً افضل از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است. در روایات نیز تصریح شده که [[حضرت موسی]]{{ع}} اعلم از [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است؛ لکن در این جریان، خدا می‌خواهد دو روی انسان کامل را به نمایش بگذارد»<ref>[http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]</ref>
خط ۴۴۹: خط ۴۵۵:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴٠. پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴٠. پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = ]]
'''پژوهشگران [http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«اسرار [[غیب]] به ۲ شکل است:
::::::«اسرار [[غیب]] به ۲ شکل است:
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش